از جمله مفاهیم عام اخلاقى که کاربرد غیر اخلاقى نیز دارند تعابیر <خیر> و <شر> است . واژه <خیر> در قرآن گاهى در معناى <صفت تفضیلى > بکار مى رود. و معناى تفضیلى دارد و گاهى دیگر به شکل وصفى و منسلخ و عراى از مفهوم تفضیلى بکار مى رود.خداوند در جایى مى فرماید:
و انه لحب الخیر الشدید(1) و حقاً او در دوستى مال سخت است .
و در جاى دیگر مى فرماید:
و ما تنفقوا من خیر فلا نفسکم (2) آنچه انفاق مى کنید از خیر بنفع خود شماست.
واژه خیر در آیات فوق و نظایر این آیات اولاً مفهوم تفضیلى ندارد; و ثانیاً صفت فعل اختیارى نیست بلکه به عنوان صفت مال که عین خارجى است بکار رفته است.در موارد دیگرى خیر با مفهوم تفضیلى به خدا اطلاق شده نظیر آنکه مى فرماید: والله خیر و ابقى (3) خدا بهتر و پایداتر است .
و یا به سعادت ابدى که نتیجهء افعال اختیارى انسان است نظیر:
والاخرْ خیر و ابقى (4) آخرت بهتر و پایدارتر است .
والاخرْ خیر لمن اتقى (5) آخرت براى کسى که تقوى پیشه کند بهتر است.
واژه <خیر> در موارد فوق بر اعیان اطلاق شده و از مفاهیم اخلاقى نیست . اما در آیات دیگرى نیز <خیر> به عنوان صفت افعال اختیارى , مورد استفاده قرار گرفته است و مثلاً مى فرماید:
. فان تنازعتم فى شىء فردوه الى الله و الرسول ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذالک خیر و احسن تاویلاً(6)
اگر دربارهء چیزى با یکدیگر نزاع کرده آنر به خدا و رسول , ارجاع دهید اگر ایمان به خدا و روز واپسین دارید که این کار بهتر و نیک فرجامتر است .
<خیر> در این آیه صفت یک کار اختیارى است (ارجاع نزاع به خدا و رسول ) پس مفهوم ارزشى و اخلاقى دارد. ضابطه کلى این است که هرگاه واژه <خیر> صفت فعل اختیارى انسان باشد داراى مفهوم اخلاقى خواهد بود.
اکنون سئوال این است که <خیر> به کدام یک از افعال اختیارى ما و براساس چه معیارى اطلاق مى شود؟ در پاسخ مى گوئیم : کارى که در تحقق کمال براى انسان , نقش مبثت داشته باشد یعنى کارى که انسان سعى مى کند با انجام آن به مطلوب و هدف نهایى خود برسد چنین کارى به خاطر این تاءثیرش در پرتو آن مطلوب ذاتى و هدف نهایى <خیر> خواهد بود; یعنى , چون سبب و واسطه وصول به هدف نهایى و خیر ذاتى است , طبعاً خیر بودن آن ; <سببى > و <مع الواسطه > و به اصطلاح مطلوب بالغیر است و معناى <ارزش اخلاقى > از آن انتزاع مى شود.
از سخنان فوق نتیجه مى گیریم که <خیر> به طور مطلق و خود بخود معیار ارزش اخلاقى نیست , بلکه , با توجه به قیود نامبرده اخلاقى خواهد بود ; چنانکه , <شر> نیز در صورتى که بر فعل اختیارى اطلاق شود اخلاقى است و آن فعلى که در تحقق کمال براى انسان نقش منفى دارد شده خواهد بود. پس <شر> نیز با توجه به چنین قیودى از مفاهیم اخلاقى است و ارزش اخلاقى منفى دارد و به دیگر سخن ضد ارزش مى باشد
پی نوشت :
1- عادیات 82
2- بقره 272
منبع: کتاب معارف قرآن