ماهان شبکه ایرانیان

بر ستیغ تحقیق و دانشوری(۱)

*مروری بر پیشینه و مکانت علمی شهید آیت الله قاضی طباطبائی حجت الاسلام والمسلمین دکتر هاشم هاشم زاده هریسی   خاندان قاضی طباطبائی ، خاندانی اصیل و دارای پیشینه روشن و شناخته شده ای است که ریشه در تاریخ اسلام و پیوند با رسول خدا(ص) دارد و شجره طیبه آن ، ریشه دار و دارای شاخ و برگ فراوان ، پربار و با برکت و از مصادیق بارز و تفسیر عینی کوثر ...

بر ستیغ تحقیق و دانشوری(1)
*مروری بر پیشینه و مکانت علمی شهید آیت الله قاضی طباطبائی

حجت الاسلام والمسلمین دکتر هاشم هاشم زاده هریسی
 

خاندان قاضی طباطبائی ، خاندانی اصیل و دارای پیشینه روشن و شناخته شده ای است که ریشه در تاریخ اسلام و پیوند با رسول خدا(ص) دارد و شجره طیبه آن ، ریشه دار و دارای شاخ و برگ فراوان ، پربار و با برکت و از مصادیق بارز و تفسیر عینی کوثر (1) است . این خاندان بزرگ شش خصوصیت و ویژگی را در خود گرد آورده است : علم ، فضیلت ، دیانت ، قضاوت ، سیادت و شهادت ». بسیاری از حلقات این سلسله از عالمان با تقوا و با فضیلتند و چند تن از آنان نیز به فیض شهادت رسیده اند؛ بنابراین ، علم و فضیلت در این شجره طیبه، موروثی و مهم ترین پایه و رکن اصالت این خاندان است .
شجره نامه خاندان قاضی طباطبائی در حلقه سید محمد تقی یعنی جد پنجم قاضی سه شاخه می شود. از یک شاخه عارف مشهور و استاد عارفان سید علی قاضی طباطبائی و از شاخه دیگر مفسر کبیر: علامه سید محمد حسین قاضی طباطبائی و عارف گمنام ، بی ادعا و پر محتوا یعنی سید حسن الهی قاضی طباطبائی و از شاخه سوم علامه شهید قاضی طباطبائی قدم به عرصه وجود می نهند که همه آنها اعلام و نشانه های علم و فضیلت و صاحبان فکر و اندیشه اند و جایگاه علمی این خاندان را در دوره معاصر برای ما تفسیر و ترسیم می کنند؛ با این همه عالمان ، عارفان و فقیهان بی شمار که در طول تاریخ به طور عرضی و طولی در خاندان قاضی ظهور و بروز پیدا کرده اند ، ما نمی توانیم مقام علمی این خاندان کوثر را در یک مقال بگنجانیم ، زیرا که دریا در پیمانه نگنجد و در اینجا به عنوان ارائه نمونه ها و نشانه های علم و فضیلت در این خاندان ، فقط به مقام علمی پنج نفر از این سلسله اشاره می کنیم :

1. امیر عبدالغفار طباطبائی
 

خاندان قاضی طباطبائی ریشه در مدینه الرسول دارند که در مدینه سکونت داشتند و در اثر فشار سلاطین جور به ایران مهاجرت کردند و در اصفهان سکونت گزیدند و از آنجا به آذربایجان رفتند. فقیه نامداری از این شجره طیبه به نام « امیر عبدالغفار طباطبائی »، جد پانزدهم شهید قاضی طباطبائی با دعوت «سلطان حسین بیک آقاقویونلو » معروف به «حسن پادشاه » در قرن هشتم به تبریز آمد و در آنجا رحل اقامت افکند، منصب قاضی القضات و شیخ الاسلامی یافت، مشغول رتق و فتق امر مسلمین در خطه آذربایجان گردید ،شهرت به سزائی پیدا کرد ، خاندان قاضی طباطبائی را در تبریز بنیان نهاد و از آن تاریخ تا کنون که حدود 8 قرن می گذرد ، همه حلقات این سلسله طیبه از علمای برجسته و فقهای نامدار بوده اند.
شهید قاضی طباطبائی در مقام علمی «امیر عبدالغفار طباطبائی »، سر سلسله خاندان قاضی طباطبائی در تبریز می نویسد :«او عالم ربانی و فقیه متبحر و از بزرگان شیعه بوده و علاوه بر علوم دینیه در فنون غریبه نیز تبحر به سزایی داشت و به او منصب شیخ الاسلامی داده شد و در خطه آذربایجان مشغول رتق و فتق امور مسلمین گردید ».(2)

2. نورالدین امیر عبدالوهاب
 

دومین نفر از سلسله این خاندان در تبریز عالم نامداری است به نام «نورالدین یا سراج الدین امیر عبدالوهاب »، فرزند امیر عبدالغفار چهاردهمین جد شهید قاضی است که در کتب تاریخ، رجال و تراجم جایگاه والا دارد . چنانکه میرزا عبدالله آفندی اصفهانی در کتاب ریاض العلماء در مقام علمی او می نویسد :«السیدالامیر عبدالوهاب الحسینی التبریزی هوالفاضل العالم العامل الفقیه الکامل جدالسادات العبد الوهابیه فی تبریز و صاحب الکرامات و المقامات ...»(3)
«سید امیر عبدالوهاب تبریزی یک عالم با فضیلت فقیه برجسته و جامع و مرد علم ، عمل و کمال و سرسلسله سادات عبدالوهابیه تبریز و دارای کمالات و کرامات ویژه و مقامات عالیه بود که در زندان پادشاه عثمانی سلطان سلیم در قسطنطنیه به شهادت رسید ».
سپس داستان زندانی شدن و نحوه شهادت وی را توضیح می دهد و می گوید شرح کامل آن در تاریخ صفویه آمده است . خواجه غیاث الدین خواندمیر، از مورخان نامدار قرن دهم در تاریخ حبیب السیر می نویسد :
«امیر عبدالوهاب در سلک اجله سادات صاحب سعادات آذربایجان منتظم بود و در زمان سلطان یعقوب به منصب شیخ الاسلامی قیام نمود و از علم، فضائل و کمالات بهره وافر داشت و اهل تقوا و دیانت و متصلب در اجرای احکام شریعت بود . در دوران حکومت شاه اسمائیل از او ترسی بر دل وی افتاد و به هرات هجرت نمود . پادشاه هرات سلطان حسین ، مقدم او را گرامی داشت و انعام و عطایای زیاد و شایسته ای به او بخشید. بعد از فوت سلطان حسین ، دوباره به آذربایجان برگشت و شاه اسماعیل برای رساندن پیامی ، او را نزد سلطان سلیم پادشاه روم اعزام نمود و او در سنه 921 ه:ق نزد سلطان سلیم رفت و مورد تکریم و احترام پادشاه روم ، سلطان سلیم قرار گرفت».(4)
نام این بزرگوار به همین ترتیب در کتاب رجال حبیب السیر ، ضمیمه مجله یادگار نیز آمده است. (5)
صاحب ریاض العلما می نویسد :«نخست پادشاه روم مقدم او را گرامی داشت ، ولی از مراجعت او به تبریز ممانعت نمود و وی را نزد خود نگه داشت و بعدا او را در قعر یک چاه تاریک یعنی در سیاه چالی زندانی نمود و در همان جا به شهادت رسید».(6)
علامه بزرگوار حاج آقا بزرگ تهرانی نیز در مستدرکات کتاب و زین الذریعه ذکری از آن بزرگوار به عنوان امیر سراج الدین عبدالوهاب بن عبدالغفار... حسنی حسینی طباطبائی تبریزی به میان می آورد و کتابی به عنوان «التوصیه الی الولد» را به نام او ثبت می کند و سپس می نویسد که او به سال 927 در زندان سلطان سلیم ، پادشاه سفاک عثمانی ، در قسطنطنیه به شهادت رسید و این کتاب را در همان زندان نوشت و برای فرزندانش در تبریز فرستاد .(7)
علامه امینی نیز این موضوع را تائید می کند و او را یکی از شهدای فضیلت می شمارد و در کتاب شهیدان فضیلت ، فصل مستقلی را برای شرح حال و نحوه شهادت او می گشاید و در مقام علمی و شهادت او می نویسد :«او که در سیاهچال سلطان سلیم پادشاه عثمانی به افتخار شهادت نائل آمد ، از بزرگ ترین دانشمندان و فقیهان شیعه است و نبوغ علمی او به زیور پارسایی آراسته است و خصال پسندیده و بزرگوارانه را از نیاکان پاکش به میراث برده و در عهد سلطان یعقوب در آذربایجان مقام شیخ الاسلامی داشت».(8)
خاندان قاضی طباطبائی عالمان شهید و شهدای فضیلت زیادی داشته ، از جمله امیر عبدالوهاب و میرزا محمد علی قاضی جد هفتم شهید قاضی که هم نام اوست .

3. آقا میرزا محمد تقی قاضی طباطبائی
 

یکی دیگر از علمای نامدار و پر برکت این سلسله کوثر ، میرزا محمد تقی قاضی طباطبائی ، پنجمین جد شهید قاضی طباطبائی است . سلسله نسب علامه طباطبائی و عارف گمنام سید حسن الهی و عارف نامدار سید علی قاضی نیز در این حلقه به هم می رسند ، یعنی از سلسله خاندان قاضی طباطبائی تبریز تا میرزا محمد تقی قاضی طباطبائی مشترکند و در آنجا از هم جدا می شوند . این مرد بزرگ و پرثمر سه فرزند عالم ، فاضل و با تقوا داشته است که به سه شاخه تقسیم می شوند . از یک شاخه علامه طباطبائی و سید حسن الهی و از شاخه دیگر سید علی قاضی عارف و مشهور و از شاخه سوم شهید قاضی طباطبائی منشعب می شوند وقدم به عرصه وجود می نهند و به مقام والای علم ، فضیلت ، فلسفه و عرفان ارتقا می یابند .محقق بزرگوار شیخ آقا بزرگ تهرانی در مقام علمی این بزرگوار می نویسد :
«السید المیرزا محمد تقی الحسینی القاضی طباطبائی التبریزی من اجلاء العلماء کان من تلامیذ الاستاد الاکبر الوحید البهبهانی ...»(9)
سید میرزا محمد تقی قاضی طباطبائی تبریزی متوفای 122 ه .ق، از اکابر و بزرگان علما و از شاگردان برجسته استاد بزرگ وحید بهبهانی است. ایشان از عالم و فقیه بزرگوار شیخ مهدی فتونی نیز اجازه روایت داشت و صاحب ریاض الجنه در تمجید وی می نویسد :
«او عالم کامل و با فضل و محقق دقیق و باریک بین و دارای ذکاوت و هوش سرشار و ذهن جوال و فکر کاوشگر و در علوم و فنون مختلف ، ادبیات عرب ، فقه ، کلام و تفسیر از اطلاعات وسیعی برخوردار بود و در خطه آذربایجان منصب قضا را به عهده داشت . وی از مشاهیر ، نخبا و بزرگان این خطه و بیت او محل رجوع و مأمن مردم و محل نزول و تردد رجال و شخصیت های بزرگ علمی و سیاسی بود که به تبریز وارد می شدند. وی نزد سلاطین و امیران و در میان عموم مردم از کوچک و بزرگ از احترام شایسته ای برخوردار بود . دارای تألیفاتی است از جمله آنها شرح دعای مصباح مولا علی امیر مؤمنان (ع). مورخ بزرگ عبدالرزاق دنیلی معروف به مفتون در کتاب «تجربه الاحرار » تمجید فراوان از او نموده است که شایسته آن است ».(10)
یکی از افتخارات بزرگ این فقیه مجاهد این است که در نهضت مبارزه با جمود و اخباری گری ، حضور فعال و مؤثر داشت که داستان آن به طور خلاصه چنین است که در اوائل قرن 11 هجری قمری ، اندیشه و تفکر اخباری گری به وسیله محدث معروف محمد امین استرآبادی در میان علماء حوزه های علمیه و جامعه تشیع ، القاء و نطفه آن متکون شد و به تدریج رشد و گسترش یافت و بالاخره در قرن 12 به صورت یک مسلک نسبتا پر طرفدار شیوع بیشتری پیدا کرد و به اوج خود رسید که اعتماد مطلق به هر نوع روایت بدون توجه به صحت و سقم آنها و تعطیل کردن عقل، اجتهاد، اصول و قواعد عقلی در استنباط احکام و توقف در ظواهر اخبار و به طور کلی ظاهر گرائی ، تحجر و جمود در ظواهر الفاظ از خصوصیات این مسلک بود که به عنوان دفاع از اخبار و احادیث اهل بیت و مبارزه با عقل و اجتهاد در استنباط احکام شرع ، به صورت یک نهضت و حرکت به راه افتاد و شیوع پیدا نمود. علما و فقهای برگ عصر و در راس همه آنان ، استاد فقها ، وحید عصر ، علامه بهبهانی از نفوذ و شیوع این اندیشه و مسلک خطرناک ، احساس خطر و علیه آن قیام کردند. بدین ترتیب به رهبری علامه وحید بهبهانی یک نهضت متقابل به نام نهضت اجتهاد و عقل گرائی و مبارزه با جمود ، تحجر و بدعت اخباری گری و قشری گرائی آغاز گردید .
فقها و حتی محدثین طرفدار عقل و اجتهاد ، مخصوصاً شاگردان نامدار و زیر دست علامه بهبهانی در حوزه های علمیه و در سراسر بلاد اسلامی صلای استادشان را شنیدند و دفاع از اجتهاد و عقل گرائی را شروع کردند. آقا میرزا محمد تقی قاضی طباطبائی (11) از پیشگامان این نهضت بود که در همراهی و معیت علما و فقهای بزرگ مانند علامه بحرالعلوم شیخ جعفر کاشف الغطاء صاحب ریاض ، میرزای قمی صاحب قوانین ، ملامهدی نراقی و میرزا مهدی شهید خراسانی و آقا میرزا شهرستانی و فقهای نامدار دیگرکه عده زیادی از آنها از شاگردان زیر دست وحید بهبهانی بودند، به یاری و همراهی استادشان به پا خاستند و نهایتاً نهضت اجتهاد و عقل گرائی را به پیروزی رساندند و رشد و حرکت اخباری گری ، جمود و قشری گرائی را متوقف نمودند و عقل و اجتهاد را در فقه شیعه احیا و حاکم ساختند .
در این نهضت مقدس علمی و فکری ، میرزا محمد مهدی قاضی طباطبائی ، فرزند میرزا محمد تقی قاضی به همراه پدر حضور فعال داشت و این خود از افتخارات این دو عالم مجاهد و مبارز و کلا از امتیازات خاندان قاضی طباطبائی است که از این خاندان دو نفر عالم برجسته در این نهضت مقدس علمی و فکری حضور فعال داشتند و نقش آفرین بودند و این خود از علائم و نشانه های درخشان مقام علمی این عالمان و خاندان شهید قاضی طباطبائی است .

بر ستیغ تحقیق و دانشوری(1)

4. آقا میرزا مهدی قاضی طباطبائی
 

یکی دیگر از حلقات علمی خاندان قاضی ، آقا میرزا محمد مهدی قاضی طباطبائی ، جد چهارم شیخ قاضی است . او عالم برجسته ، فقیه مجاهد و مجتهدی مبارز و مانند پدرش از شاگردان مبارز علامه وحید بهبهانی بود و در نهضت علمی و فکری، عقل و اجتهاد و مبارزه با جمود و اخبارگری نقش فعال و حضور موثر داشت . وی یکی از مهادی پنجگانه معروف و از قهرمانان این نهضت مقدس است که این خود یکی از نشانه ها و شاخصه های مقام علمی اوست و ما را از هر سخن دیگری در این مورد بی نیاز می سازد . در مقام علمی این عالم وارسته فراوان می توان سخن گفت، ولی من به عنوان اختصار، علاوه بر موضوع فوق به مورد دیگری اکتفا می کنم که با آن موضوع اول نیز بی ارتباط نیست و محک و معیار دیگری در تشخیص مقام علمی این فقیه مجاهد است و آن اجاره نامه ای است که یکی از فقهای نامدار و مشاهیر علم و عمل در مورد وی صادر نموده و علامه بزرگ دیگری ، یعنی مرحوم علامه امینی آن را در کتاب خود نقل کرده است .
علامه میرزا مهدی شهرستانی در فقه ، فلسفه ، ریاضیات و برخی از علوم دیگر تبحر داشت . او کسی بود که در میان همه فقها و عالمان برجسته عصر خود بر جنازه علامه بحرالعلوم نماز خواند که خارج از رویه معمول اختصار در اجازات ، اجازه نامه مفصلی صادر کرده که در ترسیم جایگاه علمی او برای ما کافی است و علامه امینی این اجازه نامه را در کتاب وزین خود «شهداءالفضیله» به طور کامل آورده است . فرازهایی از آن چنین است :
«... یکی از کسانی که در این علوم و دانش ها (فقه ، اصول ، کلام ، تفسیر، قرآن شناسی، حدیث شناسی، یعنی هر آنچه در اجتهاد شرط است)بهره فراوان داشته ، سرآمد سادات بزرگوار و شاخسار بوستان بنی هاشم ، عالم روشن ضمیر ، محقق دقیق و تیزبین ، دارای ذهن جوال و درک صائب در مسائل و علوم ، آقا میرزا مهدی است که خدایش عمر طولانی دهد و عزت و مرتبه بلندش را در میان مردم مستدام بدارد ... من به او اجازه می دهم از مشایخ و طرق روائی من نقل روایت کند با همان شرایطی که اساتیدم با من کرده اند که در علم و عمل و در نقل حدیث ، جانب دقت و احتیاط را رعایت کند تا به پرتگاه لغزش و اشتباه نیفتد و دعا در حقم را هرگز فراموش نکند ...» این اجازه نامه در سرزمین کربلا در جوار سیدالشهداء - بر او هزاران درود و ثنا - در تاریخ رجب 1198 ه.ق نوشته شد .(12)
