کافهی شیکی راه انداختهاید. خوب هم میدانید چیزی که کم نیست، کافه است. خیال میکنید همین که فضا را شیک کنید و منوهای آنچنانی هم در کافهتان بگنجانید، مشتریها مثل موروملخ به سمتتان هجوم میآورند. انگار برایتان اصلا مهم نیست که دو تا کوچه آنطرفتر، سه تا کافهی دیگر هم مثل شما پا گرفتهاند. آیا میدانید سختترین چیز برای شروع و گسترش کسبوکار چیست؟ بد نیست بدانید برای بسیاری از کسبوکارها پاسخ این پرسش، یک واژه است: مشتری یابی. این امر بهطور مشخص وقتی صدق میکند که بودجهی بازاریابی کسبوکار شما محدود باشد. ما در این مقاله پانزده روش مشتری یابی را به شما معرفی میکنیم که میتوانید با بهکارگیری آنها به افزایش تعداد مشتریان کسبوکارتان کمک کنید. با ما همراه باشید.
همه میدانند که سختترین بخش راهاندازی و گسترش کسبوکار، پیداکردن مشتری است. صِرف داشتن محصول یا خدمتی که مطمئنید افراد زیادی به آن احتیاج دارند، جذب مشتری را تضمین نمیکند. صِرف اینکه شما کسبوکار راه انداختهاید، به این معنی نیست که مشتری، مغازهی شما یا وبسایت شما یا صفحات شبکهی اجتماعی شما را پیدا میکند. باید به خودتان تکانی بدهید و بروید دنبال مشتری. درواقع اکثر صاحبان کسبوکار حتی پس از اینکه کسبوکارشان رونق و شهرت هم پیدا کرد، بهطور مداوم در حال پیداکردن مشتریاند. شما چطور باید این کار را بکنید؟ با پیروی از این پانزده روشی که خدمتتان عرض میکنیم:
با خود بنشینید و فکر کنید که مشتریهای ایدئال چه خصوصیاتی دارند. اگر به کسبوکارها چیزی میفروشید، فکر کنید و ببینید کدام بخش بهاحتمالبیشتری خریدار محصولات یا خدمات شما خواهد بود و چه فردی در چه سطحی از مسئولیت، ملزومات خرید موردنظر را تعیین میکند. اگر پاسخ این سؤالات را نمیدانید، تلفن را بردارید و به این افراد زنگ بزنید. از مدتزمان چرخهی خرید آگاه شوید: آیا خرید محصول شما چرخهای طولانی دارد و چندین نفر در آن دخیلاند؟ سپس به این فکر کنید که خریدار موردنظرتان معمولا چطور محصولات و خدمات شما را پیدا میکند. آیا در شبکههای اجتماعی حضور پررنگ دارد؟ بیشتر به حرف چه کسی گوش میدهد و از چه کسی برای خرید، الگو میگیرد؟ همهی این اطلاعات را یادداشت کنید و بهدنبال طرحهای مرتبط بگردید. سپس راههایی پیدا کنید که خود و اطلاعاتتان در همان موقعیتی قرار بگیرید که افراد در بازار هدف شما حضور دارند. با این کار دیده میشوید و آنها هم میتوانند محصولات و خدمات شما را پیدا کنند و بخرند.
از چشماندازهای کسبوکار در شبکههای اجتماعی استفاده کنید
سعی نکنید محصولات و خدمات خود را در صفحات شبکههای اجتماعیِ مردم به آنها بفروشید، بلکه سعی کنید با آنها وارد رابطه شوید. در پستهای آنها کامنت بگذارید و توییتهایشان را هم پاسخ دهید. آنها را در پستهای شبکههای اجتماعی خودتان منشن کنید، مثلا: @Ehsan در جلسهی امروز درمورد امنیت فروش حرفهای خیلی خوبی زد. هدف شما باید این باشد: شناخته شوید و مردم شما را دوست خود بدانند. فروش به کسانی که شما را دوست خود میدانند، بسیار راحتتر است.
بهسراغ روزنامههای کاغذی بروید
حتی در عصر دیجیتال هم، روزنامهها و مجلات کاغذی هنوز منبعی از اطلاعات تماساند و شما را به مشتریان بالقوهتان میرسانند. بهدنبال اسامی افرادی باشید که بهتازگی ترفیع گرفتهاند، جایزه بردهاند، کسبوکارهای جدید افتتاح کردهاند یا به هر طریق دیگری ممکن است مشتری بالقوهی شما باشند. به این افراد نامه بنویسید و به آنها بهخاطر موفقیتشان تبریک بگویید یا به آنها بگویید مقالهای که درموردشان نوشته شده بود، خیلی جالب بود. نام و شعار شرکت خود را بهعلاوهی هر اطلاعاتی که درمورد محصول خود دارید، در امضای نامهتان ذکر کنید.
فضای وبسایت و شبکههای اجتماعی خود را برای بازدید مردم، ساده کنید
تازه بهتر از این، کاری کنید اطلاعات تماس خود را به شما بدهند. از آنها دعوت کنید در خبرنامهی رایگان شما عضو شوند. برای امور مرتبط با شغلتان، پیشنهاد دهید که میتوانید آنها را بهطور رایگان راهنمایی کنید. با این کارها میتوانید سرنخ بگیرید و سپس روی آن سرنخها بهطور مداوم کار کنید.
