ماهان شبکه ایرانیان

PTSD یا Post Traumatic Stress Disorder

آشنایی با اختلال استرس پس از سانحه

تقریباً همه افراد تکرار صحنه‌های آزاردهنده جنگ را در بازیگر نقش اول فیلم آژانس شیشه‌ای یا برخی دیگر از فیلم‌های دفاع مقدس دیده‌اند

آشنایی با اختلال استرس پس از سانحه

دکتر مریم اسماعیلی‌نسب

 

«مرد شصت‌و‌پنج ساله برای درمان همسرش، که مبتلا به تومور مغزی بود، به بیمارستان مراجعه کرد. مرد و همسرش بسیار به هم علاقه‌مند بودند به خاطر نداشتن فرزند به یکدیگر وابسته‌تر شده بودند. با وجود تلاش زیاد، همسر او یک روز بعد از عمل جراحی جان سپرد. مرد که دچار ضربه سختی شده بود، مسئولین بیمارستان را مسئول و مقصر می‌دانست و حتی در میان صحبت‌ها رئیس بیمارستان را تهدید به کشتن کرد که البته کسی آن را جدی نگرفت. مدتی بعد، یک روز با اسلحه وارد بیمارستان شد و در تیراندازی او چندین بیمار و پزشک آسیب دیدند.

در کنار رعب و وحشتی که ایجاد شده بود، بسیاری از پزشکان دوستان صمیمی خود را نیز از دست داده بودند. در پی این اتفاق، تقریباً همه پزشکان تحت‌تأثیر قرار گرفتند. یکی از پزشکان بسیار مجرب، تصمیم گرفت این شغل را برای همیشه کنار بگذارد. یکی دیگر هر شب کابوس می‌دید و صبح‌ها با فریادهای بلند از خواب می‌پرید و در طول جراحی لرزش دست داشت. بعضی دیگر بسیار پرخاشگر شده بودند و… در پی این بحران، متخصص روان‌شناسی که برای بررسی موضوع آمده بود، همه آنها را مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تشخیص داد، که باید تحت مراقبت و درمان قرار می‌گرفتند.»

اختلال استرس پس از سانحه چیست؟

ممکن است بسیاری از افراد با اصطلاح استرس آشنا نباشند؛ اما بسیاری دیگر بدون اینکه با این نام آشنا باشند، علائم آن را در خود یا دیگران دیده‌اند. تقریباً همه افراد تکرار صحنه‌های آزاردهنده جنگ را در بازیگر نقش اول فیلم آژانس شیشه‌ای یا برخی دیگر از فیلم‌های دفاع مقدس دیده‌اند. خاطره چنان برای فرد تکرار می‌شود و فرد طوری رفتار می‌کند که انگار همین الان در حال اتفاق‌افتادن است. تجربه تصادف شدید، ممکن است باعث شود فرد برای همیشه از رانندگی اجتناب کند. در کشور ما، ایران، مثال‌هایی از شایع شدن این اختلال پس از زلزله بم، زلزله آذربایجان و قبل از آنها در جنگ تحمیلی و زلزله رودبار و منجیل دیده شده است.

تصادف شدید، هدف دزدی یا حمله قرارگرفتن و بسیاری دیگر از تجربه‌های آسیب‌زا همچون وارد شدن ضربه‌ای بر پیکره فیزیکی و روان‌شناختی ما هستند. همه ما کمابیش در زندگی‌مان با چنین ضربه‌هایی روبه‌رو شده‌ایم؛ اما گاهی، به دلایل مختلفی یکی از این ضربه‌ها، تأثیر عمیقی بر ما به جای می‌گذارد. گویی همیشه برای ما زنده است و هر لحظه امکان تکرار آن وجود دارد. در نتیجه همواره نگران هستیم. اگر این وضعیت ادامه یابد، دچار مشکلی می‌شویم که به آن، اختلال استرس پس از سانحه می‌گوییم.

البته انسان، به صورت معمول، آن‌قدر قوی است که از بسیاری از این ضربه‌ها با موفقیت عبور خواهدکرد و به اختلال دچار نمی‌شود؛ با این حال وقتی این اختلال روی می‌دهد، زندگی را برای خود فرد و اطرافیانش به‌شدت سخت و طاقت‌فرسا می‌کند. فرد مدام در ترس و وحشت و بی‌قراری است و گاهی، حتی کارهای معمول خود را نمی‌تواند انجام دهد. گاهی صحنه حادثه حتی لحظه‌ای او را رها نمی‌کند. اطرافیان از حساسیت و تحریک‌پذیری بیش از حد فرد و خشم‌های ناگهانی او به ستوه می‌آیند. در این حالت گاهی صدای به هم خوردن یک در، می‌تواند فرد را تا حد یک خشم انفجاری بکشاند. از این رو این علائم به‌ویژه وقتی شدید است به بروز افسردگی و اضطراب در خود فرد و اطرافیانش منجر می‌شود.

براساس مطالعات انجام‌شده، 30‌درصد از افرادی که دچار این علائم می‌شوند، بدون درمان و خودبه‌خود بهبود پیدا می‌کنند؛ اما بقیهٔ آنها در صورت درمان‌نشدن ممکن است همچنان در طولانی‌مدت با آن درگیر باشند.

علائم اختلال پس از سانحه

باید گفت در صورت وجود علائم استرس پس از سانحه در فرد به معنای اختلال خواهد بود که حداقل به مدت یک ماه طول کشیده باشد و در ضمن فرد متخصصی آن را تأیید کرده باشد. چراکه در واقع پس از هر ضربه‌ای، بروز این علائم در همه افراد طبیعی است و فقط وقتی طول می‌کشد نشانه اختلال خواهد بود. علائم اصلی اختلال استرس پس از سانحه عبارت‌اند از:

  • واکنش ترس، درماندگی یا وحشت شدید
  • یادآوری‌های مکرر و عذاب‌آور واقعه
  • دیدن مکرر واقعه در رویا
  • رفتارکردن فرد به گونه‌ای که انگار واقعه تکرار می‌شود
  • واکنش جسمی و رنج و عذاب شدید در رویارویی با چیزهایی که به نوعی به آن اتفاق مربوط باشند
  • اجتناب‌کردن از محرک‌های مربوط با آن اتفاق؛ به‌عنوان مثال اجتناب از مکان‌های مربوط.
  • سایر علائم که ممکن است در سایر مشکلات روان‌شناختی دیده شوند و اینجا هم رخ می‌دهند: کم‌علاقگی در انجام امور مهم زندگی، بی‌انگیزگی و ناامیدی، مشکل در تمرکز، خشم و گوش‌به‌زنگ بودن.

لازم به ذکر است که بعضی از این علائم در بچه ها کمی متفاوت رخ می‌دهد؛ به عنوان مثال کودکی که دچار ضربه‌ای مثل آسیب جسمی یا جنسی شده ممکن است به‌سختی بتواند راجع به آن صحبت کند. و آن را بیشتر در قالب بازی و کابوس دیدن‌ها نمایان سازد. بچه‌ها معمولا به انجام تکراری بازی‌هایی با مضمون حادثه می‌پردازند و خواب‌های نامشخصی به شکل کابوس‌های ترسناک، یا خواب‌هایی درباره غول و اتفاقات ترسناک می‌بینند. علائم جسمی مثل شب‌ادراری، دل‌درد و سردرد نیز در آنها شایع است. ضربه‌های شایع در دوران کودکی بلایای طبیعی، آزارهای جنسی و جسمی مزمن، سوختگی و آدم‌ربایی است.

شیوع اختلال استرس پس از سانحه

احتمال ضربه، آن هم از نوع شدید آن، برای همه افراد وجود دارد. از این رو اختلال استرس پس از سانحه نیز از اختلالات به نسبت شایع روان‌شناختی محسوب می‌شود. میزان شیوع این اختلال، 8‌درصد در جمعیت عمومی است. احتمال آن در زنان بیشتر از مردان و حدود 10تا12‌درصد است و در مردان بین 5تا6‌درصد (چکیده روان‌پزشکی کاپلان و سادوک، 2007، ترجمه دکتر فرزین رضاعی). بیشترین ضربه‌های اصلی در زنان، حمله یا تجاوز و در مردان، جنگ است.

همچنین براساس تحقیقات، احتمال بروز این اختلال در افراد مجرد، مطلقه یا کسانی که همسرشان را از دست داده‌اند بیشتر است. ممکن است دلیل این امر، کمتربودن میزان حمایت اجتماعی در این گروه افراد باشد. چون همان‌طور که بعد از این خواهیم گفت، داشتن حمایت اجتماعی در هنگام بروز سانحه، می‌تواند از بروز اختلال پس از سانحه و همچنین در پیشگیری از آن مفید باشد. در ضمن در سطوح اقتصادی‌اجتماعی پایین‌تر، این اختلال بیشتر مشاهده شده است.

آسیب‌شناسی اختلال استرس پس از سانحه

بعضی از عوامل، افراد را نسبت به بروز اختلال پس از سانحه در پی یک اتفاق، مستعد می‌کنند. بعضی از این عوامل عبارت‌اند از:

  • آسیب‌های دوران کودکی
  • کافی‌نبودن سیستم حمایت خانوادگی و اجتماعی
  • داشتن ویژگی شخصیت بدبینانه یا وابسته

روان‌شناسان و روان‌پزشکان نظریه‌هایی را نیز درباره علت ابتلا به این اختلال مطرح می‌کنند. به عنوان مثال، تئوری روانکاوانه معتقد است اتفاق یا سانحه، یک نقطه حساس یا تعارض ناخودآگاه در فرد را فعال می‌کند. این تئوری تا حد زیادی قابل توجیه است؛ چون بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال معتقدند ضربه‌های سخت‌تر از این را تجربه کرده‌اند، اما باعث مشکل در آنها نشده است؛ چراکه در واقع از درون نسبت به آن آسیب‌پذیر نبوده‌اند.

تئوری‌های دیگری معتقدند افراد به این دلیل دچار این اختلال می‌شوند که در پردازش اطلاعات مربوط به یک اتفاق مشکل دارند. به عنوان مثال فرد همیشه اتفاقات را بسیار بدتر و فاجعه‌بارتر از آنچه هست برآورد می‌کند. بعضی از نظریه‌ها معتقدند برخی افراد واکنش‌های زیستی خاصی مانند بالابودن غیرطبیعی سطح فعالیت دستگاه عصبی خودکار دارند، که در مواقع استرس و ضربه آنها را مستعد ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه می‌کند.

درمان

براساس مطالعات انجام‌شده، 30‌درصد از افرادی که دچار این علائم می‌شوند، بدون درمان و خودبه‌خود بهبود پیدا می‌کنند؛ اما بقیهٔ آنها در صورت درمان‌نشدن ممکن است همچنان در طولانی‌مدت با آن درگیر باشند. درمان این اختلال به دو صورت فردی و گروهی انجام می‌شود و در هر دو شکل درمان فردی و گروهی، تمرکز اصلی درمان آن است که فرد تشویق شود درباره واقعه و معنای آن اتفاق برایش، تا جای ممکن، صحبت کند. عنصر اصلی، در این زمینه، حمایت است. در درمان فردی، درمانگر یک فضای امن و حمایت‌گرانه ایجاد می‌کند و در درمان گروهی نیز، هم درمانگر و هم سایر اعضای گروه نقش حمایتی را در قبال هم ایفا می‌کنند.

ویژگی منحصر‌به‌فرد گروه‌درمانی آن است که در آن فرد با افرادی که از این نظر به او شبیه هستند روبه‌رو می‌شود. همین نکته صحبت درباره اتفاق را برای او آسان‌تر می‌کند. در بسیاری از انواع درمان‌های فردی و گروهی، روش‌های آرام‌سازی خود یا ریلکسیشن به افراد آموزش داده می‌شود.

وقتی علائم بسیار شدید و آزاردهنده است، تجویز دارو به دست روان‌پزشک نیز کمک می‌کند.

یکی از درمان‌هایی که درباره این مشکل مطرح شده درمان با حساسیت‌زدایی و بازپردازش حرکات چشم است که توسط متخصصی به نام شاپیرو شکل گرفت. او معتقد است در موقع بروز افکار منفی و تکرار واقعه، حرکات چشم بسیار سریع می‌شود و اگر بتوان این حرکات را کنترل کرد، افکار هم کمتر آسیب‌زا خواهند بود. اگرچه در ایران این روش چندان رایج نیست، بعضی شواهد حاکی از اثربخشی آن است. به‌هرحال، همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، کمک به حل این مشکل بیش از همه متکی به صحبت راجع به آن، به‌ویژه با کمک یک متخصص است، و حمایت اجتماعی.

نقش خانواده و اطرافیان نزدیک

حمایت اعضای خانواده و دوستان صمیمی در این مواقع بسیار کمک می‌کند. آن‌ها با ایجاد فضایی امن، رازداری، اعلام حمایت همه‌جانبه از فرد پس از سانحه و انجام اقدامات عملی در این زمینه، نقش مهمی در پیشگیری و درمان آن خواهند داشت. تحمل و صبوری در برابر بی‌قراری یا خشم فرد پس از سانحه، نوعی از این حمایت‌ها محسوب می‌شود. اگر چه همانطور که گفته شد، با طولانی‌شدن مدت علائم، نیاز به درمان ضرورت پیدا می‌کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان