ماهان شبکه ایرانیان

دود عدم‌تحصیل کودکان‌کار در چشمان جامعه

اقتصادی که سالم نیست و دچار مشکلات ساختاری است، نیازمند توانمند‌سازی و بالا رفتن سطح سواد است؛ بنابراین بی‌اهمیتی به تحصیل کودکان و نوجوانان کار به نوعی فقر‌پروری است که دود آن نه در چشم شخص بلکه در چشم کل جامعه می‌رود

دود عدم‌تحصیل کودکان‌کار در چشمان جامعه

اقتصادی که سالم نیست و دچار مشکلات ساختاری است، نیازمند توانمند‌سازی و بالا رفتن سطح سواد است؛ بنابراین بی‌اهمیتی به تحصیل کودکان و نوجوانان کار به نوعی فقر‌پروری است که دود آن نه در چشم شخص بلکه در چشم کل جامعه می‌رود.

به گزارش به نقل از «فرهیختگان آنلاین»، در تمام جوامع پیشرفته دنیای امروز مفهوم سواد تغییر کرده و سواد اینترنتی اگر جزء سیستم آموزشی یا نظام آموزشی اعمال نشود، بی‌شک همچنان افرادی که تحصیلات مقدماتی و در حد خواندن و نوشتن دارند نیز همچنان بی‌سواد محسوب می‌شوند. نکته اینجاست که اکثر این کشورها برای تحصیل کودکان و نظام یکپارچه آموزشی مخصوص کودکان هم‌نظرند و معتقد هستند کودکان نباید به خاطر فقر یا مشکلات حاشیه‌ای اسیر بی‌سوادی شوند و همه باید در هر شرایطی از تحصیل و نظام آموزشی بهره ببرند. اما متاسفانه بخش مهمی از کودکان مشغول به تحصیل در کشور ما در «دوره عمومی»، یعنی راهنمایی و دبستان، مدرسه را ترک می‌کنند و این درحالی اتفاق می‌افتد که تحصیل در «دوره عمومی» در ایران اجباری بوده و حتی ما جزء معدود کشورهایی به حساب می‌آییم که قانونی در زمینه تعیین جریمه مالی برای اولیای کودکان محروم از تحصیل در دبستان و راهنمایی وضع کرده‌ایم اما هیچ‌گاه ضمانت اجرایی برای آن ترسیم نشده یا اگر هم شده دستگاه متولی آن مشخص نیست و همچنان شاهد عدم‌تحصیل سواد از سوی کودکانی هستیم که درگیر کار و مشکلات اجتماعی دیگر هستند و به خاطر فقر از تحصیل جا مانده‌اند. آمارهای جسته و گریخته نیز نمایانگر این موضوع است که تعداد جاماندگان از تحصیل در میان کودکان ایرانی کم نیست.

با وجود این، قانون فوق تا این لحظه ضمانت اجرایی ندارد و معلوم نیست چه سازمان و وزارتخانه‌ای باید آن را اجرا کند. همچنین براساس میثاق کودک سازمان ملل متحد که ایران در سال 1373 آن را پذیرفته است، تحصیل کودکان اجباری و رایگان بوده و دولت‌های عضو باید مقدمات تحصیل آنها را فراهم کنند.

این موارد، به شکل دیگری در سند بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران که نظام تعلیم و تربیت کشور در افق چشم‌انداز 1404 را ترسیم می‌کند، نیز مطرح شده است. نبود آماری مشخص و حتی نیمه‌دقیق بزرگ‌ترین ضعف سیستم آموزشی است.

اگر قصدمان ماندن در همین شرایط اصلا نیازی به چاره‌اندیشی برای این معضل اجتماعی پردغدغه برای والدین، مسئولان و... نیست اما اگر هدف ارتقای جایگاه ایران و ایرانی است و تلاش این است که به کشوری به سوی تعالی تبدیل شویم، بی‌شک باید این معضل را که تا به حال هم خسارت‌های فراوانی را چه از نظر اجتماعی و چه از نظر اقتصادی و فقر به جا گذاشته، اصلاح کنیم و مسئولان برنامه‌ریز و متولی ازجمله آموزش و پرورش بیش از این به این موضوع مهم توجه کرده و برنامه‌های خود را شفاف اعلام کنند تا در حوزه نقد آسیب‌گران اجتماعی قرار گرفته و راه برون‌رفت از این گسستگی را بررسی کنند.

کودکان کار با توجه به ورود سمن‌ها در سال‌های اخیر و نهاد‌های خصوصی و خیریه‌ها و مردم به صحنه خوشبختانه به‌عنوان دغدغه‌ای جدی در سطح جامعه مطرح شده‌اند اما همچنان متولیان آنها در شهرداری‌ها یا نهادها و دستگاه‌های دولتی نتوانسته‌اند به ساماندهی جدی آنها بپردازند و همچنان این عزیزان در حوزه‌هایی همچون تحصیل با مشکلات فراوانی روبه‌رو هستند و گاهی اصلا راه به جایی نمی‌برند و با وجود علاقه به تحصیل اما همچنان محروم از تحصیل هستند و سند بنیادین آموزش و پرورش هم برایشان نتوانسته کاری انجام دهد. اگر تحصیل این کودکان و نوجوانان موسوم به کودکان کار و هر نام دیگری به سرانجام نرسد، جامعه‌ای لجام‌گسیخته‌تر و با میزان جرم و بزه بالاتر بی‌شک در آینده‌ای نه‌چندان دور گریبانگیرمان خواهد شد.

جالب اینجاست که با توجه به این میزان الزام اهمیت اما همچنان اقدامات عملیاتی محسوسی رخ نمی‌دهد و تنها سمن‌ها هستند که عملیاتی عمل می‌کنند. اقتصادی که سالم نیست و دچار مشکلات ساختاری است، نیازمند توانمند‌سازی و بالا رفتن سطح سواد است؛ بنابراین بی‌اهمیتی به تحصیل کودکان و نوجوانان کار به نوعی فقر‌پروری است که دود آن نه در چشم شخص بلکه در چشم کل جامعه می‌رود.

فقرزدایی و دوری جستن از جرم و بزه در کشور بی‌شک میسر نخواهد بود مگر اینکه معضلات ریشه‌ای این‌چنینی اجتماعی را بخشکانیم تا بتوانیم کاری سودمند در حوزه آموزش کشور کرده باشیم اما متاسفانه در کشور ما ثبت‌نام معمولی کودکان در مدارس موجود هم با کلی اما و اگر انجام می‌شود و استرس زیادی را برای خانواده‌ها به همراه دارد و باز هم متاسفانه هنوز این مشکل پس از سال‌ها آزمون و خطا همچنان در پیچ و خم قوانین دست و پاگیر است. تحصیل در مدارس و شرایط یکسان حق مسلم هر دانش‌آموز، کودک و نوجوان ایرانی است و براساس قانون اساسی تحصیل در مدارس رایگان یعنی همان چیزی که اکنون فقط نام آن باقی مانده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان