به گزارش ایسنا، از تصاویر شهدای دفاع مقدس گرفته تا شهدای حرم، شخصیتهای اسطورهای شاهنامه و انیمیشنهای تولید داخل، شخصیتهای عروسکی مانند «کلاه قرمزی»، «شکرستان» و «دیرین دیرین» و ... روی دفترهای عرضهشده در پنجمین نمایشگاه «ایراننوشت» چاپ شده بود و هر خانواده با هر سلیقهای، جذب یک غرفه برای خرید میشد.
برخلاف سلیقه بسیاری از کودکان، خبری از تصاویر «اِلسا»، «باب اسفنجی» و «بت من» در این نمایشگاه نبود. برخی خانوادهها، ابزار مورد نیاز فرزندانشان را از جاهای دیگر تهیه کرده و سری هم به نمایشگاه «ایراننوشت» زده بودند. از میان آنها، افرادی هم بودند که پس از آنکه قیمت مناسب برخی اقلام مورد نیازشان را میدیدند، ترغیب میشدند که خریدی هرچند کوچک از نمایشگاه داشته باشند.
طراحی محصولات عرضهشده در نمایشگاه «ایراننوشت» تنوع زیادی داشت. روی برخی دفترها، چهره شهید باکری و کاوه آهنگر در کنار هم چاپ شده بود تا هر دو شخصیت به کودک و نوجوان معرفی شوند. پشت دفتر نیز توضیحات درباره تصویر داده شده و مثلا درباره کاوه آهنگر نوشته شده بود: «کاوه آهنگر شخصیت اسطورهای ایران باستان است. در شاهنامه فردوسی آمده که او قیامی مردمی علیه فرمانروایی به نام ضحاک (اژی دهاک) را پی میریزد. نشان جنبش او، درفش کاویانی، پیشبند چرمیاش است که بر سر نیزهای میآویزد». در کنار این توضیح، درباره شهید باکری نیز نوشته شده بود: «مهدی باکری (1333 در میاندوآب، 25 بهمن 1363 در جزیره مجنون) فرمانده لشگر 31 عاشورا بود. او پیش از انقلاب، نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در 15 خردادماه 1354 و 1355 داشت. پس از انقلاب در طول جنگ، در عملیاتهایی مانند بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجرمقدماتی، والفجر 1 تا 4 و عملیات خیبر با مسوولیتهای مختلف شرکت کرد. مهدی باکری یک سال بعد از برادرش، حمید باکری، در عملیات بدر به شهادت رسید».
در کنار معرفی شخصیتها، تلاش شده بود درباره محیط زیست هم روی دفترها آموزشهایی داده شود، مثلا پشت یکی از دفترها نوشته شده بود: «ایران جنگلهای زیادی دارد، جنگلهای شمال ایران، جنگلهای رشتهکوههای زاگرس و جنگلهای حراء در حاشیه خلیج فارس، هر سال بخشی از این جنگلها دراثر آتشسوزی یا بریدن درختان از بین میرود. من برای حفاظت از جنگلهای ایران قول میدهم: در جنگل آتش روشن نکنم. در جنگل آشغال نریزم. شاخههای درختان جنگلها را نشکنم. از کاغذهای باطله و یک رو سفید استفاده کنم تا درختهای کمتری بریده شوند. از دوستانم نیز میخواهم این کارها را انجام دهند».
همچنین در پشت برخی دفترها در زیر عنوانهایی مانند «عصبانی نمان!» یا «در ترس نمان!» توضیحهایی داده شده بود.
اینگونه دفترها نشان میدهند که طراحان بهشدت دغدغه فرهنگسازی در میان دانشآموزان را دارند و تمام توان خود را در این زمینه به کار بردهاند؛ اما همین حال، یکی از مادرها وقتی بهدنبال قیمت دفترها میگشت، گفت «این نوشتهها حواس بچهها را پرت میکند».
برخی تولیدکنندگان نیز با تشکیل دادن خانوادههایی پرجمعیت سعی کردهاند، با توجه به وظایفی که هر عضو خانواده، آن را انجام میدهد، به فرهنگسازی بپردازند؛ دو خانواده «آسمانی» و «حکیمی» از این جمله هستند که عکسهایی از فعالیتهای آنها در حال ورزش کردن، درس خواندن، سفر کردن و ... روی دفتر، جامدادی، پاکن و لوازم مشابه دیده میشود.
ناگفته نماند که تصاویر برخی آیینهای سنتی مثل چیدن هفتسین و هنرهای سنتی مانند قالیبافی هم روی دفترها آمده است. همچنین تصاویری از آثار میراث فرهنگی برای آشنایی کودک و نوجوان روی دفترها چاپ شده، اما در این حوزه، به نظر میرسد که مفهوم به خوبی منتقل نشده است، مثلا روی یکی از دفترها، عکس «گاو بالدار» چاپ شده بود که دو بچه از روی آن بالا رفتهاند و «گاو بالدار» به نشانه پرواز، بالهایش را باز کرده است. این در حالی است که امکان دارد دانشآموزان با دیدن این طراحی، به اشتباه متوجه مفهوم آن شوند و در اماکن باستانی، برای بالا رفتن از آثار تاریخی تلاش کنند!
در این میان، تصاویری هم از آثار هنری هنرمندان خارجی روی تختهشاسی، دفتر و دفترچه یادداشت چاپ شده بود و جای آثار هنری هنرمندان ایرانی خالی به نظر میرسید.
با وجود تصاویر متنوعی که روی دفترها چاپ شده است، برخی تولیدکنندگان لوازم تحریر معتقدند: در ایران، امکان تولید کاغذ مرغوب وجود ندارد و فقط کاغذهای صنعتی برای روزنامهها تولید میشود. به همین دلیل، ما کاغذ را وارد میکنیم و بعد طراحی و چاپ روی جلد را انجام میدهیم. ما توانایی تولید خیلی چیزها را نداریم، مثلا ایران سه کارخانه ساخت مداد رنگی داشت که دو کارخانه، ورشکسته شدند و یکی دیگر همچنان با مشکلات دستوپنجه نرم میکند و در آستانه ورشکستگی است.
پنجمین نمایشگاه «ایراننوشت» نسبت به سالهای گذشته، خلوتتر بود. در اینباره صاحبان برخی غرفهها معتقد بودند، همزمانی برگزاری نمایشگاه فروش پاییزه در مصلای تهران با نمایشگاه نوشتافزار موجب شده تا بسیاری برای خرید به مصلا بروند. همچنین بیشتر تولیدکنندگان دو غرفه، یکی در مصلا و دیگری در مرکز آفرینشهای فرهنگی - هنری کانون پرورش فکری کودک و نوجوان گرفته بودند تا بتوانند در هر دو نمایشگاه حضور داشته باشند. طبق روال سالهای گذشته، در دسترسترین غرفهی نمایشگاه «ایراننوشت» در اختیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود.
یکی از مسائلی که سبب نارضایتی و حتی نگرانی برخی بازدیدکنندگان از نمایشگاه «ایراننوشت» شده بود که همراه فرزندانشان برای خرید آمده بودند، زبالههای انباشتشده در اطراف محل برگزاری نمایشگاه و راه افتادن شیرآبه از آن بود که بوی بسیار بدی میداد.
پنجمین نمایشگاه «ایراننوشت» که از 14 شهریورماه برپا شده بود، 31 شهریور ماه به فعالیتش پایان داد.