ماهان شبکه ایرانیان

مساجد قطب فرهنگی و دینی، به بهانه روز جهانی مسجد

در اسلام نماز خواندن در مسجد آن قدر اهمیت دارد که می گویند اگر انسان نماز اول وقتش را تأخیر بیندازد، اما در مسجد بخواند، بهتر است از این که نمازش را اول وقت و در خانه بخواند

مساجد قطب فرهنگی و دینی، به بهانه روز جهانی مسجد

مسجد، قطب فرهنگی دینی

در اسلام نماز خواندن در مسجد آن قدر اهمیت دارد که می گویند اگر انسان نماز اول وقتش را تأخیر بیندازد، اما در مسجد بخواند، بهتر است از این که نمازش را اول وقت و در خانه بخواند. مسجد در اسلام محلی است که باید استفاده چند منظوره داشته باشد. در صدر اسلام، مسجد کوفه محل مشورت، قضاوت، سؤال و جواب، عبادت و دیگر امور بود. مسجد باید به محور فعالیت های دینی و فرهنگی در جامعه اسلامی تبدیل بشود. مؤمنین باید مسجد را محور فعالیت های خودشان قرار بدهند. حتی برنامه ی روزانه خود را با توجه به وقت نماز در مسجد تنظیم کنند. مؤمنین می توانند قرار ملاقات های خود را در مسجد قرار دهند.

مسئولیت اجتماعی مساجد در قبال جامعه

برخی روحانیون از ویژگی های بسیج کنندگی و ارتباطات اجتماعی برخوردارند و می توانند نقش های از دست رفته مساجد را جبران کنند. از این رو بی دلیل نیست که اصلی ترین نقش در تعریف کارکردهای اجتماعی مسجد و احیای آنان را منوط به اعتقاد و توانمندی روحانیون بدانیم.

سنگ بنای آنچه امروز ما به عنوان «مسجد» می شناسیم، توسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گذاشته شده است. هجرت ایشان از مکه به مدینه، نقطه آغازی بود برای فرایند تأسیس و گسترش مساجدی که قرار بود عبادت گاه و محل گردهمایی مسلمانان باشند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در راه هجرت به مدینه مکرمه، حین اقامت در قریه ای به نام قبا(که در دو فرسخی جنوب مدینه قرار داشت) اولین مسجد جهان اسلام را با دستان خویش بنا کرد. از این مسجد امروز نیز به نام همان قریه و با عنوان مسجد قبا یاد می شود.

پس از آن نیز رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بدو ورود به مدینه، این فرایند را ادامه دادند و اقدام به ساخت مسجد النبی کردند و آن را محلی برای مبارزه با مشرکان قرار دادند. درخصوص تأسیس این مسجد می توان هدف اول تأسیس آن را شکل دهی جماعت به بهانه عبادت و هدف ثانویه آن را ایجاد فرصتی مناسب برای امور تبلیغاتی، وعظ و اندرز پیامبر دانست. مسجدالنبی قلب فعالیت های تبلیغی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان شد. این نهاد مقدس در حقیقت برای حیات سیاسی و اجتماعی و پیدایش تشکلی سالم در جامعه آن روز، همچون قلبی تپنده بود. قضاوت و رسیدگی به دعاوی توسط پیامبر اسلام در مسجد صورت می گرفت. همچنین مذاکرات و گفت وگوهای سیاسی حضرت با افراد و هیئت های اعزامی از قبایل و طوایف گوناگون در مسجد انجام می گرفت و پیمان بیعت با تازه مسلمانان در مسجد منعقد می شد.[1]

حضرت علی علیه السلام نیز در مدینه و پس از آن در کوفه، در سطح وسیع تری از مسجد به عنوان مرکز تبلیغ معارف اسلامی و روشنگری مردم بهره می بردند. ایشان حتی کارهای مربوط به قضاوت و امور جنگی و بعضی امور حکومتی را در مسجد انجام می دادند. آن حضرت بارها در مسجد مدینه و کوفه و گاه نیز در مسجد بصره، به وعظ و سخنرانی پرداختند. بسیاری از خطبه های آن حضرت، که اینک در دسترس ما قرار دارد، در مسجد کوفه یا مسجدالنبی ایراد شده است.[2]

نفوذ مدرنیته، اصلی ترین عامل تغییر ذائقه

بنابراین مسجد را می توان مهم ترین پایگاه تمدنی در جهان اسلام دانست که پیش از این دارای کارکردهای بسیار مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی بوده است. این کارکردها قطعاً بیشتر و ملموس تر از آنچه امروز شاهد آن هستیم، بوده است که به دلیل مواجهه جامعه اسلامی با مسائل جدیدی چون فرهنگ مدرنیته، به مرور زمان، به فراموشی سپرده شده است.

آنچه در اینجا از نفوذ فرهنگ مدرنیته در جامعه ایران مراد است، بیشتر به جنبه های کارکردی آن اشاره دارد و البته در لایه هایی عمیق تر، مقوله هایی چون تغییر هویت ناشی از مدرنیته عاملیت پیدا می کند. در جوامع مدرن، آنچه بیشتر از همه مورد اهمیت است، نیازهای فردی انسان است. به تبع آن، کارکردی که مدرنیته در این زمینه دارد، فعال کردن مراکز تخصصی برای رفع یکایک این نیازهاست. حال اگر بخواهیم این فرایند تخصصی شدن را در ایران مرور کنیم، درخواهیم یافت که پیش تر مساجد جدای از رفع احتیاجات معنوی جامعه، کارکردهایی داشتند که موجبات رفع نیازهای مادی مراجعان خود را فراهم می کرد. این کارکردها گرچه اصل نبودند، اما در برآوردن احتیاجات روزمره زندگی مردم جامعه نقش داشتند. کارکردها بخش هایی مانند مراکز درمانی، کتابخانه ها، تعاونی ها، صندوق های قرض الحسنه و در پاره ای از مواقع حتی مدارس و آشپزخانه ها از این دست موضوعات اند. جدای از این، مسائل مادی بسیاری از جمله مسائل مربوط به قضاوت و رفع اختلاف ها و برگزاری وصلت ها به واسطه ی روحانیون و هیئت امنای مسجد صورت می گرفت.

هر چند امروز در جامعه تمامی این کارکردها را مراکز مختلف به صورت تخصصی پیگیری می کنند، اما حل این مسائل در مسجد و حاشیه ی آن، مزایایی داشت که عموماً مراکز امروزی از آن بی بهره هستند. به عنوان نمونه، هرچند امروز اختلافات انسانی در مراجع انتظامی و قضایی حل می شود، اما هیچ گاه این مسئله نمی تواند جایگزین پدیده هایی چون ریش سفیدی و پادرمیانی شود که عموماً در مساجد یا به وسیله ی بزرگان مساجد انجام می گرفت؛ چراکه هزینه های اختلاف در مراکز امروزی با کدورت طرفین و نهایتاً قضاوت حل خواهد شد، درحالی که واسطه شدن و ریش سفیدی بیشتر منجر به رفع کدورت و جاری شدن مجدد مودت می شد. در نمونه ای دیگر، نقشی که مساجد می توانستند در متصل کردن انسان های نیازمند و خیرخواه به هم داشته باشند، هیچ کدام از مؤسسات اعتباری و قرض الحسنه ی امروزی ندارند.

به همین دلیل، بسیاری از روحانیون و علمای بزرگ در گذشته ای نه چندان دور، مهم ترین وظیفه خود را امامت نماز جماعت مسجد می دانستند و همه فعالیت های اجتماعی-سیاسی خود را معطوف به آن مسجد می کردند. برای مثال، درباره عارف پارسا، آیت الله احمدی میانجی، گفته شده است: «سخاوت و مساعدت او به مردم بی بضاعت و نیازمند، زبانزد همگان شده بود؛ چنان که بارها از علمای بزرگ شنیده شد که مسجد آیت الله احمدی میانجی، پناهگاه نیازمندان است. امکان نداشت کسی نیازمند باشد و دست خالی از آنجا برگردد. او مردمی بود و به مردم عشق می ورزید و با مردم می جوشید و خدمت به آن ها را بهترین عبادت می دانست.»[3]

در شرح حال عالم فرزانه، آخوند ملا عباس تربتی، نوشته اند: «او خود مرجع تظلم مردم و خانه اش دادگستری و پناهگاه آنان بود. مردم از دست حکام و خوانین به او تظلم می کردند و او با قدرت معنوی خود به شکایت آنان رسیدگی می کرد. خود را می کشت و به آب وآتش می زد تا به مردم خدمت کند و حاجتی را از کسی برآورد و گرهی از کاری بگشاید... او در تمام 24 ساعت شب و روز، حتی بعد از نیمه شب زمستان و در نیمه روز تابستان، برای هرگونه کار شرعی و حاجتی که مردم داشتند، می شتافت و در راه انجام دادن این وظایف و خدمات، آنچه را که در نظر نداشت، فقط خودش بود.»[4]

نقش کلیدی اجتماعی روحانیت

با توجه به آنچه به عنوان جایگاه اجتماعی حقیقی و ضروری مساجد بیان شد، حتماً می بایست بر نقش عنصر اصلی و کلیدی مساجد، یعنی روحانیت، تأکید کرد. برخی روحانیون از ویژگی های بسیج کنندگی و ارتباطات اجتماعی برخوردارند و می توانند نقش های ازدست رفته ی مساجد را جبران کنند. ازاین رو بی دلیل نیست که اصلی ترین نقش در تعریف کارکردهای اجتماعی مسجد و احیای آنان را منوط به اعتقاد و توانمندی روحانیون بدانیم. در همین باره، امام خمینی رحمه الله علیه، ضمن تأکید بر حضور روحانیون در امور اجتماعی و سیاسی، می فرمایند: «پیغمبر سفارش کرده است که باید اهتمام به امور مسلمین داشته باشید... امور مسلمین عبارت از امور سیاسی مسلمین است، امور اجتماعی مسلمین است، گرفتاری های مسلمین است و کسی که اهتمام به این نکند، به حسب آن روایت، فلیس بمسلم. و ما امیدواریم که لااقل از این دنیا نرویم و مشمول این نشویم که بگویند شما مسلم نبودید.»[5]

مؤلف «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» نیز درباره جایگاه اجتماعی روحانیت شیعه در ایران می نویسد: «کلیه امور جامعه در دست روحانیون بود، معاملات به طور کلی و جزئی. عقد و نکاح را روحانیون اجرا می کردند، ارث به وسیله ی آنان تقسیم می شد، حق امام و خمس که در حقیقت پرداخت مالیات بود، به آن ها داده می شد و کمتر فردی بود که در روز، گرفتار مشکلات و مسائلی نشود که حل آن به وسیله استعلام و استغاثه از روحانیون میسر نگردد.»[6]

رهبر انقلاب نیز سال جاری در دیدار با مدیران، مدرسان و طلاب حوزه های علمیه استان تهران، با اشاره به نقش هدایتگر و میدانی روحانیت در عرصه ی خدمات اجتماعی، تأکید کردند که «حضور طلاب در خدمات رسانی به مردم، مدرسه سازی، بیمارستان سازی، کمک به مردم هنگام حوادث و دیگر عرصه ها، نیروهای مردمی را نیز به صحنه می آورد و منشأ خدمات خواهد شد.» ایشان این نقش را در کنار دو نقش مهم و اصلی «هدایت فکری و دینی» و «هدایت سیاسی و بصیرت افزایی»، از جمله اهم وظایف امروز روحانیت دانستند. حال با توجه به آنچه از جایگاه امروزی مساجد و امکان رشد این جایگاه اجتماعی توسط روحانیون مطرح شد و تأکید رهبر معظم انقلاب در این خصوص، توقع می رود اقداماتی عاجل و تأثیرگذار را در این زمینه شاهد باشیم. باید شرایطی فراهم شود که هم روحانیون و هم مساجد به کارکرد و وظیفه ی تاریخی و اجتماعی خود برگردد.

مسجد نمونه و امام جماعت موفق

پیشنماز مسجد باید کسی باشد که افراد زیادتری را به مسجد بکشاند. باید از نظر قرائت بهترین باشد. باید از دیگران عادل تر باشد. پیش نمازهای پیرمرد که قدرت ارتباط با نسل جوان را ندارند، باید با یک طلبه ی جوان خوش سلیقه در کار امامت جماعت مسجد شریک شوند. شرکت در کار تبلیغات اسلامی و دینی در قرآن آمده است. خدا وقتی به حضرت موسی گفت: برو پیش فرعون که او طغیان کرده است، موسی گفت برای من وزیر و یاوری قرار بده و برادرم هارون را در کار من شریک کن.(طه، آیات 24 تا 33) مثلاً هر دو باهم به مسجد بروند. آن پیرمرد نماز را بخواند و این طلبه جوان با جوانان ارتباط بگیرد. یک طلبه ی جوان برای درس دادن، پاسخ دادن به سؤالات مردم، عیادت از بیماران، تقدیر و تشکر و خدمات اجتماعی توانایی دارد، اما آن پیرمرد توانایی این کارها را ندارد. پیرمرد 70-80 ساله که نمی تواند با بچه سیزده ساله ارتباط برقرار کند.

روحانی مسجد باید از احوال نمازگزاران اطلاع داشته باشد. پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هر کسی که فرزنددار شد، به من خبر دهید. هر کسی هم از دنیا رفت، به من خبر دهید. منِ امام جماعت نباید بیایم در مسجد، نماز بخوانم و بروم و نفهمم چه کسی فرزنددار شده، چه کسی ازدواج کرده، و چه کسی از دنیا رفته است.

باید بین امام جماعت و نمازگزاران ارتباط عاطفی برقرار باشد. حضرت رسول صلّی الله علیه و آله وسلّم نماز که می خواندند، بلند می شدند در صفوف نگاه می کردند و سراغ افراد غایب را می گرفتند. اگر می گفتند فلانی مریض است، حضرت می فرمودند برویم عیادت کنیم. اگر می گفتند مسافرت است، حضرت در حقش دعا می کردند. مسجد سالن حضور و غیاب امت اسلامی است.

مردم هم باید پیشنماز را دوست داشته باشند. اگر مردم در یک مسجدی با روحانی مسجد مشکل دارند و رابطه شان شکرآب است، آن روحانی باید از آن مسجد به مسجد دیگری برود. حدیث داریم اگر پیشنماز محبوبیت نداشته باشد، آن نماز جماعت قبول نیست. صحیح است، اما قبول نیست.

خادم مسجد هم باید کسی باشد که اولاً جوان، خوش صدا و خوش قیافه باشد. ثانیاً استاد قرآن باشد و خودش بتواند به بچه های محله قرآن بیاموزد و سوم این که حداقل تحصیلاتش دیپلم باشد. اگر جوانی این گونه بود می تواند خادم مسجد شود و زندگی اش هم از این طریق تأمین شود.

برنامه های مسجد

جلسات معرفتی و معنوی مسجد باید به صورت تناوبی برگزار شود. این طور نباشد که دهه اول محرم در یک خیابان چندین جا روضه باشد، اما چند ماه بعد هیچ خبری از مجلس وعظ در آن خیابان نباشد. همچنین مناسب است پیشنماز مسجد، در مناسبت های مختلف از روحانیون منبری خوب دعوت کند که مردم نهایت استفاده را از برنامه های مسجد ببرند.

مسجد باید به گونه ای باشد که همه مردم به راحتی در برنامه های آن شرکت کنند. این گونه نباشد که مسجد در اختیار حزب یا گروه خاصی باشد و این مسأله باعث شود که عده ای از مردم به مسجد نیایند. مراکز فرهنگی دیگر مانند حسینیه ها باید مؤید مسجد باشند و نه رقیب آن. این گونه نباشد که مثلاً در ایام محرم در کنار مسجدی، یک حسینیه برپا شود و جوان ها به حسینیه بروند و پیرمردها به مسجد.

یک مسجد دیگری باید باشد که برای اساتید دانشگاه برنامه های ویژه داشته باشد. منبر و وعظ و نماز و امام جماعت این مسجد باید جور دیگری باشد. یعنی ما باید برای انواع نیازها، انواع پاسخ ها را در مسجد عرضه کنیم.

در حدیث داریم کسی که به مسجد برود، هشت مطلب نصیبش می شود. یکی از آنها علم مستطرف است. علم مستطرف یعنی حرف تازه. یعنی پیشنماز باید هر روز مطالعه ی جدید کند و مطالب جدیدی را به مردم عرضه کند.

فقه و آداب مسجد

وقتی مردم به مسجد می روند، باید زینت های خودشان را همراه ببرند. قرآن صریحاً گفته «یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید»(اعراف، 31) مؤمنان باید با بهترین لباس و عطر در مسجد حاضر شوند.

آیه ی دیگر می فرماید «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا  مال و فرزند، زینت زندگی دنیاست»(کهف، 46) اموال و اولاد زینت است. مسجد می روی، زینتت را همراهت ببر. یعنی دست فرزندت را بگیر و او را هم به مسجد ببر. مال زینت است. یعنی مسجد می روی پول همراهت ببر تا فقیری سیر شود یا نیاز مؤمنی برطرف شود.

در مسجد همه ی افراد حق برابر دارند. اگر یک بچه ی دوساله آمد در مسجد نشست، هیچ کس حق ندارد او را از سر جایش بلند کند. همه ی مسلمانان در مسجد یک حق مساوی دارند.

مسجد نباید تبدیل شود به محل عبادت پیرمردها و پیرزن ها. همه مردم در همه ی سنین باید به مسجد بیایند. این گونه نباشد که مثلاً پیرمردها بیایند مسجد و جوان ها در مغازه و در حال کسب وکار باشند. خداوند در آیه ی 101 سوره ی نساء به پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: وقتی در جنگ و رویارویی با دشمن هستی و می خواهی نماز بخوانی، همه ی لشکر به تو اقتدا نکنند. مثلاً اگر دویست نفر هستید، صد نفر به تو اقتدا کنند، صد نفر نگهبانی بدهند که دشمن حمله نکند. رکعت اول را بخوان، رکعت دوم که گفتی بحول الله و قوّته أقوم و أقعد، این 100 نفر که به تو اقتدا کرده اند، قصد فُرادی کنند و خودشان سریع نماز را به پایان برسانند و بروند اسلحه را از آن گروه دیگر بگیرند تا آنهایی که نگهبانی می دادند، به رکعت دوم نماز برسند. یعنی در یک نماز دو رکعتی، همه ی سپاه شرکت کنند. ما از این چه می فهمیم؟ از این می فهمیم که مثلاً اگر دو زن در خانه هستند که یکی از آنها سالخورده و دیگری جوان است، این گونه نباشد که همیشه زن سالخورده به مسجد بیاید و زن جوان به کارهای منزل و رسیدگی به فرزندان برسد. بلکه یک روز او به مسجد بیاید و روز دیگر زن جوان تر به مسجد بیاید. یکی از آفت های جامعه ی ما این است که مسجدی ها یک قشر هستند و در غیر مسجد یک قشر دیگر هستند.

تقسیم مسجد برای آقایان و خانم ها باید بر اساس نفرات باشد. این گونه نباشد که بیشتر فضای مسجد را به آقایان بدهند و قسمت کوچک تر را به خانم ها. فضای مسجد که ارث نیست که مردان دو برابر زنان حق داشته باشند! اگر تعداد خانم ها در مسجد بیشتر است، فضای بیشتری هم باید برای آنها اختصاص داد. نباید این گونه باشد که امکانات خوب برای یک قسمت باشد و امکانات نامناسب برای یک قسمت دیگر. اگر مساجد دو طبقه است، طبقه ی بالا را برای خانم ها نگذارند، چون که خانم ها از نظر جسمانی ضعیف تر از آقایان هستند و بالا رفتن از پله ها برای آنها مشکل تر است.

فروغ مسجد و نوجوان

مساجد ما باید علاوه بر این که محل عبادت، نماز و دعا باشند، هرکدام پاسخگوی یک نیاز مشخص و ویژه ای هم باشند. مثلاً یک مسجدی باشد که پاسخگوی شبهات جوانان باشد و بتواند برای کسانی که سالی یک بار و آن هم در شب قدر به مسجد می آیند، حرف داشته باشد. آدم شبهه دار مانند آدم تیرخورده است. باید تیر را از پایش کشید. باید شبهه ی او را برطرف کرد وگرنه شاید از دست برود.

یک مسجدی باشد که در آن برای بچه ها قصه بگویند. بچه ی کوچک که تحمل دعای طولانی را ندارد. بنابراین در کنار مساجد ما باید یک اتاقکی باشد که بچه ها در آن بازی کنند. برای آنها اشعار و سرودهای خوب دینی بخوانند. در یکی از کشورهای کوچک عربی برای بچه های ابتدایی سرود درست کرده بودند بر وزن این شعر فارسی که «من راست می گم همیشه، دروغ سرم نمی شه» آنها می گفتند «ساداتی الائمه، بابُ نَجاة الأمّة، اَوّلهم علیٌّ، آخرهم مهدیٌ». باید برای بچه ها خوراک بچگانه درست کنیم و در مسجد این خوراک را عرضه کنیم.

مسجد دولتی، دولت مسجدی

یکی از کارکردهای مهم سیاسی مسجد که متأسفانه نادیده گرفته می شود، «تعادل بخشی بین مردم و حاکمیت اسلامی» است. از آن جا که مسجد خانه خداست و تعلق به دولت ها و قدرت ها ندارد، این ظرفیت را دارد که بدون انگیزه های حزبی و جناحی، مرکزی برای تعادل بخشی بین حاکمیت و مردم باشد. به این گونه که از یک طرف با «کنترل و نظارت بر امر حکومت داری اسلامی» حرف دل مردم را به متولیان امور حکومت برساند و از طرف دیگر به عنوان حامی و پشتیبان حکومت از ارزش های نظام اسلامی دفاع کند. این نظارت توسط امام جماعتی که روحانی نخبه، عادل و آزاده است، انجام می گیرد. این کارکرد اگرچه تا کنون خیلی مطرح نشده است، اما آثار و نتایج قابل توجه آن، می طلبد مطالعات علمی در مورد آن، صورت بگیرد. «احیا کارکرد سیاسی مسجد به صورت مستقل و بدون وابستگی حزبی و جناحی، بدان معناست که علاوه بر این که اندیشه های بنیادین سیاسی اسلام در مساجد نشر پیدا می کند؛ مساجد، محلی برای نصیحت، امربه معروف و نهی از منکر به حکومت و دولت باشند و نقشی تعادل بخش بین مردم و حکومت ایجاد کند. هر مسجد دارای امام جماعتی نخبه، عادل و آزاده باشد و بتواند با ارزیابی صحیح از مسائل کشور ارتباط مردم با حکومت را تقویت کند و در صورت نیاز حرف دل مردم را به حکومت برساند. این امر به پویایی مسجد و نظام جمهوری اسلامی کمک شایانی می کند.

خیرین مسجدساز

ساخت یکی از پایگاه های مهم دینی یعنی مسجد دارای ارزش و اعتبار والایی برخوردار است. امام صادق فرمود: «مَن بَنی مَسجِدا بَنَی اللّه لَهُ بَیتا فی الجَنّةِ؛ هر کس مسجدی بسازد، خداوند برای او در بهشت خانه ای بسازد». این روایت و ده ها روایت دیگر نشان می دهد که یکی از اعمال مستحب که بر آن تأکید فراوانی هم شده است، ساخت مسجد است. در کتاب های حدیثی، درباره این عمل ارزشمند و مورد رضای پروردگار روایات متعددی وجود دارد. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «مَنْ بَنَی لِلَّهِ مَسْجِداً وَ لَوْ کَمَفْحَصِ قَطَاةٍ بَنَی اللَّهُ تَعَالَی لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ؛ هر که برای خدا مسجدی بسازد، گرچه همچون آشیانه کبکی[کوچک] باشد، خدا برایش خانه ای در بهشت می سازد».

البته در این میان تاکید اسلام به ساخت مساجد ساده است. پیامبر صلی الله علیه و آله مسلمانان همواره در امر ساخت مسجد نقش داشته اند و این عمل ارزشمند را از امور اصلی خود قرار داده اند. در کشور عزیزمان ایران نیز تا به امروز شاهد ساخته شدن مسجدهایی زیبا و بزرگ بوده ایم؛ اما مسئله ای که همیشه دغدغه بوده است این است که آیا تعداد مسجدهایی که تا کنون ساخته شده است، کفاف این همه نمازگزار را می دهد؟ آیا در همه شهرها و روستاها و جاده های بین شهری مسجد وجود دارد؟ و اینکه کشوری به وسعت و جمعیت ایران، به چه تعداد و به چه مساحت مسجد نیاز دارد؟

مساجد آسیب ها و چالش ها

درب مسجد نباید بعد از نماز بسته شود. این آفت مسجد است. در خیلی از مسجدها نماز که خوانده می شود، درب مسجد بسته می شود. توجیه شان هم این است که ما نمی توانیم یک مسجد بزرگ را با کولرها یا بخاری ها و چراغ های روشن باز نگهداریم برای این که یک نفر می خواهد نماز بخواند. بله این درست است، اما شما می توانید در حیاط مسجد، یک جایی را بگذارید مخصوص نماز خواندنِ بعد از وقت جماعت. یک وقت کسی مسافر است، رهگذر است، می خواهد نماز بخواند، درب مسجد باید باز باشد.

غیر از صدای اذان نباید صدایی از مسجد پخش شود؛ چه به اسم مناجات، چه به اسم پیش خوانی یا سحرخوانی. هیچ مرجعی اجازه نمی دهد که شما قبل از اذان صبح مردم را از خواب بیدار کنید. فقط برای اذان می شود مردم را برای نماز از خواب بیدار کرد.[7]

پی نوشت ها

[1] سیمای مسجد، عبدالرحیم نوبهار، ص218.

[2] همان.

[3] صادق حسن زاده، اسوه پارسایان، ص40.

[4] حسینعلی راشد، فضیلت های فراموش شده، ص24 و 106.

[5] صحیفه امام خمینی رحمه الله علیه، ج17، ص40.

[6] مهدی مـلک زاده، تـاریخ انـقلاب مشروطیت ایران، ج1، تهران، علمی، 1363، ص359.

[7] ویژه نامه مسجد، پایگاه حوزه

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان