مصرف بی رویه گوشت نه تنها برای سلامت ما مضر است، که سلامت سیاره مان را نیز به خطر می اندازد. نحوه پرورش حیوانات گوشتی نیز می تواند برای سلامت ما مضر باشد، ضمن آن که جفایی است به حیوانات زبان بسته. جالب آن که به اعتقاد دانشمندان و بر خلاف باورهای عمومی، گوشت خواری برای بدن ما الزامی نیست!
خوردن گوشت بیش از اندازه علاوه بر این که برای سلامتی افراد بشر زیان بار است، به سیاره در حال احتضار(زمین) نیز لطمه می زند و سبب افزایش دمای آن می شود. اکنون به خوبی برای پژوهشگران و نیز در سنوات اخیر برای مردم عادی مسلم شده که سیاره زمین در اثر افزایش گازهای گلخانه ای (گاز کربنیک و متان) در حال گرم شدن است. آثار این گرمایش با تغییرات جوی در قاره ها و افزایش سطح دریاها و وقوع طوفان های پی در پی اغلب نقاط جهان مشاهده می شود. نظام های مدافع محیط زیست در همه نقاط سیاره، تلاش می کنند تا سردمداران جهان را مجبور کنند تصمیم عاجلی برای کاهش گازهای تشدید کننده، حالت گلخانه ای زمین بگیرند. این تلاش ها سبب شد که معاهده کیوتو در سال های 2002 و 2005 و 2007 مورد موافقت اغلب کشورهای جهان به استثنای آمریکا قرار گیرد. تنها کشور آمریکا در زمان ریاست جورج بوش پسر با امضا آن مخالفت کرد. حال آن که آمریکاییان با وجود آن که جمعیت آنها فقط پنج درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند چهل درصد گازهای گلخانه ای را تولید می کنند و جو زمین و محیط زیست را هر روز بیش از روز قبل آلوده می سازند. با تعجب فراوان می بینیم که خود آنها از این افزایش دما و آلودگی محیط زیست زیان فراوانی می برند. طوفان کاترینا و به ویژه در نیواورلئان در دو سال پیش، صدها میلیارد دلار خسارت وارد آورد و مردم این شهر چند بار ناچار به ترک خانه و کاشانه خود شدند.
انتخاب باراک اوباما، دموکرات های آمریکا، نوید تایید و به اجرا درآمدن این معاهده را برای معالجه سیاره در حال احتضار زمین به جهانیان می داد. اغلب پژوهشگران و مدافعان محیط زیست امید خود را به کنفرانس کپنهاک در دسامبر 2009 بسته بودند. در این کنفرانس بیش از 8 هزار دانشمند و پژوهشگر و اغلب رئیس جمهورهای کشورهای پیشرفته شرکت کردند ولی با تعجب فراوان، این ماده کنفرانس نتیجه مطلوب را به دست نداد و معاهده کیوتو به امضا نرسید.
نظام سرمایه داری مسلط بر جهان همچنان مسئول آلوده کردن زمین است. در آغاز شکوفایی علم و صنعت از قرن هیجدهم تا اواخر قرن بیستم، این نظام ها در دنیای غرب به ویژه آمریکا مقادیر زیادی از گازهای آلوده کننده را به جو زمین وارد کردند ولی اکنون سرمایه داران چند ملیتی، به دلیل صرفه اقتصادی، صنایع خود را به کشورهای چین، جنوب آسیا و هندوستان، مالزی، تایوان و... برده و در این کشورها با بی شرمی تمام از دستمزد کم کارگران و نرمش مسئولان کشورهای در حال توسعه سوءاستفاده کرده و بی باکانه و با شدتی بیش از گذشته مشغول افزودن به گازهای گلخانه ای در جو زمین اند.
بنابر اطلاعاتی که در کنفرانس کپنهاک داده شد، به طور قطع و یقین مشخص شد که دمای سیاره زمین به میزان 0/6 درجه سانتی گراد اضافه شده و همین 0/6 درجه سبب ذوب یخ ها در قطب های زمین و گرم شدن آب اقیانوس ها شده است. در اثر این افزایش دما، یخ های قطبی از ریشه کنده شده و به صورت جزایر یخی وارد اقیانوس ها می شوند.
نتیجه ای از کنفرانس کپنهاک به دست نیامد. سردمداران جهان که نمایندگان مستقیم نظام سرمایه داری اند ،گفتند: "می توان تا افزایش دمای دو درجه سانتی گراد هم صبر کرد و سپس در مورد کاهش گازهای گلخانه ای تصمیم جدی خواهیم گرفت."
می بینیم افزایش 0/6 درجه سانتی گراد چه نابسامانی هایی در نواحی مختلف سیاره به وجود آورده است. مرتب از رسانه های عمومی خبر طوفان های دهشتناک و آتش سوزی جنگل ها و یا ریشه کن شدن جنگل ها را می شنوید و یا می خوانید. دو نمونه بارز آن در بین سال های 1998 و 2008 در فرانسه اتفاق افتاد که در هر بار بیش از سیصد میلیون درخت ریشه کن و یا شکسته شدند. و یا از طوفان نرگس در برمه که منجر به مرگ بیش از 144 هزار نفر و بی خانمان شدن بیش از یک میلیون نفر شد، و یا همان طور که قبلاً هم گفتم طوفان کاترینا در نیو اورلئان و یا از کنده شدن قطعات یخی عظیم از قطب های شمال و جنوب سیاره مرتب اخبارهای متفاوت منتشر می شود. در اسفند ماه 1388 قطعه ای از یخ های قطب شمال کنده شد که سطح آن معادل پایتخت کشور بلژیک ـ لوکزامبورگ ـ بود، یعنی جزیره یخی با سطحی معادل 2500 کیلومتر مربع که 0/9 قطر آن در آب فرو رفته و در آب های اقیانوس ها شناور شده است.
در سال 1371 کتاب "ستارگان، زمین و زندگی" (از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟) را نوشتم. فصل آخر این کتاب را "به کجا می رویم؟" نامیدم. این فصل از کتاب، ناهماهنگی های اقتصادی و تجاری را در سطح جهان بازگو می کرد و نیز از گرمایش زمین که در آن سال ها نظریه ای بیش نبود سخن می گفت. این فصل از کتاب در یازده شماره روزنامه اطلاعات به صورت پاورقی چاپ شد و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت. در سال 1388 کتاب "جهان به کجا می رود؟" (سرنوشت سیاره زمین در صد سال آینده) را نوشتم که تمام آن نظریه ها را که به حقیقت بر پژوهشگران ثابت شده بود، بازگو کردم و به مدد ارقام و آمار مستند، افزایش دمای زمین و افزایش سطح اقیانوس ها و ذوب شدن یخ ها قطب های زمین و نیز کوه کلیمانجارو را در آن بازگو کردم. و نیز تمام امید خود را در آن کتاب به برگزاری کنفرانس کپنهاک که وعده معالجه سیاره بیمار را می داد معطوف کرده بودم، که با تاسف فراوان این کنفرانس همان طور که قبلاً نیز اشاره کردم نتیجه مطلوب را به دست نداد و منجر به یأس شد. در کنفرانس آینده زمین که در 29 نوامبر تا 10 دسامبر 2010 در جنوب شرقی مکزیک انجام خواهد گرفت، معاهده کیوتو قرار است که به امضای تمام کشورهای دنیا برسد و تصمیمی جدی درباره کاهش گازهای تشدید کننده حالت گلخانه ای بگیرند. ولی در زمانی که این مطالب را می نویسم خبر از پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات 2 نوامبر می رسد. پیروزی جمهوری خواهان احتمال امضای معاهده را از بین می برد، زیرا همواره آنها مخالف این معاهده بوده اند. و نیز در اخبار این روزها از موافقت اغلب کشورهای دنیا در مورد تنوع زیستی (Biodiversity) خبر دادند.
اینک قصد دارم به مدد این نوشته و با دادن اعداد و ارقام به دست آمده به وسیله پژوهشگران، به خوانندگان مجله علمی دانشمند که اغلب جوان های روشنفکر کشورمان آن را می خوانند بگویم که چگونه می تواننده با مصرف کمتر گوشت و به ویژه گوشت قرمز، تا حدی مانع از افزایش دمای زمین شوند، زیرا همان طور که مدافعان محیط زیست گروه پژوهشگر "گرین پیس" عملاً 50 درصد گازهای افزایش دهنده حالت گلخانه از دامداری ها به جو زمین وارد می شوند."
لذا باید گوشت کمتر خورد و تا حد ممکن از پروتئین های گیاهی تغذیه کرد.
مصرف گوشت در کشورهای غنی دنیا سابقه پیشین دارد و هر روز در این کشورها مصرف گوشت به دلیل تبلیغ، بیشتر می شود. از سوی دیگر پیشرفت در کشورهای عقب افتاده سبب شده که سطح زندگی ساکنان این کشورها نیز بالا رود و آنها نیز تحت تاثیر تبلیغات و تشویق به مصرف، قرار گرفته اند و می خواهند رسوم و سنت های خود را تغییر داده و مطابق با کشورهای غربی از غنائم بهشت زمینی بهره گرفته و مانند غربی ها افراط و تفریط در همه چیز به ویژه در مصرف گوشت و مواد پروتئینی حاصل از آن استفاده حداکثر را کنند، از آنجا روز به روز مصرف مواد گوشتی در جهان افزایش می یابد.
طبق آمارهای داده شده در خبرنامه اینترنتی (1) و نیز طبق گزارش سالانه (WWF(2 ارقامی را در این نوشته می آورم که بسیار تکان دهنده هستند.
به طور متوسط در دنیا هر فرد از افراد بشر 100 گرم گوشت در روز مصرف می کند. اگر این عدد را ضرب در جمعیت جهان که اکنون 6/7 میلیارد نفر است بکنیم عدد 670 میلیون کیلوگرم در روز و یا 244/5 میلیارد کیلوگرم در سال به دست می آید. و اگر هر گاو گوشیتی بعد از چهار تا پنج سال پرورش با غلات و علوفه خواری دویست کیلوگرم گوشت قابل مصرف تولید کند، تعداد گاوهای لازم برای تغذیه ساکنان سیاره زمین در حال حاضر و با جمعیت کنونی سیاره 1/2 میلیارد گاو در سال خواهد شد به مدد آمار مسلم شده که جمعیت سیاره زمین در سال 2050 معادل 9 میلیارد خواهد شد و اگر این روش گوشت خواری را ادامه دهیم در سال 2050 میلادی 1/64 میلیارد گاو را در سال خواهیم خورد.
