استیو جابز، بنیان گذار اپل در دید عموم یک اسطوره است و مردم همانقدر محصولات اپل را تحسین می کنند که استیو جابز را. با اینکه او موفق ترین فرد زمان خویش شناخته شد اما اشتباهات بزرگی نیز در زندگی داشته است. برای کسب و کار بهتر در این دوره ی جدید خوب است از اشتباهات این اسطوره ی تکنولوژی درس بگیرید:
به جرات می توان گفت که شخصی مغرورتر از استیو جابز در زمان خودش وجود نداشته است. او همیشه زیردستی هایش را کم ارزش می دانست. اگر کسی اشتباهی می کرد، او را بدون هیچ فکری بازخواست می کرد. نه تنها در مورد قوانین، بسیار سخت گیر بود بلکه همیشه صدایش را برای زیر دستانش بالا می برد.
درس:
خشونتی که همراه با غرور باشد، کشنده ی آبرو، اعتبار و روابط است. هرگز مغرور به خود نشوید زیرا هیچ کس در کنارتان باقی نمی ماند.
- اهدافش را با اعضای شرکت در میان نمی گذاشت
همه چیز برای استیو جابز همیشه روشن بود و هرگز نمی فهمید چرا مردم متوجه منظورش که بسیار واضح بود، نمی شدند. او از اطرافیانش انتظار داشت بدون اینکه توضیحی دهد متوجه اهدافش شوند. در نتیجه افراد خوبش مانند Rob و Alison Johnson شرکت را ترک کردند.
درس:
شما باید با کارمندان تان وقت بگذرانید و از اینکه آنها متوجه اهداف هستند یا خیر، اطمینان حاصل کنید. افراد را بخاطر خطاهایی که قطعا به شما برمی گردند اخراج نکنید. هر چه بیشتر در مورد اهداف تان صحبت کنید شرکت تان بیشتر رشد می کند.
- کارمندانش را آموزش نمی داد
اداره ی یک کسب و کار بدون آموزش کارمندان واقعا مشکل است و این دقیقا کاری بود که جابز کرد. او حتی کارمندی را که به خوبی کار نمی کرد بدون وقفه اخراج می کرد.
درس:
با ایجاد فرهنگ یادگیری و آموزش کارمندان، نه تنها افراد قوی برای شرکت تان خواهید ساخت بلکه مدیران قوی به آینده تقدیم می کنید.
- نظر کارمندان را نمی پرسید
تنها کارمندان استیو جابز می توانند تایید کنند که او چقدر خودرای بوده است. از نظر او دو عامل مهم موثر در کارش، جدیدترین الگوهای تکنولوژی و غریزه اش بودند.
درس:
اگر قرار نیست به کارمندان تان گوش دهید اصلا چرا آنها را استخدام می کنید؟ اگر تا به حال به کارمندان تان گوش نداده اید، الان زمان خوبی برای تغییر است. آنها باید در تصمیم گیری های شما موثر باشند.
- فرهنگ بدی در شرکتش ایجاد کرده بود
در اپل طراحان وب و برنامه نویسان به طور جداگانه کار می کردند و هرگز نمی توانستند محصول را ببینند. هرکسی که اطلاعاتی را در بیرون از محل کار نشر می داد خائن ترین شخص شناخته می شد و کارش را در اپل از دست می داد.
درس:
افراد دوست دارند بخشی از شرکت باشند و اگر این احساس به آنها داده نشود بلاخره از آنجا خسته می شوند و به دنبال جای دیگری می گردند.