با آنها هم مسیر و هم گامند و گاهی هم لقمه. زبانشان را هم میفهمند. تازه اینها که چیزی نیست، حتی بر تمامی مشکلات سفرشان هم از نزدیک اشراف دارند. از رفتن به دل طبیعت بگیر تا رفتن به دل شهر؛ از بدو ورود به ایران تا هنگام خروج.
به گزارش ، آرمان نوشت: راهنمایانی که لحظه به لحظه گردشگران خارجی را حمایت میکنند تا کمتر نقاط ضعف و فراهم نبودن زیرساختها به چشمشان بیاید، چرا که صنعت گردشگری در ایران مشکلاتی به بلندای شب یلدا دارد که حلشان هم زمان بر است و هم به یک اقدام راهبردی نیاز دارد. در این گزارش به سراغ راهنمایانی رفته که با تسلط بر زبان انگلیسی همسفر توریستها هستند و از مسائلشان باخبرند.
توریستها و گردشگرانی که فصل مشترکشان دانش زبان بینالمللی است، همین کافی است که با وجود کم و کاستیها دوشادوش هم از سفر لذت ببرند. با وجود این، وظیفه سنگینی بر عهده راهنمایان گردشگری است که تنها به مشخص کردن مسیر خلاصه نمیشود، چرا که راهنما-رانندگان نمایندگانی برای شناساندن فرهنگ، تاریخ و هنر ایرانیان به گردشگران خارجی هستند و باید علاوه بر پیمودن مسیر صعبالعبور سفر به درستی در شناساندن ایران زمین گام بردارند. در این بین مشکلاتی هم وجود دارد؛ از نامناسب بودن سرویسهای بهداشتی و اقامتگاهها و رستورانها گرفته تا عدم توسعه حمل و نقل عمومی و گرانفروشیهایی که خاطر گردشگران را آزرده کرده است.
باید بگوییم که مشکلات در این راستا تداعیکننده ضربالمثل «مشت نمونه خروار» است، چرا که در اقصی نقاط کشور یافت میشوند. درواقع کمیت بخش توریسم و گردشگری در ایران لنگ است و تاکنون آن چنان که باید و شاید رونق نگرفته است. این در حالی است که نباید فراموش کنیم که ظرفیتها و جاذبههای بالقوه توریستی در کشور وجود دارند که هنور بالفعل نشدهاند. چرخ اقتصاد در کشور ما با درآمد حاصل از نفت میچرخد و اگر نگرشمان را تغییر داده و به سمت ارتقا، صنعت توریسم پیش برویم، دیری نمیپاید که درآمد حاصل از گردشگری جایگزین بخشی از درآمد نفت شود. خلاصه کلام اینکه باید موانع را برطرف کنیم؛موانعی که بیشتر داخلی هستند، چرا که وضعیت ما با استانداردهای جهانی فاصله دارد. مسالهای که تاکنون بارها و بارها توسط فعالان گردشگری به میان آمده، اما به آن بیتوجهی نشده است.
کمبود سرویس بهداشتی
«سرویسهای بهداشتی بینراهی اصلا وضعیت خوبی ندارند و فاجعه هستند، بهگونهای که توریستها از مراجعه به آنها خودداری میکنند و حتی گاهی برای رفع حاجت طبیعت را به خدمات بینراهی ترجیح میدهند یا چندین ساعت در شرایط بدی به سر ببرند تا به هتل برسند، تازه اگر سرویس بهداشتی هتل همانی باشد که مدنظرشان است.» اینها را مهریار احمدی میگوید؛ راهنما - رانندهای که شش سال به صورت خصوصی تور برگزار میکند و در ایرانگردی توریستها را تنها نگذاشته است. او اینک با دو خانم انگلیسی و استرالیایی در خوزستان حضور دارد و میگوید: راهنمایان گردشگران خارجی باید به تاریخ، جغرافیا، فرهنگ و طبیعت کشور مسلط باشند. این در حالی است که بسیاری از راهنمایان اطلاعات کافی ندارند و نمیتوانند پاسخگوی سوالات گردشگران باشند. احمدی معتقد است توریستها نسبت به پول پرداختشده خدمات بسیار پایینی را در هتلهای شهرهای کوچک دریافت میکنند و معمولا ناراضی هستند. این نارضایتی در مراکز استانها هم وجود دارد، اما در شهرستانها به مراتب بالاتر است.
رضایت توریستها از سفر به ایران
او در مورد تمایلات توریستها میگوید که با توجه به شرایط سیاسی و فرهنگی کشور توریستهایی وارد ایران میشوند که دنبال تفریح نیستند. معمولا این توریستها بسیاری از کشورها را گشتهاند و در اواخر دوران سفری خودشان هستند. او اضافه میکند: در واقع توریستهایی که بیشتر جنبه فرهنگی و تفاوتها را در نظر میگیرند، وارد ایران میشوند و برای آنها بیشتر جاذبهها و تفاوتهای فرهنگی جوامع محلی مطرح است. به باور احمدی باید در مورد علاقه توریستها به ایران دو مرحله را در نظر بگیریم. یکی توریستهایی که تاکنون به ایران وارد نشدهاند و دیگری توریستهایی که وارد شده و در حال خارج شدن هستند. این راهنمای گردشگری توضیح میدهد: از آنجایی که ذهنیت منفی در ارتباط با ایران توسط رسانهها ایجاد شده توریستها فکر میکنند که ایرانیها تروریست هستند، حجاب اجباری سرسخت دارند و مردمانشان بسیار خشکاند، در حالی که وقتی از ایران خارج میشوند بسیار به مردم، صنایع دستی، تاریخ و هنر ایران علاقه پیدا میکنند و این مساله خیلی برای راهنمایان گردشگری حائز اهمیت است. از این رو توریستهای خارجی که از ایران خارج میشوند، بسیار از سفر خود رضایت دارند. اتفاقا همین افراد برای ایران تبلیغ گردشگری میکنند.
زبان محلی، جاذبه گردشگری
احمدی در مورد فقر زبان بینالمللی در ایران هم این چنین اظهارنظر میکند: در این زمینه مشکلاتی وجود دارد که شکی در آن نیست، ولی خیلی تاثیرگذار نبوده و بنده بیشتر جنبه مثبت آن را در نظر میگیرم. او ادامه میدهد: واقعیت این است که تسلط بر زبان بینالمللی در مراکز استانها و شهرهای بزرگ در حد قابل قبولی است، آن چنان که گاهی توریستها هم شگفتزده میشوند از خوب حرف زدن ایرانیها به زبان انگلیسی. در مورد جوامع کوچک هم که تسلط بر زبان بینالمللی کمتر است، باید بگویم به عنوان یک جاذبه و زبان بدنی مطرح است که توریستها از آن لذت میبرند.
از دنیا عقبیم
محسن آلبویه در سمنان زندگی میکند و به واسطه آشنایی خوب با منطقه و تسلط بر زبان انگلیسی به عنوان راهنما با برخی از توریستها همراه میشود. او حدود 10 سالی است که به این کار مشغول است و در رابطه با تمایلات توریستها و هدفشان از سفر به ایران میگوید: با توجه به شرایط فرهنگی خاص کشور عمدتا توریستهایی به ایران سفر میکنند که قصد بازدید از ابنیه تاریخی، طبیعت و آداب و رسوم ما را دارند. همچنین برخی از آنها هم که مسلمان هستند برای زیارت به ایران میآیند. آلبویه در مورد مشکلات گردشگری خارجی در ایران میگوید: ما زیرساختهای لازم را برای پذیرایی از توریستهایی که به کشور ما میآیند، نداریم. این در حالی است که تعداد توریستهای وارد شده به ایران زیاد نیست و ما برای این تعداد اندک هم برنامه مشخصی نداشته و سرویسهای خوبی ارائه نمیکنیم. درواقع باید بگویم که در این زمینه از دنیا عقب هستیم.
او ادامه میدهد: درآمد حاصل از صنعت توریسم حتی میتواند ما را از نفت بینیاز کند، اما نگاه ما به صنعت توریسم نگاه اقتصادی نیست، یعنی به سمتی حرکت نکردهایم که بخواهیم از این طریق درآمدزایی کنیم. او اظهار میکند: اگر بخواهم به صورت نمونه به برخی مشکلات اشاره کنم، نبود امکانات رفاهی مناسب یکی از آنهاست. درواقع مهمانسراها و هتلهای ما مطابق با تمام سلایق توریستها نیست، به جز چند مورد خاص که کاربری خاص خودشان را دارند. وگرنه تعداد معدودی از مهمانسراها و هتلها در کلانشهرها تنها از حداقل استاندارد بینالمللی برخوردارند. از سوی دیگر، اتصال به شبکه جهانی اینترنت از اهمیت بسیاری برخوردار است، در حالی که ما در این زمینه مشکل داریم و یک توریست نمیتواند از هر جایی در کشور با سرعت مناسب به اینترنت دسترسی پیدا کند.
تبدیل صنعت توریسم به درآمد اول کشور
آلبویه میافزاید: ما هنوز در مورد مسائل ابتدایی هم مشکل داریم. برای مثال سرویس بهداشتیهای ایران ضعف بسیار دارند. او ادامه میدهد: ما همچنین به علت عدم ارتباط با جامعه جهانی از فقر زبان بینالمللی هم رنج میبریم. اگر چند سفر معدود هم به کشورهای خارجی نه چندان پیشرفته داشته باشیم، میبینیم که تعداد بسیاری از افراد در تمامی سطوح از حداقل دانش پایه زبان انگلیسی برخوردارند و با توریستها ارتباط میگیرند. در حالی که بنده این ضعف را در جامعه خودمان میبینم، بهگونهای که توریستها حتما به وجود راهنمایانی نیاز دارند که بتوانند به زبان محلی صحبت کنند و راهنمایی لازم را به آنها بدهند تا دچار مشکل نشوند، در حالی که در بسیاری از کشورها این مساله وجود ندارد.
آلبویه از تجربه خود این چنین میگوید: تاکنون با توریستهایی سر و کار داشتهام که بخش قابل توجهی از آنها به طبیعتگردی در ایرانعلاقهمند بودهاند، چرا که ما مناطق بکری داریم که شاید در دنیا بینظیر یا کمنظیر باشد. با توجه به واکنش توریستها باید بگویم که آنها ایران را چهارفصل میدانند. از این رو میتوانیم از صنعت توریسم استفاده کرده و درآمدزایی کنیم، کاری که خیلی از کشورهای دیگر حتی با بضاعت کمتر از ما انجام دادهاند. البته در زمینه آثار تاریخی هم جزو کشورهایی با تمدن چندهزارساله هستیم. منتها طی سالیان گذشته با داشتن چنین شرایطی فرصتسوزی کردیم، در حالی که میتوانستیم درآمد کلان ایجاد کنیم. آلبویه معتقد است که بخش اعظم این مساله به سوءمدیریت و عدم نگاه بلندمدت برمیگردد. او میگوید: من اراده جدی در این راستا نمیبینم، برای اینکه از ظرفیتها استفاده نکردهایم. حال آنکه باید دولت و مسئولان اهتمام ویژهای داشته باشند و موانع را برطرف کنند، چون اگر صنعت توریسم راه بیفتد به ضرس قاطع میگویم که به درآمد اول کشور تبدیل میشود.
رفع مشکلات گردشگری ایران
صنعت توریسم در ایران به جان تازه نیاز دارد، آن چنان که بتواند رضایت گردشگران خارجی را به خود جلب کند. این مساله منوط به توسعه کیفی در ابعاد مختلف است. بنابراین باید بیشتر از پیش در تلاش باشیم که موانع عمده بر سر راه توسعه بهینه صنعت توریسم و گردشگری را در ایران برطرف کنیم.