در کشورهای توسعه یافته مصرف روزانه گوشت بیش از 200 گرم در روز است و در کشورهای در حال توسعه این مقدار اکنون 47 گرم در روز است؛ البته با اختلاف فاحش برای یک میلیارد ساکنان هندوستان که شاید به چند گرم هم در روز نرسد. در پاییز گذشته به اتفاق گروهی فرانسوی برای دو هفته به هندوستان سفر کردم. در تمام مدت اقامت ما که غالباً در هتل های چهار ستاره بود، منحصراً غذاهای گیاهی شامل برنج و انواع مختلف حبوبات که با طعم های متفاوت و مطبوع تهیه شده بود به ما می دادند. همراهان فرانسوی ما که به گوشت خواری عادت داشتند، اعتراض کردند و مسئول تور دو بار ما را به رستورانی مستقل از هتل ها برد و درغذاهای این رستورانها قطعات بسیار کوچکی از مرغ را در بین غذاهای گیاهی به ما دادند.
یک فرانسوی به طور متوسط 92/5 کیلوگرم گوشت در سال مصرف می کند که معادل 250 گرم گوشت در روز است و این معادل با کشتار 1/1 میلیارد حیوان (گاو، خوک، گوسفند و یا پرندگان مختلف) در سال فقط در فرانسه است.
تولید گوشت در دنیا در سال 2000 نسبت به سال 1950 میلادی چهار برابر شده است. مقدار گوشت تولید شده در سال 2001 معادل 229 میلیون تن بوده و بنا بر پیش بینی های فائو (FAO (3 در سال 2050 این مقدار به 465 میلیون تن و تولید شیر از مقدار کنونی 580 میلیون تن به 1043 میلیون تن در سال خواهد رسید. این آمارها با توجه به افزایش جمعیت جهان که روزی 200 هزار نفر است پیش بینی شده اند. (4) با توجه به این ارقام، باید تولید غلات به همین نسبت افزایش یابد به ویژه این که امروزه غذای دام ها بیشتر از غلاتی نظیر جو، سویا و ذرت و.... است و لذا باید سطح بیشتری از سیاره زمین برای تولید غلات اختصاص داده شوند و از آنجا باید به ناچار جنگل ها که در واقع ریه های زمین اند را قطع کرده و تبدیل به زمین زیر کشت کرد. فائو پیش بینی می کند که با توجه به ارقام فوق، باید سطح زیر کشت تا سال 2050 دو برابر شود.
در واقع برای تولید یک کیلوگرم گوشت به طور متوسط 7 کیلوگرم غلات باید مصرف کرد و برای تامین این مقدار غلات و تبدیل آن به گوشت باید سطح زیر کشت در سیاره را دو برابر کرد، اما با چه هزینه ای؟ از بین بردن جنگل ها، کاربرد مواد ضد آفات، انحصاری کردن کشت نوعی ویژه از غله که مقدار گوشت را بالا می برد و یا تغییر ژنتیکی در بذرها برای تولید محصول بیشتر و در نهایت تغییرات فراوان در اکوسیستم (زیست بوم) سیاره.
بنابر گفته "آلن کارسنت" اقتصاددان در مرکز اتحادیه بین المللی برای توسعه سیاره و نیز کارشناس بانک جهانی دامداری مدرن (زنجیره ای) و تولید سویا به عنوان بهترین غذا برای دام ها، منجر به نابودی بیش از نیمی از جنگل های زمین در آینده خواهد شد. توجه به این که از بدو تمدن بشری تا کنون دو سوم جنگل های زمین به وسیله افراد بشر از بین رفته اند، این آمار را معنادارتر می کند.
نتایج سه سال پژوهش گروه صلح سبز در ژوئن 2009 انتشار یافت که آن را در یک جمله خلاصه می کنم و آن این که: "پرورش گاو منجر از بین رفتن 80 درصد جنگل های آمازونی شده است." برعکس، در اتحادیه اروپا سطح جنگل ها در حال افزایش است، زیرا این کشورها بعد از آمریکا ، روسیه و ژاپن چهارمین کشورهای وارد کننده گاو پرورش یافته هستند. و نیز باید گفت که 80 درصد واردات گاو اتحادیه اروپا از آمریکای جنوبی است که در آنجا بی محابا جنگل را تبدیل به زمین زیر کشت و چراگاه می کنند. در بین کشورهای اروپایی، فرانسه گوشت گاو بیشتری مصرف می کند. در واقع می توان گفت آمریکا، روسیه، ژاپن و اروپا مسبب از بین رفتن جنگل های آمریکای جنوبی اند. در جدول زیر سطح زمین لازم برای تولید یک کیلوگرم مواد پروتئینی بر حسب متر مربع نوع حیوان و یا گیاه را آورده ام.
توجه کنید 90 درصد از ساکنان هندوستان منحصراً از پروتئین های گیاهی مانند برنج، ذرت، سبزیجات، دانه های گیاهی چون عدس، نخود، لوبیا، سویا و غده های زیرزمینی مانند سیب زمینی هویج و شلغم و پیاز استفاده می کنند. و حال آن که هر 625 آمریکایی و یا هر 1600 اروپایی در روز یک گاو را که حدود یک تن وزن دارد و فقط 200 کیلوگرم گوشت قابل مصرف می دهد، می خورند. حال زمین زیر کشت لازم برای پرورش این گاو را با یک کیلوگرم عدس یا برنج مقایسه کنید. برای تولید هر کیلوگرم این گاو 323 متر مربع زمین زیر کشت رفته و چهار پنجم وزن گاو هم به صورت چربی و استخوان و امعاء و احشاء به سطل زباله ریخته می شود و اگر مردم جهان مانند هندی ها زندگی کنند، برای تامین هر کیلو پروتئین لازم برای بدن انسان به طور متوسط 10 تا 15 متر مربع زمین زیر کشت خواهد رفت. از سوی دیگر رقابت بین سوخت های فسیلی و سوخت های حاصل از دانه های گیاهی را نباید فراموش کرد. در آمریکا بیش از نیمی از ذرت تولید شده خود را تبدیل به اتانول (الکل سفید) کرده و به بنزین معمولی برای افزایش عدد اکتان آن اضافه می کنند. در مناطق حاره جنگل ها را از بین برده و به جای آن درخت خرما می کارند. الکل حاصل از خرما را به بنزین اضافه می کنند و روغن دانه خرما را به عنوان گازوئیل در خودروها به کار می برند. در اندونزی هر سال 14 میلیون تن روغن خرما تولید می کنند که ده میلیون تن آن به کشورهای اروپایی صادر می شود. تولید روغن خرما میلیونها هکتار از جنگل ها را از بین برده ساکنان بومی منطقه را فقیرتر از پیش کرده است. بنابر قوانین اروپا، تا سال 2008 شرکت های نفتی می توانستند 10 درصد روغن خرما را به گازوئیل برای خودروها و کامیون ها اضافه کنند. در اثر تلاش مدافعان محیط زیست، از سال 2008 این مقدار به 4 درصد کاهش یافت. در هندوستان در نواحی راجستان 110 میلیون هکتار زمین را برای تولید گیاهی به نام ژاتروفا (Jatropha) اختصاص داده اند و برای این که دانه های روغنی این گیاه تولید شوند، باید آب بسیار به این گیاه که بعد از سه سال به محصول می رسد بی مصرف است. مردم هندوستان که با مقدار کمی مواد پروتئینی گیاهی زندگی می کنند و نیز بسیاری از آنها در فقر مطلق بسر می برند، زمین های زیر کشت آنها روغن برای خودروهای غربی ها تولید می کند. در تصویر پایین صفحه 34 که از ناحیه راجستان برداشته شده، مردی را می بینید که برای امرار معاش چگونه از آشغال های شهری زندگی خود را تأمین می کند.
در سال های اخیر در کشورهای غربی به جای کیسه های پلاستیکی معمولی ـ که از طریق پتروشیمی و فرآورده های نفتی تهیه می شد و صدها سال در طبیعت می ماند و از بین نمی رود ـ از نشاسته سیب زمینی برای تهیه ساک پلاستیکی استفاده می کنند. این ساکه های نوع جدید در طبیعت به سرعت تجزیه می شوند و به زودی در سراسر جهان جایگزین ساک های قبلی خواهند شد. بنابراین برای تولید این ساک ها نیز باید مساحت های زیادی از زمین های زیر کشت را به این کار اختصاص دهند.
دامداری و تولید گازهای گلخانه ای
در سال 2006 فائو در گزارشی خاطر نشان کرد که دامداری ها مسبب به وجود آمدن 18 درصد از گازهای تشدید کننده حالت گلخانه ای در سراسر جهان بوده اند، یعنی بیشتر از گاز کربنیک (co2) تولید شده به وسیله خودروهای شخصی و مسافرتی و کامیون های حمل و نقل در سطح سیاره. دو پژوهشگر محیط زیست وابسته به بانک جهانی، محاسبات جدیدی کرده و ثابت کرده اند که نیمی از گازهای تشدید کننده حالت گلخانه ای از دامداری ها است. علاوه بر گازکربنیک تولید شده برای تولید گیاهان وغلات لازم برای غذای دام ها، از تنفس و بازدم این دام ها هم باز این دام ها هم گاز کربینیک تولید می شود و هم گاز متان ch4 که اثر تشدید کننده حالت گلخانه ای گاز اخیر 20 تا 28 برابر بیشتر از گاز کربنیک است.
بنابر مقاله ای که در مجله لوموند سیاسی در 25 آوریل 2009 منتشر شد، برخلاف تصور که فکر می کردند گاز متان از مقعد گاوها به صورت باد خارج می شود، پژوهشگران ثابت کردند که این گاز در موقع نشخوار گاوها از پوزه آنها خارج می شود. در واقع 95 در صد گاز متان از پوزه گاوها و فقط 5 درصد از مقعد آنها خارج می شود. سیرابی هر گاو بالغ حجمی در حدود صد لیتر دارد که در بالای روده ها قرار دارد. در این سیرابی است که گازهای متان به وسیله تعداد فراوانی باکتری های متفاوت و بسیار فعال تولید می شود. علف خواران در زمان نشخوار به کمک این باکتری ها می توانند با قدرت خارق العاده ای علوفه و دانه های خورده شده را تبدیل به پروتئین های لازم برای رشد و ادامه زندگی خود کنند. یک ماده گاو شیرده که در چراگاه های پرعلف چرا کرده و سپس خوابیده و علوفه خورده شده را نشخوار می کند، به طور متوسط و بر حسب وزنش 400 تا 600 لیتر گاز متان و 600 تا 900 لیتر گاز کربنیک تولید می کند. بر حسب مجموعه دامداری های سیاره، همان طور که "فائو" در سال 2006 محاسبه کرده، مقدار این گازها900 میلیارد تن در سال می شود که 18 درصد گازهای تشدید کننده حالت گلخانه ای زمین را تشکیل می دهند. ولی همان طور که پیش از این هم گفتیم، پژوهشگران بانک جهانی در سال 2009 رقم 50 در صد را به دست آورده اند. بنابراین اگر به طور قطع مایل به نجات سیاره هستیم، باید کمتر گوشت گاو و کره حاصل از آن را مصرف کنیم که البته این کار را باید به ویژه از آمریکا شروع کرد. ولی متاسفانه هر روز قطر همبرگرهای مک دونالد بیشتر می شود.
بنابر گزارش (INRA(4 واقع در اگر مقدار 6 درصد چربی حاصل از دانه های کتان را به غذای دام ها اضافه کنند، مقدار تولید گاز متان آنها به مقدار 27 تا 37 درصد کاهش خواهد یافت. پژوهشگران در دانشگاه دوبلین واقع در جمهوری ایرلند ثابت کردند اگر مقدار 2 درصد روغن ماهی از نوع امگا3 به غذای دام ها اضافه شود، تولید گاز متان به مقدار بسیاری کاهش خواهد یافت و نیز نوع گوشت بهتری که برای سلامت افراد بشر مفید است، تولید می شود. در دانشگاه ایندیانا واقع در آمریکا مشاهده کرده اند که اگر بستر خوک داری ها را با روغن سویا به میزان 5 سانتی متر مکعب در هر متر مربع آغشته کنند، مقدار گاز متان تولید شده از این دامداری ها 20 درصد کاهش خواهد یافت.
در استرالیا پروژه ای معادل 15 میلیون یورو برای کم شدن گاز متان دردامداری هایشان در نظر گرفته اند. پژوهشگری از دانشگاه Aberystwyth مصرف سیر را در غذای دامداری ها توصیه می کند و باور دارد با خوراندن سیر به گاوها، مقدار گاز تولید شده از سیرابی آنها به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.
در اینجا بد نیست خاطر نشان کنم که در سواحل کشورهای عربی واقع در حواشی خلیج فارس ، صیادان ماهی های ساردین صید شده را که بیش از مقدار فروش و مصرف انسان ها صید شده است، در سواحل در مقابل آفتاب پهن کرده و خشک می کنند و به عنوان غذا به گاوهای خود می دهند. درست است که مقدار گاز متان تولید شده در این گاوها کمتر از دامداری های غربی است، ولی شیر و گوشت این گاوها احتمالاً بوی ماهی ساردین را خواهد داد.
همه این پژوهش ها جالب است ولی افزودن مواد مختلف به غذای دام ها مخارج دامداری را بالا خواهد برد. به نظر من بهترین راه برای جلوگیری از گرمایش زمین، کم کردن دامداری ها است و تبلیغ کمتر برای مصرف گوشت.
آیا می دانید شرکت مک دونالد آمریکا سالانه 2 میلیارد دلار صرف تبلیغ برای خود که در سراسر دنیا گسترش پیدا کرده اند می کند، و حال آن که سازمان ملل و یا سازمان های بهداشت جهانی مانند فائو فقط 2 میلیون دلار بودجه تبلیغی برای سلامت افراد و تشویق به مصرف (5) میوه در روز دارند؟ با توجه به این که می دانیم هر روز 200 هزار نفر بر جمعیت سیاره اضافه می شود و باید مانع از تبلیغ برای مصرف گوشت و مواد پروتئینی حیوانی شود. به خوبی بر همگان آشکار است که سیاره زمین قادر به تامین مواد گوشتی برای 9 میلیارد ساکنان آن در سال 2050 میلادی نخواهد بود.
همان طور که گفته شد، دامداری ها مسبب تولید 50 درصد گازهای تشدید کننده حالت گلخانه ای اند و به اندازه 50 درصد در گرمایش زمین سهیمند. در فرانسه با وجود آن که بیشترین مقدار گوشت گاو را از خارج تهیه می کنند با این وجود دامداری های فرانسه در افزایش گاز گلخانه ای به جو زمین رتبه دوم (9/2 درصد) نسبت به گازهای تولید شده در منازل را دارند (12 درصد).
توجه کنید در جهان همواره از گازهای خودروها و منازل و حمل و نقل صحبت در میان است، و با تعجب و براساس مطالب گفته شده در فوق، دامداری ها و یا به عبارت دیگر گوشت خواری به همان اندازه در آلوده کردن محیط زیست مقصر است و از آن کمتر صحبت می شود.
بنابر گزارش موسسه دیدبان غذا، بر اساس سه نوع رژیم غذایی، اثر تشدید کنندگی حالت گلخانه ای و گرمایش زمین را بررسی کرده اند. رژیمی که در آن غذای حیوانی مصرف نشده، 7 تا 15 بار کمتر گاز تشدید کننده حالت گلخانه ای را تولید می کند.
تاثیر دامداری های مدرن (زنجیره ای) بر محیط زیست
افزایش روز به روز دامداری های صنعتی (زنجیره ای) و توسعه یافته به ویژه در فرانسه، سبب ظهور خزه های سبز در سواحل به ویژه در پلاژهایی است که قبلاً محل شنا و تفریح ساکنان شمال و مسافران سایر نواحی دیگر فرانسه بوده است. به حدی این خزه ها در دریا پیش رفته اند که عملاً پلاژهای ساحلی شمال فرانسه غیر قابل استفاده شده اند و حتی خطر تنفسی هم دارند. در آوریل 2010 یک اسب و چند حیوان دیگر و یک مامور جمع آوری این خزه ها، در اثر گاز هیدورژن سولفوره (H2S) جان خود را از دست دادند و این خبر در رسانه های فرانسه همه را متحیر کرد. این گاز بسیار سمی است و از خزه ها خارج می شود و اگر شخص و یا حیوانی به مدت طولانی آن را استنشاق کند خواهد مرد. این خزه ها در اثر مستقیم ریختن زباله دامداری ها در آب های شست و شوی دامداری به سواحل، و یا افزایش کودهای شیمیایی در کشاورزی برای تولید غذای دام ها است که از طریق رودخانه ها به سواحل می رسند. علاوه بر این، شست و شوی دامداری ها و آلوده شدن آب هایی که از آنها خارج می شوند که غالباً همراه با عامل بیماری های مختلفند، آب های قابل شرب را نیز آلوده می سازند.
از نظر مصرف آب باید گفت برای تولید 1000 کیلو کالری از منبع حیوانی، 5 هزار لیتر آب لازم است و حال آن که برای تهیه همین مقدار کیلوکالری از منبع گیاهی، 1000 لیتر آب لازم است. در واقع دامداری ها مقادیر بی نهایت زیادی آب لازم دارند: برای تهیه یک کیلوگرم گوشت گاو 15500 لیتر آب لازم است و حال آن که برای تهیه یک کیلوگرم سیب زمینی 900 لیتر آب مصرف می شود.
بنابر اعلام کمیسیون پژوهش های اروپایی، دامداری های زنجیره ای مسبب به وجود آمدن گاز آمونیاک (NH3) نیز هستند و این گاز سبب به وجود آمدن باران های اسیدی خواهد شد. زیرا آمونیاک موجود در جو، در باران حل می شود عمل فتوسنتز گیاهان را مختل می کند، و مواد غذایی قابل جذب گیاهان را در زمین تخریب می کند و قدرت زمین های کشاورزی را کاهش می دهد.
رفتار غیر انسانی با حیوانات در دامداری ها
شرایط نگهداری و پرورش و حمل و نقل حیوانات که غالباً مخفی از انظار عمومی است، غیر انسانی بوده و گروهای مدافع حیوانات حق دیدار این دامداری های زنجیره ای را ندارند. شرط اخلاق انسانی، بعد از گوشت و پول حاصل از آن قرار دارد. این نظام بهره وری از موجودات زمینی برخلاف اخلاق عمومی عمل می کند و در دست سرمایه داران چند ملیتی قرار دارد، و قدرت های حاکمه محلی و جهانی از آنها حمایت می کنند. وحشیانه ترین این نوع دامداری، پرورش مرغابی و غاز است که تا چندی پیش در اغلب کشورها رایج بود. ولی اکنون وجدان های بیدار مدافعان حیوانات مانع از این عمل فجیع شده و جز در کشور فرانسه و بلغارستان، در جای دیگری اجرا نمی شود. منظور از پرورش غاز و مرغابی، بزرگ کردن کبد آنها با به زور خوراندن غذاهای چرب مانند گردو و ذرت آسیاب شده است که با قیف های هیدرولیکی به معده این موجودات به زور وارد می کنند. این عمل را در فرانسه گاواژ (Gavages) می گویند. و در اثر این نوع تغذیه، کبد غاز به یک کیلو تا یک و نیم کیلوگرم می رسد. (5) در فرانسه هر سال بیش از بیست تن جگر مرغابی و غاز به نام جگر چرب یا فواگرا (Foe Gras) تهیه می شود و به سراسر جهان صادر می شود. فرانسوی ها در جشن کریسمس از این جگر چرب پرنده ای که به نحو فجیعی و به صورت مصنوعی جگرش را بیمار کرده اند، می خورند.
در فرانسه 80 درصد حیوانات در دامداری های محدود و فشرده پرورش داده می شوند. همین طور 82 درصد مرغ های گوشتی یعنی تعدادی نزدیک به 700 میلیون که هر سه ماه یا حداکثر چهار ماه به کشتارگاه می روند، در مکان های فشرده و دربسته و بدون رفتن در هوای آزاد پرورش داده می شوند و در مورد 81 درصد از 47 میلیون مرغ تخم گذار نیز شرایط زندگی این چنین است. 99 درصد از 40 میلیون خرگوش پرورشی نیز در قفس های زنجیره ای پرورش داده می شوند. 90 درصد از 25 میلیون خوک های پرورشی فرانسه، در چنین شرایطی پرورش داده می شوند.
آیا امیدی هست که نحوه پرورش این موجودات در دنیا عوض شود و وجدان انسان ها نسبت به این رفتار وحشیانه با موجودات عوض شود؟
پرورش حیوانات و سلامتی انسان ها
پرورش زنجیره ای حیوانات خود به خود برای سلامتی انسان ها خطرناک است. چون پرورش دهنده همواره در فکر استفاده بیشتر و فربه کردن بیشتر حیوان و افزایش وزن بیشتر برای فروش است. لازمه این عمل، مصرف فرآورده های شیمیایی از قبیل هورمون رشد، آنتی بیوتیک و... است. یک مثال ساده: مرغی را که از مرغ فروشی می خرید بعد از کندن پوست و جدا کردن چربی های زیادی که در درون شکم آن به وجود آمده اند، وزن کنید. خواهید دید بیشتر از 25 درصد وزن مرغ به سطل زباله می رود. البته در تهران این کار در داخل دکه مرغ فروشی انجام می گیرد و برای من معلوم نیست زباله این مرغ فروشی ها به چه مصرفی می رسد. آیا در کباب کوبیده، در کباب فروشی یا رستوران ها، مخلوط با قدری گوشت های دیگر به خورد شما داده می شوند و یا به صورت خشک و آرد شده، غذای دامداری های دیگر می شوند؟ شاید افسانه جنون گاوی را در انگلستان به یاد داشته باشید. در دهه 90 در انگلستان پس مانده کشتارگاه ها و پسماند ماهی های صید شده و بسته بندی شده را خشک می کردند و به گاوها که اصولاً علف خوار هستند می دانند، که این عمل منجر به جنون گاوی شد و 56 نفر انگلیسی و تعداد بی شماری در کشورهای جهان سوم مبتلا به جنون گاوی شدند و مردند. (6) این عمل فجیع تیتر اول رسانه های جهان شد و به مدت چندین سال فروش گوشت گاوهای انگلستان ممنون شد. همین بیماری در اسپانیا و فرانسه نیز به وجود آمد و صدها میلیون رأس گاو را در انگلستان، فرانسه و اسپانیا و میلیون ها تن غذای دامی را که به روش فوق تهیه شده بود، سوزاندند. همین سال گذشته ویروس آنفولانزای مرغی چه دستپاچگی وحشتناکی بین مردم و سردمداران دنیا انداخت. در فرانسه 90 میلیون دوز واکسن خریدند و دولت فرانسه چند صد میلیون یورو به شرکت های داروسازی پرداخت؛ که بعد از مصرف شاید کمتر از دو میلیون دوز، ویروس خود به خود تحول یافت و خطر آن کم شد و دوزها ی واکسن خریداری شده روی دست دولت فرانسه ماند و نمی دانست با آنها چه کند، که در نهایت به صورت رایگان به کشورهای دیگر دادند.
سیستم مدرن پرورش حیوانات گوشتی همواره حامل ویروس هایی از قبیل لیستر یا منوسیتوژن (Listern Monocytogenes) ، سالمنل (Salmonelles)، کامپیلوباکتر (Compylobocters) اشیر کولی (E.cli) و دسته های فراوانی از این قبیل ویروس هاست که گریپ و آنفولانزا و امراض دیگر را در پرورش دهندگان ایجاد می کند که آنها نیز آن را به نوبه خود به انسان های دیگر منتقل می سازند، تعجب برانگیز نیست که فائو اعلام داشته سه چهارم پاتوژن های جدید که انسان ها را در ده ساله اخیر بیمار کرده از دامداری ها، حیوانات و فرآورده های گوشتی به انسان ها منتقل شده اند.
گوشت خواری زیاد، امکان افزایش این بیماری ها را بیشتر می کند: سرطان (روده بزرگ و پروستات)، بیماری های قلبی و گرفتگی عروق قلب، افزایش چربی خون (Hypercholesteromie)، چاقی زیاد، بالا رفتن فشار خون (Hypertension)، پوکی استخوان ها (Osteoporose)، دیابت از نوع دوم، صدمه زدن به سیستم عصبی قابلیت تشخیص اشیا، سنگ کیسه صفرا و آخر سر ایجاد پلی آرتریت (Polyarthiterumatoide) در اندام های بیرونی بدن مانند دست و پا.
برخلاف باورهای عمومی، گوشت خواری برای بدن ما الزامی نیست. در گذشته همواره مواد گوشتی و پروتئین های گوشتی به سهولت در دسترس مردم نبود. در دهات ایران و به طور کلی در خاورمیانه، گوسفند و یا گاوی را که پروار کرده بودند، می کشتند و از گوشت و چربی آن نوعی غذای گوشتی تهیه می کردند که به آن قورمه می گفتند. قورمه را در خمره های سفالی لعاب دار نگه می داشتند، این گوشت همواره در زیر قشری از چربی محافظت می شد. در زمستان هر گاه می خواستند غذای گوشتی تهیه کنند، مقداری از آن را برداشته و چربی را برای نگه داری مابقی، بر روی باقی مانده آن می کشیدند و یا در نواحی دیگر دنیا، ماهی و یا گوشت نمک زده را خشک می کردند و در زمستان به مصرف می رساندند. ولی امروزه صنایع مواد گوشتی به نحو عجیبی در تمام دنیا گسترش یافته انواع و اقسام کالباس ها و یا سوسیس ها و ژامبون در تمام اغذیه فروشی ها به وفور یافت می شود. چند سال پیش (1380) به دلیل ویژه ای که در رابطه با جنون گاوی بود، اغلب کالباس سازی های تهران را بازدید کردم. با وجود آن که دولت در نظافت و بهداشت این کارخانه تلاش فراوان می کند و هر کارخانه باید پزشک و یا دام پزشکی داشته باشد که تمام وقت در کارخانه حضور داشته و زنجیره تولید را کنترل کند، اما اصول کار بر اساس خواسته فروشندگان و مغازه دارها و ساندویچ فروشی ها اجرا می شود: این کالباسها یا ژامبون و سوسیس ها نباید به سرعت اکسید و تیره رنگ شوند، لذا به آنها نیتریت می زنند تا مانع از اکسید شدن محصول شود. خود ناظر بودم در اغلب این کارخانه ها بشکه ای از نیتریت سدیم را به صورت محلول کنار ماشین های هم زن مواد گوشتی قرار داده اند و با ظرفی که غالباً یک قوطی خالی کنسرو پنج لیتری است و به آن دسته ای از چوب میخ کرده کرده اند، این پیمانه را به درون بشکه برده و بعد از پر شدن، محلول را در ماشین هم زن می ریزند. پزشک همواره این عمل را نگاه نمی کند. اغلب اتفاق می افتد که بنا به خواسته کارفرما و یا سرپرست کارخانه، مقداری بیشتر از اندازه مجاز به کالباس ها نیتریت می زنند و این نیتریت یکی از مواد شیمیایی سرطان زا است که در اروپا بدان پی برده و به این گونه کارخانه ها دولت اجبار می کند 200 پی پی ام (PPM) یعنی فقط دویست قسمت در هر میلیون قسمت نیتریت سدیم باید وجود داشته باشد و نه بیشتر، و کارخانه دار مجبور است چنین نیتریتی را که همراه نمک است به مواد گوشتی خود بزند. اگر اضافه از مقدار تعیین شده بزنند، کالباس و یا سوسیس شور خواهد شد و نیز به این نوع مواد گوشتی حتماً باید فسفات اضافه کرد. تمام مواد افزوده شده به این نوع محصولات، زیان هایی برای سلامتی افراد بشر دارند.
در سال 2003 پژوهشگران تغذیه در کانادا و آمریکا به این نتیجه رسیدند که رژیم گوشت خواری برای انسان ها اصولاً غیر لازم است و افراد بشر می توانند بدون خوردن گوشت انرژی لازم برای رشد و نمو و بقای خود را منحصراً از پروتئین های گیاهی تامین کنند. دو نظام متخصص تغذیه آمریکایی کانادایی که شامل 70 هزار متخصص و پژوهشگر در رژیم های تغذیه ای هستند، می گویند اگر رژیم گیاه خواری به نحو خوب مورد استفاده انسان ها قرار گیرد، افراد بشر هیچ احتیاجی به گوشت نخوا هند داشت.
دانه های سویا 18 نوع از اسید آمینه لازم برای زندگی را در خود دارند. دانه های گیاهی دیگر و دانه های روغنی، تمام ده اسید آمینه ای که بدن ما نمی تواند بسازد را دارند. با افزودن مخمرهای ملاس و مخمر آبجو (ساکارامیس سرویزیا (Sacharomycesrvisiae) و مخمرهای لاکتیک (Kluyveromyceslactis , fragilis) یا عصاره آنها به غذاهای گیاهی، تمام اسید آمینه ها و ویتامین های گروه ب لازم برای بدن انسان فراهم می شود. (7)
جدول زیر نام اسیدهای آمینه ضروری برای بدن را بر حسب گرم در هر صد گرم مخمر خشک و ویتامین های گروه B موجود در هر دو مخمر را بر حسب میلی گرم درصد گرم مخمر نشان می دهد.
همان طور که از جدول مشخص می شود، با افزودن مقدار کمی از مخمر و یا عصاره آن به غذاهای گیاهی، می توان تمام ویتامین ها و اسید آمینه های آنها را تکمیل کرد. اخیراً در صنایع بیوتکنولوژی (زیست فناوری) عصاره مخمرها را با طعم هر نوع گوشت (گوشت کبابی، سرخ شده و یا آب پز) تهیه می کنند. در سوپ های آماده که در کشورهای غربی تهیه می شود به جای گوشت، مخمر و عصاره مخمر را به دانه های گیاهی و یا ماکارونی اضافه کرده اند و سوپ ها کاملاً طعم سوپ تهیه شده از گوشت را دارند.
خلاصه کنم، برای نجات سیاره در حال احتضار باید قدری فداکاری کرد و تا آنجا که ممکن است باید کودکان خود را به عادت به گیاه خواری دهیم. شاید از ما گذشته باشد و نتوانیم تغییر اساسی در رژیم غذایی خود دهیم، ولی این عادت نیکو را می توانیم به فرزندان خود بیاموزیم.
پاریس ،اکتبر 2010
زمین لازم برای پرورش دام
گاو پرورش یافته با غلات و در چراگاه/323 متر مربع
گاو پرورش یافته در چراگاه /269 متر مربع
ماهی پرورشی /207 متر مربع
خوک /55 متر مربع
مرغ /53 مترمربع
تخم مرغ /44 متر مربع
برنج /17 متر مربع
نان /16 متر مربع
انواع و اقسام سبزیجات و غده های زمینی مانند سیب زمینی شلغم، هویج و غیره / 6 مترمربع
پی نوشت ها :
* پیش بینی ها درست بود؛ در نتیجه این انتخابات، دموکرات ها اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا را از دست دادند. (دانشمند)
1- Notre planet. info04/12/2009
2- WWW.WWf.fr/agenda/erth-hourیا www.wwf/sauvez-la-planete
3-Food and agriculture organ of united nation
4 ـ با مراجعه به وب سایت (World meter) می توانید اغلب آمارهای مربوط به مرگ و میر و افزایش جمعیت و اقتصاد و توسعه کشاورزی و دامداری در دنیا را دریابید.
5 ـ Institute National Richer Alimented موسسه ملی پژوهش های غذایی
6 ـ کتاب جهان به کجا می رود، تالیف نویسنده، نشر جهان کتاب، 1388، صص، 170 ـ 171.
7 ـ دروازه ورود جنون گاوی، مقاله ای از نویسنده در روزنامه همشهری، چهارشنبه 29 آبان 1381.
8 ـ مراجعه شود به مقاله ای از نویسنده درباره مخمرها با عنوان "مخمرها، منابع پروتئینی قرن بیست و یکم"، مجله خورنوش، اسفند 1378، صص. 23ـ 27
منبع: دانشمند شماره 567