در تمام ادیان و آیین های مذهبی اعتقاد بر این است که در پایان نبرد حق و باطل و خیر و شر، موعودی ظهور خواهد کرد که به داستان ظلم و ستم انسانها و قحطی و فقر و کاستیها پایان می دهد. این موعود در هر دین و آیینی، به شیوه ای وصف شده است. در کتاب زردشت، او را فیروزی از طرف یزدان و در کتاب « دید» هندوها، او را منصور خوانده اند. در «مزامیر» داوود و تورات و انجیل لوقا و اشعیای نبی، او را به نامهای مختلف ذکر کرده اند. در اسلام نیز، مسلمانان بر طبق دلایل عقلی و نقلی و به استناد آیات قرآن و روایات متواتر، آن موعود را حجت بن الحسن عسکری، مهدی (عج)، نهمین فرزند از نسل امام حسین (ع) می دانند که هنگام ظهور، با تشکیل حکومتی الهی، جهان را پر از عدل و داد، مهر و محبت، برکت، فراوانی، صلح و دوستی می کند. بسیاری از آیات قرآن به وجود مقدس مهدی موعود (عج) و ظهور مبارک آن حضرت تأویل شده که در نویدهای آنها، سه رکن اساسی برای کارنامه این مصلح جهانی آمده است: 1- تشکیل حکومت واحد جهانی 2- اجرای برنامه های متعالی اسلام و رواج یکتاپرستی و توحید 3 – برقراری صلح و آرامش جهانی؛ برخی افراد کوته اندیش، وجود مقدس این پیشوای دین و غیبت او را انکار می کنند که دلایل بسیاری، در رد ادعای آنها وجود دارد. از مهمترین دلایل برای وجود منجی، موارد زیر است: 1- از عدالت خداوند به دور است که جهان را خلق کرده باشد و در کتاب آسمانی، وعده آمدن منجی را داده باشد اما خلف وعده کند و پایان دنیا را بی سرانجام بگذارد. 2- وجود ایشان حجت خداوند را بر انسانها تمام می کند که بهانه ای نداشته باشند که فرستاده و پیشوایی نبود که ما پیروی اش کنیم. 3- اگر قضیه ی وجود و حیات فعلی ایشان دروغ باشد، چطور یک دروغ می تواند بیش از هزار سال دوام آورده باشد و در تمام کتب آسمانی و روایات بزرگان ادیان، ضد و نقیضی درباره ایشان گفته نشده باشد! بنابراین وقتی از حقیقت وجود چنین موعود مبارکی اطمینان یافتیم، به حکم عقل باید شرایط ظهور و تشکیل حکومت واحد جهانی اش را فراهم کنیم. حکومت عصر ظهور، دولتمردانی دارد که جامعه را چه در بعد اجتماعی، چه در بعد اقتصادی و چه در سایر ابعاد آماده می کنند و این با احادیثی که دال بر پر شدن دنیا از ظلم و جور در آستانه ی ظهور است، منافاتی ندارد؛ زیرا همیشه بر خلاف تلاش مومنین در امور خیر، عده ای کارشکن و مخالفین دین هستند که سعی در انحراف اذهان جامعه و سست کردن اعتقادات الهی آنها دارند و در روایات می خوانیم که مهدی موعود در هنگام ظهور، با آنان خواهد جنگید و دنیا را از وجود آنها پاک می کند. از جمله وظایفی که به خاطر اهمیت فوق العاده اش، در اسلام عبادت شمرده شده، انتظار برای فرج مهدی (عج) است. انتظار حالتی است درونی و گاه با مصداق بیرونی که امید به وقوع پدیده ای را در شخص زنده نگه می دارد. نقطه ی مقابل آن یأس و ناامیدی است. بدیهی است که هر قدر این حالت شدت بیشتری داشته باشد، شخص خود را برای رویارویی با آن آماده تر می کند. در بحث انتظار موعود، سه نوع انتظار مطرح می شود: انتظار منفی، انتظار مثبت و انتظار فعال. در انتظار منفی، شخص با خود اینطور می اندیشد که اگر در آخر الزمان نقطه ی روشنی در جامعه وجود داشته باشد، پس نیاز به مصلح نیست و از آنجایی که گفته شده مصلحی خواهد آمد، پس باید به ترویج فساد و ظلم در جامعه کمک کنیم تا نیاز به یک مصلح، منطقی به نظر برسد. لااقلش اینکه ظلم هم که نکنیم، باید در قبال اعمال بد دیگران در جامعه بی تفاوت باشیم. برعکس، در انتظار مثبت، هر فرد نسبت به خود و جامعه مسئول است. این انتظار، تعهد آفرین و تحرک بخش است و طبق روایات نوعی عبادت شمرده می شود. در انتظار فعال که انتظار مثبت را هم تحت الشعاع خود قرار می دهد، شخص ضمن اینکه امیدوار و پرتلاش برای ظهور موعود می کوشد، وظیفه ی خویش را در انجام موارد زیر می بیند و به آنها عمل می کند: 1- آراستگی به عدالت و تقوا 2- آراستگی به بردباری و پایداری3- بهره مندی از دین شناسی بنیادین4- اصلاح طلبی و ظلم ستیزی؛ این منتظران واقعی، ضمن خودسازی فردی و اجتماعی، هرگز در فساد جامعه حل نمی شوند و با رهبران فاسد تا پای جان مبارزه می کنند و حامی مظلومانند و پیامبر گرامی اسلام(ص) به منتظران واقعی بشارت داده که دین از بین نمی رود و آینده برای اسلام است.
کلید واژه ها: موعود، حکومت جهانی عصر ظهور، انتظار، منتظر
مقدمه
عالم ربانی آیت الله بهجت (ره) می فرمایند:" در گذشته به جوان ها مژده درک ظهور را می دادیم؛ اما الان به پیرها هم این مژده را می دهیم." آنچه که مسلم است این است که اعتقاد به ظهور منجی در آخر الزّمان امری است عام و فراگیر که تمام ادیان و مذاهب به نوعی به آن اعتقاد دارند. اگر علم شناخت ادیان را مطالعه کنیم، خواهیم دید که اندیشه و اعتقاد به ظهور منجی در تمامی ادیان اعم از بودایی، مانوی، مهر پرستی، زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلامی وجود داشته است. حتی در تمدن های باستانی آمریکای جنوبی مانند تمدن های اینکاها و مایاها نیز می توان چنین اعتقاداتی را مشاهده نمود. خود همین گستردگی تاریخی، جغرافیایی و قومی اعتقاد به منجی می تواند دلیلی برای توجه و بررسی علمی این مسأله باشد و هر ذهن بی طرف و بدون غرضی را به اندیشه و تفکر وا دارد. بنابراین چه بسا بتوان این گستردگی ایمان به منجی را دلیلی برای اثبات ﺁن قلمداد کرد. حقیقت امر این است که شباهت ها آنچنان زیاد است که نمی توان آنها را نادیده گرفت و شاید بتوان گفت که تفاوت های موجود تنها در حد تفاوتهای لفظی و حداکثر در حد تعیین مصداق است. از جملۀ این شباهت ها می توان به نبرد نهایی حق و باطل، خیر و شر، نور و ظلمت، اهورا مزدا و اهریمن و. .. اشاره نمود. در تمام آیین ها و ادیان اعتقاد بر این است که در این نبرد نهایی، حق بر باطل پیروز می شود و پس از آن دوران طلایی آغاز شده و جهان پر از عدل و داد، مهر و محبت، برکت و فراوانی، و ثروت و دولت می گردد. در احادیث و روایات فراوانی از کتب معتبر شیعی و سنی به این مهم اشاره شده است. از جمله حرکات مثبت و سازنده ای که مسلمانان باید برای ایجاد زمینه ی ظهور موعود انجام دهند، کمک برای تشکیل دولتی قانونمند و زمینه ساز ظهور آن منجی عالم بشریت است. بحمدالله، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که برخاسته از متن مردمی مؤمن و خداجوست، ویژگیهای این حکومت جهانی را داراست و همین است که چشم امید بسیاری مستضعفان جهان به اراده ی آهنین ملت ایران دوخته شده است.
