«پرویز تناولی» را شاید بتوان یکی از ستونهای هنر معاصر کشور دانست. او مجسمهساز، نقاش و البته مجموعهدار است. همچنین از پیشگامان نهضت سقاخانه در ایران است. این مکتب در دههی 40 شمسی با استفاده از عنصرهایی از هنر مدرن و برخی از عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی، در ایران شکل گرفت. در جریان نوسازی ایران و درگیریهای سنتگرایان و هواخواهان مدرنیته، عدهای از هنرمندان نوآور، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر دگرگونیهای هنر نوگرای ایران و حتی نوآوریهای عرصه خوشنویسی از خود باقی گذاشت.
بیشتر فعالیت تناولی در مجسمهسازی است. مجموعه مجسمههای «هیچ»، «دستها» و «قفل و قفس» در زمرهی معروفترین آثار پرویز تناولی قرار دارند. یکی از مجسمههای او به نام «پرسپولیس» در سال 1387 به قیمت دو میلیون و پانصد هزار دلار در حراج کریستی به فروش رسید که رکورد بیسابقهای است.
مجسمه پرسپولیس
آثار تناولی شهرت بسیاری در ایران و خارج از ایران دارد و تقریباً هم تمام گالریها مشتاق به نمایش گذاشتن آثار او هستند. البته مدتی است که گالریها به هنرمندان کمتر شناخته شده هم مجال نمایش آثارشان را میدهند. همزمان با رونمایی آرت بوک تناولی، نمایشگاه طراحیهای صبا صالحی در گالری دنا با عنوان جنگ هراسی افتتاح شد. این مطلب را میتوانید در بنیتا بخوانید.
پرویز تناولی که عصر روز جمعه 14 آبان ماه آرت بوک "هست و نیست" را در «آرت سنتر» رونمایی کرد. در همین رابطه گفتگویی نیز انجام داده که بخشهایی از آن را میخوانید.
تناولی در ابتدای سخنانش به جایگاهی که آرت بوک در کشور دارد و نگاهی که به آن میشود اشاره کرد و گفت: «آرت بوک به معنای واقعی خود در ایران جایگاهی ندارد و اتفاق جدیدی در عرصه هنر کشور است و تازه مد شده است. این در حالی است که هنرمندان بزرگی در جهان پیش از این آثار خودشان را در قالب آرت بوک عرضه کردهاند. در آرت بوک مسلم است که یک آرتیست معمولاً باید یک اتفاق اوریجینال رقم بزند و تنها چاپ مجموعه آثار نباشد. مثلاً اثری کار دست داشته باشد؛ رسم در همه جای جهان اینگونه است.»
وی در مورد فعالیت و آثار خود در این آرت بوک عنوان کرد: «عکسهایی که در آرت بوک هست و نیست به چاپ رسیده تنها تعداد محدود و برگزیده شده از دورههای مختلف فعالیت من است و من خودم معتقدم هر دوره از کار من خودش میتواند یک کتاب باشد چرا که من آنقدر پرکاری کردهام که تعداد آثارم از شمارش خودم هم خارج شده است.»
او ادامه داد: «اگر کتاب را در معنای جامع آن بگیریم مسلم است که جایگاه آن داخل کتابخانه است اما این کتاب که آرتیستها درست میکنند معمولاً بهعنوان یک شی هنری محسوب میشود و برای کتابخانه نیست.»
بنا به گفتهی تناولی آرت بوکها از طرفی نمیتواند بهطور کامل نشان دهنده سیر حرکتی یک هنرمند در جهت استعلای هنری او باشد. او ادامه داد: «این را از این بابت میگویم که عدهای به دنبال کشف سیر حرکتی و مسائل از این دست هستند. این آرت بوکها بیشتر شبیه یک آلبوم هستند که در آن مجموعهای از آثار به نمایش در آمده است.»
وی افزود: «من اعتقاد دارم موزه شاید بتواند اتفاق بهتری برای درک سیر هنری یک هنرمند باشد تا آرت بوک. من خودم تا جایی که نیرو دارم تلاش میکنم آثارم را در موزه خودم به نمایش دربیاورم. در حال حاضر هم که آثارم در دست شهرداری است اما اینها متعلق به من است و من سعی میکنم آنها را در موزه خودم به نمایش در بیاورم.»
این مجسمهساز پیشکسوت در توصیهای که برای نسل جوان هنرمند داشت، از سختیها و مشکلات این عرصه سخن به میان آورد و افزود: «کسی که میخواهد راه خودش را پیدا کند، آسان نیست و نمیشود فوری رفت و خود را به شخصی متصل کرد تا به جایگاهی رسید. بلکه بیشتر از اینها باید زحمت کشید.»