این هفته نیز در بخش معرفی فیلم زومجی به مثابهی هفتهی گذشته، چهار فیلم نسبتا کمترشناختهشده خواهیم داشت که تماشای هرکدام از آنها برای طرفداران آن سبک، لذت خاص خودش را خواهد داشت. ابتدا سراغ یک فیلم اکشن مالزیایی میرویم که با بودجهی محدود خود، توانست سر و صدای زیادی ایجاد کند و به یکی از بهترین اکشنهای سال اکرانش بدل شد. سپس سری به یکی از فیلمهای تریلر جیمز فولی میزنیم، کسی که چندین اپیزود سریال خانهی پوشالی را کارگردانی کرده و با چم و خم فیلمهای با حال و هوای آن سریال آشناست. سپس به یک اثر علمی تخیلی از دنی بویل، کارگردان تحسینشدهی هالیوود میپردازیم که شاید از نگاه طرفداران سینما پنهان مانده باشد. در انتها باز هم به یک انیمیشین نه چندان قدیمی اما خاطرهانگیز سر میزنیم که حتما آهنگهای شنیدنی آن در خاطرتان مانده است و شاید همین موضوع سبب شود دوباره نگاهی به آن بیاندازید. پس این هفته نیز با معرفی فیلم زومجی همراه باشید.
The Raid
فیلم اکشن The Raid یا «یورش»، محصول 2011 کشور اندونزی است که توسط گرت ایونز، کارگردان ولزی، ساخته شده و تنها با یک میلیون دلار بودجه موفق شد نزدیک 10 میلیون دلار فروش کند و البته در نظر منتقدان هم سربلند ظاهر شود. در این فیلم که بازیگر نقش اول آن قبلا هم با ایونز در اثر مشابهی همکاری داشته، نقش یک نیروی ویژهی پلیس را بازی میکند که وظیفه دارد به ساختمان بلندی در جاکارتا حمله کنند تا رئیس یک باند عظیم مواد مخدر را از پا دربیاورند. در این فیلم علاوه بر صحنههای تیراندازی و سلاحهای گرم، شاهد هنرهای رزمی سنتی اندونزی هم هستیم. فیلم بعد از اولین اکرانش در جشنواره فیلم تورنتو با استقبال خوبی مواجه شد و با نام The Raid: Redemption در آمریکا اکران و نسخهی دوم آن هم در سال 2014 با بودجهی بیشتری روی پردهی سینما رفت.
فیلم The Raid با استقبال بسیار خوب منتقدان مواجه شد به طوری که طبق وبسایت راتن تومیتوز، 85 درصد نقدهای فیلم مثبت هستند. در خلاصهی نقدهای این وبسایت آمده فیلم «یورش» سراسر هیجان و سرگرمی است که به شکلی خلاقانه و با تدوین سریع ساخته شده که بیشترین لذت را برای تماشاگر داشته باشد. از طرف دیگر راجر ایبرت از فیلم راضی نبوده و آن را بیهدف و بیمنطق خواند که البته برای نقد خود بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. بعد از اکران قسمت دوم فیلم، صحبتها از ساخت یک نسخهی هالیوودی از آن بالا گرفت که داستانش در آیندهی نزدیک رخ میدهد، اما کارگردان اولیه و استودیوی سازندهی فیلم از پروژه جدا شدند و اوایل امسال کارگردان دیگری برای نسخهی آمریکایی «یورش» انتخاب شد.
Confidence
فیلم Confidence اثری درام/جنایی از جیمز فولی، کارگردان فیلمهایی چون Glengarry Glen Ross و Fear و دوازده قسمت از سریال تحسینشدهی House of Cards است. در این فیلم بازیگرانی چون داستین هافمن، ریچل وایز، اندی گارسیا و ادوارد برنز ایفای نقش کردهاند. برنز در فیلم نقش جیک ویگ را در عهده دارد، یک تبهکار کارکشته که در صدد بزرگترین کلاهبرداری زندگیاش را، برای انتقام مرگ دوستش انجام دهد. اما نقشهی او به خوبی پیش نمیرود و به رییس مافیا (با بازی داستین هافمن) پول زیادی بدهکار میشود. این فیلم که در سال 2003 عرضه شده، با 15 میلیون دلار بودجه تهیه شد و حدود 23 میلیون دلار در سراسر دنیا فروش کرد.
نظرات منتقدان نسبت به فیلم با اینکه ضد و نقیض بوده اما 70 درصد نقدهایی که از آن در وبسایت راتن تومیتوز به ثبت رسیده، نقدهای مثبت بودند. به عنوان مثال پیتر تراورس از رولینگ استون 3 ستاره از چهار ستاره به فیلم داده و آن را جذاب توصیف کرده است. در عین حال، راجر ایبرت میگوید فیلم تلاشی نمیکند تا شخصیتها را به بیننده بشناساند. با این وجود تیم بازیگری فیلم Confidence در اکثر نقدها مورد تحسین واقع شده است.
Sunshine
دنی بویل یکی از کارگردانهای بسیار تحسینشدهی انگلیسی فیلم علمی تخیلی Sunshine یا «طلوع» را در سال 2007 ساخت. این فیلم داستان یک گروه دانشمند و فضانورد را تعریف میکنند که در سال 2057، در طی مأموریتی به سمت خورشید حرکت میکنند تا این ستاره را از مرگ خودش با انفجار یک بمب اتمی بسیار بزرگ نجات دهند. بازیگرانی چون سیلیان مورفی، کریس اونز، رز بایرن، کلیف کرتیس و تروی گریتی در این فیلم ایفای نقش میکنند که به درخواست دنی بویل، مدتی با یکدیگر زندگی کردند تا بیشتر با یکدیگر، کاراکترهایشان و موضوعات مطرح شده در فیلم آشنا شوند. بنمایهی این فیلم را فیزیک، اخترشناسی و مذهب تشکیل میدهند. دنی بویل فیلمهایی چون «2001: یک ادیسهی فضایی»، «سولاریس» و «بیگانه» را آثاری تأثیرگذار برای او در روند ساخت این فیلم دانسته است.
با اینکه 40 میلیون دلار خرج ساخت فیلم شد و منقدان هم استقبال خوبی از آن کردند، ولی Sunshine نتوانست آنطور که شایستهاش بود در گیشه فروش کند و با 32 میلیون دلار به کار خود پایان داد. فیلم در نزد منتقدان سختگیر انگلیسی علمکردی خوبی داشت و تنها از سکانس پایانی آن طرفداری نشد. منتقدهای آمریکایی از جمله راجر ایبرت بسیار فیلم را دوست داشتند و موفقترین لحظات فیلم را تمرکز آن روی عظمت خود مأموریت و تأثیرات آن بر زندگی انسان دانستهاند. همچنین جلوههای ویژه یکی از نقاط مثبت فیلم بوده که کاملا قابل باور و علمی ساخته شده بودند.
Spirit: Stallion of the Cimarron
اما میرسیم به انیمیشن هفته که مانند گذشته یک اثر به یاد ماندنی و شاید کمتردیده شده است که شخصا میتوانم آن را در لیست بهترین انیمیشنهایی که تا به حال دیدم بیاورم. اسپیریت یکی از کارهای متفاوت استودیو دریمورکس است که بر خلاف انیمیشنهای رایج و بسیاری از محصولات دیزنی و پیکسار، حیوانات در آن با یکدیگر صحبت نمیکنند و منظور خود را تنها با صدا و حرکات بدن منتقل میکنند. البته، اسپیریت به عنوان شخصیت اصلی این انیمیشن فکرهای خود را با ما درمیان میگذارد که مت دیمون وظیفهی صداگذاری او را برعهده داشت. انیمیشن Spirit در سال 2003 نامزد دریافت اسکار بهترین انیمیشن سال شد که رقیب «سیاره گنج» و قسمت اول عصر یخبندان بود که در نهایت Spirited Away میازاکی جایزه را از آن خود کرد.
منتقدان اکثرا از تکنیک طراحی انیمیشن و ظاهر آن تعریف بسیار کردند و داستان و پیامهای آن را بیشتر مناسب گروههای سنی پایینتر دانستند. راجر ایبرت در مورد داستان فیلم میگوید خلوص و بیپرده بودن آن چیزی است که کمتر در انیمیشنهای دیگر (البته تا آن سال) دیدهایم و مخاطبان جوانتر به راحتی میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در کنار اینها نباید فراموش کنیم موسیقی هانس زیمر روی فیلم یکی از نقاط قوت اساسی آن بود. با اینکه بیش از ده سال پیش این انیمیشن را دیدم اما همچنان خاطرهی تجربهی آن برایم زنده است و این، جادوی Spirit را نشان میدهد.