مقدمه
مدرنیزم با آغاز رنسانس صورت گرفت و بر حاکمیت خرد و عقلانیت تأکید داشت و با خود صنعت و تکنولوژی را به ارمغان آورد؛ اما هرگز نتوانست نیاز به معنویت و دین را از درون جامعه غربی بزداید. انسان غربی با وجود داشتن تکنولوژی و صنعت، خسته و بی رمق به نظر می رسید. ناقوس نابودی لیبرالیسم به صدا درآمد و نظام لیبرالیسم غربی برای جبران این کاستی و ادامه دادن خوی استعمار گرانه اش ناچار شد که محصولاتی بدلی و بی خطر را که رویکردی مذهبی داشته باشند، در جامعه بگستراند تا هم صنعت و کاستی روی داده را بپوشانند و هم از ترویج اسلام ناب محمدی در جامعه غربی جلوگیری نمایند. فقط در ایالات آمریکا تعداد فرقه ها و گروه های دینی مختلف، از 17 مورد در سال 1790م، به 350 مورد در سال 1900م و به 2000 مورد در زمان ما افزایش یافته است.
گرچه بیشتر این 2000 گروه، انشعاباتی مسیحی هستند و شامل بیشتر آن 350 گروهیاند که در سال 1900 وجود داشته اند، امّا درصد رو به افزایشی از آنان نیز داخل طیفی وسیع ادیان سراسر جهان قرار دارند؛[1]فرقه های معنوی آمریکایی، عرفان مسیحی، عرفان یهودی، عرفان چینی و عرفان هندی با شکلها و فرقه های گوناگون، که هر کدام عده ای از مردم تشنه معنویت غرب را به خود مشغول نموده اند. این فرقه ها و ادیان با زمینه فرهنگی غربی درآمیخته و از درون مسخ گردیدند و آنچه از آنها باقی ماند، صورتهایی جذاب و زیبا بود که پایه و بنیانی نداشت و کارکرد نهایی تحکیم و تداوم شرایط سلطه گرانه و سلطه پذیرانه حیات طبیعی معاصر است.
اکنون این محصول نهایی که مارک آمریکا و غرب بر پیشانی دارد، به وسیله انواع رسانه های مدرن از قبیل: ماهواره، تلویزیون، اینترنت، پایگاه های متنوع و جذاب، کتابهای مختلف، فیلم و موسیقی روانه کشورهای مختلف جهان شده است؛ عرفان هایی که بسته شرقی دارند؛ از کریشنا گرفته تا سای بابا، از اُشو گرفته تا رام الله و یوگا و بودا و تائوئیسم و ذن و نیز تا عرفانهایی که یهود و مسیحیت را تبلیغ می کنند و یا عرفان های عجیب و غریبی که از معنویت فقط اسمش را دارند و معلوم نیست مبدأ و مقصدشان کجاست و چون علف هرزی، گاه می آیند و ناگاه محو و نابود می گردند. همچنین فرقه های خاموش چون بهائیت و سلفی گری و دراویش در اشکال گوناگون، همه و همه از طریق سایت ها، وبلاگ ها، کتاب های متنوع، مجلاّت مختلف و فیلم های سینمایی و کارتون های زیبا و از طریق تلویزیون و ماهواره، سعی در ترویج آیین های خرافی دارند تا شاید هویت جوانان این مرز و بوم را از درون تهی نمایند.
ویژگیهای مشترک جنبش های مذهبی و ادیان
1.سیر فروکاهشی دین
از جمله ویژگی های ادیان جدید این است که نسخه های سطحی ادیان سنّتی می باشند. در این ادیان خدا جایگاهش را از دست داده است و در مواردی چون بودیسم در بیشتر فرقه های آن خدا اصلاً جایگاهی ندارد و خودمحوری به جای خدامحوری نشسته و غایت این ادیان، تحوّل فردی است. تمام تلاش جنبشی عصر جدید معطوف به این است که سفر معنوی را در وجود انسان بیافریند. خدا را در درون خود او آزاد و انسان را با حقیقت وجودی اش مرتبط کند. خدا با آن تصویری که ادیان سامی ارائه می دهند؛ یعنی خدایی که خالق و قادر و متعال در بیرون از وجود آدمیان است و وجود مستقلّی دارد، در این جنبش جایگاهی ندارد. در اینجا شعار «خدا را در درون خود بجویید؛ نه بیرون»، از محوری ترین شعارهای اینگونه جنبش های مذهبی است.
2.پلورالیسم دینی
از جمله خصوصیات این ادیان التقاطی است که در آنها مشهود می باشد. در این نگاه فرق نمی کند که شما کدام دین و آیین را انتخاب کنید؛ زیرا حقیقت واحد است و همه ادیان می توانند حقیقت باشند و این خود سبب شده این ادیان هر نوع قالبی را پذیرا باشند و این خود زمینه گمراه شدن افراد زیادی از انسانها از دینهای مختلف گشته است. برای نمونه، «سای بابا مراسم بزرگی را به مناسبت های بزرگ ادیان مانند: عید فطر، عاشورا، کریسمس، بزرگ داشت چستی صوفی بزرگ هند، عید نوروز، سال نوچینیان و برخی اعیاد بزرگ هند برگزار می کند.» او می گوید: «من روحانی هیچ یک از ادیان نیستم و هیچ دینی را هم تبلیغ نمی کنم. من آمده ام که مسلمان، مسلمان بهتری باشد، هندو، هندوی بهتر و مسیحی، مسیحی بهتری باشد.»[2] «همه مذاهب تنها به یک خدا تعلّق دارند و به سوی یک مقصد رهنمونتان می سازد. ادیان در اصل هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.»[3] فرادی مثل رام الله کهحتی اسم او هم حکایت از پلورالیزم دارد(رام = خدای ویشنو و الله = خدای اسلام) و همینطور راما کریشنا معتقدند که تمام مذاهب و ادیان برابرند و همه آنها انسان را به منزل مقصود می رسانند.
3.ترویج بی بندوباری
گفته شد که بیشتر نحله های مذهبی هندی از جمله: سای بابا، اشو، رام الله و راماکریشنا افکار و عقایدشان ریشه در آیین تنتره دارد. در آیین تنتره جهان از دو قطب متضاد تشکیل شده است: «شیوا» که معمولاً خدای نابودگری می باشد و در ارتباط با طوفان و یا رعد و برق می باشد. قطب دیگر، «شکتی» همسر شیوا می باشد که مظهر نیرو و انرژی است و چنین تفاوی در وجود انسان نیز وجود دارد. پیروان آیین تنتره برای کسب تعالی به یک سلسله ورزشها و تمرینهایی روی می آورند که عمدتاً به صورت جمعی برگزار می شود، از قبیل: انجام تمرینهای یوگا، خواندن اذکار مقدس، تشریفات نوشیدن شراب و برگزاری مراسم آمیزش جنسی به صورت جمعی.
اشو در این باره می گوید: تانترا فیلسوف بزرگ شرقی، آمیزش جنسی را مقدس و مهم ترین انرژی حیات می داند. کل دگرگونی قرار است از طریق این انرژی اتفاق بیفتد، آن را نکوهش نکن.[4]
«سکس بزرگ ترین هنر مدیتیشن است. این پیش کشی تنتره به دنیا است، پیشکشی تنتره از همه عالی تر است؛ زیرا کلیدهایی را در اختیار قرار می دهد که از پست ترین به عالی ترین استحاله پیدا کنی، کلیدهایی را در اختیار قرار می دهد که لجن را به نیلوفر آبی بدل کنی... و عشق از آمیزش جنسی زاییده می شود.»[5]«اشو حتی محدودیت روابط جنسی زن و مرد را در اسلام، به مسخره می گیرد و می گوید: «البته مسلمانان معتقدند زنان و مردان نباید با هم مراقبه داشته باشند، در حقیقت اگر می توانستند با یکدیگر مراقبه داشته باشند، از انرژی مثبت و منفی زن و مرد هر دو برخوردار می شدند؛ زیرا زن و مرد هر کدام یک نیمه هستند و در دسترس بودن هر دو انرژی سبب می شود تا کلیت حاصل آید و ذهنی که حتّی ذرّه ای از کلیت را لمس کند، نمی تواند دیوانه شود. دیوانگی و جنون نشان دهنده تکه تکه بودن و اغتشاش ذهنی است».[6]
راهکارها و نقش پایگاه های اسلامی در عرصه حاضر
1.آگاهی بخشی در مورد عرفان اسلامی
یکی از مهمترین علل گرایش برخی از جوانان ما به سوی این گونه معنویتها، ناکافی بودن آگاهی ایشان از گنجینه گرانبهای معارف عرفان اسلامی میباشد که این فقدان، معلول عدم عرضه عرفان اسلامی به زبان روز میباشد و به تعبیر شاعر «چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند». اگر گفتار اهل بیت علیهم السلام در قالب کلمات دلنشین و همهفهم بیان گردد، فطرتهای پاک با تمام وجود آن را خواهند پذیرفت و اگر مردم زیبایی کلام اهل بیت علیهم السلام را بدانند و آن را با تمام وجود حس نمایند، هرگز به گفتار دیگری گوش فرا نخواهند داد. به تعبیر امام رضا علیه السلام «رحم الله عبدا احیا امرنا] قال الراوی[ فقلت له: فکیف یحیی امرکم؟ قال: یتعلم علومنا و یعلمها الناس، فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا؛[7]رحمت خدا بر آن بندهای که امر ما را زنده کند. راوی میگوید: عرض کردم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: علوم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم تعلیم دهد؛ زیرا اگر مردم محاسن سخنان ما را بدانند، بی گمان از ما پیروی می کنند». متأسفانه عرفان ناب اسلامی در جامعه امروز ما از جایگاه خوبی برخوردار نمیباشد و بیشتر به عنوان امری حاشیه ای بدان می پردازند، زبان بسیاری از کتبی که در زمینه عرفان اسلامی نوشته شده برای جوانان امروزی ما ناآشنا، ثقیل و نامأنوس می باشد. بسیاری از کتبی که امروزه درباره عرفان نوشته می شود، از عمق کافی برخوردار نیست و کمتر به بسط و گسترش مفاهیم عرفانی می پردازند.
متأسفانه پایگاه های اسلامی بیشتر ترجیح می دهند که در یک مسابقه ارائه اطلاعات خام شرکت نمایند. در این صورت، پایگاهی موفق تر است که داده های بیشتری را به نمایش بگذارد. به همین جهت است که پایگاه های اسلامی در حرکتی موازی، کتابهای مشابهی را به نمایش میگذارند و کمتر پایگاهی را می بینیم که به پردازش اطلاعات متناسب با نوع مخاطبان خود بپردازد و تنها فرق کتب و مجلات موجود در بسیاری از پایگاه های اسلامی، نوع قلم آنها است.
2.ارائه الگو
یکی از ویژگی های انسان، فضیلت خواهی و کمال گرایی او است. از این رو، هرگاه فضیلت و کمال را در الگوهایی مانند شخصیت های دینی و مذهبی، سیاسی، اجتماعی، هنری و ورزشی میبیند، در پی الگوبرداری از آنها گام برمی دارد. قرآن کریم نیز برای مسأله الگو ارزش و اهمیت فراوانی قائل شده است و شخصیت های برجسته ای مانند رسول مکرم اسلام(ص) حضرت ابراهیم، حضرت نوح و حضرت مریم علیهم السلام را به عنوان الگوهای پسندیده معرفی کرده است و از تأسی به شخصیت های ناپسندی مانند همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط بازداشته است. امام زمان علیه السلام در حدیثی جالب میفرماید: «دختر پیامبر خدا(ص)، فاطمه(س)، برای من الگویی شایسته است».
متأسفانه ما امروز در برخی از پایگاه ها و وبلاگ ها شاهد آن هستیم که جوان مسلمان ما به دلیل عدم آشنایی کافی با چهره های به ظاهر معنوی، سعی در الگو برداری از این افراد میکند و گاه آنان را به عنوان قدیسان بزرگ و گاهی بعد از نام اهل بیت علیهم السلام ذکر می کنند. پایگاه های اسلامی وظیفه دارند با ارائه الگوهایی حقیقی و درست برای اقشار مختلف جامعه در جهت پاسخ گویی به این نیاز اقدام نمایند. آنها وظیفه دارند نقاب از چهره الگوهای دروغینی که در جهت انحراف دینی و فکری جامعه اسلامی ما گام برمی دارند، کنار زنند تا چهره کریه این افراد بر همگان روشن گردد.
