بسیاری از مورخان از سیرت مهرورزانه علی(ع) با فرودستان، اسیران و ایتام ماجراها به یاد داشته و آن را برای نزدیکان و دوستان خود گزارش کرده اند؛ از جمله:
برخی از زنان کوفه[1] روایت کرده اند: زنی مشک آبی بر دوش داشت و آن را به زحمت به خانه می برد. علی(ع) به او کمک کرد تا آب را به خانه برد.
امام از روزگار زن پرسید و او از دشواری زندگی اش شکوه کرد که علی(ع) مردش را به یکی از مرزها فرستاده و در آنجا کشته شده است. اکنون اوست و چند کودک خردسال. امام خداحافظی کرد و به خانه آمد و با زنبیلی پر از آذوقه، از گوشت و آرد و خرما به سرای زن بازگشت و پس از اجازه به زن گفت من همان مردی هستم که برایت مشک آب را آوردم و اکنون مقداری غذا برای کودکانت آورده ام. زن از او تشکر کرد و گفت خداوند میان ما و علی بن ابی طالب داوری کند.
امام از زن که حضرت را نمی شناخت اجازه خواست، یا نان بپزد و یا کودکان را سرگرم کند و زن گفت من بهتر نان می پزم. علی(ع) مقداری گوشت کباب کرد و با دست خود به کودکان خورانید...
زنی از همسایگان به خانه بیوه زن سر کشید و امام(ع) را شناخت و به صاحبخانه گفت: وای بر تو، این مرد علی بن ابی طالب است. زن زبان به پوزش گشود و گفت: هزار خجالت و شرمساری بر من.
و امام پاسخ داد: من از تو معذرت می خواهم که در کار تو کوتاهی کردم.[2]
و نیز بانوان کوفه پس از شهادت امام ماجراهای سودمندی از یتیم نوازی ها و دادگری های امام برای مردم نقل کرده اند که در جای خود از آن یاد خواهیم کرد.
حضرت علی علیه السلام فرمود:
هر مرد و زن مومنی که دستی از دلسوزی و مهر و شفقت بر سر یتیمی بکشد، خداوند به عدد هر تار موی آن یتیم، حسنه ای برای او می نویسد.[3]
و امام صادق علیه السلام فرمود:
در کتاب حضرت علی علیه السلام آمده است: کسی که مال یتیم را بخورد، پیامد شوم این کار گریبان فرزندانش را می گیرد و در آخرت هم گریبانگیر خودش می شود.[4]
[1] . در متن ماجرا نام راوی برده نشده است. اما اینکه شاهد ماجرا، امام و بیوه زن و زن همسایه بوده اند، گواه است. راوی ماجرا، صاحبخانه و یا زن همسایه بوده اند.
[2] . بحار الانوار، ج41، ص 52.
[3] . قال امیرالمومنین علیهالسلام: ما من مومن و لا مومنه یضع یده علی راس یتیم ترحم له الا کتب الله له بکل شعره مریده علیها حسنه. (بحارالانوار، ج 72، ص 4).
[4] . روی عن الصادق علیهالسلام قال: فی کتاب علی علیهالسلام: ان اکل مال الیتیم سیدرکه و بال ذلک فی عقبه، و یلحقه و بال ذلک فی الاخره. (بحارالانوار، ج 72، ص 13).