پس از تأکید بر اسلام و جامعیت آن و راهگشا بودن قوانین اسلامی در تمامی چالشهای اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و فرهنگی، دعوت به وحدت و اتحاد و پرهیز از تفرقه و اختلاف از مهمترین محورهای سخنان حضرت امام در طول دوران مبارزه است. او با تمام وجود باور داشت که یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیای عظام: که علاوه بر آنکه خود مقصود مستقل است، وسیلهی پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تام در تشکیل مدینهی فاضله میباشد؛ توحید کلمه و توحید عقیده و اجتماع در مهامّ امور و جلوگیری از تعدیات ظالمانهی ارباب تعدی است که مستلزم فساد بنی الانسان و خراب مدینهی فاضله است، و این مقصد بزرگ که مصلح اجتماعی و فردی است، انجام نگیرد؛ مگر در سایهی وحدت نفوس و اتحاد همم و الفت و اخوت و صداقت قلبی...([1]) نخستین اعلامیهی تاریخی حضرت امام که حدود شصت و پنج سال پیش صادر شده است وحدت امّت را بستر قیام لله دانسته و با این آیه آغاز میشود که: (قُلْ إنَّمَا أعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ أن تَقُومُوا للهِ مَثْنَی وَ فُرادَی...).([2])
در این نوشتار کوتاه مجال اشاره به تمامی رهنمودهای حضرت امام درباره هر یک از ابعاد و آثار و مراتب وحدت ممکن نیست؛ بنابراین تنها به گزیدهای از دیدگاهها و فهرستی از عناوین بسیار میپردازیم.
1. وحدت رمز پیروزی؛
رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام، وحدت کلمه و قوت ایمان بود که یک لشکر ضعیف را بر امپراتوریهای بزرگ عالم غلبه داد([3])؛ ای مسلمانان جهان و ای پیروان مکتب توحید! رمز تمامی گرفتاریهای کشورهای اسلامی اختلاف کلمه و عدم هماهنگی است و رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی است... همه برای اسلام و به سوی اسلام و برای مصالح مسلمین و گریز از تفرقه و جدایی و گروه گرایی که اساس همهی بدبختیها و عقب افتادگیهاست.([4])
2. محور وحدت؛
محور اندیشههای حضرت امام، اسلام و آرمانهای الهی بود و از آغاز نهضت اسلامی تا لحظهی رحلت دفاع از ارزشهای اسلامی را در نظر داشتند و بر اجرای احکام خدا در جهان تأکید میورزیدند. او میفرمود: آن کسی که در آخر نقطهی عالم است و مسلم است و مؤمن است، با آن کسی که در اول نقطهی عالم هست ـ به فاصلهی مشرق و مغرب بین آنان جدایی است ـ اینها جدایی از هم ندارند و همه با هم برادرند و باید به حکم اسلام همه با هم برادری کنند و متفرق نشوند و جدای از هم نباشند و مصالح خودشان را مصالح اسلام و مسایل همهی ملتها بدانند و هر ملتی مصلحت ملت دیگری را مصلحت خودش بداند... و اگر یک جائری به یکی از ممالک اسلامی تعدی کرد این را تعدّی به خودشان بدانند.([5])
از شیوههای بارز مدیریتی و رهبری حضرت امام، تأکید بر مشترکات گروهها و جوامع اسلامی و پرهیز از طرح و تصریح و حتی اشاره به موارد افتراق و اختلاف بود... در کلمهی توحید که مشترک بین همه است، در مصالح اسلامی که مشترک بین همه است با هم توحید کلمه کنند.([6])
3. دامنهی وحدت؛
حضرت امام معتقد به تلاش برای وحدت مستضعفان جهان علیه مستکبران، وحدت پیروان ادیان الهی علیه شرک و الحاد و استکبار، وحدت امت اسلامی و کشورهای اسلامی برای مقابله با تهاجم دشمنان علیه اسلام، وحدت شیعه و سنی و دیگر فرق و مذاهب منسوب به اسلام در داخل جهان اسلام و وحدت ملتها با دولتهای اسلامی و همهی اقشار اجتماعی در چارچوب حفظ اصول و ارزشها بود. او میفرمود: مستضعفین جهان، چه آنها که زیر سلطهی آمریکا و چه آنها که زیر سلطهی سایر قدرتمندان هستند اگر بیدار نشوند و دستشان را به هم ندهند و قیام نکنند، سلطههای شیطانی رفع نخواهد شد. و همه باید کوشش کنیم که وحدت بین مستضعفان در هر مسلک و مذهبی که باشند، تحقق پیدا کند که اگر خدای نخواسته سستی پیدا شود، این دو قطب مستکبر شرق و غرب مانند سرطان همه را به هلاکت خواهند رساند... ما عازم هستیم که تمام سلطهها را نابود سازیم و شما هم کوشش کنید که ملتها را با حق همراه کنید و آنچه مهم است این است که شما در مذهب خود و ما در مذهب خودمان اخلاص را حفظ و به خدای تبارک و تعالی اعتماد داشته باشیم.