ظرایف و طرایف

شیخ انصاری (قدس سره) دارای همتی بلند و اخلاقی نیکو بود و به امور طلاب شخصاً رسیدگی می کرد و مانند پدری مهربان آنان را تحت تربیت قرار داده بود

شیخ انصاری

شیخ انصاری (قدس سره) دارای همتی بلند و اخلاقی نیکو بود و به امور طلاب شخصاً رسیدگی می کرد و مانند پدری مهربان آنان را تحت تربیت قرار داده بود. چند روزی شیخ دیرتر از وقت مقرر برای تدریس حاضر می شد. از وی سبب را پرسیدند. فرمود: «یکی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشته، و این امر را با چند نفر در میان نهاده است تا درس مقدمات برایش بگویند. ولی هیچ یک از آنان حاضر نشدند و شأن خود را بالاتر از آن می دیدند، از این رو متصدی این امر شده و درس او را به عهده گرفته ام.»

 

تواضع مرد را دارد گرامی ز کبر آید بدی در نیکنامی

 

(ناصر خسرو)

گزیده سیمای فرزانگان، ص 214

 

آقا محمدرضا قمشه ای

 

در احوال این فیلسوف والا قدر نوشته اند: هیچ دعوی فضل نمی کرد. هر که او را در محفلی می دید، گمان دانش و مقامی که او را بود، نمی کرد. هیچ گونه جنبه علمایی نداشت و به کرباس فروشان می مانست.

 

یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟ گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد
تواضع کند هوشمند گُزین نهد شاخ پر میوه سر بر زمین

 

(سعدی)

گزیده سیمای فرزانگان، ص 216

 

گرو گذاشتن منزل

 

در سرگذشت شیخ جعفر کاشف الغطاء نوشته اند: آن قدر به مستمندان رسیدگی می کرد و در رفعِ مشکلات آنان فعال و از خود گذشته بود که در بیشتر سال ها هر چه داشت، انفاق می کرد و وقتی دستش از همه جا کوتاه می گشت، خانه مسکونی خویش را رهن می گذاشت و پولش را به فقرا می بخشید! از آن پس، از استفاده و سکونت در خانه محروم بود تا در مسافرت ها پولی تحصیل کند و منزل را از گرو آزاد سازد.

 

ره نیک مردان آزاده گیر چو استاده ای دست افتاده گیر

 

(سعدی)

گزیده سیمای فرزانگان، ص 258

 

مسند شاه

 

استاد علامه شعرانی حکایت فرمود که جناب شیخ حر عاملی، صاحب وسائل الشیعه، بر شاه سلیمان صفوی وارد شده بود. شاه احتراماً از جایش برخاست و شیخ را بر مسند خودش تعارف کرد. شیخ هم بی درنگ رفت و بر مسند شاه نشست. شاه در جوار او بر مسند دیگر قرار گرفت، ولکن از کار شیخ خوشش نیامد و خواست آن را جبران کند. رو به شیخ حرّ کرد و گفت: فرق بین حرّ و خر

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان