جهانی شدن حکومت امام زمان (علیه السلام)(۳)

صلح جهانی معاصر و نوع آن در حکومت مهدی (عج)   خاطرات تلخ" جنگهای صلیبی" و "استعمار" هم چنان در اذهان مشرق زمینی ها سنگینی می کند و هنوز سوء تفاهم ها بر طرف نشده است بلکه هر آیینه بر میزان آن به طرق گوناگون افزوده می شود شاید نتوان به سادگی از صلح و امنیت جهانی حرفی زد هر چند به رسم شعار ندای جهانی آن به گوش می رسد لیکن د ...

جهانی شدن حکومت امام زمان (علیه السلام)(3)

صلح جهانی معاصر و نوع آن در حکومت مهدی (عج)
 

خاطرات تلخ" جنگهای صلیبی" و "استعمار" هم چنان در اذهان مشرق زمینی ها سنگینی می کند و هنوز سوء تفاهم ها بر طرف نشده است بلکه هر آیینه بر میزان آن به طرق گوناگون افزوده می شود شاید نتوان به سادگی از صلح و امنیت جهانی حرفی زد هر چند به رسم شعار ندای جهانی آن به گوش می رسد لیکن در مقام عمل امیدی به آن نیست و این سخن بدان گونه نیست که حکومت های دینی در جهان اسلام و زندگی مسالمت آمیز نباشند، الان زمان محبت و درک متقابل ملت هاست مردم دنیا از جنگیندن و اعمال خشونت خسته شده اند نیاز روحی آنان اینجاب می کند در کنار هم باشند با هم صحبت کنند از آینده ای روشن و امنیتی قابل وصف سخن بگویند و با تدبیر آن را تعقیب نمایند.
«"تافلر" می گوید:
اکنون که در آستانه قرن بیست و یکم هستیم و با بروز حدود سی جنگ در هر سال همراه با وقوع پی در پی ترور و داد وستد مواد مخدر و خراب کاری های زیست محیطی و درگیری های پراکنده ی دیگر چگونه می توان صلح را وضعیتی طبیعی تلقی کرد و نظام جهانی را اساساً معقول و منطقی پنداشت و با مشاهده ی جنگ هایی که هیچ انگیزه ی عقلانی ندارد چگونه می توان پذیرفت که حکومت ها خواهان جنگ نیستند؟ وقوع دست کم 150 تا 160 جنگی که تنها طی کمتر از 50 سال اخیر (از 1945 به این سو) رخ داده با حدود 40 میلیون تن تلفاتی که برجای گذاشته کافی است که نفرت از جنگ را در بن جان انسان معاصر جای دهد و این در حالی است که در آستانه ورود به عصر تازه تمدنی تازه قرار گرفته ایم تمدنی که همین یکی دو دهه ی قبل تصور می شد نویدهای بسیاری برای انسان دارد از جمله تکوین جامعه ای که در آن انسان با اتکای به "دانایی اش" می تواند" انسانی تر" زندگی کند و آرمان صلح و رفاه و عدالت و خرد را تحقق بخشد به هر حال صلح در حال حاضر توهمی بیش نیست و یا دست کم آرمانی است که در راه تحقق آن باید سخت کوشید. »
(تافلر، 1372:ص 7).
شایان ذکر است که مبنای رسالت جهانی اسلام بر اصل هم زیستی و صلح استوار است و همین موضوع در ماموریت ویژه ی پیامبر اسلام(ص) و ائمه ی معصومین(ع) و اصلاح امور مردم و دولت ها مشهود است. اسلام در عین این که ماموریت دارد کفر زدایی کند ولی هیچ گاه مقتضیات زمان و مکان را نادیده نگرفته است بلکه موقعیت ها را ملاحظه نموده است.
زمانی که پیامبر اسلام(ص) در برابر مشرکین مکه که گمراه ترین و منحطه ترین وخونخوارترین دشمنان اسلام بودند قرار گرفت می بینیم که چون ضرورت اینجاب کرد، پیامبر(ص) بر سر عهد پیمان صلح رفت و امتیازهای متقابلی با آنان رد و بدل نمود. "صلح حدیبه" بارزترین نمونه ی "اصل برابری انگاری و رفتار همسان" است که می گویند مبنای روابط بین المللی معاصر است و از طرفی باید اذعان داشت که صلح و هم زیستی و تفاهیم بهترین شیوه برای اصلاح کافران است که البته ما را در سیاست کفرزدایی بسیار یاری می دهد و امروز اگر در حلقه ی تفاهم و هم زیستی عده ای آشوب گر و فرصت طلب پیدا شوند و قصد اخلال داشته باشند و موجودیت تفاهم را بر هم بزنند می بایست اصل هم زیستی را تعطیل نمود تا اصلاح و در غیر این صورت قطع ارتباط دائمی و در صورت بروز هر گونه عناد و شیطنتی با شدت با آنان برخورد شود.
کما این که قرآن در این باره می فرماید:"فان قاتلوکم فاقتلوهم (1)" اگر آنان به شما حمله کردند آن ها را بکشید. و اگر با شما نجنگیدند با عدل و انصاف برخورد کنید".
بنابراین اسلام در اجرای صلح، یک موازنه ی قوی و مستدل دارد. بی آن که به کسی و یا قومی کم ترین ظلمی شود و یا این که برای برخی خارج از محدوده حقی قائل شود به آن میزان تمسک و اقامه عدل و انصاف می کند و نیز هیچ گاه به تعاملات منطقی بین ملت ها و حکومت ها بی اعتنا نبوده است.

تعاملات دینی در دنیای امروز:
 

در عصر جهانی شدن و در عصر انتظار ما خواه ناخواه با اقتضائات جدیدی روبه برو هستیم که ناچاریم تا به آن ها واکنش معقول و منطقی نشان دهیم و این واکنش ها هر چه باشد در سرنوشت مذهب، اعتقادات و باورهای ما تاثیر گذار است.

1)گفت وگو در جهان واقعی
 

هیچ سطحی از معرفت در دوره ی جدید بدون پرسش باقی نخواهد ماند و نیز نمی توان حوزه های دین را در این زمینه مبرا نگاه داشت و فقط به مثابه ی یک ناظر بی عمل و بی اثر بدان نگریست چون این رویکرد کاملا با اصل و محتوای دین واقع بین و حقیقت جو که منبع سرشار پاسخ به مجهولات است ناسازگار است.

2) گسترش پذیری پرسش گری
 

هیچ پدیده ای در دوره ی جدید از پرسش گری مصون نخواهد ماند و این شامل دین نیز می شود، دینی که مدعی کمال و ترقی و گشودن راه سعادت بر روی بشریت است نمی تواند در مجهولات غرق و در برابر سوالات مردم عاجز و درمانده باشد باور داریم که انسان در برابر آن چه که پیرامون زندگی اش می گذرد بی تفاوت نیست و میل دارد کنجکاوی کند پرسش کند و جواب بیابد. و در جاهای مهم دین است که او را از کوران تخیلات و سردرگمی های فکری نجات می دهد و بی جواب نمی گذارد.

3)عقلانیت گرایی
 

گسترش عقلانیت در حوزه های زیست بشر محسوس است و این امر حوزه های دیانت را نیز به طریق اولی در برخواهد گرفت. مهم ترین شیوه ی تعقل راه یافتن آن به سوی منطق و تشخیص مسیر حق از باطل و سزه از ناسره است، از آن جا که عقل موهبتی بزرگ از ناحیه ی پروردگار و نگهبان قوی برای انسان است علی الدوام در فعالیت و کندوکاو است هر چند مرتبه ی این فعالیت برای افراد متفاوت است لیکن در تعاملات با دنیای معاصر این مهم جایگاه ویژه دارد.

4) اخلاق و معنویت گرایی
 

گسترش معنویت گرایی اخلاق، زمینه ی مناسبی برای فعالیت ادیان به وجود می آورد، در این عصر، ما آشکارا شاهد رشد معنویت گرایی در جوامع هستیم، در دنیای دیروز، امروز و فردای ما هیچ گاه تجربه ی عقلی صرف، انسان و جامعه را جز در حوزه های ماده وصنعت که آن هم از نشانه های بارز حرص، تجاوز و زیاده خواهی بیداد گران بوده، نشناخته است و می توان غبار گرفتگی گرایش های پاک فطری انسان را ناشی از آن دانست و برای زدودن آن زمینه های رشد و توسعه ی فضائل اخلاقی فراهم نمود.

5) تعامل های مدنی
 

با اهمیت یافتن وجوه تمدن زندگی بشر و وجه دنیایی آن دین نیز باید به خوبی بتواند پاسخ گوی این گونه تعاملات فرهنگی و اجتماعی باشد. خدمات متقابل دین و تمدن بشری می تواند راهی برای حفظ اهمیت و نقش دین در زندگی جدید باشد و به واسطه ی آن انس و الفت و شناخت افراد و نظرات و دیدگاه های آن توسعه داد.

6) نقد درونی دین
 

نقد درونی و شناخت کامل زوایای آن می تواند راه را برای آسیب شناسی ها و تعامل های جهانی دین فراهم سازد و با شناخت و صلابت از آرمان های دینی و اعتقادات درونی دفاع نمود. چه بسا کسانی با درک ناقص از کنه مفاد دین به غلط از مواضع دینی برخواسته و نتیجه ای معکوس داشته است و این در دنیایی که تضارب افکار و عقاید به وفور یافت می شود کافی نیست.

7) زیستن در جهان چند شالوده ای
 

نیاز به هماهنگی با جهان جدید و کثرت و تنوع چشم انداز در جهانی شدن روشن است. در این عرصه ی گشوده باید اصل آزادی و نقد آراء را بپذیریم؛ یعنی، به جای تهاجم علیه آرای دیگران در صدد نقد منطقی آن ها و کژی های آن بر حذر شد تا با قدرت تمام به کار بستن مسلمات دینی به تثبیت بیشتر مواضع اصولی خود در جهان معاصر بپردازیم.

8) پذیرش دغدغه نوین جامعه ی انسانی
 

در جامعه ی نوین جهانی یک سری ارزش های جدید انسانی برای همگان اهمیت یافته است که دین نیز برای حضور عرصه باید توجه خاص خود را به آن ها نشان دهد و نسبتش را با آن ها موجه سازد از جمله حقوق بشر، آزادی، مدارا و دمکراسی در دین کاملی چون اسلام برای هر کدام از این مقولات به طریق مبسوط و کافی با بهره گیری از شریعت و عقل بحث شده است و بهترین معیارها و مقیاس ها را دارد که نه تنها در مسلک های فکری جهان امروز بلکه در دیگر ادیان نیز به این جامعیت به چشم نمی خورد. لذا توسعه و عنایت به حقوق بشر، آزادی و مدارا و رعایت حقوق شهروندان برای جامعه دینی امر غریبی نیست لیکن تبیین و برقراری اصول مهم است که در این راستا می بایست ضمن حفظ چارچوب نظام دینی و مصالح ملی با مجامع بین المللی به صورت مسالمت آمیز (نفی هر گونه سلطه پذیری و بزای های سیاسی) همکاری نمود و از دیگر سو طرد کلیت این موضوع به صلاح مسلمانان نبوده و بی توجهی و مسامحه در شرایط فعلی جهان موجب انزوای احتمالی و عدم شناخت جایگاه مسلمانان جهت ابراز وجود و رساندن پیام خود به گوش جهانیان خصوصاً قدرت ها می شود.

نتیجه گیری
 

بی تردید ما باید در انتظار قائم آل محمد(عج) باشیم اما منتظران واقعی و دور از عالم رخوت، ترس و انفعال، باید با حضور خویش در عرصه های مختلف، زمینه ی ظهور آن حضرت را فراهم آوریم. باید در جهان کنونی، اهتمام جدی خود را در جهت تامین و توسعه ی علوم و فنون گوناگون و پیدا نمودن جایگاه اصلی خود در مجامع بین المللی به کار گیریم و تا زمانی که مورد حقارت و تهاجم بیگانگان قرار نگرفتیم از هر گونه قطع ارتباط پرهیز نماییم و فرهنگ هم زیستی مسالمت آمیز در عین اتکاء به ارزش های والای انسانی در سایه ی معرفت دینی و شریعت تعقیب کنیم، در قوانین و مقررات خود اصلاحات لازم را انجام دهیم و نیز از تولید کنندگان و نخبگان داخلی حمایت نماییم، می بایست استراتژی مشتری مداری را در پیش گرفته و جهت همراهی با قافله ی تجارب جهانی و امکان رقابت با دیگران و یا حداقل بقاء در محیط، ناگزیر از قبول تغییرات باشیم؛ در غیر این صورت این محیط است که به ما خواهد گفت که چه بکنیم و چه نکنیم؟ خوشبختانه در عصر جهانی، ما امروزه ده ها هزار سایت مربوط به جهان اسلام در اختیار داریم که مسلمانان به راحتی می توانند فکر و اندیشه ی خود را به اقصی نقاط دنیا منتقل کنند. البته این نکته ی امید و قوتی برای جهان اسلام است و از شروط لازم در عرصه ی جهانی شدن است لیکن کافی نیست و برای رفتن بر بلندای بام دنیا و کسب خوشنودی ولی عصر(عج) روشنگری و تثبیت حقایق، راه های زیادی را باید طی نمود.
منابع:
1- افروغ، عماد؛ چاپ اول (1380)، چالش های کنونی ایران، اتتشارات سوره ی مهر، تهران
2- تافلر، الوین؛ چاپ سیزدهم(1378)، موج سوم، ترجمه ی شهیندخت خوارزمی، نشر علم، تهران
3- تافلر، الوین؛ چاپ اول(1372)، جنگ و ضد جنگ، ترجمه ی شهیندخت خوارزمی، نشر سیمرغ، تهران
4- حکیمی، محمد رضا؛ چاپ ششم(1368)، خورشید مغرب،نشر فرهنگ اسلامی ،تهران
5- شجاعی،محمد جواد؛(1382)، دین در عصر جهانی شدن، ه نقل جهانی شدن، نظریه ها و رویکردها، نگاه حوزه شماره 98 و 99
6- شریفی،علی رضا ؛ (1382)،جهانی شدن،به نقل از به نقل از جهانی شدن نظریه ها ورویکردها،نگاه حوزه شماره 98و99
7- صدر، سید محمد باقر؛(1398 ه. ق)، امام مهدی حماسه ی از نور، انتشارات الامام المهدی، تهران
8- قرشی، سید علی اکبر؛(1373)، خاندان وحی، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران
9- مطهری، مرتضی؛ (1361)، قیام و انقلاب مهدی (عج) از دیدگاه فلسفه ی تاریخ، انتشارات اسلامی، قم
10- مکارم، ناصر؛ (1368) حکومت جهانی مهدی(عج)، نشر مدرسه الامام علی بی ابی طالب.

پی نوشت ها :
 

1. بقره/191
 

منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 14و15
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر