محقق نراقی: «مراد از حد و سطحی که تجاوز از آن اسراف باشد، آن چیزی است که در عرف، متوسط نامیده می شود. هر مصرفی که این گونه نباشد، اسراف است؛ چه اساساً صرف و خرج مال نباشد، بلکه تضییع و اتلاف به شمار رود».
[1] ابوالعلاء مودودی: «اسلام همه راه هایی را که ممکن است انسان ثروت خود را در تهیه زندگی تجملی و سراسر اسراف و تبذیر صرف کند، بسته است و مصارفی که اسلام مشروع و مباح ساخته، عبارتند از: هزینه ها و مخارجی که انسان در تأمین یک زندگی متعارف و معمول مصرف می کند. اگر درآمد او از تهیه این نیازمندی های متعارف و معمولی اضافه بود، باید آن را براساس توصیه اسلام، در راه تأمین مصالح جامعه و کمک به کسانی که توان تأمین نیازمندی های زندگی را در سطح متوسط ندارند، مصرف کند که این، به تقوا نزدیک تر است».
[2] ابن خلدون: «تجمل پرستی و تجمل خواهی، برای مردم تباهی آور است و در نهاد آدمی، انواع بدی ها و فرومایگی ها و عادت های زشت را پدید می آورد و فضایل و نیکی ها را از میان می برد. تجمل خواهی و اعیان منشی، مایه بدبختی و انقراض جوامع است.
جوامع هر اندازه بیشتر در تجمل خواهی و اعیان منشی فرو روند، به همان اندازه به مرز سقوط نزدیک تر می شوند».
[3] خواجه نصیرالدین طوسی: «صرف کردن مال در زواید، مانند شهوات و لذات، اسراف است و اگر انسان زیاد از حد نیاز خودش خرج کند، باز هم اسراف است».
[4]
[1] علی رضا رستگاران، تجمل گرایی از دیدگاه اسلام، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1382، چ 1، ص 19.
[3] خسرو غلام علی، شناخت انواع اجتماعات از دیدگاه فارابی و ابن خلدون، مؤسسه اطلاعات، چ 1، ص 58.
[4] خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، انتشارات خوارزمی، ص 213.