CBS News
بعد از آنکه تروریست سوار بر کامیون در شهر نیس فرانسه به مردم هجوم برد و تعداد زیادی از مردم حاضر در جشن ملی فرانسه را کشته و زخمی کرد، گزارشی در خبرگزاری آسوشیتدپرس منتشر شد که درباره احتمال وجود بیماری روانی در تروریست میگفت.
بعد از اینکه اعضای خانواده رانندهای که با کامیون وارد جمعیت جشن نیس شد، اعلام کردند که او از افسردگی رنج میبرده، بار دیگر سؤالاتی درباره ارتباط بین اختلالات روانی، عقاید افراطی و رفتارهای خشونتآمیز در سطح گسترده، مطرح شد.
کارشناسان میگویند اختلالات روانی را نمیتوان مقصر حملات تروریستی قلمداد کرد. اکثریت قریب به اتفاق افراد مبتلا به این اختلالات هیچگاه به خشونت روی نمیآورند؛ اما اختلالات مرتبط با سلامت روانی میتواند بعضی افراد را برای پذیرش عقاید افراطی مستعدتر کند و در نمونههای نادری این عقاید میتوانند منجر به اقداماتی وحشتآور شوند.
دکتر «راج پرساد»، روانپزشک و استاد کالج گرشام لندن، میگوید: «افراد منزوی که گرفتار احساس خشم و نفرت باشند، به آسانی به سمت عقاید افراطی کشیده میشوند. آنها در ذهن خود دیگران را پایینتر از انسان تصویر میکنند و پس از آن انگیزه زیادی برای تصمیم به حمله تروریستی دارند.»
درباره اینکه عامل حمله نیس، «محمد لحویج بوهلال»، سی و یک ساله، بیماری روانی داشته، اطمینانی وجود ندارد. همچنین مشخص نیست که آیا او بر اساس انگیزهای شخصی به این کار دست زده یا عوامل عقیدتی علت این حرکت او بوده است؛ اما در حمله نیس و دیگر موارد مشابه اخیر، مثل حمله اخیر به کلوب شبانه اورلاندوی آمریکا، ترکیبی مبهم از عقاید افراطی و رگههای بیماری روانی مشهود است.
پرساد میگوید: «اقدامات تروریستی به علت اختلال روانی اتفاق نمیافتند؛ اما اختلال روانی میتواند پسزمینهای در فرد مهیا کند که پذیرای فعالیتهای تروریستی باشد.»
اقوام «بوهلال» میگویند زمانی برای او داروهای ضد اختلالات روانی تجویز شده بوده است. آنها او را جوانی عصبانی توصیف میکنند که از همسرش فاصله گرفته و از جامعه کنار کشیده بوده است. عموی «بوهلال» در تونس، «سدوک بوهلال»، به آسوشیتدپرس گفته است که مشکلات خانوادگی برادرزادهاش او را در موقعیت آسیبپذیری قرار داده بود که باعث سوءاستفاده یک فعال جذبنیروی الجزایری برای گروه داعش از او شد که با صرف فقط دو هفته او را جذب این گروه کرد.
با این وجود، در سراسر دنیا مردان عصبانی زیادی هستند که با همسرشان فاصله دارند و از جامعه کنار کشیدهاند؛ اما هیچ وقت انگیزهای برای کشتار جمعیتی از مردم بیگناه را در خود حس نمیکنند.
«پال گیل»، مدرس ارشد علوم امنیت و جرم در کالج دانشگاه لندن، میگوید که حملات جمعی [حملاتی که در آن یک یا تعداد محدودی از افراد علیه یک جمعیت اقدام میکنند] اغلب با منظومهای از مشکلات فعال میشوند و منوط به اختلالات روانی نیستند. او میگوید: «صرف اینکه شما مشکلات روانی دارید، به این معنا نیست که به خشونت روی خواهید آورد.»
او بر اساس مطالعهاش روی بیش از صد نمونه از چنین مهاجمانی، میگوید بین مهاجمانی که به صورت فردی عمل میکنند، میزان بالاتری از مشکلات سلامت روان وجود دارد، نسبت به افرادی که عضو شبکهای تروریستی میشوند. عاملان انفجارهای انتحاری 2005 لندن و «آندرس بریویک»، قاتل راستگرای نروژی که در حملهای با اسلحه و بمب 77 نفر را کشت، در میان سوژههای تحقیق او بودند.
کارشناسان دیگر گفتهاند که تصمیم بعضی از این مهاجمان برای ترازکردن خود با یک عقیده افراطی میتواند بیشتر به خاطر فرصتطلبی اتخاذ شود تا باور.
«دیوید کنتر»، رئیس مرکز تحقیقات بینالمللی روانشناسی تحقیقی در دانشگاه «هادرسفیلد» بریتانیا میگوید: «تصویر مناسبتر این است که به راننده نیس به عنوان یک قاتل نگاه کنیم تا یک تروریست.»
او توضیح میدهد: «برای این قاتلان، مثل خلبان آلمانی که هواپیمایش را به آلپ کوبید، یا دانشآموزان کلمباین، این اقدامات در واقع خودکشیهایی ناامیدانه اند. قاتلانی که اختلال روانی دارند، به هر چیزی که در زمان به نمایش گذاشتن خشم و استیصالشان در جریان باشد، میچسبند.»
ارتباط بالقوه بین مشکلات سلامت روان و حملات تروریستی به عنوان انگیزهای احتمالی در اقدامات «تئودور کاچینسکی» که مبتلا به اسکیزوفرنی پارانویید بود، نیز مطرح شد و پس از اینکه «عمر متین» چهلونه نفر را در کلوب شبانه همجنسگرایان در اورلاندو به قتل رساند، در گزارشات رسانهها توسط همسرش به عنوان فردی «ناپایدار از لحاظ ذهنی و بیمار روانی» توصیف شد.
با این وجود، تحقیقات گستردهای که روی افراد دچار مشکلات سلامت روان و خشونت صورت گرفته چنین نشان میدهد که احتمال تهدید و خطر از سوی این افراد نسبت به خودشان بسیار بالاتر است، تا نسبت به دیگران.
«آریان بازان»، استاد روانشناسی بالینی دانشگاه «لیبره» بروکسل، میگوید: «این ادعا که ما باید روی افراد دارای مشکلات سلامت روان به عنوان آسیبپذیران بالقوه در برابر افراطگرایی تمرکز کنیم، نوعی انگ زدن نابجاست. بسیاری از عوامل دیگر هستند که باید تحت توجه و بررسی قرار گیرند.»
در جریان ادامه تحقیقات در ماجرای حمله نیس، «فرانسوا مولان»، دادستان فرانسوی، گفته است که بررسیها روی کامپیوتر «بوهلال» نشان داده که او علاقهای واقعی و تازهبهوجودآمده نسبت به «جهادگرایی رادیکال» داشته و به تازگی جستجوهایی در اینترنت در رابطه با شعارهای تبلیغاتی اسلامی، حمله به کلوب شبانه اورلاندو و کشتار افسران پلیس در دالاس و منیانویل فرانسه انجام داده است.
«پرساد» میگوید: پذیرش سریع باورهای افراطی توسط «بوهلال» احتمالا نتیجه تحولی بلندمدت فردی مشکلدار، محروم و متنفر بوده که شاید توسط مشکلات سلامت روانی که از قبل در او وجود داشته، تشدید شده باشد. هیچ اختلال شخصیتی باعث نمیشود فرد به یک تروریست تبدیل شود؛ اما این عقاید افراطی میتوانند ناگهان به چشم فردی که گرفتار پریشانیهای عمیق روانی است، معقول به نظر برسند و شاید این همه خشم و غضب در وجود او را برایش توجیه کنند.
این مطلب در شماره 97/98 ماهنامه سپیده دانایی به چاپ رسیده است.