ماهان شبکه ایرانیان

بنای آسمان و گسترش زمین(دحوالارض) در قرآن

أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها

أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها

رَفَعَ سَمْکها فَسَوَّاها

وَ أَغْطَشَ لَیلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِک دَحاها

أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها

وَ الْجِبالَ أَرْساها

مَتاعاً لَکمْ وَ لِأَنْعامِکمْ

[سوره النازعات: آیات 27 تا 33]

ترجمه

آیا آفرینش شما (بعد از مرگ) مشکلتر است یا آفرینش آسمانی که خداوند بنا نهاد؟!.

سقف آن را برافراشته و آن را منظم ساخت.

و شبش را تاریک و روزش را آشکار نمود.

و زمین را بعد از آن گسترش داد.

آبش خارج کرد و چراگاهش را آماده ساخت.

و کوه ها را ثابت و محکم نمود.

همه اینها برای بهره گیری شما و چهارپایان شما است.

آفرینش شما مشکلتر است یا آسمانها؟

نخست منکران معاد را مخاطب ساخته و ضمن یک استفهام توبیخی می فرماید: «آیا آفرینش شما (و بازگشت به زندگی پس از مرگ) مشکلتر است یا آفرینش این آسمان با عظمت که خداوند بنا نهاده است» «أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها»[1].

این سخن در حقیقت پاسخی است به گفتار آنها که در آیات پیشین گذشت که می گفتند «أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحافِرَةِ؛ آیا ما به حالت اول باز می گردیم» این آیه می گوید هر انسانی در هر مرحله ای از درک و شعور باشد می داند که آفرینش این آسمان بلند اینهمه کرات عظیم و کهکشانهای بی انتها قابل مقایسه به آفرینش انسان نیست کسی که این قدرت را داشته چگونه از باز گرداندن شما به حیات عاجز است.

سپس به شرح بیشتر درباره این آفرینش بزرگ پرداخته می افزاید «سقف آسمان را برافراشت و آن را منظم و مرتب و موزون کرد»:«رَفَعَ سَمْکها فَسَوَّاها».

"سمک" (بر وزن سقف) در اصل به معنی ارتفاع و بلندی است و به معنی سقف نیز آمده در تفسیر کبیر فخر رازی آمده است که بلندی چیزی را هر گاه از سمت بالا به پائین اندازه گیری کنند عمق نامیده می شود و هر گاه از سمت پائین به بالا اندازه گیری کنند سمک نامیده می شود[2].

"سواها" از ماده تسویه به معنی تنظیم و موزون ساختن چیزی است و اشاره به نظم دقیقی است که بر تمام کرات آسمانی حکم فرما است و اگر منظور از سمک سقف باشد اشاره به قشر عظیمی از هوا است که همچون سقف محفوظ و محکمی گرداگرد زمین را گرفته و آن را از هجوم سنگهای پراکنده آسمانی و اشعه های مرگبار کیهانی حفظ می کند.

بعضی تعبیر فوق را اشاره به کروی بودن آسمانی که گرداگرد زمین را گرفته است می دانند چرا که تسویه اشاره ای است به فاصله مساوی اجزای این سقف نسبت به مرکز اصلی یعنی زمین و این بدون کرویت ممکن نیست.

این احتمال نیز وجود دارد که آیه هم اشاره به ارتفاع آسمان و فاصله بسیار زیاد و سرسام آور کرات آسمانی از ما بوده باشد و هم اشاره به سقف محفوظ اطراف زمین.

به هر حال این آیه شبیه چیزی است که در سوره مؤمن آیه 57 آمده است. «لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَکبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ».

«آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است ولی اکثر مردم (غافل و بی خبر) نمی دانند.»

سپس به یکی از مهمترین نظامات این عالم بزرگ یعنی نظام نور و ظلمت اشاره کرده می فرماید: شبش را تاریک و ظلمانی و روزش را آشکار و نورانی ساخت «وَ أَغْطَشَ لَیلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها».

که هر کدام از این دو در زندگی انسان و سایر موجودات زنده اعم از حیوان و گیاه نقش فوق العاده مهمی دارد. نه انسان بدون نور می تواند زندگی کند که همه برکات و روزیها و حس و حرکت او وابسته به آن است و هم بدون ظلمت زندگی او ممکن نیست که رمز آرامش او است.[3]

"اغطش" از ماده "غطش" (بر وزن عرش) به معنی تاریکی است ولی راغب در مفردات می گوید اصل آن از اغطش به معنی کسی که چشم کم نوری دارد گرفته شده.

و "ضحی" به معنی موقعی است که نور آفتاب در آسمان و زمین پهن می شود[4].

سپس از آسمان به زمین می آید و می فرماید: زمین را بعد از آن گسترش داد «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِک دَحاها».

"دحا" از ماده دحو (بر وزن محو) به معنی گستردن است بعضی نیز آن را به معنی تکان دادن چیزی از محل اصلیش تفسیر کرده اند و چون این دو معنی لازم و ملزوم یکدیگرند به یک ریشه باز می گردد.

به هر حال منظور از "دحو الارض" این است که در آغاز تمام سطح زمین را آبهای حاصل از بارانهای سیلابی نخستین فرا گرفته بود این آبها تدریجا در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر بر آوردند و روز به روز گسترده تر شدند تا به وضع فعلی در آمد (و این مساله بعد از آفرینش زمین و آسمان روی داد)[5].

بعد از گسترش زمین و آماده شدن برای زندگی و حیات سخن از آب و گیاه به میان آورده می فرماید: «خداوند در زمین آب آن را خارج نمود و همچنین چراگاههایش را»: «أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها».

این تعبیر نشان می دهد که آب در لابلای قشر نفوذ پذیر زمین پنهان بود، سپس به صورت چشمه ها و نهرها جاری شد و حتی دریا و دریاچه ها را تشکیل داد.

"مرعی" اسم مکان است به معنی چراگاه [6] و در اصل از"رعی" به معنی حفظ و مراقبت حیوان، خواه از طریق تغذیه یا جهات دیگر گرفته شده و لذا مراعات به معنی محافظت و مراقبت و تدبیر امور آمده است، و حدیث معروف کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته نیز اشاره به لزوم مراقبت مردم، از یکدیگر آمده است.

ولی از آنجا که عوامل مختلفی می توانست آرامش زمین را بر هم زند، از جمله طوفانهای عظیم و دائمی و دیگر جزر و مدهایی که در پوسته زمین بر اثر جاذبه ماه و خورشید و همچنین لرزه هایی که بر اثر فشار مواد مذاب درونی، آن را بوسیله شبکه نیرومندی از کوه ها که سرتاسر روی زمین را فرا گرفته آرام کرد، و لذا می فرماید: «و کوه ها را در زمین ثابت و محکم ساخت»: «وَ الْجِبالَ أَرْساها»[7].

درباره نقش مهم کوه ها در زندگی انسانها و آرامش زمین بحث مشروحی ذیل آیه 3 سوره رعد (جلد 10 صفحه 114) داشته ایم.

و در پایان می فرماید همه اینها را برای این انجام داد تا وسیله تمتع و حیات شما و چهارپایانتان باشد «مَتاعاً لَکمْ وَ لِأَنْعامِکمْ»

آری آسمان را برافراشت.

و نظام نور و ظلمت را برقرار ساخت.

زمین را گسترش داد.

و آب و گیاه از آن خارج نمود.

کوه ها را مراقب حفظ زمین نمود.

و همه وسائل زندگی انسان را فراهم ساخت.

و همه را از بهر او، سرگشته و فرمانبردار کرد.

تا از مواهب حیات بهره گیرد و به غفلت نخورد، و بپاس این همه فرمانبرداران که برای او آفریده است، فرمان الهی برد.

اینها از یک سو نشانه های قدرت او بر مساله معاد است و از سوی دیگر دلائل عظمت و نشانه های وجود او در مسیر توحید و معرفت است.

پی نوشت ها

[1] آیه در حقیقت محذوفى دارد و در تقدیر چنین است ام السماء اشد خلقا و جمله" بناها" یک جمله مستانفه است و مقدمه‏اى است براى آیات بعد.

[2] تفسیر فخر رازى جلد 31- صفحه 46.

[3] درباره آثار مهم نور و ظلمت در زندگى و حیات موجودات زنده در جلد 8 صفحه 343 و جلد 12 صفحه 41 و جلد 16 صفحه 146 بحثهاى گسترده‏اى داشته‏ایم.

[4] قابل توجه اینکه ضمیر" لیلها" و" ضحاها" به آسمان باز مى‏گردد و نسبت نور و ظلمت به آسمان به خاطر آن است که منشا آسمانى دارد.

[5] بعضى از مفسران، تعبیر به" بعد ذلک" در آیه فوق را به معنى اضافه بر این تفسیر کرده‏اند و معنى آیه چنین مى‏شود: علاوه بر آنچه در آیات گذشته آمد: زمین را گسترش داد.

[6] بعضى نیز آن را مصدر میمى به معنى چریدن گرفته‏اند ولى مناسب همان معنى بالا است.

[7] " ارسى" از ماده" رسو"( بر وزن رسم) به معنى ثابت بودن است، و" ارسى" معنى متعدى آن را مى‏رساند، یعنى کوه‏ها را ثابت و پا بر جا نمود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان