به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب نمایشنامه «پدر» نوشته فلوریان زلر که توسط ساناز فلاح فرد ترجمه و به تازگی به کارگردانی محمود زنده نام روی صحنه رفته، با حضور مترجم و دستاندرکاران این نمایش در قالب نشست ویژه مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
ساناز فلاحفرد مترجم این اثر، در آغاز با اشاره به اینکه نمایشنامه «پدر» با شرایط اجتماعی ایران منطبق است، گفت: زلر فضای متفاوتی را در آثارش پدید آورده است. آثار نمایشی او با آنچه تاکنون از ادبیات نمایشی فرانسه خواندهایم فرق دارد. تعداد زیادی از آثار ادبیات نمایشی فرانسه، به دلیل تفاوتهای فرهنگی، در ایران قابل فهم نیستند، اما آثار زلر جهانشمولاند. فضای ذهنی او پیچیده و هزارتو است. زلر تماشاچی را با خود همراه میکند و پیچیدگیهای خطی، ذهنی و دنیای درونی شخصیتها را نشان میدهد. مضامینی مثل خیانت، دروغ و فراموشی در همه جا هست، آنچه مهم است پرداخت متفاوت به این محتوا است.
فلاحفرد در ادامه افزود: تاکنون سه کتاب از زلر به فارسی ترجمه شده است. ما در انتشارات علمی و فرهنگی از بین 230 نمایشنامه جدید فرانسوی، سی اثر را برای ترجمه برگزیدهایم. آثار زلر ابعاد روانشناسی و جامعهشناسی دارد. او رفتار و شخصیت آدمها را تحلیل میکند. نشریه گاردین، زلر را هیجانانگیزترین نمایشنامهنویس قرن معرفی کرده است.
در ادامه این مراسم محمود زندهنام کارگردان نمایش، با اشاره به این نکته که فراموشی تم اصلی نمایش پدر است، گفت: ذهن انسان خاصیت فراموشی دارد. ما فراموش میکنیم و از این رو گذشتههای تلخ از ذهنمان پاک میشود، اما در این نمایش با فراموشی دردباری مواجه هستیم. شخصیت اصلی نمایش دچار آلزایمر است و حتی نام خود را نیز از یاد میبرد. آلزایمر مشکلی است که امروز گریبان اغلب جوامع توسعهیافته یا در حال توسعه را گرفته است.
کارگردان نمایش در ادامه به شیوه کارگردانی خود اشاره کرد و گفت: متن نمایش به حد کافی پیچیده و تودرتو است و ما باید کار رو طوری روی صحنه میبردیم که اجرایمان در نهایت سادگی باشد. اگر در کارگردانی به سمت پیچیدگی میرفتیم، ارتباط مخاطب با نمایش قطع میشد. اگرچه ما با متنی خارجی روبهرو هستیم، مضمون آن جهانی است. در این نمایش با پدری روبهرو هستیم که دچار فراموشی شده، اما مخاطب ما فرزندان هستند و میخواهیم بگوییم اگر والدین شما دچار فراموشی شدند، شما آنها را فراموش نکنید.
زندهنام در پایان به بازی چنگیز جلیلوند در این نمایش پرداخت و گفت: جلیلوند بعد از سالها دوری از صحنه نمایش، با داشتن پنجاه سال سابقه کار هنری، نقش پدر را پذیرفت و ما در روند کار از او چیزهای بسیاری آموختیم. حضور وی با تجارب بسیاری که در کار دوبله آثار بزرگ سینمایی دارد، سبب شد بتوانیم خوانشی کاملا ایرانی از این متن اروپایی ارائه کنیم؛ هرچند اسمها به همان صورت اصلی باقی ماندند.
چنگیز جلیلوند هم گفت: من کار هنری را با تئاتر شروع کردم، اما به دلیل شرایط تئاتر در سالهای پیش از انقلاب، از آن دور شدم و به دنیای دوبله کشیده شدم. وقتی بازی در این نمایش به من پیشنهاد شد، مردد بودم، اما سرانجام کار را پذیرفتم و حالا هم باور نمیکنم که در نقش بازیگر یک نمایش به روی صحنه رفتهام. متن نمایش طولانی است و بخش عمده متن هم بر عهده شخصیت پدر است که توانستم با کمک دوستان از عهده حفظ کردن آن بربیایم.
محسن بهرامی دیگر بازیگر نمایش نیز گفت: کار ما این است که متن را به نمایش بدل کنیم. نمایشنامه پدر، کار سهل و ممتنعی است؛ اما آنچه کار را پیچیده میکند موقعیت آدمها است. همین موقعیتها است که لنگ بودن بخشهایی از زندگی شخصیتها را به مخاطب نشان میدهد. ما در این کار با صحنههایی مواجه هستیم که توصیفشان آسان نیست.