عموما تصور می شود که مصرف گیاهان دارویی و غذاها خصوصا سبزیجات، میوه جات و لبنیات بدان جهت که طبیعی هستند به هنگام مصرف داروها مشکلی ایجاد نمی کنند و کاملا بی خطر هستند، اما در مقاله گذشته متوجه شدید که این تصور صحیح نیست و با دلایل اصلی تداخل غذا و دارو آشنا شدید. همچنین شما دریافتید که داروها چگونه می توانند بر زیست دسترسی و عملکرد و ذخایر مواد مغذی در بدن تاثیر بگذارند و مثال های مفیدی نیز در هر یک از موارد فوق ذکر گردید. در این قسمت نیز به ادامه مطلب قبل می پردازیم:
حدود نیمی از داروهایی که به طور رایج در درمان بیماری ها استفاده می شوند، با مواد مغذی تداخل دارند که شایع ترین این تداخل ها با کوآنزیم Q، فولیک اسید، ویتامین B2 ویتامین B6، منیزیم و روی است. این تداخل از طریق تاثیر بر قدرت جذب، عملکرد مواد مغذی و افزایش دفع آنها می باشد.
در میان موارد ذکر شده شاید شما کمتر با کوآنزیم Q10 آشنایی داشته باشید. در حقیقت کوآنزیم Q10 یک آنتی اکسیدان قوی است که در غشای داخلی میتوکندری تمام بافت ها یافت می شوند و در انتقال زنجیره الکترون و در نتیجه تولید انرژی داخل سلول نقش حیاتی دارد. این ماده علاوه بر اینکه در سلول های بدن خصوصا در قلب، کبد، کلیه و لوزلمعده به کمک گروهی از ویتامین هایCو B ساخته می شود، در منابع غذایی نظیر ماهی های چرب، مرغ، گوشت قرمز، دل وجگر، جوانه غلات سبوسدار، سویا، بادام زمینی، آجیل، روغن کانولا و روغن سویا، تخم مرغ و سبزیجات به ویژه اسفناج و بروکلی نیز یافت می شود. البته لازم به ذکر است که توانایی بدن برای ساخت این کو آنزیم با افزایش سن کاهش می یابد.
داروهای کاهنده فشار خون نظیر بتابلاکرها، پروپرانولول، داروهای کاهنده کلسترول از خانواده استاتین ها و مشتقات اسیدفیبریک، داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای و امی تریپتین جزء داروهایی هستند که باعث کاهش سطح کوآنزیم Q می شوند. بالا بودن سطح کوآنزیم Q در بدن برای پیشگیری از فشار خون بالا، حمله قلبی و آترواسکلروز لازم است و از آنجایی که مصرف کنندگان این داروها عموما در معرض این بیماری ها در زمان مصرف دارو قرار دارند، پس مصرف کوآنزیم Q همراه با دارو می تواند کمک کننده باشد.
مصرف کوآنزیم Q در کاهش عوارض ناشی از تداخل تیازید ها و بتابلاکرها و همچنین تایمولول مفید گزارش شده است، ضمن آنکه احتمالا می تواند اثر بخشی داروهای ضد فشارخون را نیز بالا ببرد. البته انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری است.
از طرف دیگر باید توجه داشت که کوآنزیم Q اثربخشی داروهای ضد انعقاد مانند وارفارین و پلاویکس را کاهش و نیاز به دوز دارو را افزایش می دهد، بنابراین مصرف توام آن با داروهایی نظیر وارفارین باید با نظر پزشک باشد.
در ارتباط با تداخلات مربوط به اسید فولیک لازم به ذکر است که مصرف طولانی مدت آنتی اسیدها، مهارکننده های اسیدهای صفراوی، کاربامازپین، داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی، سولفاسالازین و ترآمترین دفع و در نتیجه نیاز بدن به اسیدفولیک را افزایش می دهند و غالبا مصرف اسیدفولیک به افرادی که از داروهای ضد تشنج، داروهای کاهنده کلسترول، ضد بارداری و متفورمین استفاده می کنند توصیه می شود، اما در صورتی که فرد ازآنتی بیوتیک های خانواده تتراساکلین استفاده می کند، نباید از اسید فولیک و یا مولتی ویتامین حاوی اسیدفولیک به طور همزمان با دارو مصرف نماید.
نکته مهم دیگر در ارتباط با اسیدفولیک آن است که افرادی که از متوتروکسات برای درمان آرتریت روماتویید و یا پسوریازیس استفاده می کنند، به دوز بیشتر اسیدفولیک نیاز دارند و مصرف توام اسیدفولیک به کاهش عوارض متوتروکسات نیز کمک می کند، اما چنانچه متوتروکسات برای سرطان استفاده می شود، مصرف اسیدفولیک حتما باید با نظر پزشک معالج باشد، زیرا در این مورد ممکن است باعث کاهش اثر درمانی متوتروکسات بر سرطان شود.
ویتامین B6 نیز جزء ویتامین هایی است که طیف وسیعی از داروها مانند داروهای ضد بارداری، هیدرالازین، ایزونیازید، پنی سیلامین و نئومایسین ها می توانند باعث کمبود آن شوند، اما مصرف مکمل ویتامینB6 به هنگام مصرف دارو باید با مشورت پزشک باشد، زیرا می تواند باعث کاهش اثر بخشی برخی داروها مانند فنی توئین و فنوباربیتال شود و یا تشدید عوارض جانبی دارو نظیر افزایش حساسیت به آفتاب را هنگام مصرف دارو به دنبال داشته باشد.
ویتامین B2 به هنگام مصرف داروهای آنتی کلینرژیک که در موارد کرامپ های شکمی، آسم، افسردگی و غیره استفاده می شوند، به میزان کمتری جذب می شود. متوتروکسات، فنی توئین، پروبنسید و دیورتیک های تیازید نیز باعث کاهش جذب ویتامینB2 و یا افزایش دفع ادراری آن می شوند.
ضد افسردگی های سه حلقه ای باعث کاهش سطح این ویتامین می شوند، اما بالا نگه داشتن سطح ویتامین B2 به هنگام مصرف این داروها باعث بهبود اثربخشی آنها می شود.
ویتامین B2 نباید همراه با تتراسایکلین ها مصرف شود.
سطح عنصر روی توسط داروهای پایین آورنده فشارخون و مهارکننده های استیل کولین استراز کاهش می یابد. البته داروی مدر آمیلوراید باعث بالا نگه داشتن آن در خون می شود و مکمل روی همراه با داروی آمیلوراید نباید مصرف شود. داروهای مدر تیازیدی باعث کاهش سطح روی می شوند و ممکن است سطح روی در افراد مصرف کننده این دارو توسط پزشک کنترل شود. از آنجایی که روی به عملکرد سیستم ایمنی کمک می کند، نباید با داروهای مهار کننده سیستم ایمنی نظیر کورتیکواستروئیدهایی چون پردنیزولون مصرف گردد. روی اثربخشی آنتی بیوتیک های تتراسایکلین و کوینولون ها مثل سیپروفلوکساسین و همچنین داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی را نیز کاهش می دهد، سیس پلاتین که در شیمی درمانی از آن استفاده می شود و همچنین دفروکسامین که در بیماران مبتلا به تلاسمی مصرف می شود، باعث افزایش دفع روی می گردند، ولی مصرف مکمل همراه آنها توصیه نمی شود.
منیزیم نیز به دنبال مصرف دیورتیک های حلقوی مانند فروزماید، لازیکس و تیازیدها به مقدار زیادی دفع می شود و گاه مکمل منیزیم توسط پزشک برای این افراد تجویز می شود، در حالی که باید از مصرف مکمل های حاوی منیزیم و حتی داروهای حاوی منیزیم مانند ملین ها و آنتی اسیدها همراه با لووتیروکسین، سیپروفلوکساسین، تتراسایکلین ها و همچنین آلندرونات که برای پوکی استخوان مصرف می شود، خودداری نمود، زیرا مصرف آنها اثر بخشی داروها را کاهش می دهد و باید حداقل 2 ساعت فاصله بین مصرف هر یک لحاظ شود. همچنین مکمل ها و داروهای حاوی منیزیم ممکن است عوارض جانبی داروهای فشارخون و مهار کننده های کانال کلسیم را از قبیل حالت تهوع، سرگیجه و احتباس آب به ویژه در زنان باردار افزایش دهند.
دیجوکسین یکی دیگراز داروهایی است که باعث کاهش سطح منیزیم می شود. از طرفی وجود سطح کافی منیزیم برای اثر بخشی کافی این دارو لازم است، بنابراین گاه سطح منیزیم خون بیماران مصرف کننده دیجوکسین کنترل می شود.
منبع: دنیای تغذیه 97