شناسه : ۵۵۸۶۵۹ - شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۱۹
با توجه به کشاورز بودن قابیل آیا واقعا علت بعث غراب برای آموزش چگونگی تدفین هابیل به او بوده است؟یامنظوردیگری درکاراست؟
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُواری سَوْأَةَ أَخیهِ قالَ یا وَیْلَتی أَ عَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِیَ سَوْأَةَ أَخی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمین ؛ (1) سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین، جستجو (و کندوکاو) میکرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن کند. او گفت: «وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟!»و سرانجام (از ترس رسوایی، و بر اثر فشار و جدان،از کار خود)پشیمان شد. پرسشگر گرامی شما اگر به این آیه خوب توجه نمایید خواهید دانست که خداوند در همین آیه می فرماید که زاغ آمده تا با این روش به قابیل نشان دهد که چگونه هابیل را دفن نماید(: لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُواری سَوْأَةَ أَخیهِ ). به طوری که از بعضی از روایات که از امام صادق (ع) نقل شده استفاده می شود هنگامی که قابیل برادر خود را کشت او را در بیابان افکنده بود و نمی دانست چه کند؟ چیزی نگذشت که درندگان به سوی جسد هابیل روی آوردند و او (که گویا تحت فشار شدید و جدان قرار گرفته بود) برای نجات جسد برادر خود مدتی آن را بر دوش کشید، ولی باز پرندگان اطراف او را گرفته بودند، و در این انتظار بودند که چه موقع جسد را به خاک میافکند تا به آن حملهور شوند! در این موقع همان طور که قرآن میفرماید: خداوند زاغی را فرستاد که خاک های زمین را کنار بزند و با پنهان کردن جسد بیجان زاغ دیگر، و یا با پنهان کردن قسمتی از طعمه خود، آن چنان که عادت زاغ است، به قابیل نشان دهد که چگونه جسد برادر خویش را به خاک بسپارد. البته این موضوع جای تعجب نیست که انسان مطلبی را از پرندهای بیاموزد زیرا تاریخ و تجربه هر دو نشان دادهاند که بسیاری از حیوانات دارای یک سلسله معلومات غریزی هستند که بشر در طول تاریخ خود آنها را از آنان آموخته و دانش خود را با آن تکمیل کرده است، حتی در بعضی از کتب طبی مینویسند که انسان در قسمتی از معلومات طبی خود مدیون حیوانات است!. سپس قرآن اضافه میکند در این موقع قابیل از غفلت و بیخبری خود ناراحت شد و"فریاد بر آورد که ای وای بر من! آیا من باید از این زاغ هم ناتوان تر باشم و نتوانم همانند او جسد برادرم را دفن کنم .(1) در داستان دفن حضرت هابیل مهم ترین هدف این بود که هابیل چگونگی دفن کردن را یاد بگیرد ولی این هدف مهم اهداف دیگری را هم در خود جا داده است که سبب شده تا خداوند کلاغ را به این ماموریت جدی بفرست که یکی از مهمترین آنها این بود تا جسد یک انسان مومن در زمین نماند و به سبب طعمه شدن حیوانات دیگر و از بین رفتن آن بی احترامی بر آن صورت نگیرد و قابیل هم به وجدان خویش برگردد که عجب غفلت و اشتباه بزرگی کرده است گرچه سودی به حالش نداشته است و این که قابیل آن قدر ناتوان است که باید از یک کلاغ آموزش ببیند تا انسانی را در زمین دفن کند. اما برخی از پیام های آیه : 1 گاهی حیوانات مأمور الهیاند و حرکت آنان به فرمان او و در مسیری است که او میخواهد. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً» 2 بسیاری از معلومات بشر، از زندگی حیوانات الهام گرفته است. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ» ... «لِیُرِیَهُ» 3. انسان باید همواره در پیآموختن باشد. اصل، آموختن و یادگیری است، از هر طریقی، گرچه از طریق حیوانات باشد. «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً») ... ( «لِیُرِیَهُ» 4. خداوند، گاهی انسان را با حیوانات کوچک آموزش میدهد تا بفهماند زاغ هم میتواند وسیله آموزش انسان باشد، پس نباید مغرور شد. «غُراباً») ... ( «لِیُرِیَهُ» 5. جسد مرده را باید در زمین دفن کرد (در محفظه قرار دادن، مومیایی کردن، سوزاندن و ... صحیح نیست). «فِی الْأَرْضِ») ... ( «یُوارِی سَوْأَةَ أَخِیهِ» 6 مردهی انسان نیز کرامت دارد و نباید خوراک حیوانات شود، بلکه باید دفن شود. «یُوارِی سَوْأَةَ أَخِیهِ» 7 ندامت، نشانهی حقطلبی فطرتهاست. «فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ»(3) پی نوشت: 1. مائده(5)آیه31. 2. مکارم شیرازی ناصر،تفسیر نمونه، ناشردار الکتب الإسلامیة، تهران،سال 1374 ش،نوبت اول، ج4، ص 351. 3. قرائتی، تفسیر نور، تهران ، 1383، ج 3، ص 71-72 .