موعود در ادیان و آیین های جهان
سیری در متون و کتابهای آسمانی ادیان نشان می دهد که در تمام ادیان همواره انتظار آمدن یک منجی و مصلح جهانی جلوه گر است. در کتاب «زند» از کتابهای مذهبی زرتشت آمده که « آنگاه فیروزی بزرگ از طرف یزدان می شود و اهریمنان را منقرض می سازد و تمام اقتدار اهریمنان در زمین است و در آسمان راه ندارد و بعد از پیروزی ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلی خود رسیده، بنی آدم بر تخت نیک بختی خواهند نشست»در کتاب «دید» از کتابهای آسمانی هندوها آمده است: «پس از خرابی دنیا، پادشاهی درآخرالزمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد و نام او «منصور» باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد و همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآید.»در مزامیر حضرت داوود آمده: «صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن همیشه ساکن خواهند شد.»در تورات آمده: «و در حق اسماعیل تو را شنیدم؛ اینک او را برکت داده ام و او را بارور گردانیده، به غایت زیاد خواهم نمود و دوازده سرور تولید خواهد نمود و او را امت عظیمی خواهم نمود.»در انجیل لوقا هم آمده: «پس شما نیز مستعد باشید؛ زیرا در ساعتی که گمان نمی برید، پسر انسان می آید.» در کتاب اشعیای نبی آمده: «روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت و خوشی او در رس از خداوند خواهد بود...مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود. گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید... و در تمام کوه مقدس من، ضرر و فساد نخواهد بود؛ زیرا که جهان از معرفت خدا پر خواهد بود؛ مثل آبهایی که دریا را می پوشاند» در کتاب زردشت، از مهدی به «سوشیانس» نام برده شده به معنی «نجات دهنده ی دنیا». جاماسب از قول استادش زردشت می گوید: «وقتی سوشیانس ظهور کرد، دین را به جهان رایج کند و آز و نیاز را از بین برد و اهریمن را از دامان آفریدگان باز دارد و مردمان گیتی، هم فکر و هم گفتار و هم کردار شوند».
قرآن و بشارت موعود
خداوند در قرآن کریم، در آیات متعددی وعده تشکیل حکومت واحد جهانی اسلام، بسط دین اسلام، غلبه آن بر همه ادیان، زمامداری صلحا و ارباب لیاقت و پیروزی حزب الله را داده است. در این زمینه، آیات بسیاری در قرآن کریم وارد شده است. همه محققان امامیه، کتب مستقلی درباره مهدی در قرآن نگاشته اند که از جمله آن ها کتاب المحجة فی منزل القائم فی الحجة تألیف محدث و مفسر خبیر سید هاشم توبلی بحرانی است. مؤلف در این کتاب، یکصد و بیست آیه از آیات قرآن کریم را به استناد احادیث وارده، بر امام مهدی (ع)تطبیق کرده است. علی اکبر مهدی پور نیز در کتاب سیمای امام زمان در آیینه قرآن، یکصد و چهل آیه از آیات شریفه قرآن کریم را به استناد احادیث فریقین، بر امام مهدی (ع)تطبیق کرده است. آیات متعددی در قرآن کریم وارد شده که پیشوایان دینی آنها را به وجود مقدس حضرت مهدی (ع) و ظهور مبارک آن حضرت تفسیر و تأویل کرده اند. برخی کتب، نزدیک به یکصد و چهل آیه از قرآن کریم را به استناد احادیث فریقین، بر امام مهدی (ع) تطبیق کرده اند. ما در این جا تعدادی از آیات مهدوی قرآن را می آوریم: سوره بقره آیه 2 و 3: "هدی للمتقین، الذین یومنون بالغیب"؛ امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمودند: متقین، شیعیان علی بن ابی طالب هستند و غیب، حجت غایب است. درآیه 124 می خوانیم: " وَ إذِ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن " هنگامی که حضرت ابراهیم را پروردگارش به وسیله کلماتی آزمود، پس آن ها را به انجام رسانید. راوی می گوید: درباره این آیه مبارکه از امام صادق (ع) پرسش کردم، حضرت فرمود: این همان کلماتی است که حضرت آدم (ع) از پروردگار خود دریافت نمود. پس توسط آن کلمات به پیشگاه پروردگار توبه کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت. جریان توبه چنین بود که حضرت آدم (ع) عرض کرد: ای خدای من از تو می خواهم که به واسطه محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) توبه مرا بپذیری، پس خداوند توبه او را پذیرفت که او بسیار توبه پذیر و مهربان است ". راوی می گوید: پرسیدم مقصود از "فاتمهن " درآیه چیست؟ حضرت فرمود: مقصود این است که خداوند آنها را تا قائم مهدی (ع) به اتمام رسانید و دوازده امام (ع) را که نه تن آنان از فرزندان حسین (ع) می باشند، برای او بیان فرمود. در آیه 155 آمده: " و لنبلونکم بشیء من الخوف والجوع " ما شما را به چیزهایی از قبیل ترس و گرسنگی و کاستی در اموال و جان ها و محصولات می آزماییم، و مژده بده به آنها که شکیبا و ثابت قدم هستند. امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمود: "پیش از آمدن قائم (ع)، علامت هایی برای امتحان مؤمنین خواهد بود. " عرض کردم آن علامت ها چیست؟ فرمود: بیماری های گوناگون که سبب ترس و دلهره است و بالا رفتن نرخ ها که سبب گرسنگی است و کاهش در اموال و جان ها که قحطی و مرگ ومیر فراوان است و نقص در محصولات که به نیامدن باران است. پس در آن موقع به آنها که در عقیده به ما ثابت می مانند، مژده بده " آن گاه فرمود: "این تأویل آیه است و هیچ کس جز آنها که راسخ در علم هستند، تأویل آن را نمی دانند و ماییم راسخان در علم. "
سوره آل عمران آیه 83: " أفغیر دین الله یبغون و له اسلم من فی السماوات...؟ " آیا جز دین خدا را می جویند؟ با آن که آنچه در آسمان ها و زمین است، خواه و ناخواه تسلیم او هستند و به سوی او بازگردانیده می شوند0 امام کاظم (ع) فرمود: «این آیه درباره حضرت قائم (ع) نازل شده است. هنگامی که ظاهر شود، آیین مقدس اسلام را در شرق و غرب جهان، به یهود و نصاری و صائبان و ملحدان و مرتدان و کافران عرضه می دارد.»سوره نساء آیه 159: «و أن من اهل الکتاب الا لیؤمنن به قبل موته و....»: و هیچ یک از اهل کتاب نیست جز این که پیش از مرگ، به او ایمان می آورد0 درباره ضمیر "مَوتهِ " دو احتمال است؟ یکی این که به اهل کتاب برگردد و دیگر این که به حضرت عیسی (ع). بنابر احتمال اول، معنای آیه شریفه این است که « احدی از اهل کتاب نیست جز این که پیش از مرگ، به حضرت عیسی (ع) ایمان آورد » و بنابر احتمال دوم، معنای آیه چنین خواهد بود احدی از اهل کتاب نیست جز این که پیش از مرگ حضرت عیسی (ع) به او ایمان خواهد آورد. برخی از مفسران اهل سنت که احتمال اول را برگزیده ا ند، ناچار شده اند که توجیهات عجیبی را در مورد آیه شریفه ملتزم شوند، ولی بنا بر احتمال دوم، معنای آیه بسیار روشن است. چون طبق عقیده قطعی مسلمانان، حضرت عیسی (ع) هنوز زنده است و پس از ظهور حضرت بقیة الله او نیز از آسمان نازل شده و از یاران و اصحاب آن حضرت خواهد بود و چون به حضرتش اقتدا می نماید، نصاری نیز به جهت اقتدای حضرت عیسی (ع) به حضرت صاحب الامر(ع) در نماز، به آن حضرت ایمان می آورند و یهود نیز به حضرت مهدی (ع) می گروند. سوره انفال آیه 39: « و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة. ...؟ باکافران بجنگید تا فتنه ای باقی نماند.» امام محمد باقر(ع) فرمود: «تأویل این آیه هنوز نیامده است و این در زمان قیام قائم ما خواهد بود.»سوره توبه آیه 33: «و هو الذی ارسل رسوله بالهدی...»: او خداوندی است که پیامبرش را با هدایت و دینی حق فرستاد تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند، اگر چه مشرکان ناخشنود باشند. امام باقر(ع) فرمود: « این آیه مبارکه به هنگام خروج مهدی آل محمد(ع) تحقق می یابد.»سوره هود آیه86: «بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین»: «یکتا بازمانده خدا برای شما بهتر است، اگر مؤمن هستید. » امام باقر(ع) در تأویل این آیه شریفه می فرماید: «هنگامی که مهدی ظاهر شود... اولین سخنی که بر زبان مبارکش جاری می شود این آیه شریفه است.»سوره ابراهیم آیه 5: « و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله. ..» همانا ما موسی را با آیات خود فرستادیم، که قوم خود را از تاریکی ها به سوی نور بیرون بیاور و روزهای خدا -ایام الله- را به آنها یاد آوری کن »؛ از امام باقر(ع) روایت است که فرمودند: «روزهای خداوند سه روز است: روز قیام قائم (ع)، روز رجعت و روز قیامت.»سوره حجر آیه 36- 38: «قال رب فانظرنی الی یوم یبعثون قال فانک من المنتظرین الی یوم الوقت المعلوم» امام رضا(ع) فرمود: «وقتِ معلوم، روز قیام قائم ماست.»سوره اسراء آیه 33: «و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا» امام باقر(ع) فرمود: «حسین (ع) مظلوم کشته شد و ما اولیاء وارث خون او هستیم وقائم ما به خون خواهی حسین (ع) قیام خواهد کرد.»امام صادق (ع) نیز فرمود: «منصور، قائم آل محمد (ع) است و چون ظهور نماید، اقدام به خونخواهی حسین (ع) می کند.» سوره مریم آیه 75: «حتی اذا راوا ما یوعدون اما العذاب واما الساعة»: «تا وقتی آنچه به آنان وعده داده می شود یا عذاب یا قیامت را ببینند»؛ امام صادق (ع) فرمودند: «منظور از ساعة، قیام قائم است.»سوره قصص آیه 5: «و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الارض...» و ما اراده کرده ایم بر آنان که در روی زمین به ضعف کشیده شده اند، منت نهاده آنها را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.» ؛ امام باقر و امام صادق (ع) فرمودند: «این آیه مبارکه مخصوص صاحب الامری است که در آخر الزمان ظاهر می شود.»سوره سجده آیه 29: «قل یوم الفتح لا ینفع الذین کفروا ایمانهم»: «بگو ای پیامبر! روز پیروزی، دیگر ایمان آوردن برای کافران سودی ندارد.»؛ امام جعفر صادق (ع) فرمود: «یوم الفتح، روزی است که دنیا به دست قائم (ع) فتح می شود.»سوره فتح آیه 28: «لیظهره علی الدین کله و کفی بالله شهیدا»؛ امام صادق (ع) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: «این آیه در حق قائم اهل محمد(ع) نازل شده است»
مژدۀ ظهور موعود در احادیث
علاء بن بشیر، از ابو صدیق ناجی، از ابوسعید خدری، روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: «مژده باد شما را به ظهور و برانگیخته شدن مهدی ( علیه السلام) در امت من، در حالیکه اختلافات تمام مردم را در برگرفته و فاصلۀ طبقاتی زیاد گشته است، آنگاه حضرتش زمین را از عدل و داد پر کند، همانگونه که از جور و ستم پر شده بود، ساکنین آسمان و زمین از او راضی و خشنود بوده، اموال را به طور مساوی بین مردم تقسیم می نماید، سپس خداوند دلهای امتم را غنی و بی نیاز گردانیده و عدل آن حضرت را گسترش داده تا جایی که دستور می دهد منادی فریاد زند و بگوید: چه کسی نیاز به مال دارد؟ کسی از مردم به جز یک نفر پاسخ نمی دهد، به او گفته می شود برو پیش خزانه دار و به او بگو که مهدی (ع) دستور داده که به من مال عطا کنی، خزانه دار به او
می گوید: آنچه خواهی بدون شمارش برگیر و ببر، تا آن اموال در اختیار او قرار می گیرد و آنرا احراز کند پشیمان گشته و گوید: من حریص ترین و طمعکارترین فرد امت حضرت محمد صلی الله علیه وآله بودم، یا اینکه از آن وسعت و بی نیازی که به دیگران داده شد درمانده و محروم ماندم »، رسول اکرم صلی الله علیه وآله در ادامه می فرماید: «آن مرد اموال را برمی گرداند اما از او نمی پذیرند و به او گفته می شود ما آنچه را که دادیم پس نمی گیریم؛ وضع به همین صورت هفت سال یا هشت سال یا نه سال می ماند. در حدیث دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه وآله چنین آمده است: " لو لم یبق من الدهر إلا یوم لبعث الله رجلا من أهل بیتی یملؤها عدلا کما ملئت جورا" بدرستیکه مهدی از عترت من، از اهل بیت من در آخر الزمان ظهور خواهد نمود، (خداوند) باران آسمان را بر او فرو خواهد فرستاد وبذرها ودانه های زمین را خواهد رویانید، آنگاه آن حضرت علیه السلام زمین را پر از عدل و داد نموده همانگونه که مردم آنرا از ظلم و جور پر کرده اند. منصور بن یونس بزرج، از حمزة بن حمران، از سالم أشل نقل کرده که گفت: از امام زین العابدین (ع) وارد شده که می فرمود: « حضرت موسی(ع) در کتاب اول نظر کرد و مقام قائم آل محمد صلی الله علیه وآله را در مکنت و قدرت و فضیلت مشاهده نمود و از خدا خواست که او را یار آن حضرت قرار دهد. خداوند به او فرمود که آن حضرت از فرزندان احمد است سپس بار دیگر در کتاب دوم نگریست و دوباره مانند همان مطلب قبلی را یافته و مانند آنرا از خداوند در خواست کرد و همان پاسخ را شنید و سپس در کتاب سوم نگریست و همان مطلب را دید و همان در خواست را کرد و همان پاسخ را شنید.»فضیل بن مرزوق، از عطیه، از ابو سعید نقل کرده که گفت: رسول خدا ( ص ) فرمود: « در آخر الزمان - در مدت طولانی و سختی و تنگدستی - امامی وجود دارد که به مردم بذل و بخشش می نماید، شخص پیش او می رود و او با دو دست خویش مال را جمع نموده و به او می دهد، در آن زمان آن قدر مال و خیر به مردم می رسد که هم و غم شخص این است که در میان فامیلش کسی را بیابد که صدقه مالش را از او قبول نماید.»فطر، از قاسم بن أبی بزه، از ابو طفیل، از علی ( ع )، از رسول خدا ( ص ) روایت کرده است که: « اگر از دنیا حتی بیش از یک روز باقی نماند، خداوند متعال مردی را از اهل بیت من برخواهد انگیخت تا زمین را پر از عدل نماید همانگونه که از جور پر شده است.»
کارنامه قیام مصلح جهانی
درنویدهای قرآن کریم، سه رکن اساسی برای کارنامه قیام مصلح جهانی بیان شده است:
1 ـ حکومت واحد جهانی بر اساس توحید، به رهبری موعود قرآن، تشکیل خواهد شد و اداره آن به دست مردم صالح و با ایمان واگذار خواهد گردید.
2 ـ برنامه های عالی اسلامی و نظام کامل حکومت «الله» در سرتا سر جهان، بدون کم وکاست، اجرا می شود و همه احکام الهی به خود جامه عمل خواهد پوشید.
3 ـ بیم و هراس توده مردم از بین خواهد رفت و آرامش و امنیت کامل در سراسرگیتی بر قرار خواهد گردید. همگان خدای یکتا را پرستش خواهند کرد و هرگونه شرک و بت پرستی ریشه کن خواهد شد.