این اجازه نامه در ترسیم جایگاه علمی این عالم بزرگوار بسیار رسا و گویاست و احتیاج به هیچ گونه تحلیل و توضیح ندارد فقط یک نکته مهم تاریخی در آن نهفته است که به آن اشاره می کنم و آن این است : استاد و شاگرد ، مجیز و مجاز همنام و هر دو از «مهادی» یعنی مهدی های پنجگانه معروف هستند که قبلا به آن اشاره کردیم که پنج عالم بزرگوار و فقیه نامدار از شاگردان مبرز و معروف کبیر ، استاد کل وحید بهبهانی و از یاران و همرزمان او در مبارزه با جمود ، تحجر و مسلک اخباری گری بودند که اسم همه این پنج نفر، مهدی بود که جمع آن «مهادی» می شود و در تاریخ نهضت مبارزه با جمود و اخباری گری به « مهادی پنج گانه » معروفند : علامه میرزا مهدی شهرستانی ، آقا میرزا مهدی قاضی طباطبائی یعنی همین دو نفر مجاز و مجیز و سه نفر دیگرشان عبارتند از ملا مهدی نراقی ، آقا سید مهدی طباطبائی معروف به علامه بحرالعلوم و میرزا مهدی شهید خراسانی .(13)
سید میرزا محمد باقر قاضی طباطبائی عالم برجسته و جلیل القدر و نویسنده پرتوان است . اساساً خاندان قاضی خاندان علم و فضیلت و از دودمان های با سابقه ، قدیمی و ریشه دار تبریزند. اکثر عالمان و شخصیت های علمی این خاندان مناسب شیخ الاسلامی و قضائی بوده اند بدین جهت قاضی لقب یافته اند ، عالمان و فقیهان برجسته و نامداری از این خاندان برخاسته اند.
سپس از اساتید این عالم بزرگ و تالیفات وی نام می برد و می گوید :
«او بعد از طی مراحل عالیه و کسب فیوضات راقیه در علم و فقاهت و اخذ اجازات از اساتید و علمای بلند پایه نجف اشرف ، بالاخره در تاریخ 1324 به تبریز مراجعت کرد و در آنجا ریاست دینی آذربایجان را به دست گرفت . ملجا و پناه عام و خاص و عموم مردم این خطه گردید و من فوت آن عالم بزرگوار را در «مجلة العرفان » خواندم و متاثر و متاسف شدم . او کتاب های بسیار نفیسی داشته که فرزند دانشمند و فاضلش میرزا محمد علی قاضی ، فهرست برخی از نسخه های آن را برای من فرستاده و من از آنها استفاده کرده ، در لابلای کتاب الذریعه آورده ام ».(14)
2. دکتر ابولفتح حکیمیان در کتاب فهرست مشاهیر ایران از انتشارات دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی ) اسم این بزرگوار را در لیست مشاهیر و دانشمندان ایران آورده ، می نویسد که او یکی از اکابر و بزرگان علم و از علمای برجسته امامیه و از شاگردان اساتید بزرگی همچون آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی و اساتید بلند پایه حوزه علمیه نجف بوده و تالیفات زیاد و ارزشمندی داشته است که از جمله آنها «حاشیه رسائل ، حاشیه ریاض المسائل ، حاشیه مکاسب ، مخزن القواعد و الدر و الغرویه است .(15)
3. سید محسن امینی در اعیان الشیعه می نویسد:
«الحاج میرزا باقرالطباطبائی ولد سنه 1385 فی تبریز و توفی فیها فی شهر رجب سنه 1366 و دفن فی قم کان راس الاسرة الطباطبائیه و من افاضل العلما...»
حاج میرزا باقر طباطبائی در سال 1285 قمری در تبریز متولد شد و در سال 1366 در ماه رجب وفات یافت و در قم مدفون شد . او سر سلسله خاندان طباطبائی و از بزرگان علم و فضیلت و افاضل علما و دارای تألیفات بسیار است . وی سپس به سیر تحصیلات او در تبریز و نجف و به اساتید او اشاره می کند و در پایان می نویسد : از او فرزندی به نام محمد علی قاضی طباطبائی به یادگار مانده است .(16)
«حاج میرزا باقر فرزند میرزا محمد علی قاضی از بزرگان علمای امامیه تبریز و در عصر حاضر ماست که مراتب سامیه (بلند) علمیه با محاسن عمل توأم داشت . در اخلاق فاضله طاق (منحصر به فرد ) و در صفات حمیده و مکارم پسندیده اجداد طاهرین خود را وارث بلاستحقاق بود و گوی سبقت از دیگران ربوده است . خلاصه حال سعادت منوال آن جوهر فضل و کمال به طور اجمال آنکه ..»
سپس به شرح حال آن بزرگوار می پردازد تا آنجا که می گوید :
«او درس اخلاق را در پیش قطب العارفین ملا حسینقلی همدانی ، فقه اصول و دیگر علوم متداوله را پیش اساتید بزرگ و بلند پایه حوزه علمیه نجف مانند حاج میرزا حبیب الله رشتی ، فاضل شربیانی، آخوند خراسانی ، سید محمد کاظم یزدی ، شریعت اصفهانی ، شیخ حسن ممقانی و دیگر اجلای علم و مراجع بزرگ علمی تلمذ نمود ، از هر بلبلی نوائی شنید و از هر باغی گلی چید و از هر خوشه ای خرمنی توشه ای برداشت . رنج ها کشید و گنج ها برد و در مراتب علمیه و اخلاق فاضله ، مشار بالبنان و مغبوط اقران گردید و اجازات کثیره اجتهاد و حدیث از محضر اساتید بزرگ اخذ نمود و با کسب مراتب عالیه و مقامات فائقه علمی به موطن اصلی خود تبریز مراجعت نمود و نزد همه طبقات مردم بسیار محترم بود و حدود چهل سال با کمال احترام و عزت و با ورع ، تقوی و شهامت مشغول انجام همه گونه وظایف علمیه ، دینیه ، تدریس و رفع مکروهات ملهوفین در انجام حوایج مردم با همه گونه وسایل مقتضیه اهتمام به کار برد و تا آخرین لحظه زندگانی خویش حبه و دیناری از وجوهات شرعیه صرف نکرد و با آن همه مراتب سامیه ، بسیار حلیم و متواضع بود و از خودآرائی و خودستائی امتناع اکید داشت و اصلا حرفی راجع به فضل و کمال و تألیفات خود به زبان نمی آورد .(17)
5. مجله عربی العرفان چاپ بیروت ، فوت آن عالم برجسته و بزرگوار را با تأسف و تأثر به سمع مسلمین و علمای اسلام در بلاد و کشورهای اسلامی و عربی می رساند و در این مورد چنین می نویسد :
«علامه حجت الاسلام ، مصلح بزرگ میرزا باقر مجتهد طباطبائی ، بزرگ خاندان طباطبائی تبریز که حقیقتا از مصلحان شایسته و از علما و مجتهدین برجسته جهان تشیع بود ، بدرود حیات گفت ».
چون خبر مجله العرفان فراملی ، فرامذهبی و بین المللی در سطح جهان اسلام و مهم است و از جایگاه علمی بس بلند صاحب خبر در سطح جهان اسلامی حکایت می کند ، ترجمه آن را در اینجا به طور کامل می آورم و متن عربی آن را نیز عینا از مجله العرفان به عنوان سند در بخش اسناد ثبت می کنم. (18)
مجله العرفان در ماه شوال سال 1366 (ه.ق) مطابق 1366 (ه.ش ) خبر ضایعه ای بر جهان اسلام اعلان نمود و آن فوت عالم برجسته ای از جهان اسلام بود :
«لجلعنا می شهر رجب سنه 1366 بوفات زغیم من زعماءالدین و هر العلامه الحجة المصلح العظیم الحاج میرزا باقرالمجتهد الطباطبائی رئیس الاسره الطباطبائی فی التبریز...»(19)
در ماه رجب 1366 ضایعه بزرگی بر امت اسلام وارد شد و همه ما را سوگوار و غمگین ساخت و آن ضایعه رحلت علامه حجت و مصلح بزرگ حاج میرزا باقر مجتهد ، مشهور به طباطبائی رئیس خاندان طباطبائی تبریز است آن مصلح از دست رفته از علمای بزرگ شیعه و از مجتهدان برجسته آنان بود . شایسته و سزاوار است که شمّه و خلاصه ای از زندگی علمی و اجتماعی آن عالم بزرگ را در اینجا بیاوریم تا خوانندگان ما او را بهتر بشناسند و به عمق فاجعه فقدان او پی ببرند .
علامه حاج میرزا باقر مجتهد در سال 1385 در تبریز متولد گردید . بعد از اتمام تحصیلات متون عربی و دینی به نجف اشرف هجرت نمود و 5 سال متوالی در آنجا اقامت گزید و در این مدت در دروس و محاضرات میرزای رشتی و دو علامه ، ممقانی و شربیانی حضور پیدا کرد تا از اعلام و نشانه های علم و فضیلت گردید و به مقام والا و منزلت بلندی از احترام و کرامت نائل شد .علما و اساتید بزرگ حوزه علمیه نجف در عمق دلشان حرمت فراوان و تقدیر شایسته ای از او داشتند. در سال 1314 به زادگاه اصلی خود تبریز مراجعت نمود و بعد از چهار سال اقامت در تبریز مجدداً به عراق برگشت و در حلقات درس آیت الله سید محمد کاظم یزدی ، شریعت اصفهانی و شیخ محمد باقر اصطهباناتی و حاج رضا همدانی حضور پیدا نمود و به اخذ اجازه های اجتهاد از آنان نائل آمد . او در علوم مختلف نبوغ داشت و از اعلام و نخبگان آن علوم و در واقع ذوالفنون بود.
وی در سال 1324 مجددا به زادگاه خود تبریز برگشت و در طول حیات خود در آنجا اقامت گزید و مشغول نشر و ترویج شعائر و احکام اسلام و تدریس علوم و افاضات علمی و معنوی برای علما، طلاب و مردم آن سامان بود. خدمات شایسته او بر بلندای مقام علمی، سلامت فکری ، وسعت اطلاعات و قدرت بیان او دلالت دارد . او علاوه بر مقامات علمی و خدمات دینی ، پناهگاه عموم مردم ، نیازمندان و دردمندان بود و در تقوا ، ورع ، اخلاق عالیه انسانی ، سلامت نفس و لطافت طبع ، شهرت به سزا داشت . عالمی خوش قلب ، خوش طبع ،خوش مشرب و مجلس آرا و دارای تألیفات زیاد بود. و اما زندگی سیاسی و خدمات شایسته اجتماعی او بسیار حجیم و طولانی است که در این سوگنامه نمی گنجد . او در ماه رجب سال 1366 در 80 سالگی بدرود حیات گفت و در شهر مقدس قم مدفون شد. روز رحلت او یوم مشهور و تشییع جنازه او باشکوه و تاریخی بود . آن کس که با حریت و آزادگی زیست و به عنوان یک مصلح در مسیر وحدت اسلامی قدم برداشت، هرگز نمی میرد ، دماغ مرگ را بر زمین می مالد و پیوسته زنده و جاودان می ماند!
وی در پایان می نویسد :
از او فرزندان برومند و جلیل القدری به یادگار مانده اند. علامه خبیر و آگاه به زمان میرزا محمد علی قاضی طباطبائی که در شهرت علمی انگشت نما و مشّار بلینان است .

پی نوشت ها :
 

1. منظور ، سوره کوثر است ، زیرا بنا به بعضی از تفاسیر منظور از کوثر در این سوره کثرت اولاد رسول خدا(ص) از طریق تنها دخترش حضرت زهراست . خاندان قاضی از مصادیق بارز ، درخشان ، شایسته و شناخته شده نسل رسول خدا از طریق حضرت زهرا هستند که از طریق پدر و مادر به آن بزرگوار منتسبند .
2. خاندان آل عبدالوهاب از نوشته های خطی شهید قاضی .
3. ریاض العلما :287/3
4. تاریخ حبیب السیر:608/7
5. کتاب رجال حبیب السیر:249
6. ریاض العلماء : 289/3
7. الذریعه :4/25 ، ا، ردیف 572
8. شهیدان راه فضیلت : 225
9. طبقات اعلام الشیعه ، کرام البرره : 228/1
10. اعلام الشیعه - کرام البرره 488/1
11. مقدمه انیس الموحدین . ص 8 - کتاب استاد کل وحید بهبهانی. نوشته علی دوانی، صفحات 228 -231 و 253 و300.
12. کتاب شهیدان راه فضیلت ، 423
13. انیس الموحدین : صفحات 8 تا 15 - کتاب شهیدان راه فضیلت : 422
14. نقیاء البشیر : 217/1
15. فهرست مشاهیر ایران : 344/2
16. اعیان الشیعه : 344/2
17. ریحانه الادب : 404/4
18. بخش ضمائم اسناد، همین کتاب / صفحه 143.
19. مجله العرفان : 1197/23
 

منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 51
ادامه دارد...
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان