در رابطه زوجها بیسابقه نیست که سالیان سال در حالت معلق باقی بمانند چون نشانههای پایان رابطه را نمی شناسند. ولی علائمی که نشان دهنده پایان رابطهاند چیست؟ روانکاوها و شریکهای احساسی چه فاکتورهایی را باید پیش از سعی برای نجات دادن کشتیای که قبلا غرق شده در نظر بگیرند؟
از تجربیات ناخوشایند برای هر روانکاو خانواده و مشاور زوجها، زمانی است که یکی از طرفین حتی پیش از تلاش برای بهبود رابطه تصمیم بر جدایی گرفته است و فقط به این دلیل در جلسات حضور پیدا میکند که از واکنش شریک احساسی خود میترسد.
اغلب اقدام کنندگان برای جدایی سعی دارند که رابطه را با کمترین آسیب و دردسر ممکن تمام کنند. برخی هم به پایان رابطه فکر میکنند ولی کاملا مطمئن نیستند و برای اطمینان بیشتر، به رابطه زمان میدهند. در این میان افرادی هم هستند که درگیر نفر سومی شدند و به همین دلیل برای رهایی از رابطه کنونیشان عجله دارند.
برای مشاوران پرسیدن این سوال که "هنوز قصد ادامه دادن رابطه را دارید؟" سخت است چون نمیخواهند قبول کنند درون کشتی هستند که در حال غرق شدن است. درطی جلسات مشاوره، اگر روانکاو نتواند هر کدام از طرفین را جداگانه ملاقات و پاسخ این سوال را دریافت کند، روند درمان بینتیجه خواهد بود.
نشانههای اتمام رابطه و کم شدن میل شریک احساسی:
1-دور شدن شدید احساسی
اغلب افراد برای یافتن نشانههای خیانت به رایانه و گوشی همراه، کاهش وزن ناگهانی یا رسیدهای بانکی شریکشان توجه میکنند. بهتر است که دور شدن احساسی را نیز احتمال بدهند. وقتی یکی از طرفین بیتفاوت میشود و آینده رابطه برایش مهم نیست یعنی به پایان رابطه رسیده. چه خیانتی در کار باشد چه نه!
2-نبود یا تغییر ناگهانی در ابراز احساسات فیزیکی
برخی محبتشان را کمتر به صورت فیزیکی نشان میدهند و از هرگونه لمس و تماس فیزیکی خودداری میکنند. میزان محبت فیزیکی که افراد نشان میدهند اغلب به میزان محبتی که در خانواده خود میدیدند برمیگردد؛ ولی وقتی تغییر ناگهانی در این جنس احساسات حس میشود، معمولا یک جای کار میلنگد.
3-بیعلاقگی به رابطه جنسی
وقتی شریک احساسیتان تمایلی به داشتن رابطه جنسی نشان نمیدهد، احتمالا به مشکل برخوردهاید. شاید این مسئله هیچ ربطی به شما نداشته باشد و طرف مقابلتان مشکلی داشته باشد که در این صورت با روانکاوی جنسی قابل درمان است؛ ولی اگر تمایلی که قبلا وجود داشته دیگر وجود ندارد، یکی از نشانههای اتمام رابطه میتواند باشد.
4-بحث و جدل بسیار درمورد مسائل کوچک
کسانی که قصد جدایی دارند، جهت کم کردن عذاب وجدانشان مشکلاتی را ایجاد میکنند یا موضوعات کوچک را بزرگنمایی میکنند. هدفشان از این کار متقاعد کردن خودشان است که ترک رابطه بهترین کار، تحت این شرایط است.
5-هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیستید
اگر احساس میکنید هیچ وقت انتظارات شریک احساسیتان را برآورده نمیکنید و هرقدر شما خودتان را بهبود میبخشید، او توقعاتش را بالاتر میبرد، یعنی شما هیچ وقت قرار نیست به اندازه کافی خوب باشید یا تمایل آن شخص به بودن با کس دیگری را نشان میدهد.
6-از صحبت کردن درمورد آینده امتناع میورزد
بعضی افراد که قصد نقل مکان دارند، درمورد آینده با شما صحبت نمیکنند چون با شما آیندهای نمیبینند. همچنین این موضوع شامل صحبت درمورد سفرهای آتی، بازنشستگی و حتی ایجاد تغییرات در خانه میشود.
7-تلاشی روی بهبود رابطه نمیکنند
این یعنی اهمیتی برای آینده رابطه قائل نیستند. اگر روی روانکاوی انفرادی به جای روانکاوی زوجین اصرار دارند، یعنی نمیخواهند بدانید با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. در این صورت، همسرتان یا خیانت کرده است یا میخواهد از رابطه رهایی یابد.
8-همسرتان تقاضای جدایی میکند
با این که ممکن است این یک جدایی آزمایشی باشد، برای برخی افراد اولین قدم برای طلاق است. تفاوت بین این دو شرایط در این است که آیا همسرتان حین جدایی با شما هنوز ارتباطش را حفظ میکند و متعهد و متمایل به بهبود رابطه میماند یا خیر.
این نشانهها دلیل قطعی بر این نیستند که همسرتان ترکتان خواهد کرد، ولی باید به آنها توجه کرد. برای مقابله با این شرایط، بهتر است با همسرتان با ملایمت روبه رو شوید و دلیل بیعلاقگیاش به شما را بپرسید و از او پاسخ منطقی و قانع کننده بخواهید.
به او بفهمانید که نمیخواهید تنبیهاش کنید و هدفتان فقط دانستن حقیقت است تا رابطه خود را بهبود ببخشید؛ یا جدا شوید و به زندگی خود ادامه دهید.