از نشانه های پیش از ظهور حضرت، گرسنگی ذکر شده است. محمد بن مسلم می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: « پیش از ظهور حضرت قائم (ع) از سوی خداوند برای مؤمنان نشانه هایی است. » گفتم: خدا مرا فدای توگرداند، آن نشانه ها کدام است؟ فرمود: « آن ها همان گفته خداوند است که فرمود: و لبنونکم بشی ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس والثمرات و بشر الصابرین و شما مؤمنان را به چیزی از ترس و گرسنگی و کمی دارایی ها و جان ها و میوه ها می آزماییم، پس صابران را مژده بده. در روایات آمده است که در آیه شریفه « و الله متمّ نوره » یعنی به ولایت قائم (ع) و به ظهور آن حضرت؛ و در آیه « و اشرقت الارض بنور ربها »، مراد، روشن شدن زمین به نور آن حضرت است. در یکی از زیارات جامعه نیز در اوصاف آن حضرت می خوانیم: « نور الانوار الذی تشرق به الارض عما قلیل ». روایت شده از جابر بن عبدالله انصاری که گفت: در مسجد کوفه داخل شدم، در حالی که امیرالمؤمنین(ع) با انگشتان مبارک خود می نوشت و تبسم می فرمود. گفتم: یا امیرالمؤمنین(ع) چه چیز شما را به خنده آورده است؟ فرمود: « عجب دارم از آن که این آیه را می خواند، ولی به حق، به آن معرفت ندارد. » گفتم: کدام آیه؟ فرمود: « الله نور السَموات و الارض،. ..مثل نوره کمشکوة. .»، « مشکوة » محمد (ص) است. فیها مصباح، منم « مصباح» . زجاجة، « الزجاجة» حسن و حسین (ع) هستند. کانها کوکب دری « علی بن الحسین (ع) ». و یوقد من شجرة مبارکة « محمد بن علی (ع)» است. زیتونه، « جعفر بن محمد(ع) » است، لا شرقیه « موسی بن جعفر(ع) » است. و لا غربیه « علی بن موسی الرضا(ع)» است. یکاد زیتها یضء « محمد بن علی (ع) » است. لو لم تمسسه نار « علی بن محمد(ع) » است. نور علی نور، « حسن بن علی (ع) » است و یهدی الله لنوره من یشاء، « قائم مهدی (ع) » است. در پاره ای از اخبار معراج آمده است که نور آن حضرت، در عالم اظله، میان انوار ائمه (ع) مانند ستاره ای درخشان بود در بین سایرکواکب. وقتی از امام هفتم تفسیر آیه « و اسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنه » را پرسیدند، فرمود: « نعمت ظاهر، امام ظاهر و نعمت باطن، امام غائب است. » پرسیده شد: آیا در میان شما کسی هست که غائب شود؟ فرمود: « آری، اوکسی است که شخصاً از دیدگان غائب می گردد، ولی یادش از دل های مؤمنان نمی رود. او دوازدهمین ما ائمه است، خداوند هر مشکلی را برای او آسان می کند. علاوه بر این که وجود حضرت، نعمت است، آن چه از نعمت ها که بندگان در آن غوطه ورند از نعمت های ظاهری و باطنی، همه به برکت وجود شریف حضرت حجت (ع) است.» امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه « ثم لتسئلن یوم عن النعیم » می فرماید: « نعیم ما هستیم.» وجود امام، عظیم ترین نعمت های الهی است، زیراکه اصل سایر نعمت های ظاهری و باطنی است و از اینجاست که در روایات آمده که همه مردم روز قیامت درباره نعیم مورد سؤال قرار
می گیرند. البته نعمت های آن حضرت در زمان ظهورش نیز ویژگی خاصی دارد. چنان که اخباری در این باره وارد شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «امت من در زمان مهدی به نعمتی متنعم خواهند شد که هیچ گاه به مثل آن متنعم نگشته اند. آسمان باران رحمتش را بر آنها می بارد و زمین هیچ گیاهی را رها نمی کند، مگر این که آن را برآورد.»حضرت علی(ع) در تفسیر آیه مبارکه: « الم تر الذین بدلوا نعمة الله کفرا ؟ »: « آیا ندیدی آنان را که نعمت الهی را به کفر بدل ساختند؟ »، فرمود: « ما آن نعمت هستیم که خداوند بر بندگانش عنایت کرده و به سبب ما رستگار می گردند آنان که روز قیامت رستگار می شوند.»«فتح»، از القاب حضرت و به معنای پیروزی است. روایت است که « در آیه شریفه« اذا جاء نصر الله والفتح »، مراد از فتح، قائم (ع) است.» در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است: « آیه مبارکه نصر من الله و فتح وقریب ، اشاره دارد به فتح حضرت قائم(ع).» «فجر»، از القاب حضرت مهدی (ع) شمرده شده است. روایت است از امام صادق (ع) که در تفسیر آیه «والفجر» فرمود: «مراد از فجر، قائم (ع) است.» و نیز در روایت دیگری درباره سوره قدر فرمود: «حتی مطلع الفجر» یعنی تا آن که قائم (ع) برخیزد و ظاهر شود.»شب قدر، شب امام زمان(ع) است و ملائکه و روح بر آن حضرت نازل شده، تقدیر امور را در اختیار او می گذارند. پیشوایان معصوم(ع)، در تفسیر سوره قدر فرموده اند: فرشتگان در این شب، مقدرات یک سال را نزد ولی مطلق زمان آورده، بر او عرضه و تسلیم می کنند. در چنین شبی که به حضرت مهدی(ع) تعلق دارد، یاد جد بزرگوارش در دلها زنده می شود، چرا که یکی از اعمال مستحبی شب قدر، زیارت امام حسین(ع) است. در روایات آمده است که در شب قدر، دعا برای حضرت را باید بر دعا برای خود مقدم داشت و بهترین دعاها طلب نصرت و حفظ اوست و آن این است: «اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه. ..»این احادیث و آیات روشن، نشانگر برآورده شدن آرزوی دیرینه ی بشر برای تحقق عدل و داد در جهان است، آرزویی که مختص یک قوم و ملت خاص نیست، بلکه آنچنان فراگیر است که شاید بتوان آن را امری فطری نامید.
اثبات وجود حضرت مهدی (ع)
چگونه می شود اثبات کرد که مهدی واقعاً در تاریخ وجود داشته است؟! شاید شرایط خاص روحی- روانی این باور را در ذهن مردم جا انداخته باشد، این اصل که مهدی رهبر موعود و منجی عالم بشریت است، به صورت عام در احادیث نبوی و به صورت خاص در روایات ائمه اهل بیت (ع)آمده است. در این روایات مسأله به گونه ای مورد تاکید قرارگرفته که جای هیچ گونه شکی باقی نمی گذارد و چهارصد حدیث فقط از طریق اهل سنت شمارش شده که به ضمیمه روایات شیعه به بیش از شش هزار روایت می رسد و چنین آماری بسیار بالاست. در مورد خیلی از مسائل بدیهی اسلام که مسلمانان به آن معتقدند، این همه روایت وارد نشده است.
اما تجسم این اندیشه در وجود امام دوازدهم (ع) هم دلایل کافی دارد که کاملاًاقناع کننده است. این دلایل را می توان در دو دلیل نقلی و علمی، خلاصه کرد: دلیل نقلی، وجود امام موعود را اثبات می کند و دلیل علمی، ثابت می کندکه مهدی (ع) یک اسطوره و یک فرضیه نیست، بلکه حقیقتی است که وجود او در تاریخ لمس شده است. دلیل نقلی : صدها روایت و حدیث از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اهل بیت (ع) رسیده است که می گوید مهدی موعود دارای این خصوصیات است: از اهل بیت است، از فرزندان فاطمه است، از نسل حسین و نهمین فرزند آن حضرت است و روایاتی که می گوید جانشینان پیامبر(ص) دوازده نفر می باشند. این روایات، مهدی موعود را در شخص امام دوازدهم، منحصر و متعین می کند و با اینکه ائمه (ع) برای حفظ آن حضرت از ترور و قتل سعی داشتند مسأله در سطح عمومی مطرح نشود، در عین حال روایات زیادی در این زمینه وارد شده است. البته زیادی روایت به تنهایی نمی تواند مقبولیت آن را برساند، بلکه در این جا قرینه وگواه خاصی وجود دارد که دلیل بر صحت این روایات است. در حدیث شریف نبوی، سخن از امامان، جانشینان، امیران و سخن از دوازده تن آمده است. در بعضی متون، دوازده امام و در بعضی دوازده خلیفه و در بعضی دیگر دوازده امیر، ذکر شده است. بعضی از مؤلفان، این احادیث را بیش از دویست و هفتاد شمارش کرده اند که همگی از کتابهای معتبر شیعه و سنی از قبیل صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن ابوداود، مسند احمد و مستدرک حاکم نقل شده است. دلیل علمی: دلیل علمی، تجربه است، تجربه ای که مدت زمان هفتاد سال گروهی از مردم با آن زندگی کردند، یعنی « غیبت صغری ». غیبت صغری برگزار شد تا مردم به تدریج با غیبت خو بگیرند و خود را بر اساس آن بسازند. امام از دیده ها پنهان بود ولی از طریق وکیلان و یاران مورد وثوق، نواب اربعه، با مردم ارتباط داشت. در این مدت، چهار تن از پاکترین و باتقواترین مؤمنان، نیابت و جانشینی آن حضرت را بر عهده داشتند و در مدت هفتاد سال واسطه میان او و مردم بوده اند و هیچ کسی در هیچ زمینه ای خطایی از آنان ندیده و نشنیده است. آیا تصور می کنید امکان داشته باشد یک دروغ، هفتاد سال دوام بیاورد و چهار نفر با هماهنگی کامل و یکصدا، یک نقش را بازی کنند؟ آنان با رفتار صمیمانه خود چنان در مردم ایجاد اطمینان کرده بودند که همه به گفتار وکردار آنان ایمان داشتند. آیا می شود این چهار تن به گونه ای نقش بازی کنندکه هیچ کس به حقیقت پی نبرد در حالی که این افراد هیچ رابطه خاصی با هم نداشته اند تا بگوییم در این قضیه تبانی کرده بودند؟ از قدیم گفته اند: طناب دروغ، کوتاه است. امکان ندارد یک دروغ بتواند بدین شکل دوام بیاورد و در تمام این مدت و با همه بده و بستان ها و روابط مختلف موضوع کشف نگردد و همه به درستی آن ایمان داشته باشند. بدینسان در می یابیم که پدیده غیبت صغری می تواند به عنوان یک آزموده علمی، دلیل بر واقعیت خارجی یک موضوع باشد و آن وجود، زندگی و سپس غیبت حضرت مهدی (ع) است. آن حضرت پس از غیبت صغری، خود اعلان کرده است که در پرده غیبت کبری خواهد رفت و از نظرها پنهان خواهدگشت و هیچ کسی او را مگر به اذن خدا نخواهد دید.
جهان در عصر ظهور
تا کنون به خویش دقت کرده ایم آن زمانی که انتظار یک میهمان عزیز را می کشیم؟! دستی به سر و روی خانه می کشیم و بهترین شرایط رفاه و آسایش آن عزیز را فراهم می کنیم. ظاهر خویش را آراسته می کنیم و با رویی گشاده و شاد منتظر می مانیم. در آستانه ظهور مهدی، شرط میهمان نوازی آن است که مقدمات و زمینه ی آمدنش را که منشأ خیر و برکات زمین و آسمان است، فراهم کنیم. این میهمان نوازی از چند بعد حائز اهمیت است که به برخی اشاره می کنیم.
بعد اجتماعی
در عصر ظهور مهدی موعود، دولتمردان، معیار انتخاب افراد را برای خدمتگزاری به مردم، نجابت و خیرخواهی قرار می دهند و از نژادپرستی و قوم و خویش بازی در انتخاب افراد می پرهیزند. درست همانگونه که درباره ی حکومت مهدی(عج) نقل شده که اصحاب و کارگزاران حضرت از ملیت های مختلفند. شیخ طوسی به نقل از سندش از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود: « یبایع القائم بین الرکن و المقام ثلاثمائه و نیف، عده اهل بدر، فیهم من النجباء من اهل مصر و الابدال من اهل الشام، و الخیار من اهل العراق، فیقیم ما شاءالله ان یقیم »«بین رکن و مقام، سیصد و اندی به عدد اهل بدر با قائم بیعت خواهند کرد، در میان آنها، نجیبانی از اهل مصر و ابدالی از اهل شام و اخیاری از اهل عراق وجود دارد؛ آنگاه دین را تا مقدار زمانی که خداوند بخواهد بر پا خواهد داشت.»
دولتمردان در این دولت وظیفه دارند تا در مقابل منحرفان سرسختانه ایستاده و از سرزنش و ملامت دیگران نهراسند و تنها به فکر انجام وظیفه خود باشند. این جدّیت را در امام عصر می بینیم آن زمان که عمویش جعفر کذاب را که مردی نالایق بود، از نماز خواندن بر پیکر پدرش( امام حسن عسکری(ع) ) منع کرد. ابو الادیان می گوید: «هنگامی که به خانه امام حسن عسکری (ع) رسیدم، مشاهده کردم که پیکر حسن بن علی (ع)، کفن پیچ است. جعفر جلو آمد تا بر جنازه ی برادرش نماز بگزارد، همین که خواست تکبیر نماز را بگوید، کودکی گندم گون، با موهایی مجعد و دندانهایی باز از پشت پرده بیرون آمد و ردای جعفربن علی را کشید و فرمود «تأخّر یا عمّ، فانّا احقّ بالصلاه علی أبی » : «کنار برو ای عمو، زیرا من سزاوارترم که بر پدرم نماز بخوانم» جعفر در حالی که رنگ از صورتش پریده بود کنار رفت. کودک جلو آمد و بر پیکر امام حسن عسکری (ع) نماز خواند و خطاب به بصری فرمود: «ای بصری! جواب نامه هایی را که با توست، به من بده.» من هم آنها را به حضرت دادم.
بعد اقتصادی
در عصر ظهور، امام بدون هیچ گونه تبعیضی، بودجه کشور را بین مردم تقسیم می کند و این یکی از خدمات بی منت اوست که در اوج خلوص به مردم ارائه می دهد. درباره ی مهدی (عج) از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: «یکون عند انقطاع من الزّمان و ظهور الفتن رجل یقال له المهدی، عطاءه هنیئا »؛ « هنگام گذشت بخشی از زمان و ظهور فتنه ها مردی خواهد آمد که به او مهدی می گویند، عطاهای او گواراست.»گوارا بودن عطای حضرت مهدی(عج)، ممکن است کنایه از بی منت بودن آن باشد، زیرا که اگر کسی چیزی را با منت به شخصی بدهد، برای او گوارا نخواهد بود. اشتغال، دیگر از دغدغه های گریبانگیر جوانان نیست. هر کسی به کسبی مشغول است و آبرومندانه زندگی می کند. در حدیثی از امرالمؤمنین(ع) درباره ی مهدی (عج) چنین آمده است:«.یظهر صاحب الرایه. ..یمهدالأرض. ..»؛ «. .صاحب پرچم –مهدی(عج)- ظهور می کند... وزمین را – برای کار کردن بر روی آن- آماده می کند.»انتظار می رود که دولت عصر ظهور، خود ساده زیست باشد و از لحاظ اقتصادی، مستضعفان را مراعات کند. درباره ی مهدی (عج) آمده که با وجودی که جهان را فتح می کند و تمامی امکانات به دست اوست، خود ساده زیستی را پیشه می کند. از امام صادق نقل شده که فرمود: « فولله ما لباسه الّا الغلیظ و لا طعامه الّا الجشب»؛ « به خدا سوگند! که لباس حضرت غلیظ و غذایش خشک است. »
دولتمردان عصر ظهور تلاش می کنند که احدی چشم طمع به بیت المال نداشته باشد و همه ی مردم به طور عادلانه ازآن بهره مند شوند. درعصرظهور، مهدی(عج) با خائنان بیت المال مبارزه می کند. از امام علی (ع) نقل شده که فرمود: « و لیطهرن الأرض من کل غاش» ؛ «. .. هر آینه زمین را از هر گونه حیله گر و خائنی پاک خواهد شد.»
تحولات فردی و اجتماعی در حکومت جهانی عصر ظهور
اما باید دید که چرا مؤمنان تا این حد مشتاق ظهور هستند و چشم امید بر چه تحولاتی در آن هنگام دارند. اگر بخواهیم آنچه را که از آیات و روایات به دست می آید به صورت فهرست وار بیان نماییم، می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
1.ایمان و توان، اولین هدیه هایی است که مؤمنان از دوست می گیرند .
2.نشاط و شادمانی چنان بر وجود آنها سایه می افکند که حتی مردگان نیز در قبر شاد می شوند.
3.رذایل اخلاقی از وجود مردم رخت برمی بندد و فضایل، نیکی ها و بزرگواری جای آن را می گیرد.
