به گزارش خبرنگار مهر، «میلوش دلیچ» مترجم صرب اخیراً مجموعه «قصههای سبلان» نوشته محمدرضا بایرامی نویسنده شناختهشده ایرانی را به زبان صربی ترجمه کرده است که قرار است تا چند ماه آینده در بالکان منتشر شود.
سبلان، کوه آتشفشان در استان اردبیل در شمال غرب ایران است و قله، آبگرمها و دریاچههای کوچک آن از زیباترین منظرهها در ایران به شمار میآید. «قصههای سبلان» بایرامی در چنین جایی اتفاق میافتد.
«دلیچ» کارشناس رشته شرق شناسی از دانشگاه بلگراد است و سالها زبان فارسی را در دانشگاه و رایزنی ایران در صربستان آموخته است. چند وقتی هم در دانشگاه «نووی ساد» زبان فارسی درس داده است.
گفتگوی زیر را سایت خبرگزاری دیالوگین با همکاری رایزنی فرهنگی در صربستان با او انجام داده که ترجمه آن برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
* چطور زبان فارسی را یاد گرفتید و به چه دلیل به ادبیات فارسی علاقه دارید؟
رایزنی فرهنگی ایران در صربستان سالهاست که کلاسهای زبان فارسی برگزار میکند. من از این طریق و با کمک استادانی خوب، این زبان زیبا را یاد گرفتم و با ادبیات فارسی آشنا شدم. بعداً چند بار به ایران رفتم و آنجا در دورههای ویژهای شرکت کردم. زبان فارسی از سال 1926 در دانشگاه بلگراد تدریس میشود اما الان فقط به عنوان زبان دوم آموزش داده میشود. رایزنی فرهنگی ایران دورههای زبان فارسی در نووی ساد، ِاسمِدِرِوو و اوژیتسه برگزار میکرد و آنجا تعداد علاقمندان زیاد بود.
جالب است بدانید که اولین ترجمه شعر فارسی به صربی توسط یووان یووانوویچ در سال 1861 منتشر شده است. اما او مروارید ادبیات فارسی را از زبان آلمانی ترجمه کرد. البته او میدانست که این یک عیب است و فکر میکرد اگر زبان فارسی بلد بود، بهتر میتوانست فکر شاعر را به صربی منتقل کند.خودم در رایزنی فرهنگی ایران و دانشکده فلسفه در نووی ساد، زبان فارسی را تدریس میکردم. برای برگزاری شبهای شعر ایرانی چند شعر را ترجمه کردم. اما آرزو داشتم یک رمان ترجمه کنم، چون تعداد رمانهای ایرانی که در صربستان منتشر شدهاند، زیاد نیست و تازه از زبانهای دیگر به صربی ترجمه شدهاند. چون زبانشناس زبانهای شرقی هستم میدانم ارزش و اهمیت ادبیات فارسی چقدر است، و انتقال این زیبایی مستقیماً از زبان اصلی بهترین شیوه است.
* چرا «قصههای سبلان» را برای ترجمه انتخاب کردید؟ موضوع آن چیست و ترجمهاش چقدر طول کشید؟
از آنجا که رایزن ایران در بلگراد، آقای محسن سلیمانی، از اشتیاق من برای ترجمه کردن آثار ادبیات فارسی مطلع بود، به من پیشنهاد داد کتاب «قصههای سبلان» محمدرضا بایرامی را ترجمه کنم. بایرامی نویسنده معاصر کودکان و نوجوانان و برنده چند جایزه است. آثار او میتواند ادبیات معاصر مردم ایران را به مردم صربستان معرفی کند.
در «قصههای سبلان»، و آثار دیگر بایرامی، زندگی سنتی مردم ایران شرح داده شده است. در رمان، یک پسر به نام جلال هست که داستان بزرگ شدن او و پیکارش با مشکلات زندگی شرح داده شده است. سبک نویسندگی محمدرضا بایرامی ساده و روان است. اگرچه او را نویسنده کودکان و نوجوانان به شمار میآوردند، در واقعیت در آثارش بچهها قهرمان هستند ولی کتاب او مناسب مردم و همه سنهاست. کوه سبلان در شمال غرب ایران واقع شده؛ سرزمین خانگی نویسنده. زرتشت هم به همین کوه میرفت تا تفکر کند و آنجا بود که کتاب اوستا را نوشت. کار ترجمه کتاب سه ماه طول کشید و سپس به ناشر تحویل داده شد و به زودی به خوانندهها عرضه میشود. کتاب توسط ناشر جوپوِتیکا در بلگراد چاپ خواهد شد.
* مطلع هستید از ادبیات ایران چه کتابهای به زبان صربی ترجمه شده است؟ آیا این کتابها برای خوانندهها در صربستان جذاب بودهاند؟
به خاطر فعالیتهای انتشارات رایزنی فرهنگی ایران، خوانندهها در صربستان توانستهاند با ادبیات غنی فارسی آشنا شوند. البته ناشرهای دیگر هم آثار مولفان ایرانی را منتشر کردهاند. ترجمه ادبیات عرفانی در اولویت آنها بوده است. بعضی از کتابهایی که به صربی ترجمه شدهاند، عبارتند از: بوستان سعدی (توسط آلکساندار دراگوویچ)، منطقالطیر عطار، مثنوی مولانا، دیوان حافظ، کتاب قصههای آذریزدی و عامیانه فارسی (توسط دیان سپاسویویچ)، قصههای آقایان یوسفی، مهدی شجاعی و... به نظرم الان لازم است کتابهای معاصر ادبی فارسی را که در صربستان معروف نیستند، ترجمه و منتشر کنیم.
جالب است بدانید که اولین ترجمه شعر فارسی به صربی توسط یووان یووانوویچ در سال 1861 منتشر شده است. اما او مروارید ادبیات فارسی را از زبان آلمانی ترجمه کرد. البته او میدانست که این یک عیب است و فکر میکرد اگر زبان فارسی بلد بود، بهتر میتوانست فکر شاعر را به صربی منتقل کند. او نوشته است: «... این ترجمه واقعی نیست، بلکه شعرهای بازآفرینی است... اینها بیشتر افکار من است...»
علاقه به ادبیات نویسندگان و شاعران ایرانی در صربستان زیاد است. تعداد افرادی که به دورههای زبان فارسی میروند و تعداد شرکت کنندگان در جشنهای فرهنگی و بازدیدکنندگان از غرفه ایران در نمایشگاه کتاب بلگراد زیاد هستند. اما فرهنگ ایران هنوز برای بسیاری از مردم صربستان نامعلوم است و این حیف است. امیدوارم که کتابهای دیگر و بیشتری از نویسندگان ایرانی، مخصوصاً نویسندگان معاصر به زبان صربی ترجمه شود.
* فرهنگهای صربی و ایرانی چقدر به هم نزدیکاند؟
فرهنگهای صربی و ایرانی به هم نزدیک و در برخی جاها با هم مشترکاند. علاوه بر فعالیتهای فرهنگی مثل جشن شب شعر، جشنواره فیلم ایرانی، نمایشها، انتشار کتابها که رایزنی فرهنگی ایران دارد، باز هم امکان بیشتری برای عرضه فرهنگ ایرانی در صربستان وجود دارد. باید علاوه بر انتشار شعر کلاسیک شاعران جاودان ایران مثل حافظ، سعدی، فردوسی، مولانا و... جریان معاصر در ادبیات ایرانی را هم به خوانندگان صربستان معرفی کنیم.
تأسیس رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده زبان شناسی در بلگراد هم بسیار سودمند است. بخش شرق شناسی، اولین بخش اینگونه مطالعات در منطقه بالکان بود که در سال 1926 تأسیس شد و اولین دوره آن هم تدریس ادبیات فارسی بود. الان هم با تأسیس مجدد این رشته، سطح مطالعه در زمینه زبان و ادبیات فارسی در صربستان بالا خواهد رفت و فرصتی بیشتر برای عرضه فرهنگ ایرانی به وجود خواهد آمد.
* چه سوغات ادبی میتوانید به ایرانیان هدیه کنید؟
تاکنون چند بار فرصت داشتم به کشور زیبای ایران سفر کنم. همه این مسافرتها برایم به یاد ماندنی بوده است. در دورههای زبان فارسی در ایران با مردم کل جهان که به زبان و ادبیات فارسی علاقه دارند، آشنا شدم.
در یکی از همایشهای ایران نیز مقالهای در مورد کلمات فارسی در زبان صربی نوشتم و ارائه دادم. در کتابهای برنده جایزه نوبل در صربستان «ایوو آندریچ» حدود یک دهم کلمات عثمانی در واقع ریشه فارسی دارند. شاید اگر کلمه درویش از زبان فارسی وارد زبان صربی نشده بود، عنوان رمان نویسنده صرب مشا سلیموویچ «درویش و مرگ» عنوان دیگری داشت. میتوانم کتابهای خوب دیگری از نویسندههای دیگر صربستان را به شما توصیه کنم: آثار دانیلو کیش، میلوش تسرنیانسکی، سلوبودان سلنیچ، میلوراد پاویچ، بوریسلاو پکیچ و... خوب است آثار مهم آنها به فارسی ترجمه شود.