3.استفاده از قالب های هنری در ترویج عرفان ناب اسلامی
اصولاً طبع آدمی به شعر، داستان، مَثَل و یا نقاشی گرایش دارد؛ زیرا لطافتی که در هنر وجود دارد، به راحتی با درون آدمی سخن می گوید و دلها را مسخر خود میسازد. قرآن کریم نیز در بیان بسیاری از مفاهیم بلند عبرت آموز خود از قصص و داستان و تماثیل زیبا بهره میگیرد؛ «لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب».[8]بسیاری از عرفای ما شعرای برجستهای بودند که مفاهیم بلند عرفانی را در قالبهای شعری ریخته تا قابل هضم و فهم اقشار مختلف جامعه باشد. حافظ، مولانا، نظامی، عطار، شبستری و امام خمینی نمونهای از شعرای بزرگ این مرز و بوم اند. سیره اهل بیت علیهم السلام هم در ترویج و تأیید شعرایی بوده است که در راه ترویج دین خدا گام برمی دارند. امروزه ما شاهد آن هستیم که یکی از روش هایی که ادیان جدید از آن بهره می گیرند، استفاده از قالب های هنری می باشد و با استفاده از کلمات و جملات پر احساس، راه اندیشه و تعقل را از انسانها سلب میکنند.
برای نمونه، آثار «پائولو کوئیلو» که در کشور برزیل عرفان و معنویت آمریکایی را در قالب رمان های زیبا ترویج میکند، در بیش از 140 کشور منتشر و به 56 زبان ترجمه شده است، تا به امروز بیش از 52 میلیون نسخه از کتاب های او به فروش رفته و به عنوان دومین نویسنده پرفروش جهان در سال 1998م شناخته شده است. چنانکه کتاب «کیمیاگر» او تا کنون دوازده بار چاپ گردیده و در سال 1376ش از پرفروش ترین کتاب های سال ایران شناخته شده است.[9] همچنین استفاده از اشعار شعرای بزرگی مانند حافظ و مولانا توسط برخی از فرقههای انحرافی، استفاده از هنر موسیقی در تهییج عواطف، ساخت کلیپهای موسیقی و نغمات دلانگیز، نمونههای دیگری از این گونه بهرهبرداریها است.
اما متأسفانه با وجود غنی بودن فرهنگ و اندیشه اسلامی ایران، ما کمتر از این منابع و ذخایر ارزشمند اسلامی استفاده میکنیم و در واقع اجازه میدهیم که این فرقه ها و جنبشهای انحرافی، از این گنجینههای ناب معارف اسلامی در راه اغراض سوء خود استفاده نمایند.
پایگاههای اسلامی، چشمان بیدار و هوشیار اجتماع هستند. آنها وظیفه دارند ضمن شناخت کافی نسبت به این ادیان نو ظهور و چگونگی عملکرد و فعالیت آنها و نیز تعداد پایگاهها و شیوههای عضوگیری آنان، نسبت به خطرات این گونه جنبشها هشدار دهند. مسلماً با شناخت درست میتوان نقاط ضعف این ادیان و فرق را بازشناسی نمود و نیز از کاستیهای جامعه امروز آگاهی یافت و نسبت به جبران آنها گام برداشت. یک پایگاه اسلامی باید بتواند به سؤالات و شبهات پیش آمده پاسخ گوید و جوان مسلمان باید احساس کند که در صورت مواجهه با هر مشکلی پایگاهی وجود دارد که میتواند با آن در ارتباط باشد و رنج ها و نگرانیهایش را با آن در میان بگذارد. همچنین پایگاه اسلامی باید بتواند سلایق گوناگون را پاسخگو باشد. از این رو، باید توجه شود که برخی مخاطبان هستند که از بین پایگاههای گوناگون، پایگاه اسلامی ما را انتخاب میکنند و در صورتی که احساس نمایند که این پایگاه نمیتواند نیازهای آن ها را فراهم نماید، مطمئناً پایگاه ما را ترک خواهند کرد.
4.مبارزه با افراط و تفریط های این عرصه
یکی از مسائل مهمی که باید به آن توجه نمود و هوشیاری بیشتر پایگاههای اسلامی را میطلبد، مبارزه با افراط و تفریطهای این عرصه است. این موضوع از جمله چیزهایی که در سیره اهل بیت علیهم السلام قابل مشاهده است و تبلور آن را در رفتار و کردار فقهای بزرگ میبینیم.
امیرالمؤمنین علیه السلام در برابر کسانی که او را در جایگاه الهی نشاندند، ایستاد و کسانی را که از اجتماع مسلمانان گریزان بودند و حتی به ریاضتهای غیر شرعی روی میآورند، مورد نکوهش قرار داد. آن حضرت به ما آموخت که در رفتار و کردار و عبادات از اهل بیت علیهم السلام پیشی نگیریم. امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید: «انظرو اهل بیت نبیکم فالزموا سمتهم و اتبعوا اثرهم فلن یخرجوکم من هدی و لن یعبدوکم فی ردی فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا فانهضوا و لا تسبقوهم فتضلوا و لا تتاخروا عنهم فتهلکوا»؛[10]
به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و از آن سو که گام برمیدارند بروید. قدم جای قدمشان بگذارید. آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمیبرند و به پستی و هلاکت باز نمیگردانند. اگر سکوت کردند، سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنها پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان عقب نمانید که نابود میگردید. امام باقر و امام صادق علیهما السلام نیز برای جلوگیری از نگرشهای سطحی به دین و مبارزه با افراط و تفریط، دانشگاهی از فرق و مذاهب گوناگون تأسیس کردند تا اصول بنیانهای اسلام ناب به فراموشی سپرده نشود.
فقهای بزرگ و علمای عالی قدر دلسوز نیز سعی کردهاند تا پاسدار ارزشهای دین و معارف اسلامی باشند و در واقع یکی از علل عدم انحراف اسلام ناب، وجود عالمان و ورحانیون شیعی بوده است که تا پای جان در برابر دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن ایستادهاند و اجازه کوچک ترین رخنه در این کشتی نجات را به کسی نداده و نمی دهند.
5.نظارت کافی نسبت به امور فرهنگی
برخورد سلیقه ای در امور فرهنگی راه به جایی نمی برد. عرصه فرهنگ نیازمند انسان هایی هوشیار و آگاه و دلسوز به دین و آیین و ملّت است. جای بسی تأسف است که بسیاری از کتاب هایی که در زمینه عرفان های جدید نوشته شده، بارها و بارها در ایران به چاپ رسیده است؛ برای نمونه، طبق آماری که سایت اشو در ایران[11] از کتاب های چاپ شده اشو به زبان فارسی داده است، از سال 1374 تا سال 1385، 66 عنوان از کتاب های وی توسط مترجمان ایرانی ترجمه و وارد بازار شده است. سایت ها و وبلاگ های فرقه ها و ادیان جدید که برخی به مراتب از بعضی پایگاه های اسلامی ما فعالیت دینی بیشتری دارند، زیاد است و در ا ین مجال از نام آنها صرف نظر شده است.
وصال دولت بیدار ترسمت ندهند که خفته ای تو در آغوش بخت خواب زد.
پی نوشت ها:
[1] فصل نامه راهبرد، بهار 1385، شماره 39 .
[2] www.karunareike.bligfa.
[3] سایتا سایبابا، تعلیمات سایتاسای بابا (تعلیمات معنوی 6)، ترجمه: رؤیا مصباحی مقدّم، ص 167.
[4] همان، ص 240 و 316.
4 اشو، الماسهای اشو، ترجمه مرجان فرجی، ص 240 و 316.
[6] اشو، مزهای از ملکوت، ترجمه مرضیه شنکایی، ص 14.
[7] ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج8، حدیث13797
[8] یوسف / 111.
[9] آفتاب و سایه ها، محمد تقی فعالی، تابستان 1386، ص 275 ـ 276.
[10] نهج البلاغه، خطبه 97.