این مجموعه، «نارکُز» Narcos، از نتفلیکس فقط به بالا و پائین زندگی شخصی پابلو اسکوبار نپرداخته، این سریال به زندگی دیگرانی که در زندگی خارقالعاده او شریک بودهاند هم پرداخته است، هم به اعمال قانون در زندگیاش توجه کرده است و هم دنیای در حال گذر اطرافش.
به نظر نمیآید که تاکنون، کم به زندگینامهی پابلو اسکوبار پرداختهشده باشد، برای همین عجیب نیست که نتفلیکس هم با یک سریال 10 قسمتی گریزی به زندگی او زده باشد، البته عمق و روح تازهای که در این سریال به زندگی اسکوبار دمیده شده، آن را از باقی اثرهای مرتبط به اسکوبار جدا کرده است.
درواقع این سریال توانایی این را داشته است که این شبکه را تبدیل به یک شبکهی بینالمللی پخش مستقیم و مطرح کند (کاری که «مارکو پلو» Marco Polo حتی باوجود فصلهای متعدد نتوانست انجام دهد). دلیل موفقیت این سریال، کارگردانی، نویسندگی و بازیگران فوقالعادهاش هستند که حسی خوب و واقعی به داستان دادهاند.
این فاکتورها در سریال بسیار مهم هستند، به دلیل اینکه زندگینامهی اسکوبار بارها ساختهشده است و این سریال در زمانی به نمایش در میآید که سریالهای درام زیاد و فوقالعادهای در حال نمایش هستند. یکی دیگر از عواملی که به این سریال کمک کرده است، جذابیت ذاتی داستان اسکوبار، عجیب بودن و خارقالعاده بودن آن است. برای همین است که داستان احتیاجی به عجله داشتن در توضیح ماجرا ندارد و میتواند به حواشی زندگی اسکوبار هم بهجز موفقیت و شکستهای شخصی او بپردازد. از نشانههای موفقیت سریال این بود که پس از نمایش در نتفلیکس خیلی زود شایعهی فصل دومش بر سر زبانها افتاده بود.
در یک تور خبری که سازمان منتقدین تلویزیون در تابستان برگزار میکنند، عوامل سریال توانستند جلسهای خوب و پربار را پشت سر بگذارند و تواناییهای سریال را به رخ بکشند. کارگردان این سریال، ژوزه پادیلا (Jose Padilha) با شور نشاطی کمیاب و روراستی دربارهی خلاقیتهایی که در سریال به کار گرفته شده صحبت کرد. از نحوهی روایت داستانش و وام داری سریال از «رفقای خوب» Goodfellas گفت و اینکه توانایی این را داشتهاند که از سراسر جهان بازیگرانی درجه یک را دورهم جمع کنند، بازیگرانی از برزیل شیلی، مکزیک، کلمبیا و پرو که باعث شده که نمایش جادوی رئالیسم کلمبیایی ممکن شود و این سریال را به سرانجام برساند.
برای مثال پادیلا و ستارهی سریال واگنر مورا (Wagner Moura) که نقش اسکوبار را بر عهده دارد برزیلی هستند، پدرو پاسکال (Pedro Pascal) که در سریال «بازی تاجوتخت» Game of Thrones هم بازی میکند اهل شیلی ست و بوید هولبروک (Boyd Holbrook) که در سریال «دخترم گمشده» Gone Girl بازی میکند هم اهل آمریکاست.
خوب است بدانید که وامگیری پادیلا از نحوهی روایت داستان که شبیه به «رفقای خوب» است کاملاً خودآگاه بوده و میتوان آن را در قسمتهای مختلف داستان مشاهده کرد. او میگوید: ”
من خودم عاشق «رفقای خوب» هستم و دلیلی نداره که ازش استفاده نکنم. در ضمن فیلمهای برزیلی به لحاظ پیشینه از این روش زیاد استفاده کردهاند.
او در ادامه توضیح داده که استفاده از صدا بر روی تصویرها به آنها اجازه داده تا داستانهای مختلف را به هم وصل کنند و ارتباط بین آنها را راحتتر نشان دهند و این کار به او و دیگران اجازه داده تا به داستان زندگی اطرافیان و پیرامون اسکوبار هم بپردازند و سریال را فراتر از زندگینامهی اسکوبار ببرند.
در اوایل داستان شاید به نظر برسد که نویسندگان فیلمنامه، کریس برنکتو (Chris Brancato) و سمیر مهتا (Samir Mehta) تاریخ را خیلی جدی به آغوش گرفته و موبهمو جلو میروند، ساعت اولیه سریال سویهای جهانی و ریزنگرانه دارد، مثلاً به نحوهی رودررویی آمریکا با دیکتاتور بزرگ شیلی آگوستو پینوشه نگاه میکند و اینکه چگونه با کمونیسم مواجه شدند، یا اینکه پینوشه چطور تجارت کوکائین را در شیلی مهار کرد و با زرنگی و تأثیر زیاد آن را به کلمبیا منتقل کرد.
سریال«نارکُز»با فصلی 10 ساعته (هر قسمت 1 ساعت است) با روایتی کتاب مانند به نمایش داستان پرداخته است. کمی نمیگذرد که داستان سرعت خود را پیدا میکند و بیننده بامهارت بازیگر نقش اسکوبار، مورا، آشنا میشود، باید این را گفت که توانایی مورا در به تصویر کشیدن اسکوبار، اضافهکاریها و سروصدایش و یا کلیشههای غول مواد مخدر و ثروتمند بودنی که با آن آشناییم، هیچگاه در طول سریال کمرنگ نمیشود.
باید به کارگردان کار هم دستمریزاد گفت، حال و هوای مستند فرمی که با به تصویر کشیدم صحنههایی از آرشیو خبری و تصویری زندگی واقعی اسکوبار در فیلم وجود دارد و یا به تصویر کشیدن ساختمانها و بناهای تاریخی معروف کلمبیا که در افسانهی اسکوبار نقش داشتهاند و بازگشت دوباره به مورایی که اسکوبار را به زیبایی به نمایش گذاشته است، بر زیبایی اثر افزوده است. با توجه به اینکه داستان اسکوبار در فرهنگعامه بسیار چرخیده، «نارکُز» سعی کرده از وجهههای دیگر و متعددی به داستان نگاه کند، کارگردان اذعان داشته که بهقصد سعی کرده آمریکاییها را در فیلم قهرمان نشان ندهد و اکثر مرگهایی که اسکوبار و دار و دستهاش سبب آن شدهاند افرادی کلمبیایی بودند و همینطور اکثر کسانی که به دنبال اسکوبار بودهاند کلمبیایی بودهاند. عوامل «نارکُز» بر این عقیدهاند که توجه به داستان زندگی و حواشیِ دو کارآگاه اصلی داستان واقعی یعنی، خاویر پنا (Javier Pena) که در فیلم با نام پاسکال معرفی شده و استیو مورفی (Steve Murphy) که در فیلم نام هالبروک را دارد برای بینندگان بسیار مفید و جذاب خواهد بود. هر دوی این بازیگران با شخصیتهای اصلی نقش خود دیدار داشتهاند و گفتهشده که پنا اسکوبار را پایهگذار تروریسم مخدر معرفی کرده است.
ساخت چنین سریالی لقمهی بزرگیست اما همینطور که سریال «نارکُز» سرعت پیشرفت خود را پیدا میکند و بینندگان به داستانی بینالمللی از داستان اسکوبار و صدای روی سریال عادت میکنند، سریال تبدیل به سریالی فوقالعاده و یکی از بهترین انتخابها برای دیدن میشود.
دیدن این سریال را از دست ندهید، میتوانید فصل یک این سریال را در نماوا تماشا کنید. سریال را ببینید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.
Post Views:
2