([7])، یک چاره که اساس چارههاست و ریشهی این گرفتاریها را قطع میکند و فساد را از بن میسوزاند، وحدت مسلمانان، بلکه تمامی مستضعفان و در بند کشیده شدگان جهان است و این وحدت که اسلام شریف و قرآن کریم بر آن پافشاری کردهاند با دعوت و تبلیغ دامنهدار باید به وجود آید و مرکز این دعوت و تبلیغ مکهی معظمه در اجتماع مسلمین برای فریضهی حج است.([8])؛ آنچه به ما میرسد و رسیده است از دو مشکل است: یکی مشکلهی بین خود دولتهاست که مع الاسف تاکنون نتوانستهاند این مشکل را حل بکنند و آن مشکل اختلافات بین خودشان است و آنکه میدانند منشأ همهی گرفتاریهای مسلمین این اختلافات است و ما هم بیش از قریب به بیست سال است که در این موضوع هی سفارش کردیم، هی گفتیم، نوشتیم... و مشکل دوم، مشکل دولتها با ملتهاست که دولتها با ملت طوری رفتار کردند که ملتها پشتیبان آنها نیستند... برای تفاهمی که بین آنها نیست.([9])؛ از پیوستگی دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاهها و همکاری آنها و سایر طبقات بیدار در نهضت مقدس اسلامی که به خواست خداوند متعال متنهی به قطع ایادی اجانب و استعمارگران و هدم بنیان استعمار خواهان و غربزدگان خواهد شد، احساس مسرت و سربلند میکنم.([10])
4. دستاورد وحدت؛
اگر ملتهای مسلم که تقریباً یک میلیارد جمعیت هستند، اینها برادر با هم باشند و به برادری با هم رفتار کنند؛ هیچ آسیبی بر اینها واقع نمیشود و هیچ یک از ابرقدرتها قدرت اینکه تجاوز به اینها بکنند، ندارند([11])؛ همه دیدند که اتحاد بین یک قشر کوچک سی و پنج میلیونی با تمسک به قرآن مجید و اسلام عزیز چه معجزهای آفرید و تمام قدرت بزرگ و کوچک پشتیبان محمدرضای مخلوع و قدرت عظیم رژیم سلطنتی را با شکست روبه رو کرد.([12])؛ پیام من به برادران عرب و مسلمانان این است که بیایید اختلافات را کنار بگذارید و دست برادری به یکدیگر بدهید و همگام و همپیمان با همهی برادران مسلمان غیر عرب تنها اسلام را تکیهگاه خود قرار دهید. تنها با داشتن ذخایر مادی که از حساب افزون است و از همهی آنها مهمتر ذخیرهی الهی و معنوی که اسلام است، میتوانید قدرتی باشید که هرگز ابرقدرتها هوس تسلط بر شما را نکنند و اینگونه شما را از چپ و راست مورد حمله قرار ندهند و همه چیزمان را غارت نکنند.([13])
و من امیدوارم که با نظر کردن به این حکم اسلامی که همهی مردم و همهی مسلمانها برادر هستند، این مملکت مصالح خودش را به دست آورد و همهی ممالک اسلامی برابر قدرتها غلبه کنند و موفق به این بشوند که احکام اسلام را تا آخر اجرا بکنند.([14])
5 . عوامل تفرقه؛
پیغمبر اسلام میخواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند، میخواست تمام ممالک دنیا را تحت کلمهی توحید، تمام ربع مسکون را قرار بدهد؛ منتها اغراض سلاطین آن وقت از یک طرف و اغراض علمای نصارا و یهود و امثال ذلک از طرف دیگر سدّ شد... الآن هم آنها مانع هستند.([15])
اجانت جدیت کردند تا حکومتها را به نفع خودشان متفرق کردند، تکه تکه کردند.([16])؛ علما و دانشمندان سراسر جهان به ویژه متفکران اسلام به پاخیزند و با بیان و قلم و عمل، خوف و هراس کاذبی را که بر مظلومان سایه افکنده بزدایند و این کتابهایی را که با دست استعمار و برآمده از آستین کثیف بردگان شیطان منتشر شده و دامن به اختلاف بین طوایف مسلمین میزند، نابود کنند و ریشهی خلاف را بر کنند و یک دل و یک سو براین رسانههای گروهی که بیشتر ساعات شب و روز به فتنهانگیزی و نفاق افکنی و دروغ پردازی و شایعه سازی مشغولند، پرخاش کنند.([17])
اختلاف بین ملّت ایران و دیگر ملل، اختلاف بین اهل سنت و تشیع به ضرر همهی ماست، به ضرر همهی مسلمین است و آنهایی که میخواهند ایجاد تفرقه کنند نه اهل سنت هستند و نه اهل تشیع، آنها کارگردانان دولتهای ابرقدرت و در خدمت آنها هستند.([18])؛ باید سران دول اسلامی توجه داشته باشند که این اختلافات، اختلافاتی است که هستی آنها را به باد میدهد... دستهای ناپاکی که بین شیعه و سنی در این ممالک اختلاف میاندازند، اینها نه شیعه هستند و نه سنی، اینها ایادی استعمار هستند که میخواهند ممالک اسلامی را از آنها بگیرند، ذخایر را از دست آنها بگیرند.([19])
هان ای مسلمانان قدرتمند! به خود آیید و خود را بشناسید و به عالم بشناسانید و اختلافات فرقهای و منطقهای را که به دست قدرتهای جهانخوار و عمال فاسد آنها برای غارت شما و پایمال کردن شرف انسانی و اسلامی شما بار آمده به حکم خدای تعالی و قرآن مجید به دور افکنید و تفرقه افکنان از قبیل آخوندهای جیرهخوار و ملّیگرایان بیخبر از اسلام و مصالح مسلمین را از خود برانید که ضرر اینان به اسلام از خود جهانخواران کمتر نیست. اینان اسلام را وارونه نشان میدهند و راه را برای غارتگران باز میکنند.([20])
6. ابزار تفرقه؛
یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دستهای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و یک دستهای حنبلی و دستهای اخباری هستند؛ اصلاً طرح این معنا از اول درست نبود. در یک جامعهای که همه میخواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسایل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم، منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز و شما تقلید از علمای خود کردید و شدید حنفی، یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دستهی دیگر فتوای حضرت صادق را عمل کردند، اینها شدند شیعه، اینها دلیل اختلاف نیست. ما نباید با هم اختلاف و یا یک تضادی داشته باشیم، ما همه با هم برادریم. برادران شیعه و سنی باید از هر اختلافی احتراز کنند. امروز اختلاف بین ما تنها به نفع آنهایی است که نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق، آنها میخواهند نه این باشد نه آن، راه را این طور میدانند که بین شما و ما اختلاف بیندازند.([21])؛ من بیش از یبست سال در خطابههایم، در گفتارم به اینها توصیه کردم به سران دولتها که این اختلافات محلی جزیی را کنار بگذارند و برای اسلام و برای پیشبرد اهداف اسلام با هم، همفکری کنند و با هم اتحاد داشته باشند.([22])
7. پیامد تفرقه؛
چرا دولتهای اسلامی از این قدرت اسلام غافل هستند؟ چرا باید در طول سالهای متمادی دولتهای عربی سیلی بخورند از صهیونسیم؟ چرا باید تحت سلطهی قدرتهای خارجی باشند؟ چرا با هم مجتمع نمیشوند؟ چرا به آیات شریفهی قرآن عمل نمیکنند؟ چرا به احادیث نبی اکرم اعتنا نمیکنند که فرموده است: مسلمین باید ید واحده باشند علی من سواهم؟ مشکل مسلمین همین است که اختلاف انداختهاند بینشان و بعد از جنگ عمومی این نقشه کشیده شد و دولتهای اسلامی را از هم جدا کردند و مسلمین را با هم مخالف کردند و دولتهای اسلامی با هم دشمن شدند.([23])
این از عجایب است که ثروت مهم نفت در دست شرق و در دست مسلمین است، این مخازن بسیار مهمی که دنیا و کشورهای پیشرفته هرچه پیشرفت کرده به واسطهی آن پیشرفت کرده است، هر کشوری که در جنگی پیروز شده به واسطهی موجهای نفت بوده است، اینها در دست شماست. عراق بحمدالله نفت دارد، ایران به حمدالله نفت دارد، کویت نفت دارد، حجاز نفت دارد، نفت دست مسلمین است. آنها باید بیایند به شما تملق بگویند، دست شما را ببوسند، پای شما را ببوسند و این ذخایر را به اعلی القیم بخرند... مع ذلک این طور نیست، جوری مستعمرین این مطلب را درست کردهاند که بعض ممالک را بازی دادهاند و خیال میکنند که نه، باید از آنها هم یک تملقی بگویند، به آنها هم یک تعارفی بدهند! این تأسف دارد... تا وحدت کلمه نباشد، تا رؤسای اسلام وحدت کلمه در خودشان ایجاد نکنند... سیادت نمیتوانند بکنند.([24])
حضرت امام آوارگی بیش از یک میلیون مسلمان فلسطین را در طول ده سال ـ تا سال 44 ـ و اشغال کشمیر به دست هندوها و احساس زبونی در برابر صهیونیسم را، در صورتی که اگر مسلمانان هر یک، یک سطل آب میریختند، اسرائیل را آب میبرد، یک معما میشمرد([25]) و معتقد است اگر مسلمانان تنها به امر و نهی آمده: (واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقو) عمل میکردند تمام مشکلات آنان اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... رفع میشد و هیچ قدرتی نمیتوانست با آنان مقابله کند، اما متأسفانه به واسطهی غفلت بعضی و عدم توجه برخی و تغافل بعضی دیگر نه تنها مشکلاتشان حل نشده، بلکه باید انتظار گرفتاریهای بیشتری را داشته باشند.([26])
حضرت امام دستیابی به وحدت را نیازمند عوامل و لوازمی میداند که بدون تحقق آن عوامل امکان دسترسی به وحدت و یا پایایی آن میسر نخواهد بود.
مرحوم حاج سید احمد خمینی پیش شرطهای وحدت از منظر حضرت امام را اینگونه بر شمرده است:
1. اهتمام بیش از پیش به خودسازی و تعمیق اخلاق و ارزشهای معنوی در زندگی خود و جامعهی پیرامون.
2. باورداشت و تعمیم سعهی صدر و پذیرش و تحمل اختلاف سلیقهها و دفاع از آزادی اندیشه و حمایت از تشکلهای سیاسی و فرهنگی که در اصول و مبانی مورد اعتقاد امت و جامعهی اسلامی اتفاق نظر دارند.
3. اعتقاد عمیق و اعتماد به نقش و آثار معجزه آسای وحدت در حل معضلات به ظاهر لاینحل سیاسی و اجتماعی.
4. هوشیاری و توجه طرفین وحدت به نقش خنّاسان و وسوسه انگیزان و تذکر دائمی به کارگزاران و عموم مردم در همین رابطه.
5 . حفظ مواضع اصولی و دفاع از معتقدات و ارزشهای منطقی غیر قابل خدشه در عین احترام و توجه به وحدت فراگیر.
6 . توجه به تفاوتهای اساسی روشهای تحقیق در نظام دروس حوزوی و دینی با تعلیمهای جدید دانشگاهی به منظور دریافتن زبان مشترک در تفهیم و تفاهم مسایل اساسی جامعه و پرهیز از اختلافات.
7. تلاش همه جانبه برای یافتن نقاط مشترک بیشتر و کاستن از اختلاف آرا در مبانی و اصول از طریق نقد در مجامع علمی و گسترش روح مباحثه و مناظرهی علمی و پرهیز جدّی از به میان کشیدن پای عوام در اختلافات فکری و فرهنگی که حل آنها تنها از مسیر احتجاجات علمی و روشهای پسندیدهی عقلایی و شرعی قابل حصول است.
8 . احیای فرهنگ توحیدی و وحدت گرایی در جوامع اسلامی و احیای سمبلها و عوامل و مظاهر وحدت که بسیاری از احکام اجتماعی و سیاسی و عبادی اسلام بر همین فلسفه تشریع شدهاند؛ نظیر بازیابی فلسفه و روح واقعی کنگرهی عظیم و جهانی حج، نماز جمعه، نماز جماعت، روح تعاون و اهتمام به امر مسلمین، امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک وظیفهی همگانی و احکام شعائری از این قبیل.
9. آگاهی بخشیدن به آحاد ملت اسلامی برای دریافت تصویری روشن از ابعاد تمدن گذشته اسلام و علل سقوط و انحطاط مسلمین در سدههای اخیر.
10. جهاد و تلاش برای فراگیر شدن نهضت فرهنگی جهان اسلام براساس ترویج روحیهی خودباوری و نفی غربزدگی حاکم بر اغلب جوامع اسلامی.
11. شناسایی و معرفی دشمنان اصلی و جلوگیری از دشمن تراشیهای فشل کننده.
12. ترویج و تبلیغ فرهنگ جهاد و شهادت طلبی برای تضمین موفقیت پیشگامان مبارزه با دشمنان وحدت.
13. مقابله با خرافه پرستی و زدودن پیرایههای تفرقهانگیزی که به نام آداب و رسوم دینی و مذهبی از سوی مغرضان و ناآگاهان در فرهنگ سنتی ملتها و قشرهای جوامع اسلامی ریشه دوانیده است و کوشش برای کاهش تعصبهای کورکورانه و عوامانه.
14. تلاش برای یکسان سازی قول و فعل منادیان وحدت و کارگزاران و مسؤولین نظام که وحدت را شعار خویش قرار دادهاند. ([27])
|