اصول پرورشی در آموزه های اهل بیت(ع) (۱)

بی گمان جامعه ای که از رفتارهای اخلاقی تهی است، گر چه به ظاهر انسانی ومتمدن، اما در باطن شایسته نام حیوانیت ودرنده خویی است؛ چه آن که رذایل اخلاقی همانند غده های بدخیم سرطانی درعمق جان آن جامعه نفوذ نموده است

اصول پرورشی در آموزه های اهل بیت(ع) (1)
بی گمان جامعه ای که از رفتارهای اخلاقی تهی است، گر چه به ظاهر انسانی ومتمدن، اما در باطن شایسته نام حیوانیت ودرنده خویی است؛ چه آن که رذایل اخلاقی همانند غده های بدخیم سرطانی درعمق جان آن جامعه نفوذ نموده است. جامعه فاقد صفات انسانی، سزاوارتر به پاره ای از خطاب های قهر آمیز و طرد کننده قرآن همانند دو آیه زیر است:
(ذرهم یاکلوا ویتمتعوا و یلههم الامل فسوف یعلمون)؛(1)
«آنان را رها ساز تا بخورند و لذت ببرند و آرزوهای بلند سرگرم شان نماید، پس به زودی خواهند فهمید».
(...ذرهم فی خوضهم یلعبون)؛ (2)
«آنان را رها کن تا در یاوه هاشان بازی کنند.» اهل بیت (ع) همواره می کوشیدند تا سطح اخلاق را در جامعه ارتقا بخشیده وبا آموزش چگونگی ارتباط باخداوند در قالب عبادات پررمز وراز اسلام، روح «تعهد وتقوا و تعاون» را در آن بدمند.
در این مقاله با گوشه هایی از این مجاهدت پی گیر و کیفیت آن آشنا می شویم.

مدارا ونرم خویی در تبیین آموزه های دینی
 

اهل بیت پیامبر (ص) در تببین آموزه های دینی برای سطوح گوناگون جامعه، همواره به میزان فهم و درک آنان نظر داشته اند. این رویه در ساختار یک سیره دائمی وبه هم پیوسته، از رسول گرامی اسلام تا آخرین معصوم قابل ره گیری است. پیامبر اکرم (ص) درحدیثی می فرماید:
«به ما پیامبران الهی فرمان داده شده است که با مردم به اندازه فهم وعقل آنان سخن بگوییم.»(3)
چنانچه درحدیثی دیگر بعد از فراز فوق می فرماید:
«...خداوند، ما را به مدارا مردم امر کرده است.»(4)
روشن است که در مسئله «آموزش» که از دیدگاه اسلام در بالاترین رتبه از اولویت برخوردار است، کسی که متصدی این بخش ظریف در جامعه است، چه در سطح عالی چه متوسطه و پایین تر، همواره باید میزان فهم و حوصله مخاطب را به عنوان اصلی ترین راهبرد تأثیرگذار بر آنان در نظر بگیرد.
اگر استاد، در سطح بالاتر یا پایین تر از فهم مخاطب، به یاد دهی مطالب مورد نظر خود اقدام ورزد، میزان تأثیرگذاری او به حداقل ممکن کاهش پیدا کرده ونمی تواند اولین کانال ارتباط صحیح علمی را با دانش پژوه برقرار کند.
اهل بیت (ع) با عنایت ویژه به مسئله ی فوق، به منظور تفهیم مسائل دینی به مردم، پیوسته به سطح مخاطب خود توجه داشته وبا مدارا با وی، مطالب مورد نظر را آموزش می دادند.
جابر بن حیان، از خواص اصحاب امام باقر وصادق (ع) می گوید:
«امام باقر(ع) نود هزار حدیث برای من بیان کرد که من هرگز هیچ یک از آن ها را برای شخص دیگری نقل ننموده وهرگز نیز به این کاراقدام نخواهم کرد. روزی به امام عرض کردم: فدایتان شوم! بر دوشم باربزرگ وسنگینی را گذارده اید؛ چون اسراری را برایم تبیین کرده اید که نمی توانم برای احدی بازگو نمایم، از این رو گاهی در سینه ام اضطراب و تشویشی پیدا می شود که شبیه حالت دیوانگی است! امام فرمود: ای جابر! هر وقت این حالت برایت پیدا شد، به کوهستان های اطراف برو، گودالی حفرکن، سر خود را بر دهانه ی آن گذارده، بگو: محمد بن علی برای من چنین وچنان گفته است!..»(5)

انتخاب صحیح راهنما واستاد
 

با مراجعه به روایات در می یابیم که اهل بیت (ع) سطوح مختلف فراگیران دانش در مرحله علم و عمل را از مراجعه به دانشمندان وراهنمایان غیر مهذب وغیر متخلق به شدت برحذر می داشته اند در حدیثی امام علی (ع) می فرماید:
«برشما باد به دوری گزیدن از دو گروه: یکی عبادت کنندگان نادان و دیگری اندیشمندان نااهل؛ زیرا آنان به منزله فتنه برای هر انسان شیفته [آنان] به شمار می آیند.»(6)
دربرخی احادیث، ارتباط با آن دسته از راهنمایان واساتیدی که در دام دنیا پرستی گرفتار آمده اند، به عنوان نقطه سقوط معرفی گردیده است. درحدیثی قدسی، خداوند خطاب به حضرت داود (ع) می فرماید:
«هرگز بین من وخود، دانشمندی فریفته ی دنیا را واسطه قرار مده که او، تو را از دستیابی به محبت من باز می دارد. واین را بدان که آنان در واقع دزدان مسیر بندگان دوستدار من بوده وکوچک ترین مجازاتی که من در دنیا برایشان در نظر خواهم داشت، آن است که شیرینی مناجات وانس با خودم را از آنان خواهم گرفت.»(7)
دربخشی از یک روایت، امام صادق (ع) می فرماید:
«برخی از دانشمندان، دوستدار نگه داشتن اندوخته های علمی خویش و آموزش ندادن آن به دیگران اند؛ اینان کسانی هستند که در طبقه اول جهنم جای خواهند داشت. برخی دیگر زمانی که اندرز داده می شوند، روی گردان شده وبا تکبر از قبول آن سر باز می زنند، اما هنگامی که خود دیگران راموعظه می کنند، فخر فروشی و بزرگ پنداری می نمایند؛ اینان در طبقه دوم دوزخ جای خواهند گرفت. برخی دیگر مایل اند دانش خود را در اختیار سرمایه داران و اشراف جامعه
قرار داده و برای انسان های ناتوان، سودی نداشته باشند؛ این دسته در طبقه سوم دوزخ جای خواهند داشت..»(8)

برانگیختن حساسیت جامعه در رویارویی با ناهنجاری های اخلاقی
 

از موضوعات درخور توجه در روش های راهبردی اهل بیت (ع) درحوزه اخلاق، ایجاد حس مسئولیت پذیری وحساسیت دربرابر شکستن هنجارهای دینی واخلاقی است. اهتمام شدید اهل بیت (ع) به این مقوله، از مضمون بسیاری از احادیث اسلامی قابل پی گیری است.
بی گمان جامعه ای که در برابر شکستن هنجارهای اخلاقی، به مرور زمان شکل بی تفاوتی ومسئولیت ناپذیری به خود بگیرد، جامعه ای غفلت زده و آسیب پذیر خواهد بود. به راستی اگر کسی در برهه ای از زندگی در برابر هنجارشکنی عده ای از حریم شکنان، مهر سکوت بر لبان خویش زده وبه صورت این که این هنجار شکنی ها ربطی به حریم خصوصی زندگی وی ندارد، از خود حساسیتی نشان ندهد، آیا می تواند در درازمدت از این موج بر انداز در امان بوده وخود وخانواده اش را از تجاوز هنجار شکنان مصون دارد؟
مگر نه آن که شکستن حریم های دینی، در یک سطح متوقف نمی ماند وبه مرور زمان به شکل ویروس به تمام اقشار جامعه سرایت خواهد نمود، پس چگونه است که ما این روش راهبردی و تأمین کننده ی سعادت جامعه را به بوته فراموشی سپرده ودر لاک خویش سر فرود برده ایم؟!
پر واضح است که هر یک از مصادیق قطعی حریم شکنی(دین، ناموس، مال وشخصیت فردی واجتماعی) درجامعه کنونی می تواند همانند غده ی سرطانی رشد کرده وسلامت اجتماع را با تهدید جدی رو به رو سازد. شکستن حریم عفت، حجاب، روابط سالم زن و مرد وترویج اختلاط وده ها نمونه ی دیگر، در صورت عدم حساسیت به آن ها، تمام بدنه ی اجتماع را با سرعت تمام فرا خواهد گرفت وزمینه را برای تجاوز دشمنان و چپاول ثروت های کشور فراهم خواهد ساخت.
درسخنان اهل بیت (ع) پیش گیری از ناهنجاری های اخلاقی، به عنوان روش پیامبران اهلی وانسان های صالح معرفی گردیده است؛ چنان که با توجه به این تکلیف اصلی می توان درجامعه اسلامی بستر توجه به تکالیف دیگر را در سطحی فراگیر فراهم ساخت، تمام مذاهب و
فرق را به ایمنی وآرامش رسانید، زمینه ی تجارت ومبادلات مالی صحیح را مهیا نمود، ظلم و ستم به دیگران را سرکوب کرد، جامعه را آباد ساخت و دشمنان حریم دین را به جای خویش نشانید وامور را سامان بخشید.(9)
امام باقر(ع) دراین زمینه چنین می فرماید:
«در آخرالزمان گروهی منافق، ریا کار وزهد پیشه ی [ظاهری] ظهور خواهند کرد. آنان کم خردانی هستند که تازه به دوران رسیده اند، پیش گیری از هنجار شکنی را لازم نمی دانند مگر آن که برای آن ها ضررو زیان داشته باشد! آنان به دنبال بهانه جویی و پیدا کردن راه فرار بوده و درصدد عیب جویی از دانشمندان جامعه اند. از نماز وروزه ودیگر تکالیفی که برای جان ومالشان زیانی در بر نداشته باشد، استقبال کرده و حتی اگر نماز هم برای مال وجسم آنان ضرری داشته باشد، انجام نخواهند داد؛ چنان که برترین تکالیف را نیز بر زمین گذارده اند....»(10)
به راستی، چند درصد از جوامع اسلامی، مشمول این سخن امام باقر(ع) نیستند؟!
فاعتبروا یا اولی الابصار!

ضرورت آموزش فراگیر قرآن
 

در روش تربیتی اهل بیت(ع) یاددهی قرآن به دیگران، دارای جایگاه بلندی است. این اهتمام ویژه ی اهل بیت(ع)، نمایان گر اهمیت فوق العاده تلاوت قرآن و آشنایی با مفاهیم سازنده ی آن در زندگی انسان هاست.
با کمال تأسف امروزه در غالب جوامع اسلامی، «قرآن» از متن زندگی مردم کنار رفته، تا بدان جا که بسیاری از افراد در هیچ یک از ادوار زندگی با قرآن انس والفت ندارند؛ برخی دیگر تنها درایام خاصی همانند ماه رمضان با قرآن ارتباط داشته وپس از عید فطر، قرآن را تا سال بعد بوسیده و کنار می نهند. این واقعیت تلخ دربین افراد دارای تحصیلات عالی نیز قابل مشاهده است!
درحدیثی از امام صادق (ع) آمده است:
«رسول خدا(ص) فرمود: قرآن را فرا گیرید که در روز قیامت به شکل جوانی خوش سیما نزد انسان تلاوت گر می آید وبه او می گوید: من همانم که شبت را با بیداری به صبح رساندم، روزهای گرم تو را با تشنگی به سر آوردم، آب دهان تو را خشک کردم و اشک چشمانت را جاری ساختم، اکنون هر جا بروی، همراهت هستم . هر تاجری امروز به دنبال تجارت خویش است ومن امروز به نفع تو وبرای تو هستم...»(11)
امام صادق (ع) دراهمیت یادگیری قرآن وانس با آن درجوانی چنین تأکید کرده است:
«جوان مؤمنی که با قرآن انس داشته وآن را تلاوت نماید، قرآن با گوشت وخون او آمیخته گردیده، خداوند او را با انسان های کریم وشایسته محشور می گرداند؛ درقیامت قرآن مانع او از عذاب خواهد گردید. در آن روز [که انسان شدیداً نیازمند به لطف خداوند است] قرآن می گوید: ای پروردگار! هر عمل کننده ای به پاداش عمل خویش نایل می گردد...، خدایا! برترین هدایای خودت را به این شخص عنایت فرما.... پس از آن که خداوند درجات عالی وهدایای چشمگیری به او عنایت کرد، قرآن می گوید: خدایا! من بیش از این از توانتظار داشتم. مجدداً خداوند مقامات دیگری به تلاوت کننده ی قرآن اعطا می کند و وارد بهشت می گردد درحالی که به او گفته می شود: دربرابر هر آیه ای، یک درجه بالا برو...»(12)
ازسیره های تربیتی پیامبر واهل بیت(ع) ایجاد انس وآشنایی کودکان با قرآن بود تا جایی که از ابزارهای تشویقی نیز بهره جسته وکودکان را به این کتاب آسمانی نزدیک می کردند. درحدیثی از پیامبر اکرم(ص) می خوانیم:
«کسی که به فرزند خود قرآن را یاد دهد، همانند کسی است که ده هزار حج وده هزار عمره انجام داده باشد...»(13)
امام صادق (ع) دراین زمینه می فرماید:
«پدرم ما را جمع می کرد ومی فرمود: هر کس می تواند قرآن تلاوت کند، قرآن بخواند وهر کس که نمی تواند، ذکر بگوید.»(14)

پی نوشت ها :
 

1-حجر/3.
2-انعام/91.
3-سنن النبی، سید محمدحسین طباطبایی، ص57، ح1.
4-بحارالانوار، ج2،ص69،ح23.
5-همان.
6-همان، ص106، ح1: «ایاکم والجهال من المتعبدین و الفجار من العلماء فانهم فتنه کل مفتون.»
7-همان، ص107، ح8؛ «لاتجعل بینی وبینک عالماً مفتوناً بالدنیا فیصدک عن طریق مجتبی، فان اولئک قطاع طریق عبادی المریدین، ان ادنی ما انا صانع بهم ان انزع حلاوه مناجاتی من قلوبهم.»
8-همان، ص 108، ح11.
9-وسائل الشیعه، ج11، ص394و 385، ح6.
10-فروع الکافی، ج5، ص55و56.
11-همان، ج2، ص603.
12-بحارالانوار، ج89، ص187و188،ح9.
13-همان، ص188و189،ج12.
14-فروع الکافی، ج2، ص498.
 

منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره83.
ادامه دارد ....
ae
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان