چرا باید تحصیل علم را از سنین خردسالی شروع کرد؟ بهتر نیست که اجازه دهیم کودکانمان به سن بلوغ برسند و بعد به مدرسه بروند؟
انسان در سنین کودکی و خردسالی زمینه های زیادی برای یادگیری و نگهداری مطالب آموخته شده دارد. هنوز قوای شهوانی بر او چیره نشده تا موجب وسوسه، شیطنت و نافرمانی او شود. هنوز شیطان بر جسم و روح او سوار نشده است؛ تا روحیه تسلیم پذیری را از دست بدهد
کودکان به دلیل عدم وابستگی به دنیا و نداشتن فکر تصاحب آن، بیشتر به سمت و سوی خوبی ها تمایل دارند. یکی از بهترین خوبی ها، کسب علم است. لذا تمایل به حفظ قرآن، حفظ شعر و دسترسی به علوم فنآوری روز دنیا، بیشتر در کودکان است تا جوانان و یا پیرمردان.
پیرمردان به دلیل انحلال بعضی از قوای یادگیری و ضعف جسمانی، قدرت دریافت علم و نگهداری آن در وجودشان بسیار پایین است. جوانان به دلیل حضور پررنگ قوای شهوانی، دارای کمی، حواس پرتی هستند و توجه به کسب علم در آنان کمتر است. جوانان درصدد کسب چیزهایی هستند که بازدهی زودتر داشته باشد. امام کودکان و نوجوانان، چون روحیه تسلیم پذیری بیشتری دارند؛ زودتر مطالب را یاد می گیرند و به دلیل نداشتن مشغله های ذهنی و کاری، مطالب آموخته شده را دیرتر از دست می دهند و یا شاید بشود گفت: اصلا از دست نمی دهند.
برای همه بزرگ ترها این تجربه به دست آمده است که آموخته های سنین خردسالی و نوجوانی، کمتر فراموش می شود. همه این افراد به زیردستانشان سفارش می کنند که قدر ایام نوجوانی و جوانی خود را بدانید؛ که ما هر چه داریم از این دوران است.
حضرت علیّ علیه السّلام می فرماید: «تعلّموا العلم صغارا، تسودوا به کبارا؛ در خردسالی علم بیاموزید تا در بزرگسالی به برتری و سیادت و آقایی نائل شوید».(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج2، ص 267)
و در روایت دیگری فرموده است: «من لم یتعلّم فی الصّغر لم یتقدّم فی الکبر؛ کسی که در کوچکی تحصیل علم نکند؛ در بزرگسالی، تقدّم اجتماعی نخواهد داشت».(غرر الحکم و درر الکلم، ص 649)
آری هر انسانی فقط از طریق علوم انسانی و الاهی رشد و به مقامات عالی دنیوی و اخروی می رسد. لذا براساس فرمایش امام علی علیه السلام اگر کسی آقایی و بزرگی می خواهد در سنین خردسالی به فکر کسب علم و دانش باشد.
رئیس مذهب جعفری، در خصوص کسب علم در خردسالی می فرماید:«الْغُلَامُ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْکِتَابَ سَبْعَ سِنِینَ وَ یَتَعَلَّمُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ سَبْعَ سِنِینَ؛ طفل، تا هفت سال بازی کند. هفت سال بعدی به کسب علم و آموختن کتاب بپردازد و هفت سال بعد حلال و حرام خدا را بیاموزد».(الکافی، ج 6، ص 47)
در این روایت امام صادق علیه السلام بهترین زمان کسب علم را از هفت سالگی می دانند. ایشان که از اولیای خدا و به اذن الله به همه ابعاد زندگی انسان، احاطه دارند، بهترین زمان علم آموزی انسان را ، هفت سالگی بیان می کنند. لذا حضرت به مبلغینی که به نقاط اسلامی اعزام می کردند، نسبت به نوجوانان و جوانان سفارش بیشتری داشتند.
«امام صادق علیه السلام یکی از یارانش (احول) را جهت تبلیغ، به بصره دین فرستاد. وقتی از ماموریت برگشت؛ حضرت فرمودند: تو به بصره رفتی؟ عرض کرد: آری. امام علیه السّلام فرموند: شتاب مردم را در پذیرش شیعه چگونه یافتی؟ او در پاسخ عرض کرد: به خدا سوگند آنها اندکند و اگر چه کوشش هم میکنند؛ ولی کوشش آنها هم ناچیز است. حضرت علیه السّلام فرمود: به جوانان روی آورید که آنها به هر کار خیری شتابان ترند. امام علیه السّلام فرمود: مردم بصره پیرامون این آیه:«قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی»(شوری، 23) چه میگویند؟ گفت: قربانت گردم آنها میگویند: ایشان نزدیکان پیامبر خدا هستند. امام علیه السّلام فرمود: دروغ میگویند این آیه مخصوصا در باره ما اهل بیت، علی، فاطمه، حسن و حسین که اصحاب کسا هستند نازل شده است»(الکافی، ج 8، ص93)
آری همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند؛ جان و دل جوانان برای پذیرش حق آماده تر است. جوان برای درک مسائل دینی شبیه یک زمینی است که آماده کشت می باشد. برخلاف زمین شوره زار که هر بذری در آن پاشیده شود؛ ضایع می گردد.
در دوران کودکی، تمام کودکان یک آمادگی کاملی برای یادگیری و آموزش دارند. از همه مهمتر این است که هر آن چه را که یاد می گیرند؛ به خاطر می سپارند و زود از دست نمی دهند. لذا ضریب ماندگاری علم در سنین خردسالی بسیار بالاست.
در روایتی از امیر المومنین علیه السلام آمده است:«الْعِلْمُ مِنَ الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ؛ یادگیری در کودکی مانند نقاشی و اثر گذاشتن بر روی سنگ است».(بحارالانوار، ج1، ص 224)
همانطور که اگر بر روی سنگی نقاشی بکشی تا مدت های زیادی باقی می ماند؛ علم و دانش در سنین کودکی تا مدت های زیادی در وجود فرد محفوظ می ماند. اگر کسی بر روی خشتی نقاشی بکشد؛ زود از بین می رود. لذا تحصیل علم در سنین پیری مثل نقاشی بر روی خشت است که ماندگاریش کم است.
حال که ضریب ماندگاری علم در سنی خردسالی بسیار بالاست؛ اولا باید تلاش کنیم که کودکانمان در سنین خردسالی به مدرسه بروند و ثانیا مواظب باشیم مسائلی را یاد بگیرند که برای دنیا و آخرتشان مفید باشد. از یادگیری هر نوع مسئله ای که زیان دنیوی و اخروی دارد و یا فایده دنیوی و اخروی ندارد؛ پرهیز کنند. بخصوص سعی کنیم با احکام و مسائل دینی آشنا شوند و با زندگی معصومین علیهم السلام مانوس گردند. کودکانمان را با قرآن و روایات آشنا کنیم تا از همان کودکی بفهمند که راه نجاتشان در ارتباط با قرآن و اهل بیت علیهم السلام است.
فرزندان خردسالمان را با ارزش های اخلاقی و انسانی آشنا کنیم تا در مدرسه در ارتباط با هم کلاسی و معلم مشکلی نداشته باشد. آن مقداری که بر یادگیری دروس روزمره شان تاکید و حساسیت داریم؛ به مراتب بر یادگیری مسائل دینی و اخلاقی، حساسیت بیشتری داشته باشیم. اگر پایه های عقاید و اخلاقیات را در کودکانمان تقویت کنیم؛ این را بدانیم که فرزندمان از حوادث دوران جوانی مصون، خواهد ماند.