در 30 کیلومتری شرق کرمانشاه و در ارتفاع صد متری از زمین بر روی صخره ای آهکی، داریوش پادشاه مقتدر هخامنشی کتیبه و نقش برجسته مشهور خود را حک کرده است که تا سال 1835 کسی از متن کتیبه آگاه نبود. سراب بیستون محل اطراق کاروان ها در دورانهای مختلف بوده است برای همین کسان زیادی کتیبه و نقش برجسته داریوش را دیده و شرحی از آن را در سفرنامه ها یا خاطراتشان آورد اند. قدیمی ترین منبع موجود در این زمینه گفته های دیودور سیسیلی است که در قرن اول پیش از میلاد این حجاری را به الهه سمیرامیس و صد نیزه داری که اطرافش را گرفته اند نسبت داده و گفته است بدستور سمیرامیس در زیر نقش برجسته نوشته ای با حروف سریانی نقل کرده اند دیودور با تکیه بر نوشته کتزیاس چنین آورده است که این صخره مکان مقدسی بوده و به زئوس خدای بزرگ یونانیان تعلق داشته است.
ایزیدور خاراکسی جغرافیدان باستان درباره راه کاروان روی که از شرق بابل تا مرزهای خاوری امپراطوری روم کشیده شده شرحی نوشته و در آن بیستون را باپتانا در ناحیه کامبادنا نامیده و می نویسد در باپتانا نوشته و تصویری از سمیرامیس است. با وجود اختلاف نام بیستون با باپتانا که ایزیدور از آن یاد کرده در یکی بودن آنها کمتر می توان تردید داشت چون در کتیبه داریوش از ناحیه کامپادنا در سرزمین ماد در محل کتیبه نام برده شده است .
ابن حوقل آنرا نقش مکتب خانه ای می داند که معلم برای تنبیه شاگردانش تسمه ای در دست دارد. گاردان جهانگرد فرانسوی در سال 1794 میلادی این نقش را پیکره دوازده حواری مسیح دانست و تصویر فروهر را به مسیح نسبت داد. کرپورتر در سال 1818 حدس زد که این نقش ها پیکره شلم نصر و دو سردار و ده سبط ( قبیله ) اسرائیل است که به اسارت افتاده اند. خطر صعود از کوه مانع از آن می شد که کسی به کتیبه نزدیک شود. کرپورتر تا نیمه راه صعود کرد و طرحی از پیکره ها کشید. او درباره خطر بالا رفتن از کوه می گوید ” هیچ زمانی بدون بیم مرگ از آنجا نمی توان بالا رفت ” .
اولین بار هنری .ک. راولینسون در سال های 37-1835 میلادی (دوره حکومت محمدشاه قاجار) و سال های 1844و 1847 میلادی (دوره حکومت ناصرالدین شاه قاجار) کتیبه را از نزدیک بررسی و از قسمتی از آن رونوشت تهیه کرد. وی در سال های 1851-1849 میلادی کتابی با نام کتیبه های میخی فارسی در بیستون نوشت و با رمزگشایی متن فارسی باستانِ کتیبه بیستون که به خط میخی نگاشته شده، راهگشای کشف خطوط عیلامی، بابلی و هموار کننده مسیر مطالعات آشورشناسی گردید. در واقع وی متون فارسی باستان و بابلی را خواند ولی متن عیلامی به عهده ادوین نوریس گذاشته شد که آن را در سال 1855 میلادی به چاپ رساند.
در سال 1282 شمسی یا 1903 میلادی ابراهم. و. ویلیام جکسون استاد دانشگاه کلمبیا دومین کسی بود که از کوه بیستون بالا رفت و کتیبه داریوش را مورد بررسی قرار داد و برخی از خطاهای راولینسون را در قرائت علایم میخی اصلاح کرد. در سال 1283شمسی یا 1904 میلادی از سوی موزه بریتانیا هیأتی به سرپرستی لئونارد ویلیام کینگ و رگینالد کمپل تامپسون به بیستون آمدند و توانستند از نقطه ای هفتاد متر بالاتر از کتیبه پایین آمده و بخش هایی از متن خوانده شده توسط راولینسون را اصلاح کنند ولی متأسفانه این هیأت موفق به نسخه برداری مجدد از کتیبه نشدند.
در سال 1948 میلادی جورج. جی کامرون همه کتیبه را نسخه برداری کرد. وی نسخه اول متن عیلامی را که تا آن زمان ناخوانا مانده بود را نیز نسخه برداری نموده و توانست شمار دیگری از واژه ها و حروف خوانده نشده را قرائت کند و با خمیر کائوچو از نشانه ها قالب گیری نماید. همچنین کامرون موفق شد از پایین کتیبه راهی برای رسیدن به آن پیدا کند. متأسفانه تصادفاً قالب متن بابلی به سختی آسیب دید و وی قالب دیگری از این متن تهیه نمود.
در سال 1950 رولند.گ.کنت متن فارسی باستان را ویراستاری کرد که متن، ترجمه انگلیسی، واژه نامه و گرامر را نیز دربر داشت و از آن زمان تاکنون ویرایش های مختلفی از متن های فارسی باستان، ایلامی و بابلی چاپ و منتشر شده است.
نقش برجسته بر سطحی به طول 6 متر و عرض یا ارتفاع 20/3 متر حجاری شده است. در سمت چپ نقش برجسته، تصویر تمام قد داریوش به ارتفاع 78/1 متر حجاری شده است. وی تاج کنگره داری بر سر، پیراهن بلندی بر تن دارد. ریش او مجعد و چهارگوش است. دست راست پادشاه به نشانه پرستش به سوی فروهر بلند شده است. فروهر که نماد اهورامزدا است روبروی پادشاه قرار دارد و حلقه ای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است . یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریباً استوانه ای شکل فروهر دیده می شود که همین نقش هم در تاج کنگره دار زیبایی که بر سر داریوش است ، دیده می شود . شاید بدین وسیله داریوش اهورائی بودن خود را نشان می دهد. داریوش پای چپ را بر روی سینه گئومات مغ – شورشی مشهوری که بردیا برادر کمبوجیه شاه هخامنشی را به قتل رسانده و خود را شاه نامیده بود – نهاده است. وی در دست چپ کمانی دارد که در فرهنگ ایران باستان نشانه پادشاهی است و دست راست را به احترام به سوی فروهر بالا برده است. در پشت سر داریوش «وینده فره نه» کماندار و «گئوبروه» نیزه دار مخصوص پادشاه و دو تن از کسانی که شاه را در قتل گئومات یاری کرده اند، ایستاده اند. در مقابل داریوش نه اسیر با گردن و دست هایی از پشت بسته نقش شده اند در بالای سر هر کدام
از این اسیران ، در زیر تنه گئومات و نیز بر روی دامن لباس اسیر سوم نام و نقش پادشاه شورشگر ، جایی که در آن شورش کرده و محل سرکوب شورشی ذکر شده است. این اسیران به روایت کتیبه کسانی هستند که به دروغ خود را شاه نامیده اند و عبارتند از: گئومات مغ، آسینه خوزی، ندیت بئیر بابلی، مرتیه پارسی، فرورتی مادی، چیسمه تخمه اسگرتی، فراد مروزی، وهیزاد پارسی و ارخ ارمنی.
این کتیبه 22 متر طول و 8/7 متر عرض دارد که به خط میخی و سه زبان فارسی باستان، عیلامی و اکدی یا بابلی نو نگاشته شده است. متن فارسی باستان در زیر نقوش در 5 ستون به طول 23/9 و عرض یا ارتفاع 63/3 متر و 414 سطر قرار دارد. متن عیلامی در دو نسخه شامل593 سطر و هشت ستون تحریر شده است. در سمت راستِ نقوش بخشی از این کتیبه به طول 60/5 و عرض یا ارتفاع 70/3 نقر گردیده و بقیه آن در سمت چپ در امتداد متن فارسی باستان به طول 67/5 و عرض 63/3 متر قرار دارد. متن اکدی در یک تک ستون در سمت چپ نقش برجسته ها بر لبه پیش آمده صخره قرار گرفته است و ترجمه پاراگراف 69-1 فارسی باستان را در بر داشته و شامل 112 سطر است. علاوه بر سه متن اصلی ، 11 کتیبه کوچک بر صخره داریوش نگاشته شده که مربوط به داریوش و دشمنان اسیر شده وی است. این کتیبه ها تا جایی که فضا اجازه می داده نزدیک به شخصی قرار گرفته اند که به آنها تعلق دارد.