4.خشم و شهوت و وهم و بی عدالتی با مردم بیگانه می شود و آرامش و وقار و تعادل و عدالت از سیمای آنان هویدا می گردد.
5.ترس و بخل از شیعیان دور می شود و آرامش و سخاوت جایگزین آن می گردد.
6.عدالت را آنچنان که باید و شاید در پهنه جهان گسترانده می شود و خونی بی گناه ریخته نمی شود.
7.پدران و مادران، شگفت زده کودکان خود را می بینند که با مارها و عقربها بازی می کنند بدون آنکه آزاری به آنان رسد.
- دنیا به گونه ای دیگر است. صلح و آرامش جایگزین جنگ و خونریزی شده و دوستی و محبت به جای دشمنی و درنده خویی نشسته است.
9.هرکس در گوشه ای از شهر خویش می بیند که میش و گرگ در یک محل با یکدیگر می چرخند و در کنار هم زندگی می کنند. خوی دد منشی گرگ و ترس و هراس میش در اینجا دیده نمی شود و این زیباترین نمای صلح در آن عصر طلایی است.
10.پرندگان در آشیانه های خود جشن می گیرند و ماهیان دریاها شادمان می شوند و چشمه ساران می جوشند و زمین چندین برابر محصول خویش را عرضه می کند.
11.دلهای مؤمنان از ترس خالی شده و قلوب دشمنان آنها آکنده از ترس و وحشت می گردد.
12.بیماری ها، اعم از روحی و جسمی بهبود می یابد و ضعف ها و ناتوانی ها به قوت و قدرت تبدیل می شود.
13.هر مؤمنی در زمان ظهور، قدرت چهل مرد را می یابد.
14.در آن روز مردم با چهره های شادمان و گشاده در سطح شهر رفت و آمد می کنند و این شادی برخاسته از درون آنهاست. حاصل این نعمت، بهداشت روانی جامعه، سلامتی جسمی و روحی و نیز کم شدن میزان بزهکاریها، جرمها و آلودگی های اجتماعی خواهد بود.
15.مؤمنان از نظر شنوایی و بینایی قدرت می یابند و چنان وسعتی در توانایی های شنیداری و دیداری آنها ایجاد می شود که بدون هیچ پیک و واسطه ای صدای امام(ع) را می شنوند و سیمای او را می بینند در حالی که آن حضرت در جایگاه خود قرار دارد.
16.تقوا و فرهنگ جامعه چنان زیاد می شود که اگر زن جوانی از شرق عالم به قصد غرب راه افتد و در این مسیر هیچ کس او را آزار نمی دهد.
17.اگر دختری با طراوت و شور، طبقی از زیورآلات بر سر دارد و هر جای سرزمین اسلامی حرکت کند در این مسیر که اکنون به برکت ظهور تماماً سرسبز شده است، نه درنده ای به او حمله می کند و نه او از درنده ای می ترسد و کسی با نگاهش وی را نمی آزارد.
18.نعمت امنیت و آرامش، شهر و دیار را آراسته و ترس از دلهای مردم زدوده می شود و دیگر چشمهای مادران با نگرانی و اضطراب به بدرقه دخترانشان نخواهد رفت.
19.گناهانی چون شرابخواری، ربا و زنا از جامعه اسلامی دور می شوند و شر و پلیدی از بین می رود.
20.مردم با امام خود عهد می بندند که مرتکب سرقت، زنا و قتل نشوند، به مسلمانان دشنام ندهند، احتکار نکنند و از مال یتیمان دوری کنند. کسی را به ناحق نزنند و مساجد را ویران نسازند. راهها را ناامن نکنند و به خانه های مردم هجوم نبرند و این گونه «آرمان شهری» به وجود می آید که اساس آن بر اعتماد و اعتقاد و آرامش است.
21.اگر مسلمانی به چیزی نیاز داشت از جیب برادر مسلمانش برمی دارد و او مانع نمی شود.
22.رفاه و آسایشی می آید که نظیر آن پیش از این، نیامده است. مال و ثروت آنچنان وفور می یابد که هر که نزد امام بیاید فوق تصورش، دریافت می کند.
23.امام اموال را چون سیل، جاری می کند و بخشش های کلان خویش را هرگز شماره نمی کند.
24.هیچ کس فقیر نمی ماند و مردم برای صدقه دادن به دنبال نیازمند می گردند و پیدا نمی کنند. مال را به هرکه عرضه می کنند، می گوید: بی نیازم.
25.امت در نعمت چنان غرق خواهند بود که چشم به هیچ مالی نمی دوزند و خزانه بیت المال سرشار است از دارایی هایی که راهی برای مصرف آنها نیست.
26.زمین، معادن طلا و نقره اش را به پای امام و امت او می ریزد و این گونه همه سرشار از بی نیازی و مناعت طبع می شوند.
27.عقل و اندیشه آنان به اوج رشد و بالندگی می رسد و تفرقه و پراکندگی از امت زدوده می شود و مکارم اخلاق به کمال لازم می رسد.
28.بدعتها و خرافه ها از جامعه اسلامی زدوده می شود و سنتهای راستین الهی اقامه می گردد.
29.امانتداری به کامل ترین شکل صورت می گیرد و امانتها بازگردانده می شود.
30.خیانت در قاموس آنها واژه ای بیگانه می شود. ادیان متعدد در لوای اسلام قرار می گیرند و یک دین جهانی برای یک جامعه جهانی برنامه ریزی می کند.
31.بیست و پنج حرف باقیمانده از بیست و هفت حرف علم که تا آن روز پنهان بوده در آن زمان آشکار و منتشر می شود. گره های محکم علمی باز شده و حلقه های گم شده دانش بشری پیدا می شوند.
32.فرهنگ دینی چنان توسعه می یابد که ریا از جامعه دور شده و اخلاص جایگزین آن می شود. مردم، گروه گروه و با اشتیاق به برنامه های عبادی، رفتارهای مشروع و به نمازجماعت روی می آورند و از منکرات دوری می کنند و با محبت، با امام خود پیمان می بندند.
33.خرافات و بدعتها و سوء استفاده های برخی از شیادان از بین می رود.
34.آسمان بارانش را فرو می فرستد، زمین گیاهان خود را می رویاند و زندگان آرزو می کنند که کاش مردگانشان زنده بودند و عدل و آرامش حقیقی را می دیدند که خداوند چگونه برکاتش را بر اهل زمین فرو می فرستد.
35.کشاورزان در آن روز یک مد از هر محصولی می کارند و هفتصد مد برداشت می کنند.
36.همه مردم به طور مساوی از سرمایه های ملی بهره می جویند.
37.در آن روز همه خانواده ها مسکنی خواهند داشت که در آن آرام و قرار می گیرند.
38.آن روز، شیعیان، خزانه دار و حکمران روی زمین هستند و زمامداری امور در سراسر گیتی به دست آنان است، مقام و ثروتی که برای اولین بار فسادآور نیست و جز افزایش اطاعت، ره آوردی نخواهد داشت.
39.امام به مردم فرهنگ شهروندی را می آموزد. شهروند زمان ظهور، شهروندی است که تمامی حقوق دیگران را جزء به جزء حفظ ادا می کند و هرگز کاخ آسایش خویش را بر ویرانه همنوعان خود بنا نمی کند.
40.دل های بندگان آکنده از عبادت و اطاعت می شود و عدالت بر همه جا دامن می گسترد و خدا به واسطه امام دروغ را ریشه کن می کند و خوی ستمگری و درندگی را محو می سازد و طوق ذلت و بردگی را از گردن خلایق برمی دارد. با توجه به این ویژگی ها، آیا واقعاً می توان کسی را یافت که در انتظار فرا رسیدن چنین روزی نباشد؟ در واقع هر انسان مؤمنی، و حتی هر انسانی صرفاً به حکم خوی انسانی خود، آرزوی فرا رسیدن چنین روزی را خواهد داشت. روزی که در سایۀ وجود پُر برکت آن امام بزرگوار، که هر قوم و ملتی او را به نامی می خواند، ظلم و جور و فساد از جهان ریشه کن می گردد و عدالت و آزادی تمام عالم را فرا می گیرد. ( الهم عجّل لولیک الفرج)
پرهیز از قشری گری
قشری گری یکی از آسیب های تربیتی مهدویت است. منظور از آن، جمود بر ظواهر متون دینی، در فهم و ظواهر مناسک شریعت، در مقامِ عمل است. قشری گری از این جهت آسیب زاست که انسان را در قشر دین متوقف می سازد و به این ترتیب، خود فرد را از دین بی بهره و دیگران را در دام بد فهمی گرفتار می سازد.
قشری گری در دین، مانع فهم عمق معارف دینی می گردد و از این رو بستری برای رشد کج فهمی و انحراف و بدعت است. نمونه بارز این امر در زمان حکومت حضرت علی (ع) توسط خوارج آشکارگردید. کسانی که حاضر نشدند به ورق های کاغذی قرآن تعرض کنند، اما سرانجام بر آن شدند تا قرآن ناطق را خاموش کنند. این گونه قشری گری، همیشه درکمین تربیت دینی است. در دوران غیبت امام مهدی (ع)، نیز همواره این تهدید وجود دارد. ذهن ها واندیشه های خام برخی متدینان، آنان را به بدفهمی و بدعت وا می دارد، چنان که به هنگام ظهور مهدی (ع)، سخنان او و احکام دینی که او مطرح می سازد، در نظر مردم جدید و ناشناخته است و قشری بودن افراد، آنان را به تعبیرهای نادرست از احکام دینی خواهد کشاند. امام صادق (ع) به این نکته اشاره دارد، آن جا که می فرماید: « قائم (ع) در جریان پیکار خود، با اموری روبرو می گردد که رسول خدا(ص) با آن ها رو به رو نشد. همانا رسول خدا(ص) در حالی به سوی مردم آمد که آنان، بت های سنگی و چوب های تراشیده را می پرستیدند، ولی علیه قائم (ع) می شورند وکتاب خدا را علیه او تأویل می کنند و بر اساس آن با او می جنگند.»؛ بنابراین، یکی از آسیب هایی که درکمین تربیت مهدوی قرار دارد، این است که افراد تحت تربیت، ذهن و اندیشه هایی خام داشته باشند و معارف دین را در حد فهم های قاصر خود، محدود و محصور سازند.
انتظار
انتظار حالتی است نفسانی که آمادگی برای آنچه انتظارش را می کشیم، از آن بر می آید و ضدّ آن یأس و ناامیدی است، پس هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، آمادگی و مهیا شدن قوی تر خواهد بود، نمی بینی اگر مسافری داشته باشی که در انتظار مقدمش به سر می بری، هرچه هنگام آمدنش نزدیک تر شود، مهیا شدنت فزونی می یابد؟ (بلکه احیاناً خوابت به بیداری مبدّل می گردد، چون انتظارت شدید است ) و همان طور که مراتب انتظار از این جهت متفاوت است، از جهت محبّت نسبت به کسی که در انتظارش هستی، نیز مراتب متفاوتی دارد، پس هر چه محبّت شدیدتر و دوستی بیشتر باشد، مهیا شدن برای محبوب زیادتر می شود و فراقش دردناک تر می گردد، به گونه ای که منتظِر، از تمام اموری که مربوط به حفظ خودش هست، غافل می ماند و دردهای بزرگ و محنت های شدید را احساس نمی کند. بنابراین مؤمنی که منتظر آمدن مولایش می باشد، هر قدر که انتظارش شدیدتر است، تلاشش در آمادگی برای آن به وسیله پرهیز از گناه و کوشش در راه تهذیب نفس و پاکیزه کردن درون از صفات نکوهیده و به دست آوردن خوی های پسندیده بیشتر می گردد، تا به فیض دیدار مولای خویش و مشاهده جمال انورش در زمان غیبتش رستگار شود، همچنان که برای عده بسیاری از نیکان اتفاق افتاده است و لذا امامان معصوم- علیهم السلام - به پاکیزگی صفات و مقید بودن به انجام طاعات امر فرموده اند. بلکه رستگاری به مقام انتظار و نایل شدن به پاداش منتظران، به پرهیز و پروا از گناه و آراستگی به خوی های پسندیده بستگی دارد. چنان که امام صادق (ع) فرمود: « هر آن کس که خواسته باشد از یاران قائم علیه السلام شود، باید که منتظر باشد و باید در حال انتظار به پرهیزکاری و خوی های پسندیده عمل نماید، که هرگاه بمیرد و قائم به پس از مردنش بپاخیزد، پاداش او همچون کسی خواهد بود که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد و بی تردید هر قدر که انتظار شدیدتر باشد، صاحب آن، مقام و ثواب بیشتری نزد خدای عزّوجلّ خواهد داشت.»
انتظار منفی
انتظار منفی، برداشت قشری و سطحی از مهدویت است. این گونه افراد می گویند آن گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت طرفداری نداشته باشد، باطل یکه تاز میدان شود، جز نیروی باطل، نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، دست غیب از آستین بیرون می آید. با وجود این، هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح، یک نقطه روشن است و تا در اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر
نمی شود. برعکس، هرگناه و فسادی، ظهور را نزدیک می سازد. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور، ترویج و اشاعه فساد و یا حداقل، سکوت در برابر فساد و حکومت های ظالم است. این گروه، طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر، با نوعی بغض و عداوت می نگرند، زیرا آنان را تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود(ع) می شمارند. این نوع برداشت از انتظار، منجر به نوعی تعطیل شدن حدود و مقررات اسلامی می شود و باید نوعی اباحی گری شمرده شود که به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی موافقت ندارد. البته این گروه به جهت بد فهمی از برخی روایات به چنین اشتباهی افتاده اند. آنها می گویند: در روایت آمده است که خداوند زمین را پر از قسط و عدل می کند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد ( توضیح این روایت را در انتظار مثبت می آوریم.)
انتظار مثبت
انتظار مثبت، نقطه مقابلِ انتظار منفی است. ظهور حضرت مهدی (ع) حلقه ای است از حلقه های مبارزه اهل حق و باطل که به پیروزی اهل حق منتهی می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. در روایت آمده است: « یملاء الله به الارض قسطاَ وعَدلأ بعد ما مُلِئَت ظلما وجورا»: خداوند، زمین را پر از عدل و داد می کند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد.» در این حدیث، تکیه بر روی ظلم شده و سخن ازگروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و می رساند که قیام مهدی (ع) برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. شیخ صدوق روایتی از امام صادق (ع) نقل می کند مبنی بر این که، این امر تحقق نمی پذیرد، مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد. پس سخن در این است که گروه سعدا و اشقیا هرکدام به نهایتِ کار خود برسند، سخن در این نیست که سعیدی درکار نباشد و فقط اشقیا به منتها درجه شقاوت برسند ( آنگونه که در انتظار منفی آمده است. )؛ از نظر روایات اسلامی، در مقدمه قیام و ظهور امام (ع)، یک سلسله قیام های دیگر از طرف اهل حق صورت می گیرد. آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است، نمونه ای از این سلسله قیام هاست. پس انتظار مثبت، انتظاری است که در آن، هر فرد نسبت به خود و جامعه مسؤول است. این انتَظار، تعهد آفرین و تحرَک بخش است و نوعی عبادت شمرده می شود.
انتظار فعال
اما آنچه که مهم است درک این مسأله است که رسیدن به چنین مرحله ای از شکوفایی و پیشرفت، نیازمند تلاش، کوشش و ایمان صادقانه است. مؤمنان نباید انتظار داشته باشند که حضرت مهدی (عج) ظهور نماید بدون اینکه آنها از جان و مال خود مایه بگذارند، تمام آرزوهایشان را تحقق بخشند. در واقع انتظار ظهور نباید موجب رکود و خمودی شود، زیرا همین رکود و خمودی باعث به تعویق افتادن ظهور آن حضرت می شود. یعنی انتظار باید انتظار فعال باشد نه انتظار منفعل. فلسفه انتظار، دمیدن روح امیدواری و پایداری است. انتظار و عقیده به ظهور مصلح، شیعه را در جریان زمان، برای مقاومت پرورش داد و جامعه شیعه را از زوال نگاه داشت و تا امروز، این عقیده، عامل بقای شیعه و پایداری اوست. شیعیانی که با وضعیت اسفبار حکومت بنی امیه و بنی عباس، روبرو شده بودند، اگر منتظر و آینده بین نبودند و اعتقاد به پیروزی حق و عدالت نداشتند، هرگز برایشان حال مقاومت باقی نمی ماند و از دگرگون شدن اوضاع نا امید می شدند و ریشه هر حرکت و پایداری در آن ها خشک
می شد. اما قرآن کریم بشارت داده و پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی(ع) نیز وعده داده اند که این دین، پایدار
می ماند و همیشه، حق پیروز است. پس از رحلت رسول خدا(ص) تا به امروز، ریشه همه حرکت ها و نهضت های شیعه علیه باطل، همین فلسفه انتظار و عقیده به ادامه مبارزه حق وباطل بوده است. این همان فلسفه ای است که در ادیان گذشته نیز مایه امیدواری پیروان آن ها و مشوق آنان به پایداری بوده است. پس فلسفه انتظار، مانند یک عامل و ماده حیاتی مهم، در تمام ادیان آسمانی وجود داشته و رمز بقا و موجودیت آنان بوده است و اکنون هم از عوامل بقای جامعه مسلمانان است. در روایات، استقامت در دین، پارسایی و تخلق به مکارم اخلاق از ویژگی های منتظران حقیقی شمرده شده است. پیامبرگرامی اسلام (ص) در تجلیل از مقام شامخ منتظران حقیقی خطاب به صحابه فرمود: « شما اصحاب من هستید، لیکن برادران من مردمی هستند که در آخرالزمان می آیند. »؛ آنگاه در مقام توصیف اوج مجاهدت و تدین ایشان می فرماید: « هر یک از ایشان، بیش از کسی که بر زجر پوست کندنِ درختِ خار با دست خالی در شبِ تاریک یا نگهداری آتش سوزانِ چوب درکفِ دست صبر می کند، در دینداری خود استقامت می ورزد. به راستی که آنان چراغ های هدایت در شب های ظلمانی هستند. » امام جعفر صادق (ع) نیز فرمود: « هرکس بخواهد در شمار منتظران حقیقی آن عدلِ منتظَر باشد، باید پارسایی پیشه کند و متخلَق به مکارم اخلاق گردد. از پیامبرگرامی اسلام (ص) روایتی معروف نقل شده است که با مقایسه آن می توان به دشواری انتظار پی برد. ایشان می فرمایند: « افضل الاعمال احمزها و افضل الاعمال امتی انتظار الفرج»
علل دشواری وظیفه منتظران را می توان در چهار محور خلاصه کرد:
1- آراستگی به عدالت وتقوا
2- آراستگی به بردباری و پایداری
3- بهره مندی از دین شناسی بنیادین
4- لزوم اصلاح طلبی و ظلم ستیزی
رسیدن به این مراحل کاری است بس دشوار اما شدنی؛ هرکس دشواری انتظار را هموار کرد، در زمره منتظران حقیقی مولا قرار می گیرد که امام صادق (ع) فرمود: « هرکس می خواهد در شمار منتظران حقیقی باشد، باید پارسایی پیشه کند و متخلق به مکارم اخلاق گردد.»کسی که انتظار قیام مصلح جهانی را دارد، در واقع، انتظار انقلاب و تحولی را دارد که وسیع ترین و اساسی ترین انقلاب های انسانی در طول تاریخ بشر است. انقلابی که همه شئون زندگی انسان ها را شامل می شود. انتظار، همیشه از دو عنصر نفی و اثبات تشکیل می شود، یعنی ناراحتی از وضع موجود و عشق و علاقه به وضعیت بهتر. پس کسانی که در انتظارند، اگر در ادعای خود صادق باشند، باید این آَثار در آنها آشکار شود:
1- خود سازی فردی: منتظِر، همیشه باید خودساخته و آماده باشد. برای تحقق بخشیدن به چنین انقلاب عظیمی، مردان و زنانی بزرگ مصمم، نیرومند، خودساخته، شکست ناپذیر و دارای بینش عمیق لازم است. خودسازی برای چنین هدفی، مستلزم به کار بستن برنامه های اجتماعی، فکری و اخلاقی است.
2- خود سازی اجتماعی: منتظِر، علاوه بر خودسازی خویش، باید مراقب حال دیگران نیز باشد و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران و جامعه خود نیز بکوشد. در میدان مبارزه، هیچ فردی نمی تواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هر نقطه ضعفی را که در هر کجا می بیند، اصلاح کند و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید.
3- حل نشدن در فساد محیط: یکی از آثار انتظار، عدم تسلیم در برابر آلودگی های جامعه است. هنگامی که فساد فراگیر می شود و بیشتر مردم را به آلودگی می کشاند، گاهی افراد پاک در یک بن بست روانی قرار می گیرند، و از اصلاحات، مأیوس می شوند و فکر می کنند کار ازکار گذشته است و دیگر امیدی برای اصلاح نیست، این نومیدی ممکن است آنان را به صورت تدریجی به فساد و همرنگی با محیط بکشاند. تنها چیزی که می تواند در آنها روح امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند، امید به اصلاح نهایی و ظهور مصلح جهانی است.
4- پایداری دربرابر رهبری های فاسد و مبارزه با فساد: هرکس سرگذشت دستگاه های جبار بنی امیه، بنی عباس، امویین اندلس، سلاطین عثمانی و دیگرکسانی را که بر جوامع مسلمان به اسم اسلام و حاکم مسلمان، در هند، ماوراء النهر، ایران، مصر، شام و نقاط دیگر آَسیا، آفریقا و اروپا مسلط شدند، بخواند، می فهمد که چه وضع نا امید کننده ای پیش آمد که هدف های واقعی و اصولی اسلام، بیشتر از رسمیت افتاد و اصلاً مطرح نبود. تنها چیزی که مسلمانان را در برابر این وضعیت نگاه داشت و آَن ها را در حال اعتراض به اوضاع و تقاضای اجرای برنامه های اسلامی دلیر می کرد، وعده های قرآَن و پیامبر(ص) بود که این دین از بین نمی رود و آَینده برای اسلام است. این وعده ها بود که مسلمانان را در برابر حوادثی مانند تسلط بنی امیه، جنگ های صلیبی، هجوم چنگیز و سرانجام، استعمار قرن اخیر پایدار نگه داشت و مسلمانان را علیه آنان به جهاد و پیکار برانگیخت. بنابراین، مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمی شود و با ستمگران و مفسدان همراه و همصدا نخواهد شد.
نتیجه پژوهش
آنچه از روایات، آیات قرآن و بزرگان دین درباره ی انقلاب جهانی مهدی موعود به دست ما رسیده است، هر یک مستلزم تفکری عمیق و سپس اقدامی جدی برای زمینه سازی ظهور نورانی آن امام غائب می باشد. بر تمامی اقشار جوامع، در هر دین و فرقه ای، در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، وظیفه افراد انتشار فرهنگ انتظار، آن هم از نوع فعال آن می باشد.
منابع
1- آخرین امید، الهامی، داوود، ص31 تا 35
2- اصول کافی، کلینی، یعقوب، ج 1
3- امام مهدی از ولادت تا ظهور، قزوینی، سید محمد کاظم، 1388
4-الغیبه، نعمانی، ص 239
5- با دعای ندبه در پگاه جمعه، مهدی پور، علی اکبر، 1384
6- بحارالانوار، ج 36، ص 307، باب41
7- بحارالانوار، ج 51، ص 82 و 92 و 120
8- بحارالانوار، ج 52، ص 334
9- پیامهای حضرت مهدی (عچ) به دولتمردان، رضوانی، علی اصغر، نشریه امان، شماره ی 16، اردیبهشت 88
10- تفسیر المیزان، علامه محمدحسین طباطبایی
11- جزیره خضراء، ناجی النجار، ترجمه مهدی پور، علی اکبر، 1380
12- زیارت امام حسین(ع) در شب های قدر، مفاتیح الجنان
13- سیمای امام زمان (ع) درآیینه قرآن، مهدی پور، علی اکبر، ص92
14- ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، هاشمی شهیدی، سید اسد اللّه، انتشارات مسجد مقدّس جمکران، تابستان 1380
15- مجمع البیان، ج6
16- مقاله شهید سید محمد باقر صدر، نشریه موعود، شماره 14،
17-منتخب الأثر، ص 210
18- وسائل الشیعه، ج 20