خبرگزاری تسنیم: «اگر شما با کسی که ادعای نابودیتان را داشته، جنگی را آغاز کنید و نتوانید او را از بین ببرید؛ این شما هستید که شکست خورده اید.» این جمله از خانم کارولین گلیک روزنامه نگار جروزالم پست است که در سال 2011 مطرح شده است. اگر بخواهیم این مسئله را در مورد عملیات روانی هم تعمیم دهیم باید بگوئیم که «اگر شما عملیات روانی علیه دشمن فرضی براه انداختید اما در نهایت حامیان شما بیش از آنکه به صحبت شما توجه کنند مترصد پاسخ آن باشند؛ این شما هستید که شکست خورده اید.» دلیل این مسئله نیز این است که عملیات روانی در دراز مدت موجب بی تفاوتی مردم می شود.
از بعد از جنگ دوم لبنان، صهیونیستها سناریوهای مختلفی را با هدف ایجاد موج حزب الله هراسی و انجام عملیات روانی مطرح کردند، اما به اذعان اکثر مقامات و ناظران صهیونیستی آنچه امروز قابل لمس است اینکه، حزب الله لبنان هم به لحاظ فیزیکی و هم روانی به مراتب قویتر از سال 2006 است. این موضوع بدین معناست که صهیونیست ها پس از شکست در جنگ های میدانی اول و دوم لبنان در قبال حزب الله، عرصه را در کارزار روانی نیز به این جنبش واگذار کرده اند و اکنون به امید جبران این شکست در جنگ سوم لبنان؛ البته نه در کارزار میدانی بلکه در کارزار عملیات روانی هستند.
نگاهی بر جنگ روانی
«جنگ روانی» اینگونه تعریف شده است: «وظیفه عمده جنگ روانی، تحمیل اراده خود بر اراده دشمن است، به منظور حاکم شدن بر اعمال آنان از راههای غیر از راههای نظامی و وسایلی غیر از وسایل اقتصادی.» در این نوع جنگ، جسم دشمن مورد مناقشه نبوده بلکه روح و باورهای آن تحت تهاجم است. باید توجه داشت که شکست حقیقی، در جنگ روانی نهفته است چرا که این جنگ روانی است که یک کشور را از ادامه مقاومت محروم می سازد و موجودیت سرباز را به عنوان یک فرد از بین می برد و او را به یک ابزار جنگی نامناسب تبدیل می نماید.
مرور برخی سناریوهای جنگ روانی در جنگ دوم لبنان(2006):
بحران خاورمیانه؛ انتخاب تیتر واحد « بحران خاورمیانه » به جای « بحران لبنان » به عنوان تیتر کلی و هدایتگر در مجموعه گزارش ها، اخبار و تحلیل های مرتبط با جنگ 2006 لبنان در رسانه های صهیونیستی و غربی، حاکی از طراحی و ساخت سناریویی با عنوان مورد نظر به منظور گسترش بحران به کل منطقه بود.
ایران برهم زننده اکوسیستم عربی در خاورمیانه؛ سناریوی دیگری که صهیونیست ها وآمریکایی ها در راستای طرح خاورمیانه بزرگ با بهرهگیری از بحران لبنان دنبال می کردند، این بود که غرب به دنبال حفظ خاورمیانه برای اعراب و نه یک امپراطوری مذهبی برای ایران است. زمینه سازی برای این سناریو نیز بواسطه تیترهای زنجیره ای در رسانه ها با مضمون «ایران درپی کسب قدرت برتر در خاورمیانه» دنبال می شد.
ایجاد ارتباط مستقیم بین پرونده هسته ای ایران و بحران لبنان؛ اغلب تحلیل های رسانه ای آمریکا واسرائیل حول این مطلب ارائه می شدند که جمهوری اسلامی ایران برای منحرف کردن توجه سران هشت کشور صنعتی جهان از برنامه هستهای خود، حزبالله لبنان را برای آغاز جنگ با اسرائیل تحریک کرده است.
حزب الله تهدید صلح جهانی؛ رسانه های آمریکا و اسرائیل، حزب الله لبنان را به عنوان نمونه کوچکی از تهدید ایران برای صلح جهانی ترسیم می کردند و چنین تحلیل می کردند که در صورت مجهز شدن ایران به بمب هسته ای، حمایت هسته ای این کشور از تروریسم جهانی چه فجایعی که به بار نخواهد آورد.
مرور برخی سناریوهای جنگ روانی در مورد جنگ سوم لبنان:
جنگ لبنان؛ یکی از کلید واژه های مورد تاکید در رسانه های صهیونیستی و غربی به استفاده از عنوان «جنگ سوم لبنان» به جای جنگ «اسرائیل-حزب الله» باز می گردد. در همین راستا مقامات صهیونیستی همواره از سال 2010 ادعا کرده اند که جنگ سوم صرفا بین اسرائیل و حزب الله نبوده و سراسر لبنان را در بر خواهد گرفت.
قدرت حزب الله؛ رسانه های صهیونیستی تحت تاثیر مقامات صهیونیستی همواره در سال های گذشته سعی دارند تا قدرت نظامی حزب الله را به قدری بزرگ جلوه دهند که حتی اروپا و آمریکا هم خود را در معرض خطر این جنبش بیابد. بر شمردن تعداد و برد موشک های حزب الله از جمله شگردهای این جنگ روانی است.
نیات تهاجمی حزب الله: یکی از تاکیدهای زنجیره ای و اساسی مقامات و رسانه های صهیونیستی-غربی این است که آغاز کننده جنگ سوم لبنان را جنبش حزب الله معرفی کنند. این القاء بصورت جدی در سالیان گذشته مطرح شده تا جزوی از باور عمومی قرار گیرد. نمونه همان کاری که در مورد بحث هسته ای ایران انجام دادند.
جبهه جولان؛ از دیگر عملیات های روانی صهیونیست ها در سال های گذشته، تکرار این ادعاست که ایران به همراه حزب الله در حال گشایش جبهه شمالی جولان برای استقرار دائم در آن هستند. در این راستا بارها منطقه جولان به مثابه میدان جنگ آتی بین رژیم صهیونیستی و محور مقاومت تصویر سازی می شود.
حزب الله نماینده ایران برای حمله به اسرائیل؛ یکی دیگر از عملیات های روانی متداول در سال های اخیر از جانب صهیونیست ها این است که جمهوری اسلامی ایران قصد دارد با ایجاد جبهه شمالی از سمت سوریه، حزب الله را وارد جنگ با رژیم صهیونیستی کند.
نتیجه گیری
مقایسه دو مقطع مذکور نشان می دهد که هراس افکنیهای صهیونیست ها و غربی ها نسبت به ایران و حزب الله از بعد از جنگ دوم لبنان نه تنها باعث دور شدن هژمونی ایران و حزب الله در منطقه نشده؛ بلکه این تهدید از منظر صهیونیست ها از فاز کلان(جهان و خاورمیانه) به فاز خرد (اراضی اشغالی) رسیده است.
بنابراین پژواک حزب الله هراسی و ایران هراسی از سوی صهیونیست ها باعث شده تا گوش هایی که سابقا شنونده این موضوع بودند اکنون نیاز به سمعک داشته باشند.