از وابستگی به همسر خود و کنترل او بپرهیزید
گاهی ما خود را بیش از حد گرفتار و یا نگران مشکل دیگران میکنیم و در مورد آنها دچار وسواس میشویم. درگیر شدن بیش از حد با مسائل دیگران میتواند ما و اطرافیانمان را آشفته کند. اگر تمام نیروی خود را صرف مردم و حل مشکلات آنها کنید، برای حل مشکلات خود وقتی نخواهید داشت. اما وابستگی انواع مختلفی دارد.
وابستگی شما به همسرتان باعث میشود تا بخواهید زندگی را تحت تسلط خود درآورید. و به این ترتیب زندگی را از روال طبیعی خارج میکنید. وقتی میخواهید بر همسرتان مسلط شوید، در واقع خود را تحت سلطه او در میآورید و با این کار افکار و احساسات و آزادی عمل خود را فدای رفتارتان میکنید و ارادهتان را هم از دست میدهید.
به این ترتیب خودتان بیشتر تحت تسلط در میآیید. هر چه بیشتر همسرتان را کنترل کنید، او بیشتر اصرار میکند کاری را که دوست دارد انجام دهد. طبیعی است که او در برابر تلاشهای شما برای تغییر و تحت کنترل در آوردن ایستادگی کند. مشکل افراد وابسته این است که خود را دست کم میگیرند و به خود توجهی ندارند. آنها نسبت به خود احساس خوبی نداشته و خود را دوست ندارند؛ به همین علت به خود فرصت نمیدهند که به خود و اهدافشان برسند، زیرا فکر میکنند استحقاق آنها را ندارند.
از مقایسه کردن یکدیگر بپرهیزید
مطلقا همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. اگر در صدد بهبود اوضاع خود هستید، همسرتان را تشویق کنید و به او دلگرمی بدهید. انتقاد، دشمن صمیمیت است. به جای مقایسه کردن و انتقاد از او، از هر کار کوچکش تشکر و قدردانی کنید تا او نیز به شما عشق بورزد. تواناییهای همسر خود را تایید کنید و به او بگویید که شایستهترین همسر دنیاست.
مثبت باشید تا رابطهتان انرژی بیشتری بگیرد
برای چیزهای خوب زندگیتان شکرگزار باشید. هر روز نقاط مثبت و ویژگیهای خوب همسرتان را به خودتان یادآوری کنید و به خاطر بیاورید که اولین بار چه ویژگی همسرتان شما را به او جذب کرد. به ویژگیهای مثبت خود نیز فکر کرده و سعی کنید آنها را تقویت کنید. اگر واقعا درصدد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان هستید، بهترین کار شناسایی عوامل مخرب در زندگی است.
گاهی اوقات این عوامل آنقدر دور از ذهن نیستند، ولی کمتر به آنها توجه میشود. عدم گفتگو در اثر کمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به هم، از عوامل مخرب زندگی است. گاهی اوقات گفتوگو صورت میگیرد، ولی هیچ یک از طرفین به حرفهای یکدیگر گوش نمیدهند.
برنامه نداشتن برای آینده
وقتی که خانوادهای تشکیل میشود، به آن معنا نیست که زندگی بدون در نظر گرفتن آینده فقط سپری شود. زن و شوهر باید به اتفاق آینده را بسازند و در مورد آن و برنامههایی که برای آینده در نظر دارند، با هم حرف بزنند. بیبرنامه بودن و عدم آیندهنگری باعث میشود که بعد از گذشت مدتی شور و شوق زندگی از بین برود.
شک و بدگمانیهای افراطی
از سین جیم کردن و حساسیت نشان دادن در مورد همسرتان بپرهیزید. زندگی مشترک بر پایه اعتماد بنا شده است. شک و بدگمانیهای بیش از اندازه، همسرتان را به ستوه میآورد و ممکن است او را به همان سمتی که میترسید سوق دهد.
بیتوجهی به ظاهر
بعد از ازدواج هیچگاه از ظاهر خود غافل نشوید. از ژولیدگی و نامرتب بودن و گاه عدم رعایت مسائل بهداشتی پرهیز کنید. با رسیدگی به ظاهر خود به همسرتان نشان دهید که او چقدر برایتان مهم است و همیشه میخواهید در کنارش خوب و زیبا باشید.
خود را غرق کار نکنید
هیچگاه خود را آنقدر غرق کار و وقت گذراندن با دوستان و اطرافیان تان نکنید که از خانواده خود غافل شوید. کار کردن زیاد و دیرتر به خانه برگشتن باعث ایجاد سردی در روابط زناشویی میشود.
عدم مشورت با افراد کاردان و متخصص
اگر قادر به حل مساله و مشکلی در زندگی مشترک خود نیستید، بهتر است با افراد متخصص در این زمینه مشورت کنید و از آنها راهنمایی بخواهید؛ به این ترتیب شانس موفقیت شما بیشتر خواهد شد.