قضاوت (۲)

به نظر می‌رسد اولین قدم در راه قضاوت نکردن این باشد که از ته دل قصد کنیم قضاوت را کنار بگذاریم. گام بعدی مشاهده و تمرین مشاهده کردن است.

قضاوت (2)

دلایل قضاوت اطرافیان

 یکی از علت‌های قضاوت دیگران، دانا یا عاقل جلوه دادن خود فرد است. بدین ترتیب فرد با مطرح کردن خطاها و اشتباهات دیگران، خود را داناتر و فهیم تر نشان می‌دهد و عقل و درایت خود را به رخ می‌کشد! یکی دیگر از علل قضاوت، عدم توانایی هم‌ذات‌پنداری و درک سایرین است.

در این صورت فرد بدون در نظر گرفتن شرایط و وضعیت دیگران به قضاوت آنها می‌پردازد و آنها را زیر سوال می‌برد یا خوار و خفیف جلوه می‌دهد. در حالیکه اگر خود او به جای آنها بود چه بسا به همان کارها یا تصمیمات یا شدیدتر از آن تن می‌داد.

متاسفانه یکی دیگر از علت‌های قضاوت افراد ، بیکاری است. در این حالت چون فرد مشغله و کار مهمی، ندارد زمان و انرژی خود را صرف قضاوت اعمال، افکار و رفتار دیگران می‌کند. بدین ترتیب، نه تنها وقت خود و دیگران را تلف می‌کند، بلکه امکان رشد و پیشرفت در کارهای دیگر را از خود سلب می‌کند.

علت دیگر برمی‌گردد به نوعی یادگیری یا شرطی شدگی غلط. بسیاری از ما از اطرافیان و افراد خانواده خود آموخته‌ایم که دیگران را قضاوت کنیم. یعنی تا فردی را مشاهده می‌کنیم با توجه به ظاهر قیافه یا ظاهر رفتار او سعی می‌کنیم او را در طبقه بندی خاصی بگنجانیم و با نسبت دادن صفت یا حالتی به او، موضع گیری خاصی در مقابل او داشته یا به دیگران القا کنیم.

گاهی هم ترس یا بدگمانی ما باعث می‌شود به قضاوت بپردازیم. یعنی چون افراد را نمی شناسیم و ناچار به معاملات مالی یا رفت و آمد یا همکاری با ایشان شده‌ایم، سعی می‌کنیم آنها را فرموله کنیم و رفتار و کارهای‌شان را زیر ذره بین قرار داده و از روی آنها درباره درستی، راستگویی و صداقت، سابقه و شخصیت او نظر بدهیم.

چنین قضاوتی گرچه کار درستی نیست اما بیشتر حالت دفاعی دارد و می‌خواهد فرد قضاوت کننده را در موضع امن‌تری قرار دهد. مشکل اینجاست که بدست آوردن موضع امن باید با ضوابط و تدابیر انجام شود، نه با قضاوت! برای مثال  اگر شما  می‌خواهید به کسی پول قرض بدهید، باید از او رسید، چک یا سفته بگیرید، نه اینکه شخصیت، گذشته و رفتار ظاهری او را مورد داوری و زیر میکروسکوپ قرار دهید! آن هم وقتی که نظرات، عقاید و داوری‌های ما هر روز در حال تغییر و تحول است.

برای قضاوت نکردن!

به نظر می‌رسد اولین قدم در راه قضاوت نکردن این باشد که از ته دل قصد کنیم قضاوت را کنار بگذاریم. گام بعدی مشاهده و تمرین مشاهده  کردن است. بدین معنا که در هنگام روبرو شدن با افراد و رفتارها و نظرات آنها ، به جای قضاوت، فقط آنها را مشاهده کنیم. منظور از تمرین مشاهده ، این است که بدون پیشداوری فقط رفتارها را شاهد باشیم.

به گذشته و آینده کاری نداشته باشیم و فرد را در زمان حال بفهمیم و دریابیم. در مشاهده افراد سعی کنیم گاهی خود را به جای آنها بگذاریم و دنیا را از دریچه دید آنها ببینیم . لحظاتی مانند آنها فکر کنیم، مانند آنها حس کنیم و مانند آنها بشویم. هرچه توان همذات پنداری ما بالاتر رود، کمتر دلمان می‌آید اطرافیان را داوری کنیم و در فرمول‌های پیش ساخته خود بگنجانیم.

می‌دانم سخت است اما ارزشش را دارد. چون به قول وین دایر،" وقتی بر مسند قضاوت می‌نشینیم و رای داوری ناعادلانه درباره دیگری صادر می‌کنیم، در حقیقت او و شرایط او را توصیف نمی‌کنیم ، بلکه شخصیت نامتعادل خود را معرفی می‌کنیم!!!".

 

برای خواندن بخش اول- قضاوت- اینجا کلیک کنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان