تحریریه دنیای سلامت
سال گذشته، یک زن جوان به موسسه ما مراجعه کرد و پس از بازگو کردن مشکلش از ما کمک خواست. ما در موسسه خود به افراد کمک میکنیم تا رفتارهای مثبتشان را تقویت کنند، اعتماد به نفس از دست رفتهشان را باز یابند و یاد بگیرند که با تنهایی خود کنار بیایند.
این زن جوان، از تنهایی رنج میبرد. هر روز بعدازظهرها با دوستانش به کافیشاپ میرفت تا شاید از این راه بر تنهاییاش غلبه کند. زن به دنبال یافتن مردی بود که او را از وحشت تنهایی نجات دهد؛
ولی بیشتر مردانی که میشناخت و با آنها آشنا میشد، به دنبال روابط سطحی بودند و اصلا به مقوله ازدواج نمیپرداختند و او که خواهان چنین روابطی نبود، روز به روز بیشتر دچار استیصال میشد. احساس میکرد هیچ چیز سرجایش نیست، چون نمیتوانست کسی را که واقعا دلش میخواست پیدا کند،
گویی در تقدیرش تنهایی همیشگی رغم خورده بود. من به او گفتم که در اشتباه است؛ به جای آنکه درصدد یافتن مرد ایدهآل زندگیاش باشد، باید تمام انرژیاش را صرف تقویت روحیه و تغییر باورهایش کند. او تلاش کرده بود که با رژیمهای غذایی، خود را بسیار لاغر کند تا از نظر اندام، خود را به آنچه مردان امروزی میپسندند،
نزدیکتر کند که البته خود این مسأله روی سلامتی روح و روانش تاثیر گذاشته بود. تنهایی عامل بسیاری از مشکلات روحی و جسمی است. این عامل مهم همیشه از نظرها پنهان است و کمتر کسی به آن توجه میکند. از سال 1920 تا به حال، دانشمندان و پژوهشگران بسیاری روی این مقوله و اثرات زیانبار آن تحقیق کردهاند.
تنهایی از هر روزنهای وارد میشود و همه جسم و روح انسان را تحتالشعاع قرار میدهد. مشکلات بد خوابی و بیخوابی، فشارخون بالا و افسردگی کمکم گریبان افراد تنها را میگیرد. در سال 2002 گروهی از پژوهشگران در مورد ارتباط میان تنهایی و مشکلات خواب و بیماریهای قلبی تحقیقات گستردهای انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که افراد تنها، دنیا را تهدید بزرگی علیه سلامتی خود میدانند و نسبت به سایرین احساس خطر بیشتری میکنند.
آنها در مقایسه با دیگران عمر کوتاهتری هم دارند. اگر مشکل افراد تنها به طور ریشهای درمان نشود و در رفتارها و باورهایشان تغییری ایجاد نکنند، اوضاع روحی و جسمیشان روز به روز بدتر خواهد شد. انسانها در مواقع تنهایی، فشارها و تنشهای بیشتری را متحمل میشوند.
فرد تنها مدام در جستجوی کسی است که تنهاییاش را با او قسمت کند. هرچه بیشتر تقلا میکند، عمق تنهاییاش بیشتر میشود. ولی به هیچ وجه نباید نا امید شد؛ برای نجات از تنهایی راههای زیادی وجود دارد. مثلا اگر دوست صمیمی ندارید یا اینکه هیچ کس را آنقدر به خود نزدیک نمیبینید که به او اعتماد کنید، بهتر است احساسات و افکارتان را روی کاغذ بیاورید.
هیچ کس راجع به شما قضاوتی نخواهد کرد و بحثی با کسی نخواهید داشت؛ میتوانید دوباره به صفحات اول نوشتههایتان رجوع کنید و به افکار منفی خود پی ببرید. ما از مراجعهکنندگان خود میخواهیم که شیوه زندگیشان را تغییر دهند. کارهایی را انجام دهند که واقعا دلشان میخواهد، نه اینکه خود را باب میل دیگران تغییر دهند.
در کلاسهای آموزشی شرکت کنند، در جمعهایی که علایق مشترک دارند، حضور یابند و روابط اجتماعی خود را گسترش دهند تا کمکم تنهاییشان ناپدید شود. اما متاسفانه اکثر افراد به این توصیهها توجهی نمیکنند و آنچنان در پیله تنهایی خود فرو میروند که از هر اجتماع و جمعی گریزان میشوند. آنها نمیتوانند درک کنند که تنهایی نشانهای از ارتباطی است که با خودشان دارند...
برای خواندن بخش دوم - قلب های تنها - اینجا کلیک کنید.