کتابها و داستانهای معمایی همواره جزو پرفروشترین و جذابترینها بودهاند. داستانهای «شرلوک هلمز» نوشتهی «سر آرتور کانن دویل» و نیز آثار «آگاتا کریستی» مانند «هرکول پوآرو» همواره مخاطبان بسیاری داشتهاند و فیلمهای بسیاری از روی آثارشان ساخته شده است. اما چند سالی است که نویسندهای پا در میدان نوشتن آثار معمایی گذاشته که نوع جدیدی از این داستانها را عرضه داشته است. «دن براون» نویسندهی آمریکایی است که تخصصاش آمیختن هیجان داستانهای کارآگاهی و معمایی و رمز و راز است. در این هفته در بنیتا قصد داریم تا نگاهی داشته باشیم به «دوزخ»، اثر دن براون.
در هفتهی گذشته ما کتابی را بررسی کردیم که نوبل ادبیات برده بود. کتاب جنگ چهره ی زنانه ندارد، اثر «سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ»، نویسندهی بلاروسی. این مطلب را میتوانید در بنیتا بخوانید. این بار هم به سراغ یک نویسندهی خارجی رفتیم. اما آثار این دو نویسنده جهانهای متفاوتی را به تصویر می کشد.
نام دن براون برای اولین بار در سال 2003 بر سر زبان ها افتاد. زمانی که رمان «رمز داوینچی» را نوشت و تا به امروز هم مشهورترین اثر او محسوب میشود. این رمان اعتراض کلیسای کاتولیک را برانگیخت و پاپ ژان پل دوم، مجمع کاردینالهای کاتولیک به حدی از این ماجرا ناراحت بود که دن براون و رمز داوینچی را تکفیر کرد. در سال 2006 هم فیلمی به همین نام در هالیوود با بازی تام هنکس ساخته شد که آن هم بار دیگر با اعتراض کلیسا مواجه شد و البته این اعتراض باعث شد که فروش فیلم بالاتر هم برود!
این نویسنده باورهای دینی را اساس کار خود قرار داده و تاریخ مسیحیت را از دید رمزشناسی و نمادشناسی واکاوی میکند. این ویژگی در رمز داوینچی به اوج خود میرسد.
قهرمان اصلی داستانهای دن براون، پروفسور «رابرت لنگدان»، استاد تاریخ هنر و نمادشناسی دانشگاه هاروارد است که با ماجراهای مرموز و مخفی و مخاطرهآمیز روبرو میشود. در آخرین سری از ماجراهای رابرت لنگدان، وی با سازمان بهداشت جهانی و مافیاهای جهانی درگیر میشود.
خالق کتابهای پرفروش «شیاطین و فرشتگان» و «نماد گمشده» وقتی در ایتالیا بود از اشعار قرن چهاردهمی «دانته آلیگیری» برای نوشتن این رمان الهام گرفت. دن براون در دوزخ، با دستمایه قراردادن کمدی الهی دانته و الهام از بخش دوزخ آن، در خلال ماجرایی پُرکشش، رابرت لنگدان و خواننده را به دنیای نمادها و شهرهای باستانی و زیبای اروپا میکشاند و لحظهبهلحظه بر هیجان داستان میافزاید. داستان این کتاب از شهر فلورانس ایتالیا آغاز میشود و در چند شهر دیگر از جمله «استانبول» ادامه مییابد. فلورانس شهری است که نماد رنسانس اروپا محسوب میشود. رابرت لنگدان در حالی به هوش میآید که یادش نیست چطور سر از این شهر درآورده و چه بلایی بر سرش آمده. به همین خاطر مجبور میشود که با دختری مرموز، باهوش و جذاب، در ماجرایی خطرناک برای نجات دنیا همراه شود.
داستانهای براون در کنار هیجانی که به خوانندهاش میدهد، اطلاعات بسیار جالبی نیز در رابطه با تاریخ هنر و معماری و البته دین در اختیار مخاطب قرار میدهد. البته باید این نکته را در نظر داشت که مرز بین واقعیتهای تاریخی و آنچه که نویسنده بر اساس تخیل خود در کتاب آورده، چندان مشخص نیست و هرکسی که داستانهای دن براون را میخواند باید مطالعاتی جانبی نیز در حوزههایی که نویسنده به آنها ارجاع میدهد، داشته باشد.
نسخه انگلیسی کتاب دوزخ
این کتاب در زمان انتشارش در سال 2013 در صدر پرفروشهای آمریکا قرار گرفت و ترجمههای آن هم مورد استقبال زیادی در سراسر جهان قرار گرفتند. فیلمی نیز به همین نام با بازی «تام هنکس» و کارگردانی «ران هاوارد» که دو رمان قبلی دن براون را هم به فیلم برگردانده بود، ساخته شده و هماکنون در حال اکران است.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «رابرت لنگدان وقتی بههوش میآید، خود را مجروح و بر روی تختی در بیمارستانی ناآشنا میبیند. پس از آنکه پزشکان وضعیتش را برایش شرح میدهند، متوجه میشود با خانه و شهر خود کیلومترها فاصله دارد و حافظهی چند روز گذشتهاش را نیز از دست داده است. فردی که ظاهراً مجروحش کرده دوباره سراغش میآید و پس از کشمکشی خونین، لنگدان بههمراه یکی از پزشکان از بیمارستان فرار میکند و پای در مسیر مأموریتی میگذارد که چیزی از آن را بهیاد ندارد. تنها راهنمای مأموریتش شیء عجیبی است که از همراهداشتن آن نیز مطلع نیست.»
این کتاب با ترجمهی «مهرداد وثوقی» در 624 صفحه، توسط انتشارات افراز به چاپ رسیده است. برای تهیهی این کتاب میتوانید به فروشگاه نشر افراز واقع در تهران خیابان دانشگاه، مجتمع تجاری دانشگاه، طبقهی منفی یک، کتابفروشی تخصصی هنر و ادبیات افراز مراجعه نمایید.
منبع: بنیتا