شاید این دغدغه برای شما هم پیش آمده باشد که سوژهٔ مناسبی برای ازدواج یافته باشید، ولی تفاوت سنیتان با او شما را از این موضوع منصرف کرده باشد. لازم است به صورت دقیقتر به این موضوع بپردازیم.
فرقی نمیکند که خانم باشید یا آقا، تفاوت سنی فاحش ممکن است در ازدواج برای شما مشکلساز شود. این چیزی است که عقل سلیم آن را تأیید میکند؛ اما آیا این موضوع همیشه صادق است؟ مگر نه اینکه بعضی از پدرومادرهای دوران قدیم، فاصلهٔ سنی قابلتوجهی با هم داشتند و با این حال زندگیشان به نظر چندان هم بد نمیآمد؟ برای اینکه این موضوع را بررسی کنیم، قبل از هر چیز باید تفاوت سنی فاحش را تعریف کنیم. تا چه حد و اندازهای از تفاوت سنی را میشود نادیده گرفت؟
اختلاف سن از چه قدر به بالا بد است؟
تجربهٔ روانشناسان نشان داده است که تفاوت سنی بین زن و مرد اگر ده سال یا بیشتر باشد، ممکن است برای ازدواج مشکلساز شود. دلیل اصلی مشکلسازشدن این ازدواجها، تفاوت در نیازها، خواستهها و تکالیفی است که هر انسانی در مراحل مختلف زندگیاش با آن روبهروست؛ برای مثال بین بیست تا سیسالگی بیشتر جوانها در حال درسخواندن یا پیداکردن شغل و کسب موفقیتهای شغلی و حرفهای هستند، ولی وقتی سن بالاتر میرود، به احتمال زیاد این دغدغهها تا حدود زیادی حلوفصل شده است و حالا چالشها جنس دیگری پیدا کرده است. این وضعیت زمانی بیشتر مشکلساز میشود که خانم از همسرش بزرگتر باشد؛ البته باید توجه داشت که این قانون همیشه و در همهٔ نمونهها صدق نمیکند، برای مثال ممکن است دختر و پسری که با هم فاصلهٔ سنی زیادی ندارند، بهقدری با هم ناسازگار باشند که زندگی برایشان ناخوشایند و تحملناپذیر شود، اما زوج دیگری با فاصلهٔ سنی بیشتر بتوانند از پس این مسائل بربیایند.
همچنین تجربه نشان داده است که تفاوت سنی زیاد در میان زوجهایی که سن کمتری دارند، بیشتر از زوجهای مسنتر مشکلساز میشود؛ برای مثال اگر یک دخترخانم بیستساله با یک پسر سیوپنج ساله ازدواج کند، در مقایسه با یک خانم چهل و آقای پنجاه و پنج ساله، بیشتر به مشکل برخواهد خورد. دلیل اصلی این موضوع، تفاوت میان رشدیافتگی این زوجهاست. زن و مردی که سنین رشد و تکامل را به پایان رساندهاند، با راحتی بیشتری میتوانند تفاوت سنی بین خودشان را حلوفصل کنند.
مگر تفاوت سنی چه مشکلی دارد؟
اما چرا تفاوت سنی بین دو زوج میتواند مشکلساز شود؟ یکی از دلایل اصلی آن، میزان پیشرفت و موفقیتی است که زوج بزرگتر دارد و این موضوع باعث میشود که تعادل رابطه از بین برود؛ برای مثال تصور کنید که خانم سیوپنج سالهٔ موفقی که تحصیلاتش را تمام کرده و در شغلش به پیشرفتهای چشمگیری رسیده، بخواهد با پسری جوانتر از خودش ازدواج کند که هنوز دانشجوست و شغل ثابت و درآمد مناسبی ندارد. در ابتدای رابطه ممکن است این موضوع زیاد جلب توجه نکند یا حتی برای هر دو نفر خوشایند باشد. خانم از اینکه از همسرش حمایت میکند، احساس لذت خواهد کرد و آقا هم به این دلیل که از او حمایت بیشتری میشود، احساس خوبی خواهد داشت؛ اما چنین وضعیتی به مرور زمان، وقتی که رابطه جذابیتهای اولیهاش را از دست میدهد، مشکلساز میشود. مهم نیست که کدامیک از زوجین بزرگتر است، آن کسی که سن بیشتری دارد احساس خواهد کرد که به دلیل بزرگتربودن باید برای رابطه انرژی بیشتری صرف کند و زوج کوچکتر هم ممکن است احساس کند که تحت فشار قرار گرفته است. همچنین قرارگرفتن در رابطهای که در آن همسر شما نقش والدتان را هم بازی میکند یا احساس میکنید که مثل فرزندتان باید از او مراقبت کنید، جاذبهٔ جنسی رابطه را از بین میبرد.
وقتی خواستگارمان سنش با ما فاصله دارد
درنظرگرفتن توصیههای زیر میتواند به شما کمک کند که دربارهٔ این سوژههایی که برای ازدواج پیش میآیند، راحتتر تصمیم بگیرید:
1. مجذوب تفاوت سنی نشوید
تعجب نکنید. این اتفاق واقعاً ممکن است برای شما هم بیفتد که مجذوب تفاوتهای خودتان با نامزد بالقوهتان بشوید. شاید این را شنیده باشید که میگویند، آدمهای مخالف یکدیگر را جذب میکنند. این موضوع تا حدودی درست است. اگر شما از نامزد بالقوهتان خیلی کوچکتر باشید، ممکن است پختگی و رشدیافتگی و موفقیتهای او و همچنین حمایتهایی که او میتواند از شما به عمل بیاورد، برایتان مجذوبکننده باشد. از طرفی اگر از نامزد بالقوهتان خیلی بزرگتر باشید، ممکن است مجذوب شادابی و جوانی او بشوید و این نکته را فراموش کنید که این موضوع میتواند در بلندمدت برایتان آزاردهنده شود. پژوهشهای زیادی که روی شباهت یا تفاوت زوجها صورت گرفته نشان داده است که برخلاف تصور عمومی، زوجهایی که از لحاظ متغیرهای گوناگون، به هم شباهت بیشتری دارند، رضایت زناشوییشان هم بیشتر است.
2. از مواضع خودتان کوتاه نیایید
گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که به خاطر ازدواج با یک شخص خاص، در اینجا کسی که فاصلهٔ سنی زیادی با شما دارد، حاضر هستید که از نیازها و تمایلات خودتان بگذرید؛ اما نکتهٔ پنهان ماجرا این است که وقتی جذابیتها و اتفاقات هیجانانگیز ابتدای آشنایی بگذرند و شما در رابطهای باشید که در آن برای بهدستآوردن همسرتان از نیازها و تمایلات خودتان گذشتهاید، به مرور زمان احساس دلخوری و ناراحتی بیشتری خواهید کرد و این موضوع برایتان مشکلتر خواهد شد. در روابطی که تفاوت بین دو زوج زیاد است، ممکن است به دلیل نیازهای متفاوتی که دارند، این مشکل به وجود بیاید؛ پس یادتان باشد که در موقع تصمیمگیری نیازهای خودتان را دستکم نگیرید.
3. حتماً ویژگیهای شخصیتی دیگر را هم در نظر بگیرید
درست است که تفاوت سنی بالا همیشه مطلوب نیست، اما عوامل مختلفی روی رضایت زناشویی یک زوج تأثیر میگذارد، برای مثال ممکن است زوجی که با وجود تفاوت سنی زیاد، شباهتهای شخصیتی زیادی با یکدیگر دارند یا به پختگی و رشد فردی قابلتوجهی رسیدهاند، بتوانند در کنار هم خوشحال و راضی زندگی کنند؛ بنابراین به بررسی دقیق بقیهٔ ویژگیهای فرد مقابل بپردازید و از خودتان بپرسید: آیا با وجود تفاوت سنی، میتوانم به تصمیمهایش اعتماد کنم؟ آیا میتوانم در سختیهایی که ممکن است پیش بیاید، روی کمکش و همچنین قضاوتش دربارهٔ مسائل حساب کنم؟ آیا به دیدگاههایش احترام میگذارم یا آنها را ازمدافتاده یا کودکانه میدانم؟
4. از یک مشاور خبره بپرسید
روانشناسان، هم بنا بر تجربههای بالینی و هم با تکیه بر پژوهشهای فراوانی که در حوزهٔ رضایت زناشویی وجود دارد، میتوانند با مشاوره و انجام تستهای روانشناسی به شما بگویند که آیا با یکدیگر همخوانی دارید یا خیر و آیا در نتیجهٔ این ازدواج شاد و راضی خواهید بود یا خیر. این نکته بهخصوص وقتی که نگران اختلاف سنی با همسرتان هستید، بیشتر اهمیت پیدا میکند. مشاورهٔ پیش از ازدواج میتواند به شما بگوید که آیا تفاوت میان شما و نامزد بالقوهتان مشکلساز خواهد شد یا خیر.