گفتگو با دکتر علیرضا استقامتی
چرا برخی از ما هر چهقدر هم غذا میخوریم چاق نمیشویم؟ آیا چاقها شکمو هستند و لاغرها چربی خون ندارند؟ اصلا چاقی چیست و چرا چاق میشویم؟ آیا شما هم به چاقی ارثی عقیده دارید؟ اینها پرسشهایی است که با دکتر علیرضا استقامتی فوقتخصص غدد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در میان گذاشتهایم.
میگویند هر کس در زمینهای استعداد دارد. برخی در نقاشی و بعضی در بازیگری، آیا حقیقت دارد که برخی هم در چاقی استعداد دارند؟
جامعه معمولا افراد چاق را آدمهایی میداند که زیاد میخورند و کمتر کار میکنند. این نگاه تا حدی گویای واقعیت است اما تمام واقعیت نیست. زیرا نمیتوان گفت که همه افراد چاق پرخورند و تحرک چندانی ندارند چرا که برخی از چاقیهادارای زمینه ژنتیکی هستند که معمولا در جامعه تحت عنوان استعداد چاقی شناخته میشود. بیش از 300 ژن مختلف در چاقی نقش دارند که خیلی هم قوی عمل میکنند اما مکانیسم این عمل برای ما تا حدودی ناشناخته است بنابراین خیلی سادهاندیشی است که فکر کنیم هر فرد چاقی خیلی میخورد.
یعنی میتوان گفت که چاقی مانوئلاوربیه مکزیکی که پیش از عمل بیش از 450 کیلو وزن داشته است خیلی هم به دلیل پرخوری و عدم تحرک نبوده است و بیشتر مربوط به همین استعداد چاقی است؟
این افرادی که در کتاب رکوردهای گینس سر و کله آنها پیدا میشود، آدمهای پرخوری نیستند. برخی وقتها برای پرخوری دلیل علمی وجود دارد. به عنوان مثال برخی افراد در مرکز اشتهای خود دچار مشکل هستند یا هورمونهایی که باید در مغز ترشح شوند تا فرد احساس سیری کند، به درستی کار خود را انجام نمیدهند. یا پیامرسانی بین مغز و دستگاه گوارش به درستی صورت نمیگیرد زیرا مغز با دستگاه گوارش حرف میزند. بدن به عنوان یکی از پیچیدهترین سیستمهای جهان یادآور آن شعر مولانا است که میگوید: «ما سمیعیم و بصیریم و هوشیم/ با شما نامحرمان ما خامُشیم.» در بدن ما خیلی ارتباطات برقرار است که ما این ارتباطات را یا نمیشناسیم یا کم میشناسیم. مثلا مغز به معده راه دارد و دایما بین آنها پیامهایی رد و بدل میشود تا مغز متوجه شود که ما سیر شدهایم و عمل خوردن را متوقف کنیم. در اثر برخی بیماریها ممکن است این پیامرسانی مختل شود و شخص پرخوری کند. البته این موضوع نباید دلیلی باشد که ما هر چاقیای را به استعداد ربط بدهیم و در این میان خود را در چاقیمان بیتقصیر بدانیم. بنابراین اگر کسی پیامرسانی درونی بدنش دچار اشکال است باید به حرفها و پیامهای پزشکان توجه کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید.
مغز و معده با چه زبانی با هم در ارتباطاند؟
زبان این ارتباط از سیگنالهای عصبی و هورمونی تشکیل شده است. برای مثال هورمون لپتین که میزان کافی بودن ذخیره انرژی بدن را نشان میدهد و از بافت چربی ترشح میشود، یکی از این هورمونها است اگر ترشح لپتین کم باشد، آنوقت میزان کافی بودن انرژی بدن به درستی تشخیص داده نمیشود و فرد غذای بیشتری میخورد. قبلا فکر میکردند که بافت چربی یک ذخیره است و مانند صندوق بانک عمل میکند و انرژی مازاد بدن را ذخیره میکند و کار خاصی انجام نمیدهد و یک بافت خنثی است که انرژی را برای روزهای نداری و بیپولی حفظ میکند، اما امروزه مشخص شده است که این بافت خیلی از هورمونها و ریزفاکتورها را میسازد. بافت چربی بدن هم یک بافت یک دست نیست. یعنی ما هم بافت چربی زیر جلدی داریم و هم بافت چربی احشایی که از نظر عملکرد با هم فرق میکنند.
