روز چهارشنبه بود که خبر آمد سه هزار اصله درخت باارزش جنگلهای هیرکانی در گیلان که جایگزینناپذیرند، ظرف چند روز گذشته قطع و برای ساخت سد شفارود پاکسازی شدهاند.
به گزارش ، جهان صنعت نوشت: درختانی باستانی که نمیتوان به جای آنها درختان دیگری کاشت و اساسا نوع مواد و رشد طبیعی درخت در طبیعت جنگل متفاوت از درخت کاشتهشده توسط انسان است و اینکه سازمان جنگلداری اعلام میکند میتوان به جای آنها درختان بیشتری کاشت از نظر کارشناسی، برداشت اشتباهی است زیرا چنین امری علمی نیست و جایگزین درختان قدیمی هیرکانی و نوع خاک و هوایی که ایجاد میکنند، نخواهند شد. رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور در همین زمینه گفت: «اهمیت جنگلهای هیرکانی که یک اکوسیستم است و صدها و هزاران سال زمان را طی کرده تا به امروز رسیده است را چگونه میخواهند با کاشت نهال جبران کنند؟ جنگل فقط چوب نیست که آقایان با محاسبه میزان چوب، خسارت تعیین میکنند و به قول خودشان نهال میکارند. واقعا یک نفر بیاید به این پرسش پاسخ بدهد که چند درصد از نهالهایی که تاکنون به عنوان خسارت پروژهها در جنگل کاشته شده تبدیل به جنگل شده است؟»
ساخت شفارود، خبری تلخ و تکاندهنده است، بعد از دو سال رسانهای کردن این اتفاق برای جلوگیری از قطع درختان و آن همه هشدار فعالان و کارشناسان محیطزیست؛ خبری که نشان میدهد تکاپوی رسانهها برای مافیای سدسازی و آب که ثروت و منافع بسیار زیادی از اجرای این گونه طرحها میبرند، هیچ فایده و کارایی ندارد. درست در این نقطه دلسردی ایجاد میشود که صدای فریاد رسانهها به هیچ کجا نرسیده است و در عرض چند روز سه هزار درخت قطع شده تا همانها که پشتیبان و حامی سدسازی بهخصوص منفعت بر این سد هستند، به هدف خود دست یابند. معصومه ابتکار تا همین چند روز قبل بر مسند ریاست سازمان محیطزیست بود که این اتفاق رخ داد. وی در جریان کامل اتفاقات رخ داده درخصوص سد شفارود بود و از همان دو سال قبل که اخبار بسیاری درخصوص جلوگیری از این اقدام و هشدارهای فراوانی منتشر شد، او در کانون درخواستها و مسوولیت این امر قرار داشت. ساخت سد شفارود از دولت محمود احمدینژاد کلید خورده بود.
در دولت یازدهم، ابتکار عنوان میکرد در حال رایزنی و انجام دادن اقداماتی است و خود منتقد قطع درختان بود اما نه تنها در روزهای آخر کارش در محیطزیست برخی مسایل رها شد و دیگر پیگیری نشد، بلکه به مردم توضیح نداد که چه اتفاقی افتاد و چه عملکردی داشت که نتوانست جلوی قطع درختان هیرکانی در گیلان را بگیرد و مافیای سدسازی پیروز شد. مافیای قدرتمند آب که لابیهای گستردهای دارند و از قبل سدسازی پولهای کلانی به دست میآورند، سالهاست به امر ناشریف سدسازی بهخصوص زمانی که کشور در وضعیت خشکسالی و کمآبی قرار دارد، مشغولند. حالا هم ساخت سد شفارود را بدون توجه به اعتراضات و عواقب آن برای نسلهای آینده آغاز کردند. درختان هیرکانی قدیمی از بین رفتند تا سنگ و بتن برای ذخیره آب جایش را بگیرد، اگر آبی برای ذخیره شدن وجود داشته باشد.
از سوی دیگر به گزارش ایلنا، کارشناسان محیطزیست معتقدند نیازی به واگذاری اضافه و قطع درخت نبوده و با احداث تونلهای بیشتر، تغییر طراحی و استفاده از جادههای موجود، میشد قطع درخت و تخریب را به حداقل رساند. درنهایت به دلیل ادامه سختگیریهای قانونی، با اصرار برخی نمایندگان و مدیران اجرایی گیلان بر اتمام آن، اختیار موافقت نهایی از محیطزیست گرفته و به هیات دولت سپرده شد. پس از آن پیرو مصوبه شورای عالی آب، دستور ادامه ساخت سد شفارود به «شرکت آب منطقهای استان گیلان» صادر و به سازمان حفاظت محیطزیست نیز اعلام شد که دیگر درباره ادامه آن ورود نکند. لازم به ذکر است تخریب جنگلهای هیرکانی تنها دستاورد ادامه ساخت شفارود نیست. بلکه خالی شدن سفرههای آب شیرین زیرزمینی و کاهش دبی آب چشمههای بالادست و نیز وجود گسلهای فعال در منطقه شفارود و قرار گرفتن محور این سد، در محدوده بین دو گسل «آستارا» و «شالم» و خطر لغزش زمین به داخل دریاچه سد از دیگر پیامدهای آن است.
با اینکه متولی جنگلها در قانون مشخص است اما وقتی طرحی در یکی از مناطق جنگلی کلید میخورد دو سازمان حفاظت محیطزیست و جنگلها و مراتع و آبخیزداری آن را بر دوش یکدیگر میاندازند و مسوولیت خود را فراموش میکنند. یکی به بهانه اینکه انجام ارزیابی زیستمحیطی وظیفه آن دیگری است و آن یکی با این توجیه که متولی جنگل نیستم. نتیجه چیست؟ اجرای پروژه و تخریب.
قرار نبود با این وسعت جنگل از بین برود
با این تفاسیر اما «اسماعیل کهرم» از مسوولان و مشاوران سابق سازمان حفاظت محیطزیست که خود کارشناس این حوزه نیز است، در گفتوگو با «جهانصنعت» درخصوص وضعیت ساخت سد شفارود و قطع سه هزار درخت جنگلهای هیرکانی میگوید: ما از ابتدا مخالف ساخت این سد بودیم. به سازمان محیطزیست ابتدا اعلام کردند سد شفارود برای آبیاری ساخته میشود اما کمی بعد اعلام کردند برای صنعت هم کاربرد دارد و به همین ترتیب وسعت ساخت آن را افزایش دادند و در این راه درختان بیشتری را قطع کردند و جنگل بیشتری از بین خواهد رفت.
از مدتها قبل ابتکار قدرت اجرایی در سازمان محیطزیست نداشت
کهرم برخلاف انتقادهایی که به ابتکار وارد است، عنوان میکند: خانم ابتکار، مشاوران و کارشناسان وی، از همان ابتدا از مخالفان ساخت سد بودند و همان موقع آقای چیتچیان قول دادند اگر سدی بدون ارزیابی زیستمحیطی ساخته شود، آن را خراب میکنیم. اتفاقا با همین همکاری سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت نیرو جلوی ساخت چند سد جدید را هم با لحاظ مسایل زیستمحیطی گرفتند اما مدتها قبل از رفتن ابتکار از سازمان حفاظت محیطزیست، از ایشان خلع ید شد و وضعیت سازمان در روزهای آخر معلق بود و ایشان عملا قدرت اجرایی نداشت!
ساخت سد با مدیریت کلانتری آغاز شده و خجالتآور است
به گفته این کارشناس محیطزیست، دستور ساخت سد شفارود مستقیما در دوره عیسی کلانتری صادر شده که در همین چند روز اخیر بیسر و صدا درختان جنگلهای هیرکانی قطع شدند. به نظر من آنچه هماکنون اتفاق افتاده است، حاصل مدیریت جدید است. از سوی دیگر وزارت نیرو هنوز وزیر ندارد و دقیقا به دلیل بلاتکلیفی این وزارتخانه، از این وضعیت سوءاستفاده شده و ساخت سد به سرعت در دستور کار قرار گرفته است. کهرم رخداد، ساخت سدشفارود بلافاصله پس از روی کار آمدن عیسی کلانتری بر مسند سازمان حفاظت محیطزیست را خجالتآور توصیف میکند و ادامه میدهد: هنوز مشاوران و معاونت منابع انسانی سازمان محیطزیست انتخاب نشدهاند که بتوانند جلوی این اتفاق تلخ را بگیرند. مطمئنا اگر چیتچیان همچنان در وزارت نیرو بود، اجازه ساخت این سد را نمیداد.
کهرم در پاسخ به اینکه آیا هنوز راهی هست که بتوان جلوی ساخت سد را گرفت و پروژه را به دلیل آسیبها و خطراتی که برای محیطزیست، آب و کشاورزی آنجا دارد، متوقف کرد، که بیان میکند: هنوز هم مردم بومی به کمک نمایندههایشان با لابی میتوانند جلوی ساخت سد را بگیرند. در واقع مصداق همان ضربالمثل معروف جلوی ضرر را از هر جا بگیری، منفعت است اما این گفته کهرم در حالی است که ساخت سد مستقیما به دولت واگذار شده و نمایندگان مجلس خودشان از لابیکنندگان ساخت سد هستند و مردم دقیقا باید به چه کسی برای اعتراض مراجعه کنند، وقتی مافیای سدسازی قدرت نامرئی بزرگی پشت خود دارند و اصولا یکی از همان لابی قدرتها، برخی نمایندگان مجلس هستند؟
به این ترتیب بار دیگر درختان با ارزش جنگلی دیگری در این سرزمین قطع شد تا سدی ساخته شود که آثار سوء آن بیش از منافع آن است. ای کاش قدرت مردمی بتواند آن را متوقف کند نه اینکه سالها بگذرد و با میلیاردها تومان هزینه تازه همچون دریاچه ارومیه به دنبال احیای آن باشیم و جلوی ضرر را بگیریم.