ماهان شبکه ایرانیان

آیا شما هم به مهمانی الهی دعوت شده اید؟!

از جمله پایه های اساسی دین اسلام روزه است و بعد از نماز، مهم ترین دستور عبادی محسوب می شود. روزه،  از نظر فردی، اجتماعی و جامعه سازی دارای آثار مادی و معنوی بسیار مهمی است

آیا شما هم به مهمانی الهی دعوت شده اید؟!

از جمله پایه های اساسی دین اسلام روزه است و بعد از نماز، مهم ترین دستور عبادی محسوب می شود. روزه،  از نظر فردی، اجتماعی و جامعه سازی دارای آثار مادی و معنوی بسیار مهمی است. ماه مهمانی خداست. با اینکه همه ماه ها، ماه خداست و انسان ها در تمام لحظات از نعمت های مادی و معنوی و از سفره گسترده الهی استفاده می کنند، ولی از آنجا که همه کتاب های بزرگ آسمانی از جمله قرآن که کتاب هدایت و راهنمایی برای همه بشریت است در این ماه نازل شده است، و نیز از آنجا که وظیفه بزرگ الهی روزه در این ماه انجام می شود امتیاز خاصی به این ماه بخشیده است.

فرصت مهمانی

ماه رمضان موقعیتی است که خداوند، بیش از همیشه و به بهترین شکل ممکن از بندگان خود پذیرایی می کند در این ماه، کم ترین اعمال انسان ها به بهترین شکل مورد توجه و پاداش قرارمی گیرد و خداوند در برابر کوچک ترین عبادات، بالاترین نعمت ها را عطا می فرماید. با کم ترین توبه، بزرگ ترین گناهان بخشیده می شود و زمینه عبادت و بندگی و رسیدن به کمال حقیقی و سعادت ابدی، بیش از هر زمان دیگری فراهم است و این، یعنی بهترین موقعیتی که ممکن است برای یک فرد در یک مهمانی باشکوه معنوی فراهم گردد.

مهمانسرای بندگان الهی

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آخرین جمعه ماه شعبان خطبه ای بیان فرمودند و ماه مبارک رمضان را به مسمانان بشارت دادند. در فرازی از این خطبه فرمودند: و هو شهر فیه دعیتم الی ضیافه الله[1]رمضان ماه مهمانی خداست. مهمانی رفتن و پذیرایی از مهمان آداب و شرایطی دارد. در ابتدا باید معلوم گردد که چرا رمضان را ماه ضیافه الله گفته اند.  تعبیر "ضیافه الله" تعبیری است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای رمضان به کار برده اند. برای درک منظور حضرت از این تعبیر، ابتدا باید ببینیم اگر بر ما میهمانی وارد شود، به ویژه مهمانی که از او دعوت به عمل آورده باشیم، با او چگونه رفتار می کنیم؟ آیا سعی نمی کنیم تا جایی که ممکن است او را گرامی بداریم و در بهترین اتاق منزل ، از ایشان پذیرایی کنیم؟ آیا نمی کوشیم برای پذیرایی او، از بهترین لوازم و امکانات و مناسب ترین مواد غذایی که در اختیار داریم، استفاده کنیم؟

میزبان الهی

ماه رمضان هم موقعیتی است که خداوند، بیش از همیشه و به بهترین شکل ممکن از بندگان خود پذیرایی می کند و امکانات و منافع بسیار بیش تر از سایر اوقات را در مقابل آنان قرار می دهد. در این ماه، کم ترین اعمال انسان ها به بهترین شکل مورد توجه و پاداش قرارمی گیرد و خداوند در برابر کوچک ترین عبادات، بالاترین نعمت ها را عطا می فرماید. با کم ترین توبه، بزرگ ترین گناهان بخشیده می شود و زمینه عبادت و بندگی و رسیدن به کمال حقیقی و سعادت ابدی، بیش از هر زمان دیگری فراهم است و این، یعنی بهترین موقعیتی که ممکن است برای یک فرد در یک مهمانی باشکوه معنوی فراهم گردد. اگر روزه دار، صادقانه و آن طور که بایسته است، روزه بگیرد، به راستی در ضیافت خانه الهی قدم نهاده، به توفیق خداوند به بالاترین کمالات و بهره مندی ها و منزلت ها دست یافته است.

خداوند با فراخوانی مؤمنان به مهمانسرای خویش، در واقع آنان را از زندگی مادّی که سفره مشترک انسان و حیوان، مؤمن و کافر، و نیکوکار و بدکار است، جدا کرده و در جوار خویش جای داده است. در این جشن پرشکوه، از هیچ نعمت قابل بهره مندی دریغ نشده است و این، یعنی حقیقت میهمانی ویژه الهی. توصیه بزرگان دین و روایات بر این بوده که مهمانان خوبی برای خدا باشید. حریم الهی را با اجتناب از گناه حفظ نماییم چه، حفظ خود مومن است. روزه واقعی را درک کنیم. تا مورد پذیرش خداوند قرار گیرد.

شرط قبولی

مهم ترین شرط قبول روزه و بهترین عمل در این ماه، اجتناب از گناه است. چنان که فرمودند: أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ[2] و بهترین عمل در این ماه اجتناب از محارم الهی است. چرا که رمضان نسیم الهی است و زود می گذرد و باید فضیلتش را درک کرد. رسول اکرم وقتی در خصوص فضیلت ماه مبارک رمضان سخن به میان می آورند، متذکر این مطلب می شوند که تا جایی خواب و دیگر اعمال روزه دار عبادت به حساب می آید که گناه نکرده باشد:

الصَّائِم فِی عِبَادَة الله وَ إن کانَ نَائِماً عَلَی فِرَاشه، مَا لَم یغتَب مُسلِماً»[3] روزه دار در حال عبادت خداوند است، نومکم فیه عباده اگر چه در بستر خویش خوابیده باشد، مادامی که از مسلمانی غیبت نکند. بنابراین، یکی از شروط قبولی روزه، حفظ حقوق اجتماعی سایر مسلمانان است و اینکه در روایات آمده تمام اعمال و حرکات روزه داران حتی خواب در این ماه به حکم عبادت پروردگار است در صورتی خواهد بود که وی از غیبت، تهمت، دروغ و شایعه پراکنی و دیگر محرمات اجتناب ورزیده باشد.

پیامبر در فرازی دیگر از خطبه شعبانیه فرمودند: و دعاءکم فیه مستجابا لزوم اهتمام به دعا و راز و نیاز با خداوند متعال در این ماه شریف است. بزرگان دین نام دعا را «کلام صاعد» گذاشته اند، در مقابل قرآن که «کلام نازل» است؛ یعنی دعا کلامی است که از طرف بنده به محضر ربوبی حضرت حق بالا می رود و چه افتخاری بالاتر از این که بنده بتواند هم کلام خدای خویش شود.

در آموزه های قرآنی جهاد نظامی و مالی مصداق جهاد اصغر و جهاد علمی و فرهنگی مصداق جهاد کبیر و جهاد با هواهای نفسانی مصداق جهاد اکبر دانسته شده است. خداوند ایمان آورندگان را به ترک گناه و انجام هر گونه حرام نهی نموده است و تشویق به انجام عمل نیک کرده است. مبارزه با گناه همیشه و در همه جا از ضروریات تقرب به خداست. جهاد اکبر است.