که نوع احشایی آن مضر است؟
بله. اما چربی احشایی یا شکمی مخزنی است که خیلی زود به پول نقد تبدیل میشود و برای مثال هنگامی که ورزش میکنیم یا غذا میخوریم از این بافت استفاده میشود. بافت چربی اسید چرب آزاد میکند. اگر این اسید چرب به کبد وارد شود موجب میشود که قند بیشتری تولید شود، این اسید چرب میتواند مانع کسب گلوکز توسط عضلات شود و زمینه برای ابتلا به دیابت فراهم شود. بافت چربی یک بافت فعال است و میتواند هورمونهای مضری ترشح کند که موجب ایجاد مشکل برای ما شوند بنابراین باید به بافت چربی خود احترام بگذاریم و فکر نکنیم که فقط یک بافت خنثی است. بافت چربی میتواند موجب دیابت و یا در زنان جوان سبب جوش یا ریزش مو شود. چاقی مادر بسیاری از بیماریها است. برخی افراد چاق با شکایت از خواب آلودگی در طول روز به پزشک مراجعه میکنند که این امر به خاطر چاقی آنها است. زیرا افراد چاق دچار حملات خواب میشوند و معمولا در طول شب خواب عمیقی ندارند زیرا چاقی در ناحیه گردن جلوی تنفس آنها را میگیرد. چاقی احتمال ابتلا به 15 سرطان را افزایش میدهد.
اصلا به چه فردی چاق میگوییم؟
در مورد تعریف چاقی اختلاف نظر وجود دارد اما چاقی را معمولا با شاخص توده بدنی اندازهگیری میکنند که از تقسیم کردن وزن (برحسب کیلوگرم) بر مجذور قد (به متر) به دست میآید. به عدد به دست آمده BMI گفته میشود که اگر این عدد بین 18 تا 25 باشد در محدوده نرمال قرار دارد البته این عدد مربوط به جوامع اروپایی است و ما هنوز برای جامعه ایران این عدد را به دست نیاوردهایم. اگر این عدد بین 25 تا 30 باشد نشان دهنده این است که فرد افزایش وزن دارد و اگر این عدد بیشتر یا مساوی 30 باشد فرد چاق محسوب میشود اما این BMI دارای برخی استثناها است. برای مثال در ورزشکاران ممکن است BMI آنها بیش از 25 باشد ولی چون به جای بافت چربی، بافت عضلانی است، چاق محسوب نمیشوند.
پس اینکه هر فردی که به ظاهر چاق به نظر میرسد، دچار بیماری چاقی است، یک باور نادرست است؟
همینطور است. در اصل چاقی ناشی از بافت چربی است. در مورد چاقی باورهای نادرست دیگری نیز وجود دارد. برای مثال خیلی از افراد فکر میکنند چاقی آنها به دلیل کمکاری تیرویید است اما واقعیت این است که کمکاری تیرویید در موارد خفیف هیچگونه تاثیری بر چاقی ندارد و در موارد شدید نیز در نهایت میتواند در حد دو سه کیلو موجب چاقی شود. بیماریهایی که موجب چاقی میشوند خیلی شایع نیستند. یکی دیگر از باورهای غلط نیز این است که افراد لاغر چربی ندارند یا افراد چاق حتما چربی خون دارند. دلیل اصلی چاقی عدم تحرک است. وقتی سبزی خرد شده در منازل تحویل داده میشود و کبریت خود را از هم طریق آژانس و پیک میخریم، آن وقت باید انتظار چاقی افراد جامعه را داشته باشیم بنابراین ممکن است زمینههای ژنی موجب شود که وزن ما افزایش یابد ولی ما میتوانیم با در پیش گرفتن سبک زندگی صحیح، وزن خود را کنترل کنیم.
احتمالا استعداد چاقی تنها استعدادی است که دوست نداریم شکوفا شود. برای سرکوب این استعداد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
اولین راهحل آن این است که با چشم باز غذا بخوریم. در دو دهه اخیر غذاها هم پرکالریتر، هم خوشمزهتر و هم در دسترستر شدهاند. بنابراین باید با چشم باز غذا بخوریم. یک همبرگر با نوشابه و سیبزمینی به اندازه سه وعده غذایی کامل، کالری دارد یا چلوکباب خودمان سرشار از کلسترول و تریگلیسیرید است. یک قوطی نوشابه، 30 گرم قند دارد که برابر 120 کالری است. الان کمکم طول کبابها از نیممتر بیشتر شده است و ما دایما در حال خوردن انواع غذاها هستیم. چلوکبابیها و یا بدتر از آن کلهپاچهایها، ایستگاههای پیش از CCU هستند. همانطور که گفتم عدمتحرک نیز از دلایل اصلی چاقی است بنابراین باید خوب بخوریم و ورزش کنیم. منظور از خوب خوردن هم این است که غذاهایی را انتخاب کنیم که انرژی کمتری دارند و سالمتر هستند. آدمی که با چشم باز غذا میخورد، وقتی به رستوران میرود و چلوکباب سفارش میدهد، با خودش میگوید که این برنج برای من زیاد است و نصف آن را کنار میگذارد، به جای نوشابه سفارش آب میدهد، و کره چلو را نمیخورد و به جای کباب کوبیده کباب برگ میخورد و به جای مصرف ماست پرچرب، ماست کمچرب استفاده میکند و سالادش را بدون سس مصرف میکند.
سرعت استاندارد کاهش وزن به چه شکل است؟
هریک کیلو وزن بدن حدود هشت هزار کالری است. توصیه ما این است که هر فردی در ماه حدود دو کیلو وزن کم کند بنابراین رژیمهایی که مبتنی بر کم کردن شش کیلو در یک ماه هستند، خیلی استاندارد نیستند و یادمان باشد که فقط یک بال وزن کم کردن، رژیم گرفتن است و بال دیگر آن ورزش کردن است.
بال ورزش باید چگونه باشد تا همراه با رژیم گرفتن موجب پرواز چربیها از بدن ما شود؟
با ورزش کردن به تنهایی معجزه اتفاق نمیافتد. برای مثال بسیاری از ما بعد از نیم ساعت شنا کردن یک ساندویچ میخوریم و تمام رشتههایی را که بافتهایم پنبه میکنیم بنابراین بعد از ورزش باید غذای کمکالری مانند سالاد بخوریم. دوچرخهسواری و دویدن بهترین ورزشها برای کم کردن وزن هستند. پیادهروی ممکن است برای سلامتی مفید باشد ولی اثر چندانی در کاهش وزن ندارد. ورزشهای مناسب برای کاهش وزن، ورزشهای ایروبیک هوازی و یا مقاومتی هستند و در نهایت یادمان باشد هدف از رژیم غذایی این نیست که تبدیل به مانکن شویم بلکه هدف از آن باید حفظ سلامت باشد.
3 اشتباه رایج رژیمهای غذایی
1 اولین کاری که باید انجام دهیم رژیم گرفتن است اما در این رابطه نیز باورهای نادرستی وجود دارد. مانند اینکه وعدههای غذایی خود را به یک بار در روز کاهش دهیم. این حالت موجب میشود که به خود حق بدهیم که آن وعده را مفصل بخوریم و در این حالت معمولا بیشتر غذا میخوریم بنابراین باید در روز حتما سه وعده غذا را در حجم کم بخوریم.
2 دوم اینکه باید تنوع غذایی مناسبی داشته باشیم. آبدرمانی یا فقط خوردن میوه و گیاهخواری غلط است زیرا برخی مواد مورد نیاز بدن فقط در صورت خوردن گوشت قرمز و سفید تامین میشود. بنابراین باید تنوع غذایی خود را با توجه به علایق، ذایقه، سن، جنس و غذاهایی که دوست داریم حفظ کنیم تا از رژیم گرفتن خسته نشویم. یادمان باشد که یک رژیم غذایی یکسان برای همه افراد وجود ندارد. اگر کسی مشکلی به نام افزایش وزن دارد باید همیشه رژیم غذایی خود را حفظ کند و رژیم غذایی یکساله یا شش ماهه بیفایده خواهد بود و مثل دویدن در کوچه بنبست است. طبق آمار 90 درصد افرادی که رژیم میگیرند، پس از کنترل وزنشان برای یک مدت زمان خاصی، دوباره چاق میشوند چون رژیم غذایی غلطی میگیرند.
3 نکته دیگر این است که ما باید اضافه وزن خود را بشکنیم. برای مثال اگر 20 کیلو اضافه وزن داریم، باید آن را به چهار قطعه پنج کیلویی تقسیم کنیم و طی هر شش ماه پنج کیلو وزن کنیم. اگر نتوانیم به این برنامه برسیم، باید برنامه خود را مرور کنیم و اشکالات آن را شناسایی کنیم. برای مثال اگر نوع ورزش ما اشتباه است، آن را اصلاح کنیم. رژیم غذایی باید دایمی باشد اما ممکن است شدت آن متفاوت باشد. کوه چاقی با یک حرکت ناگهانی برداشته نمیشود بلکه با جابهجا کردن تدریجی سنگریزهها است که میتوانیم آن را از سر راه سلامتی خود برداریم.
منبع:http://www.salamat.com