سرویس سبک زندگی فردا: زبان قرآن عربى است و زبان عربى برخلاف برخی از زبانها، از دو نوع ضمایر مذکّر و مؤنت برخوردار است طبیعى است که هر کتابى بخواهد با این زبان نوشته شود، اگر چه کتاب الهى باشد، باید از قواعد آن زبان پیروى کرده و بر آن ساختار باشد. زبان عربی به علّت نداشتن ضمیر خنثی، بعضی از چیزهایی که فارغ از جنسیت باشند را با ضمیر مذکّر میآورد. در ادامه این مطلب را به نقل از شهر سوال میخوانیم.
البته نظیر این، در زبانهای دیگری؛ مثل زبان فرانسه نیز وجود دارد. با اتکا به این نکته میتوان نتیجه گرفت که آوردن ضمیر مذکّر، ربطی به صفات مردانه ندارد. در واقع می توان گفت که قرآن مغلوب نگاه مرد سالارانه متداول در فرهنگ زمانه خویش نشده است، بلکه یک ویژگی زبانی است، که گوینده را پایبند به رعایت آن میکند. بنابر این، قرآن به مقتضاى این که به زبان عربى نازل شده است، با همین گفتمان سخن مىگوید و هماهنگ با قواعد عربى از ضمایر و واژگان مذکر برای خداوند بهره مى گیرد.
به بیان دیگر:
از طرفی؛ در زبان عربی، اسمها و فعلها (به جز فعلهای متکلم وحده و متکلم مع الغیر) دو نوع میباشند: مذکر و مؤنث، و مذکر و مؤنث نیز به حقیقی و مجازی تقسیم میشوند.
موجوداتی که دستگاه ها و آلات ذکورت و انوثت (مردانگی و زنانگی) داشته باشند، مذکر و مؤنث حقیقیاند و گرنه مجازی خواهند بود. مذکر حقیقی مانند «رجل» (مرد) و «جمل» (شتر نر ) و مؤنث حقیقی مانند «امرأة» (زن) و «ناقة» (شتر ماده)؛ و مذکر مجازی مانند: «قلم» و «جدار» (دیوار)، مؤنث مجازی مانند: «دار» (خانه) و «غرفه» (اطاق). و کار برد مؤنث مجازی در مواردی؛ مانند، اسامی شهرها و اعضاء زوج بدن، قیاسی و بر طبق قاعده است و در بقیه موارد قاعده خاصی ندارد و سماعی است؛ یعنی ملاک فقط شنیدن از عرب زبانها است و باید دید عرب زبان ها در چه مواردی به کار می برند و اگر چیزی مؤنث حقیقی و مجازی و نیز مذکر حقیقی نباشد، مذکر مجازی خواهد بود.[1]
و از طرف دیگر چون خداوند نه زاینده و نه زائیده شده و نه چیزی مثل اوست.[2] و از موارد کار برد قیاسی و سماعی مؤنث مجازی هم نیست پس براساس قواعد زبان عربی برای ذات متعالی خداوند باید از ضمایر، اسامی و صفات به صورت مذکر (مجازی) استفاده نمود.
به این نکته هم باید توجه داشت که نشانههای لفظی مؤنث و مذکر، بار ارزشی ندارند و نشانه و دلیل بر کرامت و منزلت نیست، لذا اگر نشانههای لفظی مذکر، به خاطر کرامت و منزلت خاص، دارای ارزش بود، برای غیر انسان و برخی از موجودات پلیدی مثل شیطان و ابلیس... نباید از افعال یا اسامی یا ضمایر و ... دارای نشانههای لفظی مذکر استفاده میشد.
و همین طور اگر نشانههای لفظی مؤنث، دلیل و نشانهی نقص و بی ارزشی بود، برای موجودات با ارزشی مانند: خورشید، (شمس)، زمین (ارض)، مردان (الرجال)، آب ( ماء) و ...، و برای بهترین اعمال و بهترین جایگاهها مثل؛ نماز (صلوة)، زکات (زکاة)، جنت، نشانههای لفظی مؤنث نمیآوردند[3].
پی نوشت:
[1] صرف ساده،ص 145و28.
[2] لم یلد و لم یولد. (توحید/3). لیس کمثله شیء(شوری/11)
[3] نک: زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، ص78.