اعمال و وقایع ماه ذی الحجه

ماه ذی الحجَّه از ماه های شریفه است و از برای دهه اوّل آن فضیلت بسیار است. و در شب های این دهه مابین مغرب و عشا دو رکعت نماز است، در هر رکعت حمد و توحید و آیه «وواعدنا موسی . ..».[۱]

اعمال و وقایع ماه ذی الحجه

ماه ذی الحجَّه از ماه های شریفه است و از برای دهه اوّل آن فضیلت بسیار است. و در شب های این دهه مابین مغرب و عشا دو رکعت نماز است، در هر رکعت حمد و توحید و آیه «وواعدنا موسی . ..».[1]

و در روزهای دهه، تهلیلات علویه [2] و پنج دعای عیسویه [3] و «اللّهمَّ هذه الأیام» صادقیة. ..[4] وارد است.

و روزه نُه روز اوّل فضیلت بسیار دارد. [5]

روز اوّل:

 روزه [6] و نماز حضرت فاطمه [7] علیها السلام و نمازی دیگر [8] دارد.

و هر که از ظالمی بترسد در این روز بگوید: «حسبی حسبی حسبی مِنْ سُؤالی عِلمُک بحالی»، تا کفایت ظالم از او بشود.[9]

و در سنه 9 رسول خدا صلی الله علیه و آله ابوبکر را با آیات برائت به مکه فرستاد. پس از آن به امر خدا امیر المؤمنین علیه السلام را فرستاد پی آن کار [و] ابوبکر را از اداء آن عزل فرمود.[10] ابن ابی الحدید خطاب به ابوبکر کرده، گفته است:

 تَنَحَّ عَنِ العُلیا یسحَبْ ذُیولَها[11]

همامٌ تَرَدّی بالعُلی وَتَازَّراً

 فَتی لمْ یعَرِّقَ فیهِ تَیمُ بن مُرَّةٍ

وَلا عَبَد الّلاتَ الخَبیثَةَ اعصَراً

 وَلاکانَ مَعزولًا غَداةَ بَرائةٍ

 وَلا عن صلاةٍ أُمَّ فیها مُؤَخّراً [12]

و در این روز وفات یزید بن الولید، [13] معروف به ناقص شبیه به عمر بن عبدالعزیز در سلوک با رعیت.[14]

و سنه 586 ولادت شیخ ادیب متبحّر عبدالحمید، معروف به ابن ابی الحدید،[15] صاحب شرح نهج البلاغه و قصائد سبع در مدح امیر المؤمنین علیه السلام که این سه شعر مذکور از یکی از آن قصائد است و او در میان علمای سنیه شبیه به عمر بن عبدالعزیز است در خلفای امویه.

روز چهارم:

روز زینت است که غلبه کرد حضرت موسی بر ساحران. [16]

روز پنجم:

 وفات حضرت جواد علیه السلام به قولی.[17] روز ششم: تزویج حضرت فاطمه علیها السلام با شاه ولایت، علی علیه السلام، بنا به روایتی. [18]

و سنه 158 وفات منصور دوانیقی، بخیل بی رحم فتّاک سفّاک. [19]

روز هفتم:

سنه 114 شهادت حضرت باقر علیه السلام.[20]

و در سنه 179 وارد نمودند حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را به بصره و مدّت یک سال در آن جا محبوس بود.[21] آن گاه حضرت را به بغداد بردند و حبس نمودند. و در این روز سنه 106 وفات طاووس یمانی. [22]

و سنه 463 وفات خطیب بغدادی. [23]

روز هشتم:

 روز ترویه است.

و در این روز سنه 60 ابن زیاد، هانی را گرفت و مسلم خروج کرد[24] و کوفیان بنای نفاق و تفریق نهادند، تا در اوّل شب سی نفر از آنها باقی ماند و بعد از نماز مسلم و بیرون آمدنش از مسجد دیگر کسی با او باقی نماند.

و در همان روز عمرو بن سعید بن العاص از شام با جمعی بسیار به بهانه حج به مکه آمدند و از جانب یزید مأمور بودند که امام حسین علیه السلام را به هر حالی که باشد دستگیر کنند یا به قتل برسانند. لاجرم آن جناب حج را به عمره عدول نمود و از مکه متوجّه عراق گردید.

شب نهم:

 از لیالی شریفه است و شب توبه و انابه و مناجات با قاضی الحاجات است[25] و چند دعا در آن وارد است[26] و زیارت کربلا در آن فضیلت دارد.[27]

و در این شب سنه 689 وفات یحیی ابن سعید حلّی، پسر عمّ محقق.[28]

و سنه 1246 وفات جناب آقا سید محمد باقر قزوینی، پسر خواهر بحرالعلوم،[29] صاحب مقامات عالیه و کرامات باهره.

روز نهم:

 روز عرفه است. غسل کند[30] و زیارت امام حسین علیه السلام نماید[31] و بعد از نماز عصر دو رکعت نماز در زیر آسمان به جا آورد و اعتراف کند به گناهان خود[32] آن گاه مشغول شود به خواندن دعای [47] صحیفه[33] و دعاهای عرفه، [34] خصوص دعای سیدالشهداء[35] علیه السلام. و تا بتواند مشغول به دعا باشد که بهترین اعمال این روز است.

و در سنه 538 وفات زمخشری؛ [36] او را جار الله گویند به جهت مجاورت او بیت اللّه الحرام را. شب دهم از آن چهار شبی است که احیای آنها سنت است[37]

و زیارت امام حسین [38]علیه السلام و دعای «یا دائمَ الفضل» را در آن بخوانند.[39] و در سنه 548 وفات امین الاسلام شیخ اجل ابوعلی طبرسی،[40] صاحب مجمع البیان، در سبزوار و در قبرستان قتلگاه ارض اقدس به خاک رفت.

روز دهم:

 عید قربان است و در آن غسل[41] و نماز عید و دعاهایی وارد است[42] که از جمله دعای ندبه[43] و دعای 48 صحیفه است[44] و بعد از نماز ظهر شروع می شود به خواندن تکبیرات تا پانزده نماز در منی و در عقب ده نماز در غیر منی.[45] و قربانی در آن سنّت مؤکد است. [46]

و در سنه 328 وفات ابن انباری،[47] گویند: سیزده صندوق کتاب محفوظات او بوده.[48]

روز یازدهم:

 اوّل ایام تشریق است که سه روز بعد از عید باشد.

و در سنه 207 وفات واقدی،[49] قاضی بغداد، صاحب مغازی. ابن ندیم گفته که او شیعه بوده و تقیه می نموده.[50]

روز دوازدهم:

سنه 136 وفات سفّاح، اوّلِ خلفای بنی عباس.[51]

شب چهاردهم:

 واقعه شقّ القمر در مکه به اعجاز رسول خدا صلی الله علیه و آله.[52]

روز چهاردهم:

سنه 317 قرامطه حُجّاج مکه را بکشتند و جامه کعبه را ربودند و خانه های مکه را غارت کردند و حَجَر را بکندند و به هجر بردند.[53] و در مجمع البحرین در لغت قرمطه قضیه غریبی از شیخ بهائی نقل کرده.[54]

و در سنه 356 وفات ابوالفرج اصفهانی، صاحب أغانی و مقاتل الطالبین. [55]

روز پانزدهم:

 سنه 34 محاصره کردن اصحاب دور خانه عثمان را.[56]

و در سنه 212 ولادت حضرت هادی علیه السلام.[57]

روز هفدهم:

 سنه 488 وفات حمیدی؛ [58] و ابن وردی سنه 749؛[59] و شمنی سنه 871،[60] که هر سه از علماء بزرگ جمهورند.

روز هجدهم:

روز عید غدیر و اشرف و اعظم عیدها است. چه آن روزی است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را منصوب کرد و فرمود:

مَن کنتُ مَولاهُ فَعلی مولاهُ، اللّهمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ من عاداهُ وَانصُرْ مَن نَصَرَهُ وَاخذلْ مَنْ خَذَلَهُ.

و شایسته است که در این روز شریف روزه بداری که کفّاره شصت سال گناه است[61] وغسل کنی [62] وهر کجا که باشی سعی کنی که خود را به قبر امیر المؤمنین علیه السلام برسانی و زیارت آن جناب کنی [63] و پیش از زوال، نیم ساعت دو رکعت نماز کنی، در هر رکعت بعد از حمد توحید و قدر و آیة الکرسی را هر یک ده مرتبه بخوانی.[64] و زیارت امین اللّه و دعاهای بسیار که از جمله دعای ندبه است[65] در این روز وارد است.

و مستحب در این روز پوشیدن جامه نیکو و زینت کردن و شاد نمودن شیعیان و تهنیت گفتن، ایشان را و زیارت ایشان و تبسم بر روی ایشان و افطار دادن روزه داران و اطعام مؤمنان و بسیار فرستادن صلوات، الی غیر ذلک. [66]

و در سنه 35 اصحاب به خانه عثمان ریختند و خونش بریختند و جنازه اش تا سه روز غیر مدفون بماند. آخرالأمر او را در مقبره جهودان دفن کردند.[67]

و در سنه 672 وفات سلطان المحقّقین و برهان الموحّدین، خواجه نصیر الدین طوسی.[68]

و [وفات ] مقتدای شیعه، شیخ اجل، محقق کرکی،[69]معروف به محقق ثانی؛ تاریخ وفاتش «مقتدای شیعه» سنه 940، و تاریخ وفات پسرش شیخ اجل، شیخ عبدالعالی سنه 993 «ابن مقتدای شیعه».

روز بیست و سوم:[70]

 سنه 233 وفات یحیی بن معین.[71] و او همان است که هزار هزار درهم و پنجاه هزار درهم از پدر ارث برد و تمام را صرف حدیث کرد.[72] مانند شیخ عیاشی در امامیه که تمام ترکه پدرش را که سیصد هزار اشرفی باشد انفاق بر علم و حدیث کرد و خانه اش مثل مسجد از علما و محدّثین مملو بود.[73]

روز بیست و چهارم:

 روز مباهله [74] و روز خاتم بخشی است[75] و غسل [76] و روزه [77] و دعاها و نمازها وارد است که از جمله نمازی است؛ مثل نماز روز غدیر.[78]

و در سنه 232 وفات واثق بالله عباسی. [79]

روز بیست و پنجم:

سنه 23 زخم زدن ابولؤلؤ عمر را. [80]

روز بیست و هفتم:

 سنه 132 مقتل مروان حمار،[81] آخر خلفای بنی امیه و انقراض دولتشان.

و در سنه 212 ولادت حضرت هادی علیه السلام به روایت شیخین. [82]

روز بیست و هشتم:

 سنه 63 واقعه حرّه که قتل و غارت اهل مدینه باشد به امر یزید.[83]

و سنه 285 وفات مبرّد،[84] و شبلی.[85]

روز بیست و نهم:

سنه 23 وفات عمر. [86]

روز سی ام:

 آخر سال عرب است و دو رکعت نماز و دعایی که وارد است.[87]

و سنه 206 وفات نضر بن شمیل نحوی. [88]

و سنه 600 وفات ابن اثیر صاحب جامع الأُصول. [89]

پی نوشت ها

[1] روایت از امام صادق علیه السلام است: اقبال الأعمال، ج 2، ص 35- 36، فصل 5.

[2] رک: ثواب الأعمال، ص 72؛ مزار ابن مشهدى، ص 441- 442؛ اقبال الأعمال، ج 2، ص 47- 48، باب 3، فصل 6.

[3] اقبال الأعمال، ج 2، ص 46- 47، باب 3، فصل 6.

[4] مصباح المتهجّد، ص 672، ح 734؛ مزار ابن مشهدى، ص 443.

[5] اقبال الأعمال، ج 2، ص 48-/ 49، باب 3، فصل 7.

[6] اقبال الأعمال، ج 2، ص 37، باب 3، فصل 6.

[7] مصباح المتهجّد، ص 671.

[8] اقبال الأعمال، ج 2، ص 49، باب 3، فصل 8.

[9] اقبال الأعمال، ج 2، ص 50، باب 3، فصل 9.

[10] مصباح کفعمى ج 2 ص 600 فصل 42 بحارالانوار ج 35 ص 303

[11] مصدر ذیلها بدل ذیولها.

[12] القصائد ص 30 قصیده دوم در مکه.

[13] وفیات الأعیان، ج 7، ص 111؛ البدایة والنهایه، ج 10، ص 19.

[14] کامل ابن اثیر، ج 5، ص 291؛ البدایة والنهایه، ج 10، ص 18 نیز رک: سیر أعلام النبلاء، ج 5، ص 375، ش 170.

[15] روضات الجنات، ج 5، ص 21، ش 431.

[16] توضیح المقاصد، ص 29.

[17] دلائل الإمامه، ص 395.

[18] زاد المعاد، ص 240- 241.

[19] کامل ابن اثیر، ج 6، ص 17.

[20] الدروس، ج 2، ص 15؛ توضیح المقاصد، ص 29- 30.

[21] عیون أخبار الرضا رحمه الله، ج 1، ص 82، باب 7، ح 10.

[22] وفیات الأعیان، ج 2، ص 509، ش 306؛ روضات الجنات، ج 4، ص 141، ش 363.

[23] سیر أعلام النبلاء، ج 18، ص 287، ش 137، «الخطیب». تولد او 392 بوده است.

[24] مسارّ الشیعه، ص 36.

[25] اقبال الأعمال، ج 2، ص 49- 50، باب 3، فصل 11.

[26] رک: مصباح المتهجّد، ص 269- 270 و اقبال الأعمال، ج 2، ص 50- 55، باب 3، فصل 12.

[27] اقبال الأعمال، ج 2، ص 56، باب 3، فصل 13.

[28] روضات الجنات، ج 8، ص 199، ش 747.

[29] خاتمة المستدرک، ج 2، ص 131.

[30] توضیح المقاصد، ص 30.

[31] اقبال الأعمال، ج 2، ص 56، باب 3، فصل 13 و ص 61- 67، باب 3، فصل 17 و فصل 18.

[32] اقبال الأعمال، ج 2، ص 67، باب 3، فصل 19.

[33] نیز رک: اقبال الأعمال، ج 2، ص 87- 102، باب 3.

[34] اقبال الأعمال، ج 2، ص 70- 188، باب 3، فصل 22.

[35] زاد المعاد، ص 260- 319.

[36] سیر أعلام النبلاء، ج 20، ص 154، ش 91، «الزمخشری». تولد او رجب 467 است.

[37] مصباح المتهجّد، ص 648؛ اقبال الأعمال، ج 2، ص 189، باب 4، فصل 1.

[38] اقبال الاعمال ج 2 ص 190 باب 4 فصل 3

[39] مصباح کفعمى ج 2 ص 751 فصل‏

[40] روضات الجنات ج 5 ص 359 ش 544

[41] اقبال الأعمال، ج 2، ص 193، باب 4، فصل 5؛ زاد المعاد، ص 319.

[42] اقبال الأعمال، ج 2، ص 202- 204، باب 4، فصل 7.

[43] اقبال الأعمال، ج 2، ص 233، باب 4، فصل 7.

[44] صحیفه سجادیه، ص 186- 194.

[45] المقنع، ص 150؛ مصباح المتهجد، ص 662.

[46] اقبال الأعمال، ج 2، ص 233، باب 4، فصل 8.

[47] وفیات الأعیان، ج 4، ص 342، ش 642.

[48] رک: تذکرة الحفاظ، ج 3، ص 842- 843؛ روضات الجنات، ج 7، ص 309، ش 649.

[49] تهذیب الکمال مزى، ج 26، ص 192- 193، ش 5501.

[50] فهرست ابن ندیم، ص 111.

[51] تاریخ مدینة دمشق، ج 32، ص 276، ش 3522 و ج 67، ص 30، ش 8639.

[52] تفسیر قمى، ج 2، ص 340- 341؛ مجمع البحرین، ج 2، ص 529؛ بحار الأنوار، ج 17، ص 351- 356؛ تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 175.

[53] رک: کامل ابن اثیر، ج 8، ص 207- 208.

[54] مجمع البحرین، ج 3، ص 493- 494؛ خاتمة المستدرک، ج 3، ص 281.

[55] رک: روضات الجنات، ج 5، ص 220- 226، ش 490.

[56] مسارّ الشیعه، ص 38.

[57] کافى، ج 1، ص 497؛ ارشاد، ج 2، ص 297؛ بحار الأنوار، ج 50، ص 197.

[58] سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 126، ش 63، «الحمیدی».

[59] بغیة الوعاة، ج 2، ص 189، ش 1858. سال وفاتش 749 است.

[60] بغیة الوعاة، ج 1، ص 321، ش 739. سیوطى وفات او را سال 872 گفته است. تولدش رمضان 801 بوده است.

[61] اقبال الأعمال، ج 2، ص 276- 277، باب 5، فصل 15؛ بحار الأنوار، ج 95، ص 298.

[62] المقنعه، ص 204، باب 20؛ اقبال الأعمال، ج 2، ص 280، باب 5، فصل 15.

[63] اقبال الأعمال، ج 2، ص 272- 275، باب 5، فصل 13 و ص 306- 307، باب 5، فصل 16.

[64] اقبال الأعمال، ج 2، ص 282، باب 5، فصل 15.

[65] اقبال الأعمال، ج 2، ص 233، باب 4، فصل 7.

[66] رک: اقبال الأعمال، ج 2، ص 261، باب 5، فصل 6.

[67] مسارّ الشیعه، ص 40.

[68] روضات الجنات، ج 6، ص 312، ش 588.

[69] روضات الجنات، ج 4، ص 372، ش 414.

[70] وفات مرحوم حاجى شیخ عباس قمى (مؤلف) روز 23 ذى حجّة الحرام سنه 1359 در نجف اشرف، محل دفن در ایوان کتابخانه آن حضرت پهلوى قبر مرحوم‏حاجى میرزا حسین نورى رحمة الله علیه. [علماء معاصرین، ص 184] (شهاب الدین الحسینی النجفی)

[71] وفیات الأعیان، ج 6، ص 142، ش 791، «الحافظ ابن معین». برخى وفات او را 7 روز مانده از ذی القعد گفته‏اند.

[72] وفیات الأعیان، ج 6، ص 139، ش 791، «الحافظ ابن معین».

[73] رجال نجاشى، ص 350- 351، ش 944، «محمد بن مسعود».

[74] اقبال الأعمال، ج 2، ص 354، باب 6، فصل 5.

[75] العدد القویة، ص 308.

ابا حسن نفدیک نفسی ومهجتی

وکل بطى‏ء فی الهدى ومسارع‏

فأنت الذی أعطیت اذ کنت راکعاً

فدتک نفوس القوم یا خیر راکع‏

فانزل فیک الله خیر ولایة 

وبینها فی محکمات الشرایع‏

[بشارة المصطفى، ص 410] (منه رحمه الله)

[76] مصباح کفعمى، ج 2، ص 798، فصل 48.

[77] اقبال الأعمال، ج 2، ص 354، باب 6، فصل 5.

[78] زاد المعاد، ص 352.

[79] تاریخ الإسلام، ج 17، ص 385، «هارون الواثق بالله».

[80] مؤلف در وقایع الأیام روز بیست و ششم ذکر کرده است.

[81] کامل ابن اثیر، ج 5، ص 424.

[82] مسارّ الشیعه، ص 42؛ مصباح المتهجّد، ص 767.

[83] تاریخ طبرى، ج 4، ص 380؛ کامل ابن اثیر، ج 4، ص 120.

[84] رک: تاریخ الإسلام، ج 21، ص 299- 301؛ بغیة الوعاة، ج 1، ص 231- 233، ش 503؛ روضات الجنات، ج 7، ص 283- 285، ش 642.

[85] تاریخ بغداد، ج 14، ص 398، ش 7708، «ابو بکر، الشبلی الصوفی».

[86] رک: تاریخ طبرى، ج 3، ص 266.

[87] اقبال الأعمال، ج 2، ص 380، باب 9.

[88] وفیات الأعیان، ج 5، ص 404، ش 764، «النضر بن شمیل».

[89] کامل ابن اثیر، ج 12، ص 288.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان