سرویس سبک زندگی: خاندان وحی نبوت به عنوان بهترین اولیاء الهی داری سبک زندگی الهی بودند. و زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه میخوانیم.
در زیارت مقدسه جامعه کبیره که از امام هادی(ع) نقل شده است میخوانیم: اَلسَّلامُ عَلی مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ(سلام بر جایگاه های شناسایی خدا)؛ آنچه از این فراز بر میآید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و راه رسیدن به خدا بررسی زندگی ائمه و معصومین(ع) است.همین طور در فرازی دیگر از این زیارت امده است: مَنْ اَتیکُمْ نَجی وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک(هرکس به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد) و ثمره وصال انسان به آن بزرگواران را طیباً لِخَلْقِنا وَ طَهارَةً لاِنْفُسِنا وَ تَزْکیةً لَنا وَ کفّارَةً لِذُنُوبِنا(موجب پاکی اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما) بیان میکند.
در فرازی از زیارت عاشورا میخوانیم:اللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد. که همان اشاره به خواست خداوند و دعای شیعه برای قرار گرفتن در مسیر سبک زندگی اهل بیت(ع) است.
از میان معصومین(ع) آن که زندگی پر برکتش به خصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی میکند، وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا(س) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت بسیار برای ما راهگشا خواهد بود.
در جامعه امروز که نظام سرمایهداری غرب با تهاجم فرهنگی خود سعی دارد الگویی مبتذل و غیرانسانی برای زنان و دختران مسلمان ارائه کند مسلماً پرداخت به ابعاد گوناگون شخصیتی آن حضرت میتواند الگوی عملی مناسبی برای جامعه شیعی باشد.
در ذیل به بررسی برخی از گوشههای از سبک زندگی عبرت آموز زندگی سراسر تور حضرت فاطمه زهرا(س) میپردازیم:
رفتار با والدین و احترام محبت آمیز به پدربزرگوار خویش
حضرت فاطمه سلام الله علیها هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود. در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی میکردند، پیامبر(ص) را دلداری میداد و زخمهایش را مداوا میکرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) ایشان را «ام ابیها»(مادر پدرش) نامید.
فاطمه زهرا(س) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمیکرد. در روایت است که: سه روز بود که پیامبر(ص) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت میگذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمیشد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنهام؟ عرض کرد: نه به خدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه(س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمیداریم. درحالی که همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت. حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر(ص) فرستاد، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر(ص) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست؟ فاطمه(س) جواب داد: از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی میدهد. پیامبر(ص) و همه اعضای خانواده علی(ع) و همسران پیامبر(ص) از آن غذا خوردند و برای همسایهها هم فرستادند.
بانوی عطوفت حضرت زهرا(س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمیشد. نقل است از حضرت فاطمه(س) که فرمود: وقتی بر پیامبر(ص) آیه نازل شد(که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر(ص) مرا گرفت، به طوری که نتوانستم به او "یا ابة" بگویم و یا رسول الله به او میگفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر میورزند نازل شده است. تو "یا ابة" بگو. چون برای قلب من محبوبتر و برای پروردگار رضایتبخشتر است.
پیمان عشق و محبت(مرج البحرین یلتقیان)
از جمله نکات مهم زندگی حضرت فاطمه(س) ازدواج آن حضرت بود. ایشان خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبههای بالایی قرار داشتند اما رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مینمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت:ای محمد! خدا بر تو سلام میرساند و میفرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.
و فاطمه(س) و پیامبر(ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، علی(ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.
مسأله، مسأله زندگی، مهر و عطوفت، آرامش و تربیت، ایمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دین و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بیتکلف و بیریای علی(ع) و فاطمه(س) هر لحظه نوری به عرش بلند شود و عرش را نورانی کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود. آری! «فی بیوت اذن الله ان یرفع و یذکر فیها اسمه». قرار بود ماحصل این ازدواج حسن(ع) و حسین(ع) و زینب(س) وام کلثوم(س) باشند که هرکدام چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را به سوی خداوند روشن کنند.
فایدهای که آن ازدواج داشت چیزی نبود که با زر و سیم بتوان آن را قیمت گذاشت که هرچه فایده کمتر است معنویت بیشتر به ثمن بخث فروخته میشود و هرچه تجلی معنویت بیشتر باشد مال کم ارزشتر خواهد بود. قرار بود ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) الگویی شود برای شیعیانشان تا ابد. در روایاتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. از اینجا مشخص میشود منظور پیامبر(ص) در کفویت زوجین، ایمان دو طرف است.
در آن زمان دارایی علی(ع) منحصر به شمشیر و زرهی بود برای جهاد در راه خدا و شتری برای کار در باغستانهای مدینه. او به دستور پیامبر(ص) زره را کابین فاطمه(س) قرار داد که به حدود 400 درهم به فروش رسید و پول آن صرف فراهم آوردن مقدمات زندگیش شد. پیامبر(ص) مقدار اندکی از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقیه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهیزیه را از بازار فراهم کنند.
جهیزیه ساده و اندکی فراهم و نزد پیامبر(ص) آوردند. ساده و بیتکلف مینمود. پیامبر(ص) چون سادگی بیش از حد اشیاء را نگریست دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهل بیت برکت دهد. و البته خدا نیز چنین کرد چرا که «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» در حق هیچ کسی به جز این خاندان نازل نشد! آری خدا خواست که اهل بیت پاک و مطهر قرار گیرند، به دور از هرگونه رجس و نازیبایی و ناپاکی. و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتی دیده شود دوستدارانش به یاد حسن(ع) بیفتند و هر جا قیامی در راه خدا بر علیه ظلم ستم کیشی روی دهد با پرچم حسین(ع) افراشته شود و الگوی هر زن مسلمانی زینب(س) باشد.
تفاهم در زندگی مشترک
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «به خدا سوگند(در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه میکردم رنجها و اندوههایم برطرف میشد.»[1]
تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) میفرماید: «... علی(ع) آب و هیزم میآورد و حضرت فاطمه آرد میکرد و خمیر میساخت و نان میپخت و لباسها را وصله میزد، و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونههای مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»[2]
امام علی(ع) فرموده است: «فاطمه به قدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینهاش اثر گذاشت، و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دستهایش مجروح شد و آنقدر خانهروبی کرد و برای پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباسهایش گردآلود و دودی گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او میرسید. ..»[3]
پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک میکند. رسول خدا(س) به منزل حضرت علی وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خستهتر هستید؟ حضرت علی عرض کرد: فاطمه ای رسول خدا! پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جای او نشست و با علی(ع) در آرد کردن دانهها یاری فرمود.[4]
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستی و فرزند دوستی و سخت کوشی در امور خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادت گاه و برنامه ریزی در کار خانه و رعایت حق خدمت کار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمت کار از ویژگی های حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستای وظایف خویش میدانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجارهای در اول زندگی و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهی و خانوادگی در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصی در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردباری و تحمل فقر خانوادگی و مشکلات خانوادگی و فرمان پذیری از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتی رسیدن به انواع موفقیتهای خانوادگی و سرودن شعر برای شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگی حضرت زهرا(س) میباشد.
خوب شوهرداری کردن
برای زن بزرگترین موفقیت و ارزش این است که در شئون گوناگون زندگی، خشنودی همسرش را به دست آورد و از هر گونه عملی که موجب ناراحتی شوهر میگردد پرهیز نماید. حضرت علی(ع) میفرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری است» زن برای اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد باید تمام سعی و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.
شوهرداری حضرت زهرای مرضیه(س) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالیترین مرحله صفا و مهربانی بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاوری مهربان برای او بود.
حضرت علی(ع) میفرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملی از او سر نزد تا باعث ناخشنودی من شود.»
و همچنین نقل است که امام علی(ع) فرمود:[5] هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه میکردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف میشد.[6]
پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم به فکر چاره افتادند تا به گونهای که از حضرت زهرا(س) دلجویی نمایند که اجازه ملاقات میخواستند. اما فاطمه زهرا(س) هر گونه پیشنهادی را رد مینمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزاری را ادامه میداد.
روزی امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت درب منزل، منتظر اجازه ورود میباشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «علی جان خانه، خانه توست و من همسر تو میباشم هر آنچه میخواهی انجام ده.»[7]
همسرداری حضرت فاطمه(س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی(ع) میفرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه(س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مؤمنان علی(ع) بود. روایت است هنگامی که علی(ع) به فاطمه (س) مینگریست، غم و اندوهش برطرف میشد.
رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا(س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی(ع) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا(س) فرمود: جز خدا کسی نمیداند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.
فاطمه (س) هیچ گاه حتی اموری را که احتمال میداد علی(ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمینمود؛ تا آنجا که از علی(ع) در رابطه با فاطمه(س) نقل شده است: به خدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.
از ویژگیهای مهم حضرت فاطمه(س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی(ع) در اجرای فرامین الهی بود. پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد: همسرت را چگونه یافتی؟ و علی(ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ علی طاعَةِ اللَّه(بهترین یار و یاور برای اطاعت و بندگی خدا).
آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد میکرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» میخواند و گاهی با یاد قرابت نسبی(یا ابن عم) وی را ندا میداد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه(س) میفرماید: ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا الحسن و ای امیر مؤ منان. این گونه نقل نام و خطاب احترامآمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.
از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کردن حضرت زهرا(س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البیت بیتک و الحره امتک(خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شما هستم).
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا(س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا(س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
تربیت و رفتار با فرزندان
سیره رفتار فاطمه(س) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام میگذاشتند و آنها را با احترام خطاب میکردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.
در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه(س) در پاسخ سلام فرزند خود امام حسن(ع) می فرماید: سلام برتو ای نور دیدهام و میوه دلم. و در پاسخ سلام امام حسین(ع) می فرماید: سلام بر تو ای فرزند من و ای نور دیدهام و میوه دلم.
حضرت زهرا (س) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده می کرد؛ به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) میفرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن».
و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری میداد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمینمود. نقل شده است که فاطمه(س) فرزندش حسن(ع) را روی دست میگرفت و بالا میانداخت و حرکت میداد و میفرمود: اشبه أباک یاحسن، و اخلع عن الحق الرّسن، و اعبد الهاً ذامنن، و لاتوال ذا الاحسن.(ای حسن، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش).
ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار میداد. سلمان میگوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه میکرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
همچنین از نکات بارز حضرت زهرا(س) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلماً وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در آینده و بزرگسالی آنها نیز به تعصی از والدین این راه را پیش خواهند برد.
در همین زمینه امام حسن(ع) می فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.
آن حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا میخواند. حضرت در روز بچه ها را میخواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان میداد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمیگذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و میفرمود: محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.
از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امام حسن(ع) نزد پیامبر(ص) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا(ص) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن(ع) داد. فاطمه زهرا (س)، به پیامبر(ص) گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر(ص) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم.
همچنین روزی حسنین(ع) در حضور پیامبر(ص) کشتی گرفتند. در این میان فاطمه(س) شنید که پدر بزرگوارش، امام حسن را به پیروزی بر امام حسین ترغیب میکند. حضرت زهرا(س) از این نوع رفتار پیامبر(ص) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرئیل، حسین را تشویق میکند و من حسن را تشویق مینمایم.
تشویق فرزندان به فراگیری سواد آموزی
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده میکرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود میفرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن.»[8]
حضرت فاطمه زهرا(س) در آموختن مسائل دین به دیگران از اشتیاق زایدالوصفی بهرهمند بود. روزی زنی نزد او آمد و گفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرد و مرا فرستاده تا از شما مسئلهای را بپرسم. حضرت زهرا(س) سؤال او را پاسخ فرمود؛ زن برای بار دوم وسوم مسئله ای پرسید و پاسخ شنید. این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار، سؤال وی راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمیاندازم. فاطمه(س) فرمود: باز هم بیا و سوالهایت را بپرس، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمیشوم. زیرا از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور میشوند و به آنها به اندازه دانششان خلعتهای گرانبها عطا میگردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نمودهاند.
ساده زیستی زهرایی
ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و... همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.
شیعه و سنی نقل کردهاند، امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذری که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیری در زد، حضرت علی(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمی در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیری آمد و چیزی طلبید، این بار نیز افطار خود را به او دادند. آنگاه از سوی خدای متعال سوره «هل آتی علی الانسان» نازل شد.[9] و در آن آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد.[10] تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنی و از جمله در تفسیر معروف «کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنی «جاراللّه زمخشری» میتوان یافت.
روح عبادت و نیایش
تجلی عبادت و روح عادت در سیره حضرت موج میزد به گونهای که عبادت و ایشان زبانزد عام و خاص، دوست دشمن بوده است. حضرت پیامبر(ص) درباره حضرت فاطمه(س) میفرمود: ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ میسازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریهای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت میایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب میکند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف میلرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.
در حدیث دیگری به سلمان میفرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر کرده که یک سره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته است.
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: در دنیا کسی عابدتر از مادرم فاطمه(س) نبود؛ آن قدر به عبادت میایستاد تا پاهایش ورم میکرد. همین طور ابن عمره از پدرش نقل می کند که گفت: از امام صادق(ع) پرسیدم: چرا فاطمه(س) زهرا نامیده شد؟
فرمود: برای آن که وقتی فاطمه زهرا(س) در محراب عبادت میایستاد، نورش برای اهل آسمان میدرخشید، همان طوری که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد.
امام مجتبی(ع) نقل فرمودهاند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایان شدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود میبود، و میشنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا می فرمود و آنان را نام میبرد و برایشان دعا میکرد، و برای خود هیچ دعا نمیکرد، به او گفتم: مادر! چرا همان طوری که برای دیگران دعا میفرمایی برای خودت دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.
سبک زندگی سیاسی و اجتماعی
حضرت فاطمه(س) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب میکرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.
ابن ابی الحدید از واقدی نقل میکند که پس از جنگ احد فاطمه(س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خونهای چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد.
همچنین مینویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا(س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری میکردند.
همچنین علی(ع) نقل می کند: ما به مراه پیامبر(ص) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه(س) با تکه نانی نزد پیامبر(ص) آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر(ص) فرمود: این چیست فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم، این تکه آن را برای شما آوردم. پیامبر(ص) فرمود: دخترم! این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت میشود.
دفاع از حریم امامت و ولایت
بدون شک امامت حلقه اتصال نبوت است. پیامبر جانشین و امام بعد از خود را در اندک مناسبتهای مختلف قبل از وحی و بعد از رسالت خطیر نبوت بیان می کرد. اما بعد از رحلت جانگداز پیامبر امامت و وصایای پیامبر را کنار گذاشتند. دختر پیامبر برای تبیین موضوع مهم امامت تلاش فراوان نمود. گریهها و ندبههای این بانوی بهشتی بالاترین فریاد و دفاع از مقام امامت بود. بیرون کشاندن حضرت فاطمه(س) از خانهاش به بیتالاحزان، نه تنها به نفع خلیفه و دستیارانش تمام نشد؛ بلکه باعث وبال حکومت گردید. آنها میخواستند حضرت زهرا(س) را از مسجد رسول خدا(ص) که محل تجمع مردم بود، دور سازند؛ ولی با این کار سند دیگری بر مظلومیت حضرت زهرا(س) افزودند. زیرا مردم میدیدند که عدهای که خود را از پیروان آنان میدانند و به نبوت پدرش اعتراف دارند، ظلم و ستمگریشان به جایی رسیده است که نزدیکترین مردم به رسولخدا(ص) یعنی دخترش را که عواطف زنانه خود را دارد، در فشار قرار دادند و او را از اظهار حزن و اندوه در فراق پدرش باز داشتند که مبادا حضرت زهرا(س) از ظلمی که بر او روا داشتهاند، با صدای بلند سخن بگوید. ولی صدیقة طاهر (س) به رغم هیئت حاکمه، به اعتراض خویش در قالب حزن و اندوه ادامه داد و از خانهاش به بقیع در زیر درختچهای مأوی گزید. هنگامی که آن درخت را قطع نمودند، امام علی(ع) سایبانی به نام بیتالاحزان ساخت و حضرت زهرا(س) در آنجا قرار گرفت.
از مهمترین و بارزترین قلههای زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) دفاع ایشان از حریم ولایت امیرمومنان علی(ع) و خطبه فدکیه آن حضرت است. که سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولایت مجروح شده، نوزادش محسن(ع) را سقط کرده و به شهادت رسید.
پینوشتها:
[1] مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص134، کشف الغمه، ج1، ص492، بیت الاحزان، ص37.
[2] کلینی، روضه الکافی، ص165.
[3] مجلسی، بحارالانوار، ج43 و 42 و 82، بیت الاحزان، ص23.
[4] مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص50 و 51، بیت الاحزان، ص21.
[5]حسینی شاهرودی، سید محمد، الگوهای رفتاری حضرت زهرا(س)، تربیت فرزند، ص 16.
[6]حسینی، سیدعلی، کرامات و مقامات عرفانی حضرت زهرا(س)، ص44.
[7]دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)، ص13.
[8]محمدی اشتهاردی، محمد، نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه(س) ص64.
[9]امالی صدوق، ص216 و 212، کشف الغمه، ج1، ص413 و 417.
[10]مناقب شهر آشوب، ج3، ص147 و 148، منتهی الامال، ص68 در ذکر وقایع سال دوم.