به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، فیلم سینمایی "انزوا" به کارگردانی "مرتضی علی عباس میرزایی" پس از یک هفته اکران به فروشی معادل 38 میلیون تومان دست یافته است.
با توجه به روند اکران تعداد بسیاری از آثار سینمایی در نیمه دوم سال این فروش اندک از سمتی قابل اغماض است. فیلم سینمایی انزوا نتوانسته توفیق چندانی در رضایت مخاطب عام داشته باشد.
این فیلم در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در بخش جوایز توفیقی نداشت اما در بخش اکران مردمی به رتبه پنجم رسید تا امید فروش بالایی در اکران را متصور شود. امیدی که با توجه به برنامه ریزی نادرست اکران آثار در نیمه دوم سال کاملاً از بین رفت.
اولین فیلم بلند "مرتضی علی عباس میرزایی" بازگشتی به سینمای قهرمانی است. سینمایی که سالها از آثار ایرانی رخت بر بسته و به کلی فراموش شده است. اما کارگردان این فیلم اصرار ویژه ای بر بازگشت قهرمان به سینما داشته است. حال باید دید انزوا تا چه حد به المان های فیلم قهرمانی وفادار بوده است.
بزرگترین مشکل فیلم انزوا را می توان در عدم انطباق درست فیلمنامه و کارگردانی دانست. اتفاقی که برای اکثر کارگردانانی که از فیلم کوتاه شروع می کنند می افتد. عباس میرزایی فیلمنامه نه چندان درست انزوا را با معیارهای فیلم کوتاه ساخته است و همین باعث شده تا فیلم در کل دچار عدم انسجام باشد.
فیلم بیش از آنکه در خدمت فیلمنامه باشد در راستای اهداف و فرمهای کارگردانی عباس میرزایی جلو رفته و گاهاً این فرم ها بی اعتنا به داستان راه خود را پیش می گیرند.
نکته دیگر و مهمی که می توان نقدی بر فیلم انزوا دانست، سیاه نمایی بی تاثیر و بی رمق داستان است. داستانی که آنچنان تماشاگر را درگیر نکرده و می خواهد به ضرب و زور تماشاگر را متاثر کند.
فیلمنامه انزوا قصه ای تکراری را با ساختاری ضعیف پیگیری می کند. داستان تکراری خیانت، دروغ و بی عدالتی در ساختار فیلمی قهرمانی مخاطب را از نیمه های فیلم دلزده می کند. مخاطبی که در انتها نمیداند با اثری ملودرام روبرو بوده و یا باید از دیدن فیلم هیجان زده شود.
شخصیت "امیرعلی دانایی" تیپی دم دستی و اولین نگاه هر بازیگر به چنین شخصیتی است. تیپی از قهرمان که سالها گوشه ای خاک خورده و دانایی بدون هیچ تغییری آن را تکرار می کند. مشکل وقتی آشکار می شود که کارگردان اصرار ویژه بر حضور شخصیت اصلی داشته و ناپختگی شخصیت اصلی سایر بازی ها را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
فیلم انزوا با زمانه خود پیش نمی رود. مشکلات جامعه کمی دیر فهمیده و به اتفاقاتی اشاره می کند که دیگر برای مخاطب روز سینما ملموس نیست و همین باعث شده گاهی مخاطب سالن بیش از آنکه متاثر شود به لحاظات تراژیک بخندد. انزوا روی لبه تیغ راه می رود. لبه ای که متاسفانه به سلامت آن را رد نمی کند.