سردار آیت گودرزی که به "سردار آیت" معروف است، این روزها مشغول ثبت و ضبط خاطرات کمیتههای انقلاب اسلامی است. همان نهادی که آیتالله مهدوی ریاست آن را در روزهای ابتدایی انقلاب عهدهدار بود و او نیز عضو گروه راهبری این کمیتهها بود. او هم اکنون استاد دانشگاه علوم انتظامی است.
اولین فرمانده انتظامی تهران خاطرات نابی از آیتالله مهدوی از پیش از پیروزی انقلاب به بعد، به یاد دارد که چندی پیش پس از بازدید از باشگاه خبرنگاران تسنیم(پویا) گوشهای از آن خاطرات را در گفتوگو با خبرنگاران سیاسی تسنیم بازگو کرد که در ادامه از منظرتان میگذرد:
سردار آیت گودرزی در ابتدای این مصاحبه درباره نحوه آشناییاش با آیتالله مهدوی کنی اینگونه میگوید: پدر من سرکارگر کارگران مسجد جلیلی بود زمانی که بنای مسجد جلیلی به پایان رسید من 6، 7 ساله بودم و چون پدر من نذر داشت هنگام اذان هر کجایی که هست اذان بگوید، بعد از ساخت مسجد هم به عنوان خادم و موذن مسجد جلیلی انتخاب شد پدرم مرا خدمت مرحوم آیتالله مهدوی کنی آورد و گفت: میخواهم ایشان کفشدار شما باشد. حاج آقا فرمودند بگذارید مکبر ما باشد. از آن زمان مکبری ایشان را برعهده داشتم و ارتباطم تا زمان ارتحال وی ادامه یافت.
** درسی که آیتالله مهدوی به یک مشروبفروش داد
مکبر سالهای دور مسجد جلیلی یکی از ویژگیهای این مسجد را حضور افراد برجسته برشمرد و دلیل آن را اینگونه بیان میکند: افرادی که به مسجد میآمدند میگفتند ما از این شیخ (آقای مهدوی) خوشمان میآید وقتی که شخصیت مرحوم آیت الله مهدوی و رفتار اخلاقی او به گونهای بود که حتی فراد غیر مسلمان هم نسبت به او احترام خاصی قائل بودند به طور مثال وقتی از جلو یک مشروب فروشی که نزدیک مسجد بود عبور میکردند به آن فرد مسیحی سلام میکردند و این امر باعث که بعدها حاج آقا هرگاه که از مقابل مغازه وی رد میشدند، به حاج آقا سلام میکرد. بعد از گذشت یکسال این مشروبفروش شاگردش را مامور کرده بود تا هرگاه حاجآقا از دور مشاهده میشود، کرکره مغازه را به احترام وی پایین بکشد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز این کار را انجام میداد. این فرد مسیحی اواخر عمرش بیمار شد و پس از آنکه با نظر حاجآقا به ملاقاتش رفتم و سلام حاج آقا را به او رساندم در پاسخ گفت "حاجآقا درس بزرگی با سلام کردنش به من آموخت."
بخارایی شب قبل از اعدام منصور پیش آیت الله مهدوی کنی آمد
اولین فرمانده نیروی انتظامی تهران درباره رفت و آمد اعضای هیئتهای موتلفه به مسجد جلیلی هم میگوید: محمد بخارایی از اعضای هیئتهای موتلفه شب قبل از ترور حسنعلی منصور به مسجد جلیلی آمد و با حاجآقا مهدوی صحبت کرد و حلالیت طلبید و صبح فردا منصور را ترور کرد. همه ما گمان کردیم فردا قرار است به مسافرت برود که حلالیت طلب کرد و نمیدانستم که قرار است چه کار بزرگی انجام بگیرد. برخی از نفرات برتر موتلفه مانند شهید هرندی و سایر اعضای گروههای مبارز به مسجد جلیلی رفت و آمد داشتند اما تحت پوشش و اصل عدم لو نرفتن.
چه کسی آیتالله مهدوی را به ساواک لو داد؟
وی به حضور نفوذیها در مسجد جلیلی هم اشاره میکند و یادآور میشود: وحید افراخته از آن جمله افراد بود که با هماهنگی ساواک چند جلسه به مسجد جلیلی آمد و با حاجآقا صحبت کرد و بعد همین مطالب را به ساواک منتقل کرد. برنامهای در مسجد طراحی شده بود که حداکثر افراد ساواکی و افراد مشکوک تا آسیبپذیری ما به کمترین سطح برسد.
توصیه اخلاقی آیت الله برای ورود به خانه ساواکیها
آیت با بیان اینکه از جمله توصیههای مرحوم آیت الله مهدوی کنی این بود که وقتی وارد خانه کسی شدید بیاحترامی نکنید، متذکر میشود: ایشان فرمود با کفش وارد خانه کسی نشوید، به وسایل شخصی افراد دست نزنید زیرا قبل انقلاب همه این بلاها سر ما آمده و میفهمیم یعنی چه و نمیخواهیم خودمان همین کارها را بر سر کسی بیاوریم لذا یادم هست وقتی وارد خانه ساواکیها میشدیم و دستگیرشان میکردیم آن خانوادهها میگفتند از اینکه هنگام ورود به خانه به ما بی احترامی نکردید، ممنون هستیم.
2929