اسپانسر رویدادها شوید
بهدنبال رویدادهایی باشید که بازارهای بالقوه را بهنفع شما فعال میکنند. بهدنبال جلسات گروه بازاریابی محلی باشید یا به ترتیبدهندگان این جلسات و رویدادها زنگ بزنید و ببینید آیا اسپانسر میخواهند یا خیر. اسپانسرشدن برای رویدادهای محلی گاهی خیلی ارزان تمام میشود؛ اگر هم گران بود، میتوانید در قسمت مربوط به «دوستان» بهبهای اندکی اسپانسر شوید.
در جلسات و سمینارهایی شرکت کنید که ممکن است مشتریان بالقوهتان حضور داشته باشند
اگر این کار را کردهاید ولی با آنها تماس نگرفتهاید، گروههای بازاریابی جدید را امتحان کنید. در روزنامهها بگردید و ببینید چه سازمانهایی رویدادهایی برگزار میکنند که ممکن است بازار هدف شما را جذب کنند. سپس در آن رویدادها شرکت کنید.
پس از جلسات باز هم خود را نشان دهید
با کسانی که ملاقات کردهاید، تماس بگیرید و ببینید آیا میتوانند مشتری بالقوهای برای محصول یا خدمات شما باشند یا خیر. اگر گفتند به محصولات یا خدمات شما درحالحاضر نیاز ندارند، از آنها بپرسید بهنظرشان چه وقتی میتوانید به آنها زنگ بزنید، یا آیا همکاران آنها هماکنون به محصول شما نیاز دارند یا خیر.
اندک بکارید و کلان برداشت کنید
نمونههایی رایگان از محصولات خود ارائه کنید و از دریافتکنندههای این نمونهها بخواهید از دوستانشان بپرسند آیا از محصول شما راضی بودهاند یا نه. یا مثلا اگر مشاوره میدهید، این کار را رایگان انجام دهید. میتوانید خبرگزاری یا کانال تلگرام داشته باشید و اخبار و نکات روانشناسی را در آن بگنجانید. همچنین میتوانید یک دوره مشاورهی رایگان برگزار کنید و طی آن اطلاعات کافی را در اختیار مراجعهکننده قرار دهید تا از توانایی شما در ارائهی کمک به خود مطمئن شود.
در دایرهی دوستانتان بهدنبال مشتری باشید
از دوستانتان بپرسید آیا کسی را میشناسند که بتواند از خدمات شما استفاده کند. اگر ساختار قیمتگذاری شما اجازه میدهد، به دوستان و آشنایان پیشنهاد کنید که در ازای جذب مشتری درصدی از سود را به آنها خواهید داد.
رقبای موفق خود را تحت نظر داشته باشید
ببینید آنها معمولا کجا تبلیغ میکنند؟ کجا به بازاریابی میپردازند؟ از چه شگردهایی استفاده میکنند؟ چیزی که به آنها کمک میکند، ممکن است برای شما هم مفید باشد.
بهجای یک آگهی بزرگ، از چند آگهی کوچک استفاده کنید
اگر اکثر افراد در حوزهی کاری شما از تبلیغات چاپی برای جذب مشتری استفاده میکنند، شما هم باید همین کار را بکنید. فکر تبلیغهای بزرگ، آنهم برای مدت کوتاه روی بیلبورد اتوبان را کلا از سر بیرون کنید. از آگهیهای کوچکتر طی مدت طولانیتر در همان نشریاتی استفاده کنید که رقبایتان به تبلیغ میپردازند.
تبلیغات PPC (پرداخت بهازای هر کلیک) و سایر تبلیغات آنلاین را امتحان کنید
برای پایین نگهداشتن هزینهها، طوری تبلیغ کنید که افرادی که بهاحتمالزیاد مشتری شما خواهند بود، آن را ببینند. آنها را هدف بگیرید تا در منطقهی جغرافیایی شما بهسراغتان بیایند، همان منطقهای که در آن، خدمتی عرضه میکنید یا محصولی میفروشید. بهعنوانمثال، روی زنان بین 40 تا 55 سالی تمرکز کنید که در منطقهی پیچ شمیران زندگی میکنند. بودجههای ماهانه و روزانه وضع کنید و ظرف چند روز اول، آن را مکررا بررسی کنید.
در «مایبیزنس گوگل» جایی پیدا کنید
در هر دایرکتوریای که صلاحیتش را دارید، نام شرکت خود را ذکر کنید. توجه داشته باشید که آدرس وبسایت را صحیح بنویسید. اتاق بازرگانی و سایر گروههای کسبوکار غالبا دایرکتوریهای عضویت دارتد و شما میتوانید اطلاعات تماس و آدرس وبسایت خود را در آنها ثبت کنید.
وقتی مشتریان بالقوه خرید نکردند، از آنها بازخورد بگیرید
از آنها بپرسید آیا محصول دیگری پیدا کردهاند که بیشتر مناسب حالشان بوده است؟ یا اینکه اصلا بهکلی از خرید منصرف شدهاند. آیا سفارشدادن در وبسایت شما برایشان سخت بوده است؟ از بازخوردی که میگیرید، استفاده کنید تا تغییرات موردنیاز را انجام دهید و به فروش خود رونق بدهید.
بدانید راههای بیشماری برای رسیدن به موفقیت هست
غالبا فروش زمانی رونق میگیرد که مشتریانِ بالقوه درمورد محصولات و خدمات شما از چند مجرا و منبع مطلع شده باشند. هرچه بیشتر درمورد شما بشنوند، محصولات و خدماتتان را بیشتر در نظر خواهند گرفت.
برگرفته از: businessknowhow