هفته نامه امید جوان: مالیات را تنظیم گران بازار می دانند که با شفاف سازی در مبادلات، سبب از بین رفتن اقتصاد زیرزمینی می شود. مالیات، دولت ها را قادر می سازد که بر جریان ها و مسایل اقتصادی کشور، افزایش درآمد ها و ثروت ها نظارت و کنترل داشته و از رکود و فاسد جلوگیری کنند.
مالیات، معمول ترین و مهمترین منبع مالی برای تامین درآمدها عمومی و یکی از موثرترین سیاست های مالی دولت ها به شمار می روند چرا که به واسطه آن می توان بسیاری از خدمات اجتماعی و رفاهی را در خدمت مردم قرار داد و به فعالیت های تولیدی و بازرگانی سمت و سو می بخشید.
در ایران از پایه های مختلف نظیر درآمد اشخاص حقوقی، حقیقی، ثروت، واردات، فروش کالا و خدمات، مالیات اخذ می شود که در این میان بیشترین اتکا بر درآمد اشخاص حقوقی، واردات و ارزش افزوده است که در سال های اخیر از سهم مالیات بر اشخاص حقوقی و واردات کاسته شده و به سهم ارزش افزوده اضافه شده است.
نوع دیگر مالیات، مالیات بر درآمد است که نمونه بارز آن کسر از حقوق کارمندان است. مالیات بر درآمد، اهرم کنترلی برای جهت دهی رفتار مصرف است درواقع با کسر میزانی از حقوق مردم بخشی از تقاضا از سیستم اقتصادی جدا می شود.
در اقتصاد گفته شده است دریافت مالیات سنگین از افراد متمکن یکی از راه های کاهش نابرابری درآمد و باز توزیع آن در جامعه است با این حال برخی اقتصاددانان مخالف این ایده هستند و معتقدند این عمل می تواند تاثیر منفی بر سیستم اقتصادی داشته باشد. آنها تاکید دارند: قشر پردرآمد جامعه منبع اصلی پس انداز و سرمایه گذاری در جامعه به شمار می روند و کاهش درآمد آنها به مثابه کاهش پس انداز که همانا منبع مالی لازم برای اجرای طرح های سرمایه گذاری کارآفرینان است، خواهدبود.
وضع مالیات سنگین همچنین انگیزه سرمایه گذاری مستقیم را کاهش می دهد برای همین برخی کشورهای پیشرفته سعی می کنند نرخ مالیات را در میزانی پایین تر از کشورهای دیگر قرار دهند.
در این میان سوالی که مطرح است این که چرا در برخی جوامع، مردم حتی در شرایط پرداخت مالیات بالا، انگیزه خود را برای کارکردن، پس انداز و سرمایه گذاری از دست نمی دهند؟
پاسخ این سوال به نحوه خرج کردن عواید مالیات توسط دولت ها باز می گردد. وقتی مردم مشاهده کنند که در ازای پرداخت مالیات، هزینه درمانی آنها به شدت کاهش می یابد، راغب هستند تا دولت را در کسب درآمد لازم برای توسعه این بخش یاری کنند یا سرمایه گذاران در کشوری که مالیات در سطح بالایی قرار دارد اما خدمات و تسهیلات سرمایه گذاری مناسب در اختیار آنها قرار می گیرند حاضرند به رغم سود کمتر به فعالیت خود در آن کشور ادامه دهند به عبارت دیگر در کشورهای توسعه یافته کارکرد درست نظام مالیاتی به عنوان یکی از منابع اصلی درآمد دولت و کسب اعتبار در بین مردم است.
در مقابل در برخی کشورهای در حال توسعه، عملکرد نامناسب دولت ها منجر به فرار مالیاتی می شود برای مثال وقتی قیمت سوخت افزایش می یابد مردم توقع دارند از عواید آن کیفیت جاده ها و وسایل حمل و نقل عمومی بهبود یابد ولی زمانی که عوارض سنگینی به شهرداری می دهند انتظار دارند خدمات شهری ارتقا یافته شهردار هم مردم را در جریان اقدامات خود قرار دهد.
در اقتصادهای پیشرفته با درجه سرمایه گذاری و اشتغال بالا، کسب درآمدهای مالیاتی با توجه به شفاف بودن اطلاعات، دست دولت را در وضع انواع قوانین مالیاتی باز می گذارد.
برای نمونه در امریکا بیش از 90 درصد درآمدهای دولت از کانال مالیات های متنوع است که عواید آن صرف سازماندهی و بهبود شرایط کارگران، سرمایه گذاران، تولیدکنندگان و... می شود.
می گویند: توسعه به معنی به ارمغان آوردن رفاه اجتماعی برای توده های مردم است آنها هنگامی به این مهم دست می یابند که توزیع درآمد در جامعه به صورت عادلانه صورت گیرد. برای همین در برخی از کشورهای در حال توسعه برای جلوگیری از تنش های انقلابی و سیاسی مالیات های تصاعدی اعمال می کنند و برای آن که مانع سرمایه گذاری مولد هم نشوند برخی معافیت های ویژه هم در نظر می گیرند. البته به منظور شکستن دور باطل فقر بایستی سرمایه گذاری های دولتی افزایش یابد و با اعمال مالیات های مستقیم بر املاک، درآمد، زمین، دارایی، طلا، سود، ثروت، ارث و... درآمدهای اضافی جذب و در پروژه های مولد سرمایه گذاری به جریان بیفتند.
دیده شده در مواردی به دلیل پایین بودن کارایی سرمایه در بلندمدت اکثر آنها در کانال های غیرمولد و کوتاه مدت مانند سفته بازی و بورس بازی قرار می گیرند.
در آخرین روز کاری سال 95 وزیر اقتصاد اعلام کرد برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران، درآمد مالیاتی در مقایسه با درآمد نفتی 143 درصد رشد داشته است با این حال اشکالات وارده بر دریافت مالیات و اثرگذاری آن بر تولید، همچنان وجود دارد.
در این روند باید گفت در مالیات بر ارزش افزوده هنوز بسیاری از حلقه های زنجیره تولیدی در کشور شناسایی نشده و این خود عدالت مالیاتی را خدشه دار کرده و موجبات فرار از مالیات را فراهم ساخته است. لذا این انتقاد به نظام مالیاتی وارد است که چرا پیش از تکمیل شناسایی زنجیره ارزش افزوده، نرخ مالیات بر ارزش افزوده به طور مستمر طی سالیان اخیر افزایش یافت و به 9 درصد رسید.
از طرفی یکی از گلوگاه های اصلی جلوگیری از فرار مالیاتی، استفاده از اطلاعات مالی افراد به خصوص از طریق شبکه بانکی است که به رغم تصویب قانون آن، هنوز اجرایی نشده است.