ماهان شبکه ایرانیان

عوامل افزایش شادکامی و رضایت مندی

مقایسه نزولی (مقایسه کردن خود با افراد پایین تر در مادّیات)، یکی از عوامل افزایش شادکامی و رضامندی است. به همین جهت، یکی از توصیه های دین به پیروان خود، استفاده از مقایسه نزولی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی می خواهد کسی همانند ابوذر را تربیت کند، به او توصیه می کند که از مقایسه صعودی پرهیز کرده، از مقایسه نزولی استفاده نماید.

مقایسه افزاینده

مقایسه نزولی (مقایسه کردن خود با افراد پایین تر در مادّیات)، یکی از عوامل افزایش شادکامی و رضامندی است. به همین جهت، یکی از توصیه های دین به پیروان خود، استفاده از مقایسه نزولی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی می خواهد کسی همانند ابوذر را تربیت کند، به او توصیه می کند که از مقایسه صعودی پرهیز کرده، از مقایسه نزولی استفاده نماید.

او خود در این باره می فرماید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مرا به هفت چیز سفارش کرد: این که نگاه کنم به کسی که پایین تر از من است و ننگرم به کسی که بالاتر از من است. ...[1]

اگر انسان، خود را با زندگی های بهتر مقایسه کند، دچار تلخ کامی و احساس ناکامی می گردد و از زندگی خود لذّت نمی برد.

اگر چنین اتفاقی افتاد، یکی از بهترین مقابله ها استفاده از مقایسه نزولی است. این روش، از آموزه های اولیای دین است. امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید:

بپرهیز از این که نگاه کنی به کسی که برتر از توست... پس اگر از این کار (نگاه به بالادست)، چیزی بر تو وارد شد، به یاد آور زندگی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را که غذایش از جو و شیرینی اش خرما و هیزمش شاخه های خشک شده نخل بود، هرگاه یافت می شد.[2]

گاهی انسان، تصوّر می کند بد بودن وضع زندگی به خاطر پشت کردن خدا به انسان بوده، نشانه نگون بختی است. بررسی زندگی افرادی همچون پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و دیگر اولیای دین، این تصوّر باطل را می زداید؛ چون انسان می بیند کسانی هم که برترین انسان ها بوده اند، از زندگی های معمولی و بلکه سخت، برخوردار بوده اند و بدین سان، آرام می گیرد و از آن احساس ناخوشایند و آن تصوّر نادرست، دور می گردد. همچنین پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: هر گاه یکی از شما به کسی نگاه کرد که در مال و جمال از او برتر است، به آنچه پایین تر از اوست نگاه کند.[3]

نکته جالبی که در این حدیث وجود دارد، این است که همیشه مقایسه کردن در مال و ثروت نیست؛ گاهی ممکن است که انسان در جمال و زیبایی، دست به مقایسه بزند. این مسئله، در میان جوانان و بویژه در میان دختران، بیشتر مشاهده می شود. مقایسه کردن خود با کسانی که زیباترند، موجب غمگینی و رنجوری می شود. این نیز یک مقایسه صعودی است. در چنین مواردی با استفاده از مقایسه نزولی می توان این احساس ناخوشایند را از خود دور ساخت.

همچنین ممکن است مقایسه صعودی در جمال، در یک زندگی خانوادگی شکل گیرد و کسی همسر خود را با همسر زیباتری (چه مرد باشد و چه زن) مقایسه کند. این مقایسه (که می تواند در اثر دیدن خودِ فرد یا تصویر او شکل گیرد)، داوری مقایسه کننده را تحت تأثیر قرار داده، ادراک او را تغییر می دهد. تحقیقات، نشان داده اند که اگر کسی قبل از داوری و ارزیابی درباره کسی، فرد یا افراد جذاب تر و زیباتری را دیده باشد، فرد مورد نظر، با جذّابیت و زیبایی کمتری در نظر او ارزیابی می شود.[4]

همچنین تحقیق دیگری ثابت کرده است که مردان، هنگامی که عکس های زنان بسیار زیبا را می بینند، همسران مورد علاقه خود را با جذابیت کمتری ارزیابی می کنند.[5] بنابراین، مقایسه صعودی، هم می تواند در بُعد مالی باشد و هم در بعد زیبایی. در هر صورت، برای کاستن از اثرات منفی آن، می توان از مقایسه نزولی استفاده کرد.

کارکرد روانی مقایسه نزولی

مقایسه نزولی، توهّم زا نیست؛ بلکه نقاط مثبت و امیدوارکننده زندگی را که زیر سایه سیاه مقایسه صعودی از دیده ها پنهان شده است، آشکار می کند. مقایسه نزولی، از آن دست آموزه هایی نیست که می گوید: «به خود تلقین کن که وضع خوبی داری و از بهترین زندگی ها برخورداری و در بهترین مکان ها ساکن هستی و بهترین شغل و همسر را داری و. ..». اینها توهّم خوشی است. آموزه دین، نه مقایسه صعودی ناامید کننده را می پذیرد و نه تلقین های توهّم زا را. آموزه دین، مبتنی بر درک واقعیت ها و شناخت نقاط مثبت موجود است، نه توهّم وجود آنها. پرورش یافته دین، نه با ناامیدی زندگی می کند و نه با تخیل و توهم؛ بلکه با واقعیت ها زندگی می کند و به آنچه دارد می اندیشد.

هنر مقایسه نزولی، این است که نقاط مثبت و امیدوارکننده زندگی را آشکار می سازد و در برابر دید فرد قرار می دهد. این، کارکرد روانی مقایسه نزولی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:

به کسی که پایین تر از شماست، بنگرید و به آن که بالاتر از شماست، نگاه نکنید؛ که این کار، برای آن که نعمت های خدا را ناچیز نشمرید، بهتر است.[6]

انسان متعادل، با کمال شهامت می پذیرد که ممکن است دیگران چیزهایی داشته باشند که او ندارد؛ ولی در عین حال، او چیزهای بسیاری نیز دارد که دیگران ندارند و انسان می تواند به آنها دل خوش کند و امیدوارانه زندگی کند. نادیده گرفتن داشته ها و ناچیز شمردن آنها هنر نیست؛ هنر، آن است که انسان حتّی با کوچک ترین امکانات، از روحیه ای قوی و با نشاط برخوردار باشد.

پیامدهای مقایسه نزولی

1.سپاس گزاری

سپاس گزاری، متوقّف بر نعمت شناسی است و مقایسه نزولی، چون نعمت ها را آشکار می سازد، موجب سپاس گزاری می گردد. به همین جهت، امام علی علیه السلام می فرماید: به کسانی که بر آنها برتری داده شده ای، بسیار نگاه کن که این، از دروازه های شکر است.[7]

مقایسه نزولی را به کار ببندید تا آنچه را دارید، بیابید و از آن، خرسند گردید و شکر آن را به جای آورید. گاهی نعمت های فراوانی در درون زندگی ما و در کنار ما هستند، ولی ما احساس بدبختی می کنیم؛ چون از وجود آنها خبر نداریم. بیایید این نعمت های ناپیدا را بیابیم.

2.افزونی نعمت

انسان، خواستار افزایش بهره مندی است و تمایل دارد که زندگی خود را توسعه دهد. در این راه، یکی از اولین کارهایی که صورت می گیرد، نارضایتی از وضع موجود و ناسپاسی نسبت به آن است. این در حالی است که کتاب «قانون زندگی»، راه افزایش نعمت را سپاس گزاری از نعمت های موجود می داند.

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکمْ وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ.[8] اگر سپاسگزار باشید، حتماً بر شما می افزاییم و اگر ناسپاسی کنید، حقیقتاً عذاب من شدید است».

پس باید سپاسگزار بود و سپاسگزاری، متوقف بر مقایسه نزولی است. بنابراین، برای افزایش بهره مندی باید از مقایسه نزولی استفاده کرد.

