همیشه راجع به شرایط بد خودروسازی ایران صحبت کردهایم و خودروسازان نیز بخش اعظم این شرایط را به دلیل تحریمهای خارجی میدانند. در گذشته زمانی که فشار تحریمها کمکم حس میشد، ایران خودرو به فکر تولید یک خودروی ملی افتاد و بعد از چند سال سمند به مردم معرفی شد که در برهه زمانی خود یک خودروی تقریبا مناسب محسوب میشد ولی آیا این خودرو کاملا ایرانی بود؟
طراحی موتور، بدنه و شاسی سمند توسط شرکتهای انگلیسی و فرانسوی صورت گرفته، همچنین قالبهای آن توسط شرکت ژاپنی، پلتفرم و موتور آن توسط شرکت فرانسوی و جیگ و فیکسچرها و همچنین طراحی خط تولید توسط شرکت کرهای انجام شده بود.
یعنی میتوان گفت مهندسان ایرانی کمترین نقش را در تولید خودرویی داشتند که شرکت عرضه کننده مدتها با قرار دادن نام ملی بر روی آن، بدنبال کسب منفعت برای خود بوده است.
بعد از سمند چند محصول دیگر در ایران با برچسب ملی عرضه شدند که همگی شرایطی یکسان با سمند داشتند. تیبا نیز نام یک محصول ملی دیگر است که سایپا برای پوشش بازار خودروهای ارزان قیمت آن را روانه بازار کرد. در طراحی خودروهای به روز دنیا از عناصر و موجودات مختلف الهام گرفته میشود بهطور مثال از حیواناتی مانند کوسه و مار در طراحیها الگوبرداری میشود.
با نگاه کردن به تیبا، فقط یاد یک موجود در ذهن شما تداعی میشود و آن چیزی نیست جز قورباغه! جالب اینجاست که مدیران سایپا برای طراحی این خودروی فوق زیبا به سراغ یک شرکت خارجی رفتهاند و این اثر هنری در استودیو طراحی ایتال دیزاین ایتالیا شکل گرفته است. در طراحی این محصول ملی هم طراحان ایرانی کمترین نقش را داشتهاند و مدیران ترجیح دادند به سراغ خارجیها بروند.
حال به این سبد کوییک را هم بهعنوان محصول تازه ملی اضافه کنید و احتمالا تا چند مدت دیگر مشخص خواهد شد که کدام کشور وظیفه طراحی خودروی ملی ما را برعهده داشته است. ولی آیا طراحان ایرانی به این اندازه ضعف دارند که خودروسازان ترجیح میدهند به سراغ آنها نروند.
با نگاه به فینالیستهای رقابت میشلن چلنج دیزاین سال 2017 متوجه میشوید که طراحان ایرانی در سطح جهانی خوب عمل میکنند. مهدی علمداری و وحید شاهوردی در این مسابقات با خودروی مفهومی آئودی توانستند به فینال برسند که با نگاه به جزئیات طرح آنها متوجه خواهید شد که سطح بالایی از کیفیت را به نمایش گذاشتهاند.
محمد غزل نام یک طراح ایرانی دیگر است که با کامیون طراحی شده خود سر و صدای زیادی در جهان بهپا کرد. این طراح در اثر خود از حشرات الهام گرفته است که منجر به پدید آمدن یک کامیون اپرت و کامل شده است. محسن خرسندی نیز با طراحی یک خودروی مفهومی با برند کیا، توجه سایتها و مجلات خارجی را بهخود جلب کرد و باعث شد از سوی carbodydesign تقدیر شود.
نادر فقیهزاده معروفترین طراح ایرانی حاضر در کمپانیهای خارجی است. وی مدتهاست که طراحی چند مدل از خودروهای بیامو را بر عهده دارد. او امتیاز طراحی چند سری از اتومبیلهای غول خودروسازی آلمان را در اختیار دارد که از جمله این مدلها میتوان به مواردی همچون طراحی داخلی بامو سری 7، طراحی خارجی بامو سری 6 کوپه و کانورتیبل و همچنین بامو سری 6 گرنکوپه اشاره کرد.
تعداد زیادی از طراحان صنعتی در ایران تربیت میشوند که کیفیت کار فوقالعادهای دارند، آنها حتی با نرمافزارهای غیر تخصصی مانند کتیا، خودروهایی طراحی میکنند که انسان متحیر میشود ولی گویا مسئولین چشم بینا ندارند و یا به دلایلی که بیشتر جنبه شخصی دارد، قصد همکاری با چنین افرادی را میزنند.
جمشید آرین نمونه بارز دیگری از عدم حمایت است. جمشید آرین سال 1381 برای نخستین بار در برنامه زنده، خودروی هوشمند الکتریکی ساخته شده توسط خود را با نام Aryana 792 معرفی کرد. در مقاله منتشر شده مورخ 8 دسامبر سال 2004 میلادی سایت اینترنتی درایو، جمشید آرین اصل، مخترع ایرانی است که اختراع تکنولوژی شارژ سریع هوشمند به نام او ثبت شده است.
در مقالهای که 12 اوت سال 2006 توسط لورنا ادواردز منتشر شده، خودروی ساخت جمشید آرین مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله اختراع وی را برای آینده بسیار مفید میداند و آن را تحسین برانگیز خطاب میکند. این خودرو با سرعت بیش از 160 کیلومتر در ساعت، 250 الی 300 کیلومتر را با یکبار شارژ کامل باتری طی میکند و شتاب صفر تا صد آن 7٫5 ثانیه است. نباید فراموش کنیم که تسلای آمریکا یکی از معتبرترین برندهای تولید خودروی الکتریکی است که خودروهای جدید آن عملکردی تقریبا مشابه با خودروی آرین دارند.
اما بعد از سالها او تصمیم گرفت به ایران برگردد و علم خود را در صنعت کشورمان بکار گیرد اما چیزی جز عدم حمایت و چسباندن برچسب متقلب به وی توسط مسئولان دریافت نکرد.
با وجود چنین افرادی در کشورمان، اوضاع طراحی در داخل کشور به این شکل است که خودروهای ملی ما با بدترین کیفیت طراحی توسط خارجیها قلم زده میشوند و خارجیها طراحی خودروهای خود را به ایرانیها میسپارند. متاسفانه خودروسازان ایرانی بیشتر بجای آنکه تولیدکننده باشند نقش بنگاه دلالی را دارند و مدیران بهجای آنکه به فکر کشور باشند به فکر بهبود شرایط اقتصادی بنگاه خود هستند. بدون شک با حمایت از جوانان و نخبگان کشور میتوان به جایی رسید که چین اکنون حضور دارد و شاید بتوانیم نسبت به بسیاری از کشورها برتر باشیم.
زمانی اقتصاد مقاومتی در کشور جواب خواهد داد که از نخبگان داخلی استفاده شود و شعار سر دادن بی فایده خواهد بود.
مدیران بجای برگزاری همایشهای مختلف و سخنرانی در زمینه رشد فناوری داخلی، بهتر است کمی منفعت خود را کنار بگذارند و زمانی که یک جوان به شرکت آنها مراجعه میکند و ایدهاش را ارائه میدهد، بهجای تحقیر وی، از او حمایت کنند. در دورهای به یاد دارم که یکی از دوستان طرحی در زمینه خودرو داشت که به یکی از خودروسازان داخلی مراجعه نموده بود تا نظر این خودروساز را جلب کند اما متاسفانه هرگز از وی حمایت نشد و جز تمسخر و تحقیر چیز دیگری بدست نیاورد و آن شخص در حال حاضر در آلمان در حال تحصیل است و یکی از خودروسازیهای بزرگ این کشور از طرح او حمایت کرد.
متاسفانه کشورهای قدرتمند در زمینه تکنولوژی قدر دانش داخلی را میدانند و علاوه بر آن سعی میکنند مغزهای متفکر کشورهای دیگر را به کشور خود وارد کنند اما در کشور ما بیشتر به فکر راندن مغزها هستند و فناوری را از همان کشورهایی که ایرانیها در آن کار میکنند، خریداری میکنند.