هواهای نفسانی، دشمن ترین دشمنان

انسان موجودی با تمام صفات متضاد و متناقض است؛ زیرا آینه تمام نمای خداوند می باشد. از آنجا که خداوند دارای صفات متناقضی چون «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» [4]و مانند آن است به طور طبیعی انسان نیز چنین استعداد و ظرفیتی را دارا می باشد. البته باید دانست که این، اقتضای حقیقت وجود است؛ زیرا وقتی وجود، همه هستی را پر کرده و عدم و نیستی تنها یک اعتبار ذهنی است، به طور طبیعی هر وجودی باید چنین باشد؛ اما حدود و مرزهای وجود که از آن به ماهیت یاد می شود، بهره مندی برخی از موجودات را از این مقتضی کاهش می دهد؛ مانند روزنه ها و پنجره های کوچکی که از همه نور خورشید تنها می باشد. به اندازه ظرفیت برمی گیرد.

پس هر انسانی از نظر ظرفیت وجودی می تواند آینه تمام نمای وجود مطلق یعنی خدای سبحان باشد؛ البته ایجاد این ظرفیت واقعی با ایمان واقعی است؛ زیرا پیامبر می فرماید: «ان لله تعالی فی الارض اوانی الا و هی القلوب؛ برای خداوند در روی زمین ظروفی است؛ بدانید و آگاه باشید این ظرف ها همان قلوب است.»[5]و در روایت دیگر در توضیح آن آمده است: «لا یسعنی ارضی و لا سمائی ولکن یسعنی قلب عبدی المؤمن؛ زمین و آسمانم گنجایش مرا ندارند، ولی قلب بنده مؤمن من دارد.»[6] بنابراین، انسان از این ظرفیت خدایی شدن برخوردار است و می تواند با عبودیت و ایمان و تقوا به آن دست یابد و خدایی شده و مظهر ربوبیت خداوندی شود. منتها به شرطی که در خانه قلب خویش کسی جز خداوند را راه ندهد؛ چنانکه امام صادق علیه السلام می فرماید: «القلب حرم الله فلا تسکن فی حرم الله غیرالله؛ قلب، حرم خداست و در حرم خدا غیر او را جای نده».[7]

نفس انسانی

نفس یکی بیشتر نیست. این بدان معنا خواهد بود که قوه عقل، قوه غضبی، قوه شهوی و دیگر قوای انسانی همان نفس است. وقتی که قرآن کریم از نفس لوامه و سرزنشگر و وجدان [8]و یا از نفس اماره بالسوء[9]و یا به خوبی از نفس مطمئنه، یا ایتها انفس المطمئنه[10]سخن می گوید در حقیقت از یک واقعیت سخن به میان می آوریم.

عبودیت الهی

بر همین اساس، نفس اگر در مسیر عبودیت الهی گام بردارد و با حرکت در صراط مستقیم عبودیت و شریعت اسلام وحیانی بخواهد و خلیفه و ربانی شود، به کمال مطلق و مقام قرب الهی می رسد. اما اگر کژ راهه رود و مسیر مخالف را بپیماید، همان نفس با تمام ظرفیت خود، دشمن می شود و او را از خداوند دور می سازد و این گونه است که به جای آنکه خدا را معبود و اله خود قرار دهد، نفس خویش را خدا قرار می دهد و هواهای نفسانی اش یعنی قوه غضب و شهوت و مانند آنها، خدا و معبود و اله او شده و خدا محوری و خدا مداری کنار نهاده می شود. چنانکه خداوند می فرماید: افرایت من اتخذ الهه هواه؛[11] آیا آن کس که هوای نفس را به خدایی گرفته بود دیدی؟ از همینجاست که همین نفس با همه ظرفیت های خدایی، دشمن ترین دشمنان انسان می شود؛ چنانکه پیامبر(ص) می فرماید: اعدی عدوک نفسک التیبین جنبیک؛ سرسخت ترین دشمنت نفس تو هست که در میان دو پهلویت قرار دارد.[12]

مبارزه با نفس وظیفه همگانی

در آیات و روایات، جهاد اقسامی دارد. مهم ترین انواع جهاد که در قرآن بیان شده موارد زیر است:

1. جهاد نظامی و مالی که از آن به جهاد اصغر یاد می شود؛ خداوند می فرماید: یا در جایی دیگر می فرماید: ان الذین آمنوا و هاجر و وجاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله....؛ کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده اند و در راه خدا با مال و جان خود جهاد نموده اند.[13]

2. جهاد علمی و فرهنگی و دفع شبهات که از آن به جهاد کبیر علمی یاد می شود. خداوند در این باره می فرماید: فلا تطع الکافرین وجاهدهم به جهادا کبیرا؛ پس، از کافران اطاعت مکن و با قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز.[14]

3. جهاد نفس که از آن به جهاد اکبر یاد می شود. عنکبوت اشاره کرد. خداوند می فرماید: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین؛ کسانی که در راه ما با نفس خود و دشمن ما جهاد کردند به یقین آنها را به راه های وصول به مقام قرب خود راهنمایی می کنیم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.[15]

امام موسی کاظم علیه السلام درباره جهاد اکبر می فرماید: امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: پیامبر خدا(ص) یک گروه نظامی را به جهاد فرستاد؛ زمانی که بازگشتند فرمود: آفرین به گروهی که جهاد اصغر را انجام داده اند و بر عهده آنان جهاد اکبر است. گفته شد: این رسول خدا! و جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمود: جهاد نفس است. سپس افزود: برترین جهاد آن است که با نفسی که در میان خودتان است، جهاد کنید.[16]البته همین روایات در وسایل الشیعه و اصول کافی از امام صادق علیه السلام با کمی تفاوت نقل شده است.[17]

برترین نوع جهاد

مهم ترین جهاد از نظر اسلام جهاد اکبر است. که همان جهاد با نفس و هواها و خواسته های نفسانی است. چنان که پیامبر(ص) می فرماید: افضل الجهاد ان تجاهد نفسک و هواک فی ذات الله تعالی؛ برترین جهاد این است که به خاطر خداوند متعال با نفس و هواهای نفسانی ات جهاد کنی.[18] از امیرمؤمنان امام علی علیه السلام نیز روایت است که فرمود: افضل الجهاد جهاد النفس عن الهوی، و فطامها عن لذات الدنیا؛ برترین جهاد، مبارزه کردن با هوای نفس و باز گرفتن آن از لذت های دنیاست.[19]

از منظر علی علیه السلام جهاد با هواهای نفسانی همان مبارزه کردن با لذت جویی های دنیوی است که نفس، گرفتار آن می شود. به سخن دیگر، هر گاه انسان گرفتار لذت جویی شود و بخواهد همه زندگی خویش را صرف لذت جویی کند، در دام هواهای نفسانی افتاده است. البته لذت جویی یک امر طبیعی است است و باید هم باشد؛ اما اگر این لذت انسان را سرگرم امور دنیوی از شهوت قدرت تا شهوت جنسی و غذایی و مانند آن کند و در دام اعتباریات بیندازد، چنین لذتی مذموم و ناپسند است بلکه باید از لذت ها در حد رفع نیازهای جسمی و روحی و در جهت نیل به قرب الهی بهره برد.

لذات دنیایی

لذت های مادی و دنیوی، حرص را افزایش می دهد و همانند آب شور عمل می کند که هر چه بیشتر بنوشید بیشتر تشنه می شوید، و بیشتر می خواهید و این گونه است که سرمایه عمر خویش را در سر لذتی می گذارید که هیچ ره توشه ای برای آخرت شما نخواهد بود. ارزش جهاد اکبر در این است که انسان با خودش طوری کنار می آید که حقوق هر بخش به درستی داده می شود و ظلمی به بخشی وارد نمی شود. اگر نفس ما امانت الهی است که هست باید به گونه ای با این امانت برخورد کرد که رضایت امانت گذار نیز فراهم آید.

روزه، عامل ترک گناه

روزه گرفتن آثار و فوائدی دارد از جمله روزه عامل دوری از گناه و ترک گناه می گردد. باعث تقویت اراده و ایمان می شود. انگیزه مبارزه با نفس را تقویت می کند. هر کس تقوای الهی می خواهد باید بندگی خدا کند و هر چه را خداوند امر و نهی کرده اطاعت نماید. راه بندگی خدا اطاعت و عبادت است روزه گرفتن است. خداوند در سوره بقره می فرماید: یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون؛[20] ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید.

روزه بستری برای کسب خدا ترسی و کسب قرب الهی است.یکی از راه های به خدا رسیدن، روزه است. این روزه همان جهاد نفس است؛ زیرا روزه انسان را خدایی می کند. انسان با روزه، پای بر خواسته ها و لذات طبیعی خودش می گذارد و نه تنها از محرمات پرهیز می کند بلکه حتی مباحات را کنار می گذارد و به خوردن و نوشیدن نمی پردازد. و با هواهای نفسانی و خواسته های نفس مبارزه می کند.

روزه خودسازی و تهذیب نفس

خداوند روزه را بر بندگاه مقرر و واجب نمود، برای خودسازی و مبارزه با نفس و کسب تقوای الهی لذا فرمود: لعلکم تتقون.[21]

پیامبر(ص) بر اساس همین اصل می فرماید: «الصوم جنهْ من النار؛ روزه سپر آتش(جهنم) است؛ یعنی به واسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»[22] پس همان طوری که تقوای الهی انسان را از خشم الهی در امان نگه می دارد و انسان را از دوزخ دور می کند، روزه به عنوان تقوا و سپر عمل می کند و عمل وقایه و حفظ و نگه داری از دوزخ را انجام می دهد.

فلسفه روزه داری

در آیات و روایات از ارتباط مستقیم و تنگاتنگ میان روزه و تقوای الهی و اجتناب از گناهان سخن به میان آمده است. این بدان معناست که تقوای الهی از راه روزه داری کسب می شود و این گونه، نفس تحت سلطه عقل و قلب سلیم قرار می گیرد و از طغیان دور نگه داشته می شود.

البته در همین روایات آمده است که مراد از روزه واقعی همان روزه نفس و جهاد اکبر است. چنانکه امیر مومنان علی(ع) می فرماید: صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام؛ روزه نفس از لذت های دنیوی سودمندترین روزه هاست.[23]آن حضرت(ع) در جایی دیگر می فرماید: الصیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرجل من الطعام و الشراب؛ روزه پرهیز از حرام ها است همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کند. [24]و نیز آن حضرت علیه السلام می فرماید: صوم القلب خیر من صیام اللسان و صیام اللسان خیر من صیام البطن؛ روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شکم است.[25]

در همین رابطه امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: اذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و شعرک و جلدک؛ آنگاه که روزه می گیری باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند. «یعنی از گناهان پرهیز کند.»[26]

از حضرت فاطمه زهرا(س) نیز روایت است که فرمود: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛ شخص روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه اش به چه کارش خواهد آمد.[27] امام علی علیه السلام می فرماید: چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بی خوابی و سختی سودی نمی برد.[28]

روزه و پرهیزگاری

همه این روایات بر یک نکته تاکید دارند و آن اینکه تحقق روزه به اموری است که مصداق جهاد با نفس و هواها و لذات مادی دنیوی است. به سخن دیگر، روزه ارتباط معناداری با تقوا و جهاد نفس دارد. اگر کسی می خواهد جهاد نفس کند باید این گونه عمل کند که یک روزه دار عمل می کند. از همین رو جهاد نفس در ساختار روزه تحقق یافتنی تر از جای دیگر است و همین روزه موجب کسب تقوای الهی و رهایی از دوزخ و کسب مقامات و درجات عالی یقین و عبودیت و شهود و ربوبیت و مانند آن خواهد شد.

روزه دار واقعی

در جهاد نفس گاه باید از لذت ها حتی لذت های حلال و مباح دست کشید تا بتوان مدیریت نفس را به دست گرفت و اجازه نداد تا هواهای نفسانی خدایی کند. همین امر در روزه مورد توجه است؛ چنانکه امام سجاد علیه السلام می فرماید: و اما حق الصوم فان تعلم انه حجاب ضربه الله علی لسانک و سمعک و بصرک و فرجک و بطنک لیسرک به من النار؛ حق روزه آن است که بدانی این پرده ای است که خداوند در برابر زبان، گوش، چشم، اندام و شکمت آویخته تا تو را از آتش بپوشاند.[29]

پس اگر امام علی علیه السلام درباره روزه می فرماید: روزه امساک از خوردن و آشامیدن نیست بلکه روزه، خودداری از تمامی چیزهایی است که خداوند سبحان آنها را بد می داند.[30] می توان گفت که روزه، اصل اساسی در تحقق جهاد نفس است و اگر کسی می خواهد جهاد نفس کند از روزه به عنوان مهم ترین ابزار جهادی نفس باید بهره جوید.

روزه واقعی

در روزه واقعی همه اعضا و جوارح در روزه هستند. و روزه دار نفس را مدیریت می کند. در این صورت است که جهاد نفس با روزه می تواند بهتر عملی شود و تحقق یابد. به هر حال آنچه مورد تاکید است نقش اساسی روزه در جهاد نفس و جهاد اکبر خودسازی و تزکیه نفس است که آدمی می تواند با آن سعادت را تضمین کرده و مقامات عالی الهی را بپیماید و به لقای الهی برسد و خدایی شود. و مصداق آیه لعلکم تتقون قرار گیرد.

در اخر این نوشتار باز خود را مورد سوال و خطاب قرار می دهیم که؛ به راستی آیا ماهم لیاقت حضور در مهمانی خدا را پیدا می کنیم؟ بر اساس آموزه های دینی، به فضل و رحمت او امید داریم و انشا الله لیاقت حضور را پیدا خواهیم کرد. به شرطی که ما روزه داران، صادقانه روزه دار باشیم. و به راستی در ضیافت خانه الهی و بر خوان کرمش قدم می گذاریم، و به بالاترین کمالات و منزلت های الهی دست می یابیم. آمین یا رب العالمین.

پی نوشت ها:

[1] خطبه شعبانیه.

[2] صدوق، أمالى،ص 95.

[3] کلینی،کافی، ج 4، ص 64.

[4] حدید/ 3.

[5] ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 5، ص 217.

[6] مجلسی، بحارالانوار، ج 55، ص 39.

[7] مجلسی، بحارالانوار، ج 67، ص 25.

[8] قیامت/ 2.

[9] یوسف/ 53.

[10] فجر/27.

[11] فرقان/43.

[12] مجلسی، بحارالانوار، ج 67، ص 64.

[13] انفال/ 72.

[14] فرقان/ 52.

[15] عنکبوت/69.

[16] معانی الاخبار، ص 160، صدوق، امالی، ص 279؛ الاختصاص، ص 240؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 7، ص 65.

[17] کلینی، کافی، ج 1، ص 330.

[18] ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 2، بخش جهاد اکبر.

[19] همان.

[20] بقره/183.

[21] همان.

[22] کلینی، کافی، ج4، ص 62، ح 1؛ تحف‌العقول، ص 258.

[23] تصنیف غررالحکم و دررالکلم 176، ح 3364.

[24] مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ج 93، ص 294، ح 21.

[25] تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 176، ح 3363.

[26] کلینی، کافی، ج 4، ص 87، ح 1.

[27] مجلسی، بحارالانوار، ج 93، 295، ح 15.

[28] نهج‌البلاغه، صبحی صالح، ص 495، حکمت 145.

[29] تحف‌العقول ص 258.

[30] شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 299، ح 417.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان