مکالماتی که با خودتان دارید، تاثیر مستقیمی‌ بر احساس و رفتار شما دارد. هرچه در این مکالمات نسبت به خودتان شک، انتقاد‌های تخریبی‌ و پیشبینی‌‌های فاجعه‌بار داشته باشید، در رسیدن به اهدافتان دچار مشکل خواهید شد. بنابراین نباید اجازه دهید که بدبینی یا منفی‌ گرایی ذهنتان، افسار مغز را به دست گیرد. در واقع می‌‌توانید با آموزش و تربیت مغزتان، نه تنها کارکرد، بلکه ساختار آن را نیز تغییر داده و مجبورش کنید به نحوه دیگری بیندیشد تا تغییراتی پایدار حاصل شود. اما راه آن چیست و چگونه می‌توان متفاوت اندیشیدن را عملی کرد؟

1. افکار غیر سازنده و مخرب خود را بازسازی کنید.

جملاتی مثل "هرگز نمی‌تونم انجامش بدم"، "من احمقی بیش نیستم"، "گند زدم به همه چی‌" و... نه تنها به شما کمکی‌ نمی‌‌کنند بلکه با بار منفی‌ خود به مغز و افکار شما هجوم برده و مانع از پیشروی و عملکرد مثبت می‌‌شوند.
اما خبر خوب این است که شما می‌‌توانید کاملا واقعا بینانه، جواب چنین افکار منفی‌ را به خودتان بدهید. مثلا زمانی‌ که می‌‌گویید "هیچکس من رو استخدام نخواهد کرد" به خود یادآوری کنید "اگر سخت‌تر و بیش‌تر تلاش کنم تا به دنبال شغلی‌ مناسب بگردم، شانس استخدام شدن خود را بالا می‌‌برم". 

2. به خود ثابت کنید که اشتباه می‌‌کردید.

به گفته روانشناسان، در بسیاری از اوقات مغز ما با ریاکاری یا دروغ به دنبال فریب دادن ما است. مثلا ممکن است مدام به شما تلقین کند که اوضاع بهتر نخواهد شد، و همین تلقین مانع از تلاش شما برای پیشرفت شود. چنین فریب‌هایی‌ از طرف مغز را چالشی در نظر بگیرید. با آن مقابله و حتی مبارزه کنید و هربار که به موفقیتی رسیدید به او بگویید که اشتباه می‌‌کرده و شما این را ثابت کردید.

3. یک شعار شخصی‌ بسازید.

با ایجاد یک شعار مثبت و تکرار مداوم آن، به جنگ افکار منفی‌ بروید. مثلا "تو می‌‌تونی"، "بهترین خودت رو انجام بده"، "عملیش کن" و... می‌‌توانند شعار‌هایی‌ باشند که در مواجهه با عدم خودباوری و کمبود اعتماد به نفس آن‌ها را تکرار کنید و بر تلقین‌های منفی‌ مغزتان فائق بیایید.