بر همین اساس، امام علی علیه السلام می فرماید: و به کسی که پایین دست توست نگاه کن، تا سپاسگزار نعمت های خدا باشی و شایسته افزایش او گردی و ساکن جود او شوی.[9]

3.قناعت کردن

قناعت یعنی راضی بودن به آن چه هست. کسی می تواند قانع باشد که با آنچه موجود است راضی باشد و هنگامی انسان از چیزی راضی می شود که آن را «کافی» بداند. مقایسه صعودی است. مقایسه صعودی، احساس ناکافی بودن را به همراه می آورد؛ چون موجب ناچیز شماری داشته ها می گردد. اما مقایسه نزولی، منجر به احساس کافی بودن می شود؛ چون داشته های زندگی را نمایان می سازد. نمی گوییم مقایسه نزولی موجب می شود که انسان تصوّر کند بالاترین روزی ها را دارد؛ بلکه مقایسه نزولی، این احساس را به وجود می آورد که با همین مقدار هم می توان زندگی کرد؛ چون دیگرانی را دیده که در وضع سخت تری زندگی می کنند.

و بدین سان، قناعت شکل می گیرد. قناعت یعنی بسنده کردن به آنچه هست و راه رسیدن به آن، مقایسه نزولی است. امام صادق علیه السلام به حمران فرمود:

ای حُمران! نگاه کن به کسی که در زندگی، از تو پایین تر است، و به کسی که در زندگی، از تو بالاتر است، ننگر. که این کار [مقایسه نزولی ] تو را نسبت به آنچه برایت تقسیم شده، قانع تر می سازد و بهتر، تو را شایسته زیادت پروردگارت می کند.[10]

4.افزایش آستانه بردباری

وقتی انسان، زندگی های پایین تر را ببیند، از یک سو به آنچه دارد آگاهی می یابد و به سپاس و ستایش خدا می پردازد و از سوی دیگر، متوجّه می شود زندگی او آن قدر هم سخت و غیر قابل تحمّل نیست. بدین ترتیب، ناراحتی او کاهش می یابد، تنیدگی و فشار روانی او به حداقل می رسد و توان تحمّل و بردباری او افزایش می یابد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره این حقیقت می فرماید:

کسی که. .. در دنیای خود به پایین تر از خود نگاه کند و خدا را به خاطر برتری هایی که به او داده، ستایش کند، خداوند، او را سپاسگزار و بردبار می نویسد.[11]

توان تحمّل نداشتن، همیشه به دلیل بزرگی سختی نیست؛ بلکه به دلیل بزرگ شماری آن است. مقایسه صعودی، در اندازه سختی زندگی، اغراق کرده، آن را بیش از اندازه واقعی اش نشان می دهد؛ اما مقایسه نزولی، آن را تعدیل کرده، به اندازه خودش و یا حتّی کوچک تر از آنچه هست، کاهش می دهد. این کار، موازنه را به نفع صبر و بردباری تغییر می دهد و بدین وسیله، امکان تحمّل را افزایش می دهد.

پی نوشت ها

[1] الخصال، ج 2، ص 345؛ المحاسن، ج 1، ص 11.

[2] الکافى، ج 2، ص 137؛ مشکاة الأنوار، ص 130.

[3] صحیح البخارى، ج 7، ص 187؛ ر. ک: أعلام الدین، ص 233.

[4] این تحقیق، توسط کنریک در سال 1993 م، انجام شده است (ر. ک: روان شناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلام، ص 253).

[5] این تحقیق نیز توسط کنریک و همکاران او در سال 1980 م، انجام شده است (ر. ک: همان‏جا).

[6] صحیح مسلم، ج 8، ص 213؛ روضة الواعظین، ج 2، ص 454.

[7] نهج البلاغة، نامه 69؛ غررالحکم، ح 6158.

[8] ابراهیم، آیه 7.

[9] مستدرک الوسائل، ج 8، ص 337.

[10] الکافى، ج 8، ص 244؛ تحف العقول، ص 360؛ علل الشرائع، ج 2، ص 559.

[11] سنن الترمذى، ج 4، ص 74.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان