ماهان شبکه ایرانیان

از عادت فکرتان غفلت نکنید

وقتی که از "عادت" و "عادت کردن" صحبت می‌شود، بیشتر ما به یاد رفتارهایی چون خوابیدن و بیدار شدن سرساعتی معین، دوش گرفتن پیش از خواب و یا ناخن جویدن و سیگار کشیدن می‌افتیم

از عادت فکرتان غفلت نکنید
وقتی که از "عادت" و "عادت کردن" صحبت می‌شود، بیشتر ما به یاد رفتارهایی چون خوابیدن و بیدار شدن سرساعتی معین، دوش گرفتن پیش از خواب و یا ناخن جویدن و سیگار کشیدن می‌افتیم. عادات رفتاری قابل مشاهده که گاه خوب و گاه ناپسندند، از عادات فکری سرچشمه می‌گیرند. افراد باهوش و خلاقی هستند که به خاطر داشتن عادات نادرست و اشتباه فکری، مقدار زیادی از نیروی ذهنی و خلاقیتشان را یا بی‌استفاده رها می‌‌کنند و یا هدر می‌دهند. عادات صحیح فکری، زندگی را آسان‌تر نموده از تاثیر عادات و الگوهای فکری نادرست که فکر و ذهن را به طور خودکار برنامه‌ریزی می‌کرده‌اند، می‌کاهند.
در طول زندگی، ذهن و جریان فکری ما به دفعات و طی پروسه‌های گوناگون برنامه‌ریزی می‌شود. خواندن و نوشتن به زبان مادری یا هر زبان دیگری که فراگیریم، رانندگی و تایپ حرفه‌ای اعمالی هستند که پس از یادگیری و مدتی تمرین مداوم و مستمر، بدون فکر کردنی آگاهانه به راحتی انجامشان می‌دهیم و چه بسا اگر فکر کنیم که چطور باید کلمات را بخوانیم و مداد را چگونه حرکت دهیم، دنده‌ها را چطور باید عوض کنیم یا کدام انگشت مال کدام دکمه کیبورد است، اشتباه هم خواهیم کرد. این دستورالعمل‌ها در ناخودآگاه ذهنمان تثبیت شده‌اند و ما بدون هیچ کوششی به یادشان می‌‌آوریم و با مهارت انجامشان می‌دهیم. عادات فکری نیز ماهیتی این گونه دارند و همین‌ها هستند که مسیر فکر کردن ما راجع به یک موضوع خاص و عکس‌العمل در آن موقعیت را مشخص می‌نمایند. این عادات به شکلی ناخودآگاه و در طی سال‌های زندگیمان شکل‌ می‌گیرند و اگر نادرست و اشتباه باشند، تغییر دادنشان کار ساده‌ای نیست. عادات غلط‌ فکری را می‌ توان تغییر داد و الگوهای صحیح و مثبت را نیز می‌توان تقویت کرد.
یکی از روش‌های بسیار مثبت و تاثیرگذار اینست که از زاویه و دیدگاهی بی‌طرفانه به اعمال و رفتار خودمان و دیگران و موقعیت‌های گوناگون، نگاه کنیم. ما بعضی اوقات حوادث اطرافمان را با دیدگاهی کلیشه‌ای می‌نگریم که در همه زندگی در ذهنمان جایگیر شده و از قضاء دیدگاهی درست نیست. خودمان هم نمی‌دانیم که علت بعضی فشارهای عصبی و ناکامی‌هایمان چیست. نکته امیدوارکننده دیگر اینست که همه قادرند با تلاش آگاهانه عادات خوب فکری را در ذهنشان تثبیت کنند و اثرشان را هم پررنگتر سازند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که سه هفته طول می‌کشد تا شخصی بتواند راه و روش جدیدی را در زندگیش جایگیر کند و آن رفتار جدید را به شکلی عادت گونه انجام دهد. سه هفته یا چهار هفته چندان مهم نیست. مفهوم و نکته اصلی اینست که تکرار آگاهانه اعمال صحیح و مثبت و تفکری مثبت که اراده هدایتش می‌کند، به نهادینه شدن الگوی جدید منتهی خواهد شد. البته خودداری از انجام رفتارهای پیشین و تفکر به روند گذشته نیز به همان اندازه اهمیت دارد. استمرار و تکرار، اساس موفقیت در هر دو پروسه است

از عادت فکرتان غفلت نکنید

به طور مثال ممکن است شما بخواهید مهارت حل مسئله‌تان را که به نظر بسیار ضعیف می‌رسد، بهبود بخشید و الگوهای نادرست تفکرتان را تصحیح کنید. اشخاصی که نمی‌توانند به خوبی مسائل و مشکلات زندگیشان را حل کنند، پیچیدگی‌ها و گرفتاریها را عذابی سخت می‌دانند و در عوض تلاش برای حل آن‌ها، سعی در فرار دارند. به همان گفته معروف که "او به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک می‌کند." ولی الگوی صحیحی که باید جایگزین این روش نادرست شود برداشتی مثبت از این دشواریست که آن را نه موقعیتی برای شکست و ناکامی بلکه فرصتی برای تفکر بیشتر و یافتن راه‌حل‌های جدید تلقی کنیم.
فرض کنید که شما تصمیم می‌گیرید این تغییر را اعمال کنید و عادت فکریتان را به مسیری درست و سازنده هدایت نمایید. حالا چطور می‌خواهید این روش جدید را مانند عادت در فکر و ذهن نهادینه کنید تا در ناخودآگاهتان هم تثبیت و ماندگار شود؟
باید هنگام فکر به یک مشکل یا مواجهه با آن سعی در اجتناب نکنید. خوب است که لیستی از مشکلات خودتان و آن‌هایی که در محیط وجود دارد و آزارتان می‌دهند، تهیه کنید. این لیست می‌تواند مشکلاتی صرفا شخصی را در خود جای دهد، مانند داشتن اضافه وزن و مشکلات مربوط به آن یا دلمشغولیهایی مربوط به پرداخت هزینه‌ها و قرض‌ها. مشکلاتی که در ارتباطات شغلی و کاری پیش آمده‌اند هم می‌توانند در این فهرست قرار گیرند.
سپس درباره هر سوال به دقت فکر کنید و پرسش‌هایی درباره‌شان مطرح نموده روی کاغذ یادداشت کنید. سوال‌هایی هستند که ذهنتان را فعال می‌کند و قوای خلاقه آن را تقویت می‌نماید. این گونه سوال‌ها و فکر کردن راجع به آن‌ها، قالب پیش ساخته تفکر و حل مسئله را می‌شکند و راه‌حل‌های نوین و بدیعی را به شما می‌نمایاند. بهترین پرسشی که در آغاز می‌توانید بپرسید اینست: "چطور می‌توانم از این مشکل به نفع خودم استفاده کنم؟ "دیگر سوالاتی که در پی آن کمک‌کننده خواهند بود عبارتند از:" اگر راه حل این مشکل را بیابم، چه فایده‌ای برایم خواهد داشت و از چه جهاتی پیشرفت خواهم کرد؟" و "خود این مشکل نکات و کلیدهایی در خود دارد که برای یافتن راه حل به کار می‌آیند. حالا من چند تا از این علامت‌ها را پیدا کرده‌ام؟
در کنار روش، آن چه که تاثیری بس چشمگیر دارد، انگیزه و محرک درونی شماست. وقتی که در راه حل مشکلی قدم می‌گذارید، موانع و دشواریهایی پیش رویتان قرار دارند. در هنگام مواجهه با سختی‌ها و زمانی که حس می‌کنید خسته‌اید و می‌‌خواهید دست از کار بکشید، به طعم شیرین پیروزی فکر کنید و به منافع و امتیازاتی که پس از حل مشکل به دست خواهید آورد، بیندیشید. شرط اصلی کسب مهارت در هر کاری تمرین و استمرار است. تغییر عادات فکری هم به تمرین و تلاش و کوششی "آگاهانه" نیاز دارد تا پس از مدتی به صورت عادتی تثبیت شده در ناخودآگاهتان ثبت گشته به یکی از اجزای روند عادی زندگیتان تبدیل شود. تمرین و پشتکار را فراموش نکنید.
به این ترتیب انرژی ذهنی شما با تلاش کمتر، بیشتر آزاد می‌شود و با جهت‌دهی در مسیری صحیح، موثرتر عمل خواهد نمود.

ارسال توسط کاربر محترم سایت : hojat20
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان