زایندهرود یکی از بزرگترین رودخانههای ایران است که در مرکز کشور، یعنی استان اصفهان، از مغرب به مشرق جریان دارد. این رودخانة مصّفا، رگ حیاتی و عامل اصلی سرسبزی و حاصلخیزی اصفهان محسوب میشود. سرچشمه این رودخانه، دامنههای زردکوه بختیاری است که در حد فاصل بین اصفهان و لرستان قرار دارد. سرچشمه زایندهرود به شکل حوضی مدور با مساحتی در حدود سیصد زرع میباشد که به «چشمه جانان» معروف است. چشمة مذکور در این ناحیه میجوشد و به طرف مشرق سرازیر میشود. پس از طی سه فرسنگ، به چشمه دیگری به نام «چهل چشمه» میرسد. همچنین از سمت شمال این منطقه، یعنی ناحیة فریدن، دو چشمة بزرگ دیگر به نام «خُرِسنگ» و «کودَنگ» به جانانهرود ملحق میشود. انشعاب دیگری نیز به نام زرینرود از طرف جنوب یعنی چهارمحال به این رودخانه اضافه میشود. منبع اصلی انشعاب اخیر زیرِ کوهی قرار دارد که زردکوه نامیده میشود.
مافروخی در کتاب محاسن اصفهان نوشته است: ایل چهار لنگ در کنار رودخانة خُرِسنگ و کودنگ و ایل هفت لنگ در کنار رودخانة زرین رود زندگی میکردهاند. در کنار و اطراف جانانهرود هم، آبادیها و جمعیتهایی وجود داشته که بر اثر کشمکشهای قومی، به ویرانی کشانده و تبدیل به محل کشت و زرع شدهاند.
اکثر کوههای این منطقه برفگیر است. دو چشمه دیگر نیز در این حوالی وجود دارد، که یکی از آنها نمکین و شور است و حتی از آن نمک سفید و لطیفی استخراج میکنند. اما چشمة دیگر دارای آب شیرین است و با آن زراعت مینمایند.
زاینده رود
عظمت رودخانه زایندهرود پس از الحاق آب کوهرنگ به آن، مشخص میشود. در حقیقت سرچشمة اصلی زایندهرود، کوهرنگ است که باعث میشود در فصول مختلف رودخانه زایندهرود پر آب و با برکت باشد. اتصال آب کوهرنگ را به زایندهرود، به زمان صفوی و شاه طهماسب نسبت میدهند. اسکندربیک در عالم آرای عباسی مینویسد: شاه طهماسب به میر فضل الله شهرستانی حاکم آن نواحی دستور داد تا چشمة محمودی (چشمة کوهرنگ) را که آب آن به طرف خوزستان هدر میرفته، به زایندهرود متصل نماید. اما به رغم انجام مقدمات کار و تلاش فراوان، وجود کوهی عظیم در حد فاصل بین این دو رود، همچنین وجود معادن گوگرد در آن کوه که باعث خفگی میشد و عدهای از کارگران را به هلاکت رساند، این کار پس از صرف هزینههای سنگین متوقف گردید.
در سال 1027 شاه عباس، محبعلی بیگ را جهت انجام این کار به کوهرنگ فرستاد، اما او هم کاری از پیش نبرد. سپس شاه عباس، امام قلیخان بیگلربیگی فارس و حسینخان حاکم لرستان را مأموریت داد، آنها نیز ناموفق بودند. سرانجام شاه عباس شخصاً اقدام نمود، و به طرف سرچشمة زایندهرود حرکت کرد ولی اجل او را مهلت نداد. در زمان شاه عباس دوم نیز اقداماتی اساسی و جدی انجام گردید. حتی از مهندسین فرانسوی دعوت به عمل آمد، اما آنها نیز توفیقی نیافتند، زیرا کار سنگین و مخارج آن زیاد و بیشتر سال، هوای آنجا سرد و یخبندان بود.
عاقبت در هفتم مهرماه سال 1327 شمسی مقدمات حفر تونل کوهرنگ آغاز و در 24 مهرماه سال 1332 شمسی تونل مزبور افتتاح و آب کوهرنگ به زایندهرود هدایت گردید.تونل کوهرنگ در ارتفاع 2700 متری کوه تعبیه گردیده. طول آن 2835 متر و قطر آن 11 متر مربع میباشد. این تونل به وسیله دریچههایی باز و بسته میشود. عرض تونل 75/2 متر و ارتفاع آن 5/2 متر است. آب رودخانه زایندهرود پس از عبور از تونل مذکور هزاران هکتار زمین را مشروب کرده، پس از پیمودن 360 کیلومتر از راههای پرپیچ و خم و سرسبز و حاصلخیز، در 140 کیلومتری جنوب شرقی اصفهان به باتلاق گاوخونی میریزد.
یکی دیگر از سرچشمههای معروف زایندهرود، «چشمة دیمه» است که از نظر شرب و املاح، دارای سالمترین و عالیترین نوع آب در جهان است. این چشمه در روستای دیمه نزدیک فارسان و پایین کوه، در سطح زمین قرار گرفته است که آب آن در طول سال به طور یکنواخت از زمین میجوشد. در سالهای اخیر املاح معدنی آب این چشمه در آزمایشگاههای معتبری مورد آزمایش قرار گرفته و به دنبال تأیید کیفیت عالی آن، کارخانهای بزرگ با سرمایهای سنگین در شرف احداث است تا آب این چشمه به صورت بطرهای سربسته و بهداشتی. به کشورهای جهان صادر شود.
این رودخانه در کتب تاریخ و جغرافیا به نامهای زایندهرود، زندهرود، زندرود، زرینرود، زرینهرود، زن رود و زندکرود آمده است، زیرا آب آن در طول مسیر زایش کرده، تزاید مییابد. و به همین مناسبت زایندهرود نامیده شده است. بعضی نیز آن را عامل سلامتی و زندهبودن میدانستند و نام زندهرود بر آن نهادهاند ماه فروخی در کتاب محاسن اصفهان مینویسد: موقعی که عضدالدوله برای دیدار پدر و برادرانش به اصفهان آمد، از آب رودخانه فرات برای نوشیدن با خود آورده بود، وقتی آب گوارای زایندهرود را چشید، دستور داد آبهای فرات را ریختند و گفت: «با وجود زندهرود، فرات، شرب را نشاید.»
از این رودخانه، جهت مشروب ساختن باغها و عمارتها و کشتزارهای داخلی اصفهان، پنج شاخة بزرگ، جدا شده که در گویش اصفهان به آنها«مادی» میگویند. این مادیها به ترتیب زیر وارد اصفهان میشوند:
جوی شاه: که آب آن مخصوص عمارتهای سلطنتی بوده و نصف مادی فرشادی آب داشته است.
مادی نیاصرم: این مادی که از بزرگترین مادیهای اصفهان است از کنار پل مارنان از رود جدا شده، از جنب محله لنبان میگذرد به طرف شرق اصفهان جریان مییابد. این مادی، به هنگام پرآبی، دویست سنگ آب دارد.
مادی فرشادی: این مادی بالاتر از مادی نیاصرم از رودخانه جدا شده، محلههای چهارسو و شمسآباد را مشروب میسازد و سپس از محلة خواجو میگذرد و آب آن به یک چهارماب مادی نیاصرم میباشد.
مادی فدن: آب این مادی را سلاطین صفویه وقف سلامتی خود کرده بودند. این مادی بالاتر از سه مادی دیگر قرار داشت و به دروازه دولت میرفت. سپس در آنجا به شعبات کوچکی تقسیم میشد.
مادی تیران یا طهران: این مادی از مغرب شهر گذشته، به محلة بیدآباد و چهارسوق شیرازیها میرسید.
سایر مادیهای بزرگ شهر اصفهان عبارتاند از ناجوان، نایج، شایج، قمش، و عبدالله خان. بطور کلی از سرچشمة زایندهرود تا گاوخونی 154 مادی و نهر از این رودخانه جدا میشود. شاید کلمة مادی مربوط به زمان مادها باشد به علت آنکه آب را از چاهها به صورت قنات به روی زمین آورده